واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ سیدیحیی یثربی
ترویج آموزش عقاید از طریق قرآن کریم
مردم برای آموزش عقاید و مسائل زندگی خود، به هر کتاب و منبعی مراجعه می کنند، جز قرآن! گویی نیازی نمی بینند که از خود قرآن کریم چیزی یاد بگیرند!

به گزارش خبرگزاری فارس، سیدیحیی یثربی استاد بازنشسته دانشگاه و مفسر قرآن کریم در تازهترین یادداشت خود در وبگاه شخصیاش نوشت: مردم برای آموزش عقاید و مسائل زندگی خود، به هر کتاب و منبعی مراجعه میکنند، جز قرآن! گویی نیازی نمیبینند که از خود قرآن کریم چیزی یاد بگیرند! اما باید توجه داشت که مراجعهای مستقیم به قرآن کریم علاوه بر سودهای گوناگون ما را از دهها زیان و خطر دور میسازد که به مواردی از این خطرها اشاره میکنیم: 1- خطر تحریف و خرافه اگر به زبان روشن قرآن مراجعه نکنیم، اسلام را با هوی و هوس و تمایلات جاهلان و دنیادوستان، به انحراف خواهیم کشاند و راه را بر نقد و ابطال گرایشهای خرافی و نادرست خواهیم بست، زیرا هر گروه و فرقهای میتواند به گونهای خود را به اسلام نسبت دهند. اگر رابطه مردم با وحی قطع بشود، بی تردید راه هر گونه تحریف و انحراف در برابر آنان بازخواهد بود، اما مراجعهای مستقیم به قرآن به همگان نشان میدهد که چه چیزهایی در اسلام و در زبان وحی، مورد تأکید قرار گرفتهاند و چه چیزهایی خارج از آموزههای قرآن به تعالیم اسلام اضافه شدهاند. خرافه یک خطر جدی است. با بهرهگیری از گرایش مردم به اسطوره و افسانه و نیز علاقه مردم به مظاهر و جلوهگاههای محسوس برای خدا، عدهای سودجو برای مردم خدایان زمینی میتراشند و اسطورهها و افسانهها میسازند و با این بنیادهای خرافی عدهای را به مقام خدایی میرسانند و بازار شفادهی، دعانویسی و طالعبینی را گرم میکنند و به هر بهانهای به غارت عقل و اندیشه و ثروت و دارایی مردم میپردازند. خرافه یک خطر جدی است. با بهرهگیری از گرایش مردم به اسطوره و افسانه و نیز علاقه مردم به مظاهر و جلوهگاههای محسوس برای خدا، عدهای سودجو برای مردم خدایان زمینی میتراشند
برای مبارزه با اینها باید با پیش آمدن هر حادثه، مسئله و مشکل جدیدی، این احساس در ما پدید آید که برای تعیین تکلیف آن حادثه و حل آن مشکل، از قرآن که دست عنایت آفریدگار جهان است، یاری بخواهیم. از مسائل تربیتی و فرهنگی گرفته تا مسائل و مشکلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و بینالمللی جهان امروز. در همه این موارد میتوانیم به قرآن مراجعه کنیم و پاسخ لازم را از قرآن به دست آوریم. 2- خطر تفرقه و اختلاف بدون شک تفرقه و اختلاف از خطرهای بنیان سوز جامعهها و مکتبها است و منشأ بسیاری از اختلافها، هوا و هوس دنیا دوستان و جاه طلبان از طرفی و تأثیر پذیرفتن از مکاتب و مذاهب غیراسلامی، از طرف دیگر است. مذاهب و مکاتب مختلف دیدگاههای خود را تنظیم کرده و به ترویج آن میپردازند و غالباً برای ترویج بیشتر و تقدیس دیدگاه خود، بر آن میکوشند تا بخشی از آموزههای خود را با قرآن کریم تطبیق دهند. در نتیجه به «تفسیر به رأی» از قرآن اقدام میکنند، یعنی بر آن میکوشند تا دیدگاههای خود را به قرآن تحمیل کنند و قرآن را با دیدگاههای خود تطبیق دهند. بنابراین ما نباید به جای قرآن به این کتابها و نوشتهها مراجعه کنیم، زیرا مراجعه به این نوشتهها و کتابها، ذهن ما را به گونهای شکل میدهد که دیگر نتوانیم از قرآن کریم بیاموزیم، بلکه آموزههای قرآن را به سادگی با محتوای ذهن خود تطبیق میدهیم. 3- خطر حدیثهای جعلی یکی از مشکلات معارف اسلامی، وجود حدیثهای جعلی است. جعل حدیث، جریانی است که همه محققان جهان اسلام آن را به عنوان یک واقعیت پذیرفتهاند. محققان سابقه جعل حدیث را تا صدر اسلام پی گرفتهاند. برخی آغاز جعل حدیث را سال 41 هجری، یعنی سال شهادت علی (ع) میدانند و برخی آن را به سالهای پایانی خلافت عثمان نسبت میدهند.(1) علی (ع) از جعل حدیث حتی در زمان پیغمبر (ص) سخن میگوید، با این بیان که در زمان زندگی پیامبر به زبان او دروغ میبستند تا جایی که رسول خدا دراینباره خطبهای خواند و گفت: «هر که از زبان من آگاهانه دروغ بگوید، جای در آتش خواهد داشت.»(2) علی (ع) از جعل حدیث حتی در زمان پیغمبر (ص) سخن میگوید، با این بیان که در زمان زندگی پیامبر به زبان او دروغ میبستند تا جایی که رسول خدا دراینباره خطبهای خواند و گفت: «هر که از زبان من آگاهانه دروغ بگوید، جای در آتش خواهد داشت.
جعل حدیث، هدفهای گوناگونی داشت، از جمله: - مبارزه با اسلام و قرآن. عدهای ناباور و منافق که در میان مسلمانان بودند، برای تخریب معارف اسلامی دست به جعل حدیث میزدند. اینان هزاران حدیث جعل کرده و وارد معارف اسلامی کردند. ابن جوزی میگوید که زنادقه، چهارده هزار حدیث جعل کردند.(3) - تأیید گرایشهای مذهبی از نظر اصول و فروع. پیروان مذاهب برای تأیید دیدگاههای خود در اصول اعتقادی یا در فتواهای فقهی، دست به جعل حدیث زدند.(4) - تأثیر در افکار عمومی در قلمرو وعظ و تبلیغ. اینان با جعل حدیث یا روایت حدیثهای ضعیف و بی سند، میخواستند شنوندگان خود را بیشتر تحت تأثیر قرار داده و به دینداری و اخلاق تشویق کنند. هنوز هم سخنرانیهای ما و کتابهای معروفی، بسیاری از این احادیث را در خود دارند، مانند کتابهای عرفا و کتابهای ارشادی دیگر.(5) - جعل حدیث به خاطر اغراض سیاسی و تقرب به حاکمان و صاحبان قدرت. از نمونههای بارز آنها، جعل حدیث دربارهی ارجمندی دمشق و شام و کاستن از قدر و منزلت عراق است که تحت تأثیر قدرت معاویه پدید آمد.(6) بنابراین تحریفها، هر مؤمنی در شام است و همه اشرار در عراق. شیطان در عراق به هدفش رسید، اما از شام بیرون رانده شد.(7) مجموعه احادیث اسرائیلی (اسرائیلیات) که به معارف اسلامی آمیخته شدهاند، با مقاصد مختلف به وسیله یهودیان مسلمان شده و گاهی به وسیله خود مسلمانان ساده لوح و یا دشمنان غیر یهودی اسلام ساخته و پرداخته شده و جزء احادیث ما قرار گرفته و با هدفهای گوناگون مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند. از حضور اسرائیلیات در کتابهای ما جای تردید نیست و حتی در تفسیرهای ما، آنجا که به سرگذشت و زندگی انبیاء گذشته مربوط است، دیده میشوند.(8) بنابراین مراجعه مستقیم به قرآن کریم، ما را از خطر پیروی از احادیث جعلی دور میدارد. *منابع: (1)- معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ج2، ص27-28؛ ابو ریه، اضواء علی السنة المحمدیه، ص118؛ عبده، محمد، رسالت التوحید، ص47. (2)- نهجالبلاغه. تصحیح صبحی صالح. خطبهی 210. (3)- ابن جوزی، الموضوعات، ج1، ص37-38. (4)- بنگرید به سیوطی، اللئالی، المصنوعه و ابن جوزی، پیشین. (5)- همانند احیاء العلوم غزالی و انوار نعمانیه سید نعمتالله جزایری و کتابهای مرثیه و مداحی. (6)- ابن حجر، لسان المیزان، ج2، ص30-37. (7)- ابن عساکر، مختصر تاریخ دمشق، ج1، ص120-121. (8)- بنگرید به معرفت، محمد هادی، تفسیر مفسران، فصل 9. انتهای پیام/ک
94/04/06 - 11:26
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]