واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: در دومین نشست «شهر آرامش» مطرح شد؛ فاطمه راکعی: طاهره صفارزاده با انسانهای همه قرون سخن میگوید
فاطمه راکعی با اشاره به آثار طاهره صفارزاده گفت: او نه تنها در آثارش به مبارزه با ظلم و همدلی و همصدایی با انسانهای رنج کشیده دنیا میپردازد، بلکه تاریخ و جغرافیا را هم در این ارتباط الهی و معنوی کنار میزند. به گزارش ایلنا، دومین نشست از سری نشستهای ششگانهی «شهر آرامش»، شب گذشته، پنجشنبه 4 تیرماه (مصادف با هفتمین روز از ماه مبارک رمضان) با حضور دکتر فاطمه راکعی، ساعد باقری، سهیل محمودی، غزل تاجبخش، عبدالجبار کاکایی و جمعی از شاعران، نوازندگان و هنرمندان در ساختمان این انجمن برگزار شد. «ربنا»ی شجریان روایتی ایرانی از قرآن است در ابتدای این نشست سهیل محمودی با بیان اینکه معمولا آیینها در هنر متجلی میشوند، اظهار کرد: میتوان گفت که آیینها، ادبیات و ادبیات، آیینها را گسترش میدهد که البته این اتفاق طبیعی است. وی با با بیان اینکه متاسفانه در شعرهای آیینی درباره روزه آنچنان مهربان رفتار نشده است، ادامه داد: من معتقدم که مفاهیمی مانند نماز، تشییع جنازه، نماز میت و اعمالی از این دست، رفتارهای آیینی هستند. محمودی با اشاره به وجود نگاه آیینی در ادبیات، گفت: من معتقدم رمضان یک آیین است و هنرهای خاص خود را به همراه دارد اما متاسفانه ما درباره این مساله کوتاهی کردیم. آیینی رفتار کردن یعنی در ماه مبارک رمضان میبایست انجمنهایی چون انجمن شاعران ایران و دهها انجمن شعری که فعال هستند، دور هم جمع شوند و شعر بخوانند. وی با بیان اینکه «ربنا»ی شجریان روایتی ایرانی از قرآن است، اظهار کرد: نمونههایی چون «حمد»ِ میرعماد، «دعای سحر» با صدای موسوی قهار یا «اذان» موذنزاده روایتی ایرانی است که به انسان حال خوشی میدهد و البته در ماه رمضان لطف خاصی مییابد؛ این هنر ماه مبارک رمضان است.باید قدر و منزلت کارهایی که در حوزه ارائه میشود را دانست زیرا این آثار برای ما،پیشینهای ایرانی از ماه رمضان است. محمودی ادامه داد: پیشتر ماه رمضان را در تعدادی از کشورهای مسلمانتجربه کردمکه با شادی وصفناپذیر و گستردهای روبهرو بودم؛ به گونهای که از سفرم در آن مقطع زمانی لذت بردم. در صورتی که ما(اهالی فرهنگ و هنر) نیز رمضان را در کنار یکدیگر باشیم، این اتفاق رخ خواهد داد. عرفان اسلامی در آثار و زندگی طاهره صفارزاده مشهود بود در ادامه این نشست فاطمه راکعی به آثار آیینی زندهیاد طاهره صفارزاده اشاره کرد و توضیح داد: با مطالعه آثار طاهره صفارزاده درمییابیم که اندیشه و عرفان از سالهای نخست زندگی شاعرانهاش در آثارش حضور دارد. در سالهای پایانی عمرش(چند دهه پایانی)، زندگیاش رنگ عرفان به خود گرفت؛ عرفانی که ریشه در عرفان اسلامی دارد و ناشی از انس بسیار ایشان با قرآن و لحظههای نابی است که به این ترتیب حاصل شد. البته انس ایشان با قرآن در آثار و زندگیاش مشهود بوده و هست. مدیرعامل انجمن شاعران ایران با بیان اینکه عرفان و شریعت دو بال دین هستند که با هدفِ رسیدن به کمال و تعالی، ارتباط با خدا و حرکتی از کثرت به وحدت را دنبال میکنند، ادامه داد: عدهای گمان میکنند که در توجه به عرفان باید آموزههای دینی را کنار گذاشت زیرا اختلاف ادیان، مانع از این است که همه دینداران بتوانند عرفانِ دینیِ مشترک داشته باشند. وی افزود: در حالی که همه ادیان الهی، یکدیگر را تایید میکنند و هرکدام از آنها نسبت به دینِ قبلی، دستورالعملهای کاملتری دارد و به رعایتِ اصولِ بیشتری در زندگی دعوت میکند. عرفان حقیقی، چنگ زدن به حلقههای رحمانیت الهی است که برای صعود انسان در مسیر کمال در اختیار او قرار گرفته است. لطف خدا بیحد و اندازه است اما انسان به دلیل آنکه اسیر ترفندهای شیطان است، همواره میل به خودخواهی و کثرت طلبی دارد. راکعی با بیان اینکه توحید را ه وحدت است، ادامه داد: در عرفان حقیقی، انسان خود را با همهی اجزای تاریخِ جهانِ هستی در پیوند میبیند که تنِ واحدِ هستی را شکل میدهد و همه اجزای عالم را با وجود تنوع و کثرت آن، تجلیِ یکتایی و بیهمتاییِ خداوند میبیند و از این دو کل هستی را در وحدت و یکتایی مشاهده میکند. و چنین است که طاهره صفارزاده، نه تنها در آثارش بسیار جدی به مبارزه با ظلم و به همدلی و همصدایی با انسانهای رنج کشیده دنیا میپردازد، بلکه تاریخ و جغرافیا را هم در این ارتباط الهی و معنوی کنار میزند و با انسانهای همه قرون و اعصار و همه جهان سخن میگوید و همصدا با رسولان، جهان را به خیر و نیکی دعوت میکند. وی در ادامه چند نمونه از شعرهای این شاعر زندهیاد را برای حاضرین خواند. ایستادن به معنی فرو رفتن و فرو بلعیده شدن ساعد باقری نیز در ادامه این مراسم با اشاره به شعر «رفتن به راه میپیوندد/ ماندن به رکود»، اظهار کرد: سوال اینجاست که معنی این شعر چیست؟ موضوع این است که در واقع ماندنی در کار نیست و نمیتوان در جای ماند. وی افزود: تصویر حیوانی را در نظر بگیرید که روی رودخانهای از یخ ایستاده و سعی دارد بخشی از لایه عظیم یخ را بشکند اما ناگهان همان تکهای از یخ که بر روی آن ایستاده، میشکند. حیوان سقوط میکند و برای نجات دست و پا میزند که این عمل بسیار مهم است زیرا از یکسو ممکن است بیش از پیش غرق شود و از سوی دیگر امکان نجات دارد زیرا ممکن است در میان دست و پا زدنها، دستش را به جایی بند کند. این شاعر گفت: باید دید که دستمان به کجا استوار است که بمانیم؛ به کدام ریشه که خود فناپذیر نباشد؛ که خود در حال سقوط نباشد. در واقع باید بهنجاتدهندهای فناناپذیر تکیه کرد. نایستادن به معنی نجات پیدا کردن است، این نیست که در تضاد با ایستادن قرار داشته باشد زیرا ایستادن به معنی فرو رفتن و فرو بلعیده شدن است. باقری در پایان سخنانش نیایش پیش از اذان مغرب را اجرا کرد. در این مراسم شاعرانی همچون غزل تاجبخش، عبدالجبار کاکایی، امیرحسین کاکایی، محمدحسین عباسی، سیدسکندر حسینی، کاوه قطبالدین، علی کریمان، صابر موسوی و تانیا رحمتی به شعرخوانی پرداختند.
۱۳۹۴/۰۴/۰۵ ۱۴:۵۴:۴۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]