تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820522105
به روایت سرتیپ محمد جعفر لهراسبی باید سریع عقب نشینی می‌کردیم
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به روایت سرتیپ محمد جعفر لهراسبی
باید سریع عقب نشینی می‌کردیم
شهید حسن باقری فرمانده قرارگاه نصر سپاه بود. در انتهای کانال ما را دید و با نگرانی به طرف‌مان آمد. حیرت زده به ما خیره شد و گفت: «شما اینجا چکار می‌کنید؟»
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، عملیات رمضان به تاریخ 22 تیر 1361 آغاز شد. این عملیات حمله ی مشترکی بود بین نیروهای سپاه و ارتش که اولین عملیات برون مرزی ایران نیز محسوب می شود. این حمله علی رغم رشادت های قوای ایرانی با شکست رو به رو شد. آنچه پیش روی شماست برشی است از کتاب «مردان جنگ» که روایتی است از مرحله اول این عملیات از زبان امیر سرتیپ محمد جعفر لهراسبی از فرماندهان ارتشی عمل‌کننده در این حمله. *** «... حضرت امام (قدس سره)، مجوز ورود به خاک دشمن و عبور از مرزهای بین‌المللی را صادر فرمودند و طرح حمله به مواضع دشمن در قرارگاه کربلا که قرارگاه مشترک نیروهای ارتش و سپاه بود، مطرح شد. طرح حمله رمضان با موفقیت اجرا شد و وظایف واحدها و نیروهای عمل‌کننده مشخص و هماهنگی حضوری با دعوت از فرماندهان تیپ‌ها و لشکرهای عمل‌کننده در جلسات متعدد به عمل آمد. با سردار محسن رضایی و امیر صیاد شیرازی و فرماندهان لشکرها و تیپ‌های عمل‌کننده سپاه و ارتش جلسه گذاشتیم. جلسه در فضایی گرم و صمیمی ادامه یافت و مشکلات واحدها مطرح شد. بعد از جلسه، بدمان نمی‌آمد دست نیاز به سوی خدا دراز کنیم تا مثل همیشه در پناه‌مان گیرد. ساعت چهار بعد از نیمه شب بود. شهید حجت‌السلام مصطفی ردانی‌پور فرمانده لشکر 3 صاحب‌الزمان (عج) صدای گرم و لطیفی داشت و همگی دوست داشتیم با صدای گرم و پرالتهابش دیده‌های‌مان را از اشک بشوییم. صدایش آن چنان پرسوز بود که مو به تنمان راست می‌شد. چراغ‌ها را خاموش کرده بودیم و از ته دل ناله می‌کردیم و اشک می ریختیم. آن قدر غرق شده بودیم که نفهمیدیم چه طور خورشید، بی‌خبر از راه آمده و روشنایی صبح پدیدار شده است. تدبیر این بود که دو لشکر ارتش و سپاه خط را بشکنند و بعد از شکستن خط برگردند عقب. محل عمل ما از مرز بین‌المللی و پاسگاه 25 (واقع در منطقه حد فاصل پاسگاه زید عراق تا شلمچه) شروع و تا شمال کانال پرورش ماهی عراق ادامه می‌یافت. کانال مانع بزرگی بود که سر راه‌مان قرار داشت. نیروهای دشمن کانال بزرگی به طول 30 کیلومتر و عرض 500 متر احداث کرده بودند؛ به نام کانال پرورش ماهی. انتهای کانال، ساختمان بزرگی به عنوان تلمبه خانه ساخته بودند و به وسیله چهار موتور پمپ قوی آن رود فرات را از نهر «کتیبان» می‌گرفتند و به سمت کانال هدایت می‌کردند. کانال در شمال بصره و شمال شط‌العرب احداث شده بود و مانع حرکت مستقیم نیروهای ما به طرف بصره و شهرک‌های مجاور «نشوه» و «تنومه» بود. می‌بایستی در شمال این کانال با نیروهای دشمن درگیر می شدیم و سپس آنجا را دور می‌زدیم و راه می‌افتادیم سمت بصره. تیپ‌های ادغام‌شونده ارتش و سپاه عبارت بودند از: - تیپ یک لشکر 92 ارتش به فرماندهی شهید سید علی صفوی سهی، با لشکر 14 امام حسین (ع) به فرماندهی برادر علی زاهدی. تیپ 8 نجف اشرف به فرماندهی برادر احمد کاظمی با تیپ 3 لشکر 92 به فرماندهی سرهنگ بهرامی. - تیپ 2 دزفول لشکر 92 با تیپ 17 علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) به فرماندهی شهید حسن‌درویشی. تیپ 2 دزفول لشکر 92 با تیپ 17 علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) می‌بایستی حرکت‌شان را از دژ شروع و تا شمال محور عملیاتی ادامه می‌دادند. عراقی‌ها در دو کیلومتری خط مرزی خاکریز بلندی زده و اسمش را هم گذاشته بودند «دژ». آنها سر راه‌مان موانع مثلثی شکل بی‌شماری ایجاد کرده بودند و به فاصله‌های خیلی کم، 500 متر تا یک کیلومتر، نیروها و ادوات‌شان را مستقر کرده بودند. از هر سمتی که به مثلثی‌ها حمله می‌بردیم، جلو راه‌مان بسته بود و اگر به داخل آنها هم نفوذ می‌کردیم، از همه طرف می‌افتادیم توی محاصره. قرار شد از مرز تا موانع مثلثی پیشروی کنیم و بعد هم آنجا خاکریز بزنیم و پدافند کنیم تا مانع نفوذ نیروهای دشمن شویم. تیپ 8 نجف اشرف و تیپ 3 لشکر 92 ارتش می‌بایستی تا انتهای کانال که 23 کیلومتر بود، پیشروی می کردند و می‌رسیدند به نهر کتیبان. نیروهای عراقی سه‌دهانه پل ارتباطی روی کانال زده بودند. طریق بین نیروهای شمال و جنوب کانال پرورش ماهی ارتباط برقرار کرده بودند. تیپ 25 کربلا و گردان 283 سوار زرهی لشکر 92 ارتش قرار شد آنجا را تصرف و ارتباط شمال و جنوب نیروهای دشمن را با هم قطع کنند. عملیات رمضان در شامگاه 22 تیر ماه 1361 با نفوذ نیروهای عمل کننده به مواضع دشمن آغاز و در همان ابتدای درگیری، خط پدافندی دشمن شکسته شد. با شکسته شدن خط اول و برداشتن موانع و میدان های مین توانستیم به داخل مثلثی‌ها نفوذ کنیم و همان شب اول با کمک بچه‌های جهاد و نیروهای خودمان، خاکریزهایی از خط دژ به پاسگاه «زید» و مثلثی‌ها احداث کنیم. زدن خاکریز تا ساعت 8 صبح 23 تیر ادامه پیدا کرد و توانستیم به سمت شمال منطقه، 4 کیلومتر خط پدافندی ایجاد و جناح عملیات رمضان را با موفقیت حفظ کنیم. پاسگاه زید سالم مانده بود و نشانه خوبی برای هدایت و راهنمایی نیروهای خودی بود. منطقه‌ای که به تیپ ما محول شده بود، همان ساعت نخست درگیری سقوط کرد و توانستیم با ایجاد خاکریز و تثبیت مواضع، نیروهای‌مان را برای پاتک احتمالی دشمن آماده کنیم. هوای شرجی و داغ، کلافه‌مان کرده بود. دشمن دشوانه‌وار کانال را گرفته بود زیر آتش و اجازه حرکت نمی‌داد. زیر آتش شدید توپخانه دشمن پیچیدیم به انتهای کانال و به ساختمان بلندی که آنجا بود. وضعیت هر لحظه بدتر می‌شد. دشمن پی برده بود که نیروهای ما بدون پوشش 23 کیلومتر پیشروی کرده‌اند و از تامین و پشتیبانی کافی هم برخوردار نیستند. تا مثلثی‌ها را پوشش داده بودیم ولی از مثلثی‌ها تا نهر کتیبان خالی از هر گونه پوشش و تامینی بود. منطقه‌ای که در جناح راست می‌بایست پوشش داده می‌شد، در حدود 15 کیلومتر بود. دشمن با همه قوا و تجهیزاتی که داشت، وارد عمل شده بود و داشت می‌امد جلو. شهید حسن باقری فرمانده قرارگاه نصر سپاه بود. در انتهای کانال ما را دید و با نگرانی به طرف‌مان آمد. حیرت زده به ما خیره شد و گفت: «شما اینجا چکار می‌کنید؟» گفتیم: «منطقه‌ای را که سپرده بودند به ما، تصرف کردیم و شکر خدا وضعیت آنجا خیلی خوبه. خاکریز زده‌ایم و ادوات و تجهیزات‌مان را هم مستقر کرده‌ایم. آمده‌ایم ببینیم بچه‌های اینجا کمک نمی‌خواهند.» با لحنی نگران گفت: «سریع برگردید به مواضع‌تان. هرطور شده باید نیروها و ادوات‌تان را بکشانید عقب. عراقی‌ها از ابتدای کانال پرورش ماهی نیروهای ما را عقب زدند و سمت راست هم دارند نفوذ می‌کنند. اگه نیروهایتان را نبرید عقب، ممکن است که بیفتید توی محاصره دشمن». چنان که پیشتر نیز گفته شد، از همان صبح روز اول عملیات رمضان، محمد ابراهیم همت عناصر اطلاعاتی تیپ 27 را برای شناسایی منطقه عملیاتی به میدان نبرد گسیل داشت. *پاسداشت سی و سومین سالگرد «عملیات رمضان» در خبرگزاری فارس/۸ انتهای پیام/ب
94/04/02 - 03:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]
-
گوناگون
پربازدیدترینها