تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):برترین اعمال دوست داشتن در راه خدا و دشمنی در راه اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798915914




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عصر شعر «تماشای جهان» در حوزه هنری برگزار شد از آخرین مشق‌های خونین دبستان‌های «یمن» تا شعر «اسفندقه» برای برادر شهیدش


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: عصر شعر «تماشای جهان» در حوزه هنری برگزار شد
از آخرین مشق‌های خونین دبستان‌های «یمن» تا شعر «اسفندقه» برای برادر شهیدش
عصر دوشنبه هشتم تیر 1394، مراسم شعرخوانی «تماشای جهان» با حضور شاعران مقاومت ایرانی و بین المللی در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد.

خبرگزاری فارس: از آخرین مشق‌های خونین دبستان‌های «یمن» تا شعر «اسفندقه» برای برادر شهیدش



به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، عصر شعر «تماشای جهان» با حضور شاعران مقاومت ایران و جهان، محسن مؤمنی شریف رئیس حوزه هنری، علیرضا قزوه مدیر مرکز افرینش های ادبی حوزه هنری، ناصر فیض مدیر دفتر طنز حوزه هنری، مرتضی امیری اسفندقه، میلاد عرفان‌پور، مصطفی محدثی خراسانی، سعید بیابانکی، اکبر میرجعفری، علی محمد مؤدب  و شاعران مقاومت از افغانستان، پاکستان، هندوستان، جمهوری آذبایجان، مصر، یمن، ترکیه و ... در تالار مهر حوزه هنری برگزار شد. * قزوه: اتفاقات مصر، یمن و فلسطین اتفاقات جهان اسلام است و ما نباید نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم در ابتدای این نشست علیرضا قزوه، مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری، گفت : در این جلسه شعرایی از افغانستان، مصر، یمن، ترکیه، جمهوری آذربایجان و ... شعر می خوانند. بسیاری از آنها این افتخار را دارند تا در محفلی بزرگ در روز چهارشنبه در محضر رهبر انقلاب حضور پیدا کنند و میهمان ایشان باشند. مدیر مرکز افرینش‌هاای ادبی حزه هنری ادامه داد: از امسال سعی می‌کنیم تا این محفل صمیمی در سال‌های آینده نیز برگزار شود و یکی دو روز زودتر از دیدار شعرا با رهبر انقلاب (در نیمه ماه مبارک رمضان)، آنها شعرهای خود را بخوانند. باید توجه داشت که اتفاقات مصر، یمن و فلسطین اتفاقات جهان اسلام است و ما نباید نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم. * شعری که اسفندقه تقدیم برادرش کرد در ادامه این نشست، مرتضی امیری اسفندقه به عنوان اولین شاعر به روی صحنه آمد و شعر خود را تقدیم به برادر شهیدش کرد و گفت: تا کی‌ دل‌ من‌ چشم‌ به‌ در داشته‌ باشد؟
ای‌ کاش‌ کسی‌ از تو خبر داشته‌ باشد آن‌ باد که‌ آغشته‌ به‌ بوی‌ نفس‌ توست‌
از کوچه‌ ما کاش‌ گذر داشته‌ باشد هر هفته سر خاک تو می‌آیم، اما
این خاک اگر قرص ِقمر داشته باشد این کیست که خوابیده به جای تو در این خاک؟
از تو خبری چند مگر داشته باشد خاکستری از آن همه آتش، دل این خاک
از سینه ی من سوخته‌تر داشته باشد آن‌ روز که‌ می‌بستی‌ بار سفرت‌ را
گفتی‌ به‌ پدر هر که‌ هنر داشته‌ باشد باید برود هرچه‌ شود گو بشو و باش‌
بگذار که‌ این‌ جاده‌ خطر داشته‌ باشد گفتی: نتوان‌ ماند از این‌ بیش، یزیدی‌ است‌
هرکس‌ که‌ در این‌ معرکه‌ سر داشته‌ باشد باید بپرد هر که‌ در این‌ پهنه‌ عقاب‌ است‌
حتی‌ نه‌ اگر بال‌ و نه‌ پر داشته‌ باشد کوه‌ است‌ دل‌ مرد، ولی‌ کوه، نه‌ هر کوه‌
آن‌ کوه‌ که‌ آتش‌ به‌ جگر داشته‌ باشد کوهی‌ که‌ جوابت‌ بدهد هر چه‌ بگویی‌
کوهی‌ که‌ در آن‌ نعره‌ اثر داشته‌ باشد... رفتی و زنت منتظر نو قدمی بود
گفتی به پدر: کاش پسر داشته باشد گفتی که پس از من چه پسر بود، چه دختر
باید که به خورشید نظر داشته باشد... اینک پسری از تو یتیم است در اینجا
در حسرت یک شب که پدر داشته باشد برگرد ، سفر طول‌ کشید ای‌ نفس‌ سبز
تا کی‌ دل‌ من‌ چشم‌ به‌ در داشته‌ باشد؟! در ادامه این نشست شاعر یمنی، حسن المرتضی شعری درباره یمن خواند که ترجمه بندهایی از آن به این شرح بود: بنویس من از یمنم اگر نشانی‌ام را می‌جویی
تورات و انجیل و قرآن است نشان من
من از یمنم، اگر گلدسته‌های سعد صفا را می‌جویی
هنوز خون نمازمان جاری است من از یمنم چه کسی از صحرای نجد خبر می‌دهد که عمرم گران‌تر از عمر زمین است... * شعری که عرفان پور برای یمن خواند شاعر بعدی، میلاد عرفان‌پور بود که رباعی خود را تقدیم مردم مظلوم یمن کرد: بشنو صدای طفل معصومی‌است که مادرش را خوانده از آوار
فریاد مظلومان تاریخ است، این دست بیرون مانده از آوار از آخرین مشق دبستان‌ها آثار خون بر واژه‌ها مانده است
از مادران در شام بمباران، لالایی تلخی به جا مانده است ای بشکه‌های نفت صهیونیسم، ای ملحد جامعه اسلام
طوفان خودت را غرق خواهد کرد در موج این دریای نا آرام ای خاخائنان خانه توحید، فرعونیان خواب بی‌تعبیر
ای خادمان کور آمریکا ای تاجران کهنه تکفیر سپس شاعر پاکستانی، محمد الکرام شعر خود را این چنین خواند: رندان بلاجوی که سرمست الستند
از هر دو جهان رسته به میخانه نشستند در معرکه بیم و بلا شیر و دلیرند
در مرحله عشق و وفا سرخوش مستند لب جز به ثناگویی دلبر نگوشدند
دل به جز به رضایت دلدار نبستند دل باختگان حرم عاشقی یار
با یار نشستند و به اغیار گسستند... * سیار و یک شعر نیمایی سپس محمدمهدی سیار، شاعر جوان کشور به روی صحنه آمد و شعر نیمایی خود را به ساحت قرآن تقدیم کرد: نه سواد ادبی نه صناعات و فنون ادبی،
درک این نامه دیرینه فقط اندکی درد معاصر می‌خواست
آیه‌هایش نه باری نه مفسر بلکه مسافر می‌خواست وی سپس غزل خود را به نام «آفرینش» خواند: آخر که خواست از او که ما را بیافریند
آدم بیافریند حوا بیافریند
خود آفرید و خود بر خویش آفرین گفت
می‌خواست هر چه خوبیست یک جا بیافریند
خود آفرید و آنگاه از خویش راند ما را
تا بلکه بر زمین هم غوغا بیافریند... پس از سیار، شاعر کشور جمهوری آذربایجان، زامید محمود اف شعر خود را تقدیم به بچه‌های یمن کرد . ترجمه این شعر به این صورت بود: می‌پرسی از من اهل کجایی؟
بگویم از یمن باور می‌کنی
بگویم آیا همه قبیله‌ام تار و مار شده‌اند
نگهبان و یاور من خواهی بود؟
یا نه
مثل بقیه سکون می‌کنی
و مثل سایه‌ها که از خورشید فرار می‌کنند
یا مثل راه ها که به وطنم می‌رسند
کج می‌شوند
مثل جاده‌ها که وقتی به وطنم می‌رسند
به دره ختم می‌شوند
مثل ماهی رنگین کمان در توریم همین جا و همان جا
ما بچه‌های فلسطینی مرگمان در تولدمان رقم می‌خورد * عبدالمجید: مردم مصر آرزو دارند که مردم یمن هرچه سریع‌تر از این مشکل رهایی یابند شاعر بعدی، عبدالمجید از مصر بود که به صحبت پرداخت و گفت: در مصر همه مردم ما به مردم ایران علاقه خاصی دارند. مردم مصر آرزو دارند که مردم یمن هرچه سریع‌تر از این مشکل خارج شده و آزاد شوند. ما این را از خدا می‌خواهیم. وی سپس شعر خود را تقدیم به مردم یمن کرد: صبحمان از پیشانی بلند سلحشورانمان دمید
در میدان التحریر نیزه‌ها خراشیدن را از مژگان دلبرم آموختند
تیرها به سینه فرو رفتند
رازها برملا شدند
پرده‌ها فرو افتادند
تو را می‌گویم که تردستی و جادو می‌دانی
معمای عشق را پاسخ می‌دهی
چشم زخم و رؤیا را
صندوق رازها را
پیشگویی و بشارت‌ها را در دست خود داری
با دو لبخندت با شراره چشمت
دشت‌هایمان به سبزه‌زار رسیدند و دره‌هایمان با خرمن بالیدند.... * نفت در برابر غذا در ادامه نشست علی محمد مؤدب، مدیر موسسه شهرستان ادب، شعر خود را از کتاب «منظومه سفر بمباران» خواند: سی دی، دی وی دی، ال سی دی، ال اس دی، ال جی
حروف قطعه‌قطعه نازل می‌شوند
حروف قطعه‌قطعه‌مان می‌کنند
ما آدم‌های مقطّعه‌ایم
محصول نسل جدید رایانه‌های Microsoft
و Ford خدای عصر جدید،
پیامبرانش را
با پیام‌های بازرگانی به سوی ما می‌فرستد:
ما شما را بیهوده زنده نمی‌گذاریم
شما زنده‌اید
تا با لیبرال دموکراسی
تفاوت را احساس کنید
زندگی دکمه بازگشت ندارد
اما هرگاه میل‌مان بکشد
دکمه‌های مرگ ‌تان را می‌فشاریم
پس آیا نشانه‌های ما را در هیروشیما نمی‌بینید؟
آیا عبرت نمی‌گیرید از ویتنام؟
از عراق و افغانستان؟
این است عطای Leviathan:
آزادی به قیمت امنیت
مغز در مقابل شکم
نفت در برابر غذا
ما شما را بیهوده زنده نمی‌گذاریم
شما زنده‌اید تا خرید کنید
....
شاعر بعدی ناصر فیض، شاعر طنز کشورمان بود که شعر خود را این چنین خواند: سهل است که استان بکنی یک شبه ده را
با آتش کبریت کنی ها به زره را از پیچ و خم گردنه حیران با باد
بزن محو کنی توده مه را آن گونه شود عدل فراگیر که مردم
از هم نشناسند پس از آن که و مه را با تیر و کمان آرش اگر زنده شود باز
جرأت نکند لمس کند مرکز زه را از گوجه به رب می‌رسد آدم نه به انگور
گر دیگ بجوشاند گوجه له را از قفل گذشتیم بماند که نشد باز
حاشا که کلید تو کند باز گره را * شعر شاعر هندی در مدح پیامبر(ص) سپس دهر مندرانات شاعر هندی رباعی و غزل خود را در مدح پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خواند و حسین آکن از ترکیه سروده‌های خود را قرائت کرد. محمدرضا طهماسبی نیز از دیگر شاعران بود که شعر خود را در وصف امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) خواند: شرار هجر تو بر جان عاشقان زده‌اند
بیا که نوبتی آخری الزمان زده‌اند بیا نگاه کن که این لخته لخته خون است
که جای سرمه به چشمان خون فشان زده‌اند چه پرچمی چه نمازی که مهرش را نهان
زچشم تو بر چشم و بر دهان زده‌اند زمانه است که منشور سازمان ملل
تپانچه است که بر صورت جهان زده اند .... سید احمد حسینی شهریار نیز شعر خود را تقدیم به الگوی مقاومت، امام موسی صدر کرد و سپس سیدسکندر حسینی، از افغانستان سخن خود را با ابیاتی از خلیل الله خلیلی آغاز کرد و ادامه داد: شعری که از سواحل آمور شروع شد
با گیسوان چند پری رو شروع شد در انتهای این نشست نیز مراسم افطاری در حوزه هنری برگزار شد.
انتهای پیام/

94/04/09 - 09:56





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن