محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826933577
وزیر اقتصاد دولت اصلاحات در گفتوگو با روزنامه اعتماد: بسیاری از اعضای تیم اقتصادی دولت مسئولیت معامله ١٠ هزار دلار را هم نداشته اند!
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: وزیر اقتصاد دولت اصلاحات در گفتوگو با روزنامه اعتماد:
بسیاری از اعضای تیم اقتصادی دولت مسئولیت معامله ١٠ هزار دلار را هم نداشته اند!
طهماسب مظاهری در مصاحبه با روزنامه اعتماد تصریح کرد: اکثر اعضای دولت تجربه اجرایی و شناخت از درون ساختار دولت و اقتصادی کشور را ندارند و این کمبود، جرات اتخاذ یکسری تصمیمات را نمیدهد.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، روزنامه اعتماد امروز دوشنبه 94/3/18 گفت و گویی با طهماسب مظاهری، وزیر اقتصاد دولت هشتم و رئیس بانک مرکزی دولت نهم انجام داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید: وزیر اقتصاد دولت هشتم چطور به این نتیجه رسید که میتواند رییس کل بانک مرکزی دولت نهم باشد؟
من در دولت آقای احمدینژاد سه مسوولیت داشتم. به طور متوسط در سه سال اول فعالیت دولت نهم هر سال یک مسوولیت داشتم تا آن مقطع که به طور کامل از بانک مرکزی خداحافظی کردم. نخستین مسوولیتم پذیرش قائممقامی آقای دانشجعفری در وزارت اقتصاد بود.
چطور قبول کردید قائم مقام وزارتخانهای شوید که یک سال قبلتر از آن وزیر آن بودید؟
اتفاقا خیلیها به من همین ایراد را میگرفتند. جز اعضای خانواده که میگفتند چرا با این دولت همکاری میکنید، برخی دیگر از دوستان نیز میگفتند چرا قائممقام وزارتخانهای شدید که وزیرش بودید؟ من برای پذیرش این مسوولیت دلایلی داشتم. دلایل من برمیگشت به کارهای نیمهتمام خودم در دولت آقای خاتمی. وقتی آقای دانش جعفری به من پیشنهاد داد که قائم مقامی را بپذیرم، فکر کردم فرصت خوبی است که کارهای نیمه تمامم را به پایان برسانم. زمانی که آقای صفدر حسینی به جای من وزیر امور اقتصادی و دارایی شدند، توصیهنامهای برایشان نوشتم و اولویتهای کاری را پیشنهاد دادم؛ توصیهنامهای که البته اصلا اجرایی نشد. به هر حال یکی از آنها لایحه اصلاح بازار سرمایه بود که برایش کلی زحمت کشیده شد، این لایحه به مجلس هم رفت اما در سال آخر دولت کاری برایش انجام ندادند. دیگری لایحه پولشویی بود. وقتی من به عنوان مشاور آقای خاتمی فعالیت میکردم، نامهای به ایشان نوشتم و پدیده پولشویی را توضیح دادم. اینکه پولشویی چه مقولهای است. خب در ابتدا خیلی با این لایحه مخالفت میکردند، حتی وزارت اقتصاد و بانک مرکزی هم معتقد بودند که نباید در این حوزه وارد شویم چون ما سالی چند میلیارد دلار وصولیهایی داریم که با این لایحه به خطر میافتد. به هر حال بعد از یک دورهای اجلاسی در IMF (صندوق بینالمللی پول) برگزار شد و مرحوم نوربخش به عنوان رییس کل بانک مرکزی در آن شرکت کردند و اطلاعاتشان در این زمینه کامل شد. بعد از این بود که همراه شدند. برخی دوستان هم بودند که حالا نامشان را نمیبرم اما میگفتند تو با این کار میخواهی به دولت صدمه بزنی. جامعه را ناامن میکنی و امنیت اقتصادی را از بین میبری در حالی که من معتقد بودم این لایحه امنیت اقتصادی را به همراه میآورد. بالاخره بعد از این بحثها ما در دولت دوم آقای خاتمی لایحه پولشویی را تهیه کردیم چرا که بعد از هماهنگ شدن بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی کارها سرعت گرفت. آقای خاتمی یک جلسه، لایحه پولشویی را ارجاع داد به کمیسیون اقتصادی دولت. آن زمان آقای طیبنیا دبیر کمیسیون بودند. آقای فرهاد رهبر که در دولت آقای احمدینژاد رییس سازمان مدیریت وبرنامهریزی بودند، به عنوان معاون اقتصادی وزارت اطلاعات به این جلسه آمدند و پاورپوینتی آوردند و توضیح دادند که مفهوم پولشویی این است. آن زمان کمتر کسی از این ابزارها استفاده میکرد. وقتی رفت خیلی از دوستان به من خرده گرفتند که چرا از وزارت اطلاعات کسی را آوردی توضیح بدهد و. . . خلاصه خیلی به من بد گفتند اما بعدا شرایط فراهم شد و لایحه را ارایه کردیم به مجلس. یادم هست روز آخر حضور من در دولت هشتم به عنوان وزیر اقتصاد، دو موضوع دستور کار مجلس بود؛ یکی رسیدگی شور دوم لایحه پولشویی و یکی دیگر رای اعتماد آقای صفدر حسینی.
روز عجیبی بود. برخی میگفتند شما اطلاع نداشتید که آقای حسینی به مجلس معرفی شده است.
آن روز که اطلاع داشتم. نامه معرفی ایشان یک هفته قبل ارسال شده بود و آن روز رایگیری برای رای اعتماد به ایشان بود و من اطلاع داشتم. یک هفتهای فاصله ارسال نامه معرفی آقای حسینی تا رای اعتماد مجلس بود. در این یک هفته من عزل نشده بودم و به لحاظ حقوقی هم سوال کردم که تکلیف چیست؟ گفتند شما وزیر هستید. من نه استعفا داده بودم و نه عزل شده بودم. صبح بود و دیدم که چند پیشنهاد در مورد لایحه پولشویی ارایه شده است که اگر مصوب شود کل لایحه را با مشکل مواجه میکند، از این رو تصمیم گرفتم جلوی هدر رفتن زحمات را بگیرم. رفتم مجلس تا تصویب آن پیشنهادات کل لایحه را به خطر نیندازد. یادم هست یک بار یک مصاحبه مستقیم از صدا و سیما داشت، همان جا یک آماری داد که درست نبود. برنامه زنده بود. فردا رفتم و پرسیدم مرجع آماری که دیشب ارایه دادیدکجاست؟ این آمار را یا من باید به شما داده باشم یا وزارت امور اقتصادی و دارایی یا سازمان برنامه. من از دو مرجع دیگر پرسیدم گفتند چنین آماری ندادهاند
من همان کسی هستم که عملیات سهقفله را انجام دادم. با همان مبنا الان فکر میکنم باید منابع را آزاد کنید زیرا خشکسالی پولی در کشور ایجاد شده است، هرچند تورم کنترل شده اما رونق هم لازم است. به نظر میرسد دولت بیش از حد از تورم میترسد
چه پیشنهاداتی بود که کلیت لایحه را با خطر مواجه کرده بود؟
در لایحه پیشبینی شده بود که اگر کسی با علم و اطلاع پول غیرقانونی را قانونی کند، مشمول این قانون میشود و مجرم خواهد بود. یکی از نمایندگان از روی دلسوزی پیشنهاد کرده بود عبارت «با علم و اطلاع» حذف شود. خوب اگر این اتفاق میافتاد به امنیت اقتصادی صدمه وارد میکرد. در آن صورت هر دو نفری که با هم معامله میکردند باید مطمئن میشدند که پول و کالای مورد معامله طرف دیگر پاک است چرا که اگر پول ناپاک بود همان فردی که اطلاع هم نداشت شریک جرم شناخته میشد. همه دنیا این طور است که بدون علم و اطلاع کسی مجرم نیست. آنهایی مجرمند که باند میشوند و این کار را میکنند. اینها همه صدمه وارد میکرد. پیشنهادات دیگر هم همین طور بود. من رفتم مجلس و توضیح دادم و اتفاقا خود نمایندگان هم پیشنهاداتشان را پس گرفتند. شور دوم لایحه تصویب شد، من از مجلس خارج شدم و رای اعتماد به آقای صفدر حسینی دستور کار قرار گرفت. البته این لایحه پولشویی بعد رفت شورای نگهبان و آنجا مورد ایراد واقع شد و برگشت مجلس، وزارت اقتصاد هم کار را دنبال نکرد. این یکی از مواردی بود که نیمهتمام رها شده بود و من فکر کردم باید تمامش کنم. از سوی دیگر قانون جلب و حمایت از سرمایههای خارجی در مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب و تایید شده بود اما آییننامههایش نوشته نشد. در مورد استفاده از ابزارهای سرمایهگذاری مثل بیع متقابل و مشارکت مدنی و BOT که از دستاوردهای قانون جدید بود کار نیمهتمام رها شده بود. شاید یکی دو کار با اهمیت کمتری هم بود. وقتی آقای دانشجعفری گفتند بیا وزارت اقتصاد، گفتم میخواهم این موارد را دنبال کنم. ایشان هم موافق بودند. اینطور شد که رفتم و خدا هم کمک کرد و قانون بازار سرمایه در همان سال ١٣٨٤ تصویب شد و سازمان کارگزاران بورس اوراق بهادار تبدیل شد به سازمان بورس و اوراق بهادار. قبل از آن کارگزاران، هیات مدیره و دبیرکل بورس را انتخاب میکردند اما بعد این سازمان تغییر کرد و ابزارهایی در اختیارش قرار گرفت و رشد بورس در سالهای پس از آن نیز مرهون همین تغییرات پیشبینی شده در قانون بود. اصلاحیه قانون پولشویی را از مجلس گرفتیم و آییننامههای آن را نوشتیم.
چه شد که از وزارت اقتصاد جدا شدید؟
چندین کار این طوری انجام دادیم تا اینکه ماجرای سهام عدالت پیش آمد. آقای پوری حسینی که همین حالا هم مسوولیت سازمان خصوصیسازی را عهدهدار است، آن زمان هم رییس سازمان خصوصیسازی بود. من و ایشان به روش مورد نظر برای سهام عدالت ایراد داشتیم. یادم هست یک جلسه در مجمع تشخیص مصلحت نظام گذاشته بودند که موضوع جلسه سهام عدالت بود و من در موضعی قرار گرفتم که باید به عنوان نماینده دولت از سهام عدالت دفاع کنم.
چرا شما به عنوان نماینده دولت اعزام شدید، وقتی مخالف بودید کسی دیگر نمیشد به جای شما برود؟
من اعزام نشدم. شرایط اینطور پیش آمد. روز سختی بود. من به عنوان مشاور مجمع در جلسه شرکت کردم، نمایندگان دولت هیچ کدام نیامدند. نه آقای کردزنگنه و نه دانشجعفری و نه مستخدمینحسینی. وقتی هیچ کسی نیامد، گفتند خب حالا که کسی از دولت نیست، بهتر است مظاهری که قائممقام وزارت اقتصاد است در این باره توضیح بدهد.
از سهام عدالت دفاع کردید؟
خیر. من حرفهای خودم را زدم. گفتم فکر خوب و درستی است اما شکل طراحی و اجرای آن اشکال اساسی دارد. همین دلیلی شد برای رفتن از وزارت اقتصاد. در ضمن آقای دانشجعفری هم خودش با رییسجمهور مشکلاتی داشت و کار بالا گرفته بود. فکر کنم ایشان نخستین وزیری بود که از کابینه جدا شد.
قبل از آقای دانشجعفری آقای پرویز کاظمی، وزیر رفاه از بدنه دولت جدا شده بود. بله حق با شماست.
بله حق با شماست.ایشان دومین نفر بود. به هر روی به این نتیجه رسیدم که باید بروم. آقای پورمحمدی، معاون بانک و بیمه وزارت امور اقتصادی و دارایی بود. به من گفت قرار است آقای کهزادی برود بیمه مرکزی. به جای ایشان میرود بانک توسعه صادرات؟ گفتم بله. فکر کردم روش خوبی برای جدایی از وزارت امور اقتصادی و دارایی است. بانک توسعه صادرات کوچکترین بانک کشور با ٢٨ شعبه درکل کشور و حدود 300 میلیارد تومان سرمایه بود. در هر استانی یک شعبه بیشتر نداشت. وقتی رفتم توفیق پیدا شد یک افزایش سرمایه ٥/١ میلیارد دلاری برای این بانک و بانک صنعت و معدن گرفتم. بعد از آن، افزایش سرمایه اتفاق نیفتاد. همین ساختمان که امروز متعلق به بانک سپه است و عملیاتش متوقف بود را ساختیم و بعدتر بانک سپه آن را خرید. در این فرصت که مدیرعامل بانک بودم با آقای شیبانی که رفیق من است ارتباط بیشتری پیدا کردم. حالا سالهاست که آقای شیبانی حرف نزده است، از قول من به عنوان دوست ایشان بنویسید که صحبت کند. به نظر من وظیفه ایشان است که صحبت کند. من همان دوره مشکلات را میدیدم. ایشان سعی میکرد برخی حرفها را گوش کند تا بتواند جلوی برخی کارهای خلاف بایستد و آنها را انجام ندهد. استراتژی شیبانی این بود که دو سه تا حرف را گوش میدهم تا بتوانم به دو سه حرف خیلی مخرب «نه» بگویم. این اختلاف روش را با آقای شیبانی داشتیم. به جایی رسید که شیبانی به این جمعبندی رسید. در مراسم تودیعش گفت من استعفا دادم، برخی میگویند چرا استعفا دادی؟ جوابم این است که میترسیدم نتوانم وظیفهام را انجام بدهم. حق داشت، بالاخره کار به جایی رسیده بود و چیزهایی از وی خواسته میشد که نمیتوانست انجام دهد. یکسری جلساتی داشتیم و به هر دلیلی احمدینژاد فکر کرد من میتوانم جایگزین شیبانی باشم. وقتی شیبانی به ته خط رسید ایشان به من گفت بیا برو.
چه کسی برایتان پیغام آورد؟
خود آقای احمدینژاد به من پیشنهاد داد.
حالا برمیگردیم دوباره به همان سوال اول. با عقبهای که داشتید و دو سال حضورتان در دو پست مختلف چطور به این نتیجه رسیدید که میتوانید با آقای احمدینژاد به عنوان رییس کل بانک مرکزی کار کنید؟
گفتم میروم و کاری که میتوانم انجام میدهم .
پیشبینی میکردید شما را بردارند؟
بله.
پس چرا رفتید؟
رفتم که خواستههای نامعقول دولت را تعدیل کنم و بانک مرکزی را به روال قانونی و موضع برحقش برگردانم.
یعنی هدفتان اصلا این بود که بروید، نه بگویید و برکنار شوید؟
رفتم که جلوی کجرویها را بگیرم و آماده بودم که هر زمان من را برکنار کنند. سرانجام پایان دوره شیبانی اتفاقاتی افتاد که هنوز نمیتوانم دربارهاش صحبت کنم. در همین حد هم بنویسید. بنویسید نمیتوانم در مورد آن اتفاقات حرف بزنم.
طبیعتا شما وقتی قبول پست کردید شرط و شروطی گذاشتید، شما صراحتا اعلام کردید چه کارهایی انجام میدهید و چه کارهایی را انجام نمیدهید؟
وقتی به من پیشنهاد دادند گفتم یکسری برنامه دارم. برنامه پیشنهادیام حالا دیگر محرمانه نیست. میتوانم آن را به شما بدهم. یکی از بندهای برنامه من احیای شورای پول و اعتبار بود. یکی از مهمترین ایرادهای من به شیبانی همین بود که چرا زیر بار انحلال شورای پول و اعتبار رفتی؟ بالاخره ابلاغیه انحلال در دوره ریاست ایشان آمد و کمیسیون اقتصادی دولت جایگزین شورای پول و اعتبار در این دوره شد.
آقای احمدینژاد شرایط شما را کامل پذیرفت؟
بله. اما معلوم بود که در زبان پذیرفته است و قلبا قبول نداشت.
گویا همان زمان به چند نفری از دوستانتان گفته بودید که دوره ریاست من دوام زیادی ندارد.
بله. یادم هست همان روزها یک جلسهای هم با آقای هاشمی گذاشتیم. ایشان پرسیدند بانک مرکزی چه شده؟ توضیح دادم همان موقع گفتند تو نمیتوانی با اینها کار کنی. گفتم سعی خودم را میکنم.
چه زمانی بود؟
فکر کنم یکی دو روز قبل از انتصاب بود یا یکی دو روز بعد از انتصاب. نخستین هفتهای که رفتم بانک مرکزی جلسه دوم دولت، یک روز یکشنبهای بود. زمان جلسه طوری بود که وسط جلسه اذان مغرب میشد، یک تنفس داده میشد میرفتیم نماز میخواندیم و بر میگشتیم.
امام جماعت غالبا چه کسی بود؟
یادم نیست. اما در جلسه بحثی شد و من هم نظرم را گفتم و احمدینژاد گفت نه و من هم پافشاری کردم. به تنفس که رسید رفتند نماز بخوانند و من داشتم کاغذهایم را جمع میکردم که آقای مهندس دهقان از رفقای من آمدند و گفتند این طور که تو شروع کردی چهار ماه بیشتر مهمان اینجا نیستی. ایشان آن زمان رییس بنیاد شهید بودند و حالا وزیر دفاع هستند. گفتم آقای دهقان این پیام احمدینژاد است یا نظر خود شماست؟ گفت نظر خودم است. پیامی نیاوردهام. گفتم چهار ماه که هیچ، چهار هفته یا چهار روز یا چهار ساعت طول بکشد، آمدهام این حرفها را بزنم و این کارها را بکنم. حتی اگر بنا باشد که همین امروز بعد از جلسه برکنار شوم، گفت اگر این طور هست من هم حرفهایت را قبول دارم و کمک میکنم. البته خود ایشان زودتر رفت اما تا وقتی بود هر موقع بحثی میشد کمک و حمایت میکرد.
پس گویا این سلام و خداحافظی برای خود دولتیها جوک شده بود؟
(با خنده) نمیدانم. اگر هم بود من در شوخیها نبودم و تنها در بخش جدی ماجرا حضور داشتم.
برای ما مهم است بدانیم آقای احمدینژاد خودش به این نتایج میرسید یا از مشورت اطرافیانش استفاده میکرد؟
هر دو. نمیشود در مورد احمدینژاد و هیچ کس دیگر یک خط کشید و تعیین کرد که یا اینطور یا آنطور.
میشود گفت بیشتر اینطور بود یا آنطور؟
فکر کنم تلفیق این دو بود. من در مورد بیشتر و کمتری قضاوت ندارم. البته یاران حلقه اول بهشدت در تصمیمسازی موثر بودند و به شکلها و ابزارهای مختلف نیز متوسل میشدند تا بر روند تصمیمسازی تاثیر بگذارند.
آقای احمدینژاد اهل رفاقت است؟ مرام و منش شخصیاش این طور است؟
جواب این سوال سخت است. باید دید رفاقت یعنی چی؟تعریف هر کسی از رفاقت فرق دارد. مثلا من با یکی رفیقم و حالا اگر خطایی هم کنم با علم به خطای من از من حمایت میکند و یک جور رفاقت دیگر هم هست، اینکه طرف از خودش مایه میگذارد اما وقتی من خطا میکنم پشتیبانی نمیکند. این هم یک جور رفاقت است. حالا یکی ایرادها را میپوشاند و یکی خیر. من نمیدانم چون در آن فضا نبودم قضاوتی ندارم که چه تعریفی از رفاقت داشت. اینها خصایص انسانی است که من در این حوزه صاحبنظر نیستم.
گویا شما چند باری شفاف به آقای احمدینژاد انتقاد کرده بودید، درست است؟
بله.
عکسالعمل ایشان چه بود؟
خوب یادم هست یک بار یک مصاحبه مستقیم از صدا و سیما داشت، همان جا یک آماری داد که درست نبود. برنامه زنده بود. فردا رفتم و پرسیدم مرجع آماری که دیشب ارایه دادیدکجاست؟ این آمار را یا من باید به شما داده باشم یا وزارت امور اقتصادی و دارایی یا سازمان برنامه. من از دو مرجع دیگر پرسیدم گفتند چنین آماری ندادهاند. من هم که این آمار را ندادهام. موضوع چیست؟
آمارها درباره سیستم بانکی بود؟
بله.
اشتباه بود؟
دروغ بود.
چه زمانی بود؟
فکر کنم آذر ٨٦ بود. همان موقع به ایشان گفتم که ممکن است ما آماری را داده باشیم که اشتباه باشد و شما اطمینان میکنید و میروید میگویید. به دلیل اعتمادتان حرفی نیست باید مسوول مربوطه جوابگوی این اشتباه باشد. یک موقع مسوولی گزارش را میدهد و شما با علم به اشتباه بودنش آن را مطرح میکنید که هر چند کار درستی نیست اما مشخص است علت چیست. اما یک زمانی شما از هیچ کسی آمار نگرفتید و خودتان این کار را میکنید که اصلا کار درستی نیست. این هم مصداق همین مورد سوم است.
پاسخشان چه بود؟
گفت به نظرم رسید که گفتن این آمار مفید است. گفتم ناچارم آمار صحیح را اعلام و بحث دیشب را اصلاح کنم.
از شما نخواستند در این حوزه سکوت کنید؟
خوشش نیامد، اما این را نخواست چون میدانست که این کار را میکنم. یک بار دیگر یک چیزی در سفر استانی قم صحبتی کاملا خلاف را مطرح کرد، آن زمان اوایل سال ٨٧ بود. در جلسه دولت که در روز بعد در قم تشکیل میشد همه به اتفاق به من گفتند شما نرو. اگر میرفتم واکنشی جدی نشان میدادم. قرار شد آقای بهمنی برود و قرار شد موضوع را مطرح کند. آن زمان ایشان دبیرکل بانک مرکزی بود. ایشان رفت و با همان بیان نرم و لطیف گفته بود آقای احمدینژاد مثل پدر خانواده هستید اگر بچه خطایی کند، پدر خانواده توی کوچه داد نمیزند بلکه بچه را در داخل خانه نصیحت میکند و شاید یکی، دو سیلی هم بزند شما چرا این حرف را زدید و...؟ من هم ناراحت شدم. به آقای بهمنی گفتم یعنی شما اصل حرف را که اشتباه از ما بوده پذیرفتی و این حرف را زدهای. کار این طور پیش میرفت دیگر. یادم میآید اواخر کارم بود که به آقای احمدینژاد گفتم شرایط شما جوری شده که هر ماهی، دو ماهی یک بار پیش میآید که در جمع دوستان و گعدههایی که مینشینیم از شما دفاع میکنم.
گفت از من دفاع میکنی؟ گفتم بله. تحلیل دوستان این است که شما این کارها را با علم و اطلاع انجام میدهی اما من دفاع میکنم و میگویم تا حدی که میدانم ایشان آدم درستی است و این تصمیمات بیشتر ندونم کاری است.
پاسخ چه بود؟
هیچی.
الان در این مورد چه فکر میکنید. واقعا از سر ندانمکاری بود؟
نمیدانم.
منظورتان از پاسخ «هیچی» آقای احمدینژاد چیست؟
ایشان با چهره جواب دادند.
یعنی ژستی میگرفتند که معلوم شود تمایلی به ادامه بحث ندارند؟
بله.
بحث قم در چه موردی بود؟
بگذارید نگویم.
نگاهی به آمار معوقات بانکی نشان میدهد این حجم معوقات در اثر یک نابسامانی شکل گرفته است، دلیل اعطای بیحساب و کتاب این وامها نیز توصیه از سوی رییسجمهور و نزدیکانش بود یا اینکه بانکها خودشان به دلیل نبود نظارت کافی دست به این کار زدند.
هر دوی این موارد بود.
برسیم به همان تصمیمات سختی که گفتید دولت یازدهم باید اتخاذ کند. به هر حال شرایط امروز محصول عملکرد دولتهای پیشین است، فکر میکنید مهمترین سیاست مخربی که در دولت پیشین اتخاذ شد کدام سیاست بود؟
من در حوزه سیاسی که بنا ندارم صحبت کنم. در این حوزه صاحبنظر نیستم اما درباره سیاستهای اقتصادی باید بگویم چند کار بزرگ و اساسی در این دولت بیاثر شد و زحمات با اتخاذ رویکردهای اشتباه بر باد رفت. یکی از این کارهای بزرگ «ارز تکنرخی» بود؛ دستاوردی که با آن همه زحمت حاصل شد. طبیعتا به دلیل شرایط دشوار جنگ، ارز در ایران چند نرخی شد. این هم عادی بود. هر کشور درگیر جنگ با ارز چند نرخی روبهرو است. ژاپن در جنگ جهانی دوم نظام چند نرخیای داشت با ٧٠ نرخ ارز مختلف. البته آنها در پارتیشن کردن کارها استاد هستند. نرخ رسمی هر سه دلار یک ین بود و نرخ آزاد هر ١٠٠ ین یک دلار. در این رنج ٧٠ نرخ مختلف داشتند تا توانستند مملکت را اداره کنند. این تصمیم تورمی هم به جامعه تحمیل کرد اما بالاخره ٣٠٠ ین شد ٢٠٠ و ١٠٠ و الان نرخ برابری ین با دلار همین ١٠٠ ین با حاشیه اندکی است. ایران هم در زمان جنگ ٤٠ نرخ مختلف ارز داشت. از هفت تومان بود تا ١٣٠ تومان. ارز پزشکی و خدماتی، صادراتی و... در دولت آقای هاشمی تک نرخی شدن ارز مدنظر قرار گرفت که به دلیل برخی اشتباهات سال ٧٤ عملیات متوقف شد و زمان آقای خاتمی بالاخره ارز تک نرخی شد. در آن دوره حساب ذخیره تعهدات ارزی راهانداختیم و در آن مقطع تا ٣٦٠٠ میلیارد تومان هم برایش هزینه کردیم تا نظام تک نرخی بتواند حاکم شود اما دولت آقای احمدینژاد به بدترین شکل ارز را چند نرخی کرد. هنوز عواقب آن تصمیمات قابل مشاهده است. درست است که ارز چندنرخی کلا فساد میآورد و امضای طلایی و... اما به هر روی نهاد ناظری بود که در تخصیص دقت کند. میدانستیم گندم و روغن و... با ارز ارزانتر میآید و با قیمت پایینتر به مصرفکننده میرسد اما در دوره آقای احمدینژاد نظام چندنرخی بدون کنترل ایجاد شد من حتی شنیدم کشتی را با کالا میآوردند همان جا سندها را تغییر میدادند و دوباره برمیگرداندند. بالاخره اینکه معلوم نبود نهاد ناظر این ارز چندنرخی کجاست، نتیجه این بود که کالا با ارز ارزان وارد میشد اما قیمت نهایی با ارز آزاد به دست مصرفکننده میرسید و این حاشیه سود متعلق به واردکننده بود. این نظام چندنرخی به ارث رسیده بدترین صدمات را در حوزه ارزی وارد کرد. فکر میکنم بخشی از خشکسالی پولی ایجاد شده در بانکها نیز به همین مساله بر میگردد.
پس یکی از آن تصمیمات سخت همین تکنرخی کردن دوباره ارز است؟
بله. همین است. یا حتی حذف سه صفر یا چهار صفر. این جزو کارهایی است که دولت میتواند انجام دهد تا اسکناس و سکه معنیدار شود. زمان آقای عادلی که من در بانک مرکزی بودم یادم هست سکه یک ریالی که واحد پول ایران است ١٠٨ ریال نیکل داشت. آن زمان برخی این سکه را آب میکردند تا قاشق و چنگال درست کنند. باید این مشکل حل شود.
حالا این واحد پول ایران و از کیفتان درآوردید که دیگر ضرب نمیشود. متعلق به چه سالی است؟
1357.
گویا شما توصیههایی در این مورد به دوستان دولتیتان داشتهاید، فکر میکنید چرا فعلا دولت این برنامه را اجرایی نمیکند؟
میترسند تورم ایجاد شود. اما بالاخره باید اولویتبندی کرد. به عنوان مثال سیستم بانکی مشکلات بسیاری دارد. مشکلاتی که در دولت قبل ایجاد شد. الان باید سیستم بانکی دوباره احیا شود هم در سطح مدیریت بانکها و هم تایید صلاحیت مدیرانی که قرار است بیایند. متاسفانه همان سیستمی که رییسجمهور هر کسی را منصوب میکرد در دولت فعلی هم ادامه یافته است. باید کار را به افراد کاربلد سپرد. در مورد منابع بانکی هم دولت باید تصمیم سخت بگیرد و مساله را حل کنند. من در یکی از نامههای خود گفتم من همان کسی هستم که عملیات سهقفله را انجام دادم. با همان مبنا الان فکر میکنم باید منابع را آزاد کنید زیرا خشکسالی پولی در کشور ایجاد شده است، هرچند تورم کنترل شده اما رونق هم لازم است. یک مساله مهم دیگر بدهی دولت و مردم به بانکهاست. هر چند بخش مهمی از بدهیهای دولت به بانک مرکزی مربوط به دوره آقای احمدینژاد است اما بالاخره دولت باید جوابگو باشد. دو سال است گفته بدهیهایم را میدهم اما نداده. این چیزی است که مجلس هم در موردش میخواهد مصوبهای بگذراند، اینکه بدهیها کاغذی بازپرداخت شود. در حقیقت نوعی انتشار اوراق مشارکت است، هرچند این روش از هیچی بهتر است اما این به معنی بازپرداخت بدهی دولت به شرکتها و بنگاهها نیست. امیدوارم دولت جرات کند بدهیهای خود را بدهد.
پیشنهادتان تامین بدهی از چه محلی است؟
انتخاب سختی است باید راههای آن را پیدا کند. ببینید من قبلا این را گفتم و برای خود آقای روحانی هم نوشتم. ارزیابی من این است که تیم دولت سواد اقتصادی دارد و به اصول این علم معتقد است. قبول دارد علم اقتصاد علمی است که برای سیاستگذاری باید مورد استفاده قرار گیرد، دولت قبلی این را قبول نداشت. فکر میکرد فرمولهای این علم شرقی یا غربی است. زمانیکه در بانک مرکزی بودم برای آنها نوشتم که شرقی و غربی بودن دلیل بر خلاف بودن نیست. نوشتم علم اقتصاد مکاشفات روابط فطری بین پدیدههای طبیعی است که خداوند درون آنها قرار داده است. اگر کسی کشفی کرد، خداوند کشف یک تکه را به وی داده است. این به دلیل شرقی یا غربی بودن نباید نفی شود. مثال نیوتن را زدم که جاذبه را کشف کرد، گفتم چون غربی است نباید توجه کرد؟ حتی مثال عدد «پی» را زدم. حالا چون کاشف آنها غربی بوده یا شرقی برویم خود کشف کنیم. دولت قبلی این دید را داشت. این دولت این امتیاز را دارد که مبانی و علم اقتصاد را قبول دارد و سعی میکند بر این اساس حرکت کند. نقطه مقابل آن اکثر اعضای دولت تجربه اجرایی و شناخت از درون ساختار دولت و اقتصادی کشور را ندارند. این کمبود، جرات اتخاذ یکسری تصمیمات را نمیدهد. شرایط اقتصادی کشور ما نیازمند گرفتن تصمیمات سخت در بعضی مسائل اساسی است. خیلی از اعضای تیم اقتصادی ما در طول عمر خود مسوولیت معامله ١٠ هزار دلار را نداشتند اما امروز مسوول صد میلیارد دلار از ثروت کشور هستند. فرض کنید یک بار در صادرات یا واردات نبودند. خیلیهای آنها برای گرفتن حقوق خود به بانک مراجعه نکردند. آنوقت این افراد با دانشی که دارند موقع تصمیمگیری بهدلیل عدم تجربه میترسند. در نتیجه تصمیمات را دیر میگیرند. مطلب فوق مربوط به سایر رسانهها میباشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است. بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
94/03/18 - 10:19
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]
صفحات پیشنهادی
معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات در گفتوگو با روزنامه آرمان: دولت تیم سیاسی و رسانهای ضعیفی دارد/ روحانی
معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات در گفتوگو با روزنامه آرمان دولت تیم سیاسی و رسانهای ضعیفی دارد روحانی عمدتا از مسائل داخلی غافل شده استمرتضی مبلغ در گفتوگو با روزنامه آرمان تصریح کرد دولت علاوه براین که تیم رسانهای ضعیفی دارد از فقدان یک تیم سیاسی قوی نیز رنج میبرد بهفعالان اقتصادی در گفتوگو با روزنامه شرق مطرح کردند دولت مداخلهگر؛ رقیب جدی بخش خصوصی
فعالان اقتصادی در گفتوگو با روزنامه شرق مطرح کردنددولت مداخلهگر رقیب جدی بخش خصوصیمانع اصلی فعالیت اقتصادی بخش خصوصی دخالت دولت در کارهاست درحالیکه دولت باید ناظر و حامی باشد دولتها اغلب دلخواه و بدون برنامه در قوانین و آییننامهها دخالت میکنند به گزارش خبرگزاری فارساخبار ویژه روزنامه کیهان رئیس حزب اصلاحطلب کار: دولت، معطل مذاکرات و فاقد تدبیر اقتصادی است/ اعتراض سر بسته
اخبار ویژه روزنامه کیهانرئیس حزب اصلاحطلب کار دولت معطل مذاکرات و فاقد تدبیر اقتصادی است اعتراض سر بسته عارف به جبهه اصلاحاتاخبار ویژه روزنامه کیهان را از نظر میگذرانید به گزارش خبرگزاری فارس اخبار ویژه روزنامه کیهان در روز پنج شنبه 94 3 7 را در ادامه مشاهده می کنید اعترکارشناس امور اقتصادی مصر در گفتوگو با فارس: ادامه کسری بودجه، بیانگر ناکارآمدی دولت است
کارشناس امور اقتصادی مصر در گفتوگو با فارس ادامه کسری بودجه بیانگر ناکارآمدی دولت استکارشناس امور اقتصادی مصر تاکید کرد که استمرار کمبود بودجه به معنای ناکارآمدی دولت است به همین دلیل این دولت باید سریعا برکنار شود «بسنت فهمی» کارشناس امور بانکی و اقتصادی مصر ونظر دولت درباره سازمان مبارزه بامفاسد اقتصادی از زبان وزیر دادگستری
نظر دولت درباره سازمان مبارزه بامفاسد اقتصادی از زبان وزیر دادگستری وزیر دادگستری ایجاد سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی را موازی کاری با سازمان های متولی این امر دانست گفت تشکیل این سازمان جز هزینه های زیاد و به کارگیری نیروی انسانی فایده ای ندارد به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شمعاون وزیر اقتصاد دولت اصلاحات: تقارن افزایش ۴۰ درصدی قیمت بنزین با مذاکرات کار درستی نبود
معاون وزیر اقتصاد دولت اصلاحات تقارن افزایش ۴۰ درصدی قیمت بنزین با مذاکرات کار درستی نبودحیدر مستخدمین حسینی با انتقاد از تقارن زمان افزایش قیمت بنزین با مذاکرات هستهای اظهار داشت اگر افزایش قیمت حاملهای انرژی و نان به بعد از تعیین تکلیف مذاکرات در دهم تیرماه موکول میشد صورتخرازی در گفتوگو با فارس: دولت روحانی در جهت دولتهای سازندگی و اصلاحات گام بر میدارد/ او تامینکننده اهداف م
خرازی در گفتوگو با فارس دولت روحانی در جهت دولتهای سازندگی و اصلاحات گام بر میدارد او تامینکننده اهداف ماست وجود ظریف در مذاکرات کمک بسیاری به ایران کرددیپلمات سابق وزارت امور خارجه گفت عملکرد سیاست خارجی دولت روحانی و تیم مذاکرهکننده در جهت سیاستهای تعیین شده از سوی مقامعضو کمیسیون اقتصادی در گفتوگو با فارس: دولت در افزایش قیمتها سیاست ضد تورمی را فراموش نکند
عضو کمیسیون اقتصادی در گفتوگو با فارس دولت در افزایش قیمتها سیاست ضد تورمی را فراموش نکندعضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت دولت باید در گرانیها سیاست ضد تورمی داشته و بداند که با توجه به محدودیت توان حمل و نقل عمومی این تصمیم منجر به افزایش هزینههای حمل و نقل و تعمیم گرانی به سایعضو کمیسیون اقتصادی مجلس در گفتوگو با فارس انحراف 65 هزار میلیارد تومانی دولت در هدفمندی با پرداخت نقدی به اق
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در گفتوگو با فارسانحراف 65 هزار میلیارد تومانی دولت در هدفمندی با پرداخت نقدی به اقشار جامعهعضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی با اشاره به گزارش کمیسیون برنامه برنامه مبنی بر انحراف 65 هزار میلیارد تومانی دولت در اجرای قانون هدفمندی یارانهها گفت دولامیرعبداللهیان در گفتوگو با فارس عنوان کرد: فعالان اقتصادی نگاه بلندمدت به آفریقا داشته باشند/حمایت دولت از ا
امیرعبداللهیان در گفتوگو با فارس عنوان کرد فعالان اقتصادی نگاه بلندمدت به آفریقا داشته باشند حمایت دولت از ابتکارات بخش خصوصی در همکاری با قاره سیاهمعاون عربی و آفریقای وزارت خارجه با اشاره به تأکید دولت بر توسعه هر چه بیشتر مناسبات با کشورهای آفریقایی از فعالان اقتصادی خواست کهنایب رئیس اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با فارس: کمتر از ۲۰ درصد اقتصاد دست بخش خصوصی است/ ۸۰ درصد اعضای شورا
نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با فارس کمتر از ۲۰ درصد اقتصاد دست بخش خصوصی است ۸۰ درصد اعضای شورای عالی صادرات دولتی هستندنایب رئیس اتاق بازرگانی ایران گفت دولت طی دهههای اخیر بخش خصوصی را بازی ندادهاند تا جایی که به اصرار این بخش تنها در ۲۰درصد اقتصاد مشارکت داردچرا اختلافات تیم اقتصادی دولت علنی شد
تراز انتقادات از عملکرد بانک مرکزی این روزها در صدر اخبار اقتصادی قرار گرفته و اختلافات تصمیم اقتصادی دولت نیز علنیتر شده است و آنان پاسخ یکدیگر را در همایشهای اقتصادی میدهند به گزارش تراز بانک مرکزی این روزها آماج انتقادات کارشناسان و اقتصاددانان قرار گرفته و چالش پایه پوانتقاد روزنامه آفتابیزد به افزایش بیسر و صدای قیمتها دولت به جای دستکاری قیمت حاملهای انرژی یارانه ثروتمن
انتقاد روزنامه آفتابیزد به افزایش بیسر و صدای قیمتهادولت به جای دستکاری قیمت حاملهای انرژی یارانه ثروتمندان را قطع کند کارهای عجولانه سیستم اقتصادی مملکت را به هم میزندروزنامه آفتاب یزد نوشت دولت به جای دستکاری قیمت حاملهای انرژی باید یارانه ثروتمندان را قطع کند این سیپیشنهادهایی به تیم اقتصادی دولت محترم آیا رابطهی اقتصادی با غرب تمام مشکلات اقتصادی را حل میکند؟
پیشنهادهایی به تیم اقتصادی دولت محترمآیا رابطهی اقتصادی با غرب تمام مشکلات اقتصادی را حل میکند انتظارت تورمی Expected Inflating پیش بینیِ عوامل اقتصادی از تورم آینده است که در زمان حال شکل می گیرد و با تحلیل آن می توان آهنگ روند افزایشی یا کاهشی تورم سالانه ی اقتصاد و حتی رکاختلافات تیم اقتصادی دولت چرا علنی شد
سیف جواب منتقدان را داد یا نیلی را اختلافات تیم اقتصادی دولت چرا علنی شد شناسهٔ خبر 2765792 - دوشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲ ۵۲ اقتصاد > بانک و بیمه وبورس انتقادات از عملکرد بانک مرکزی این روزها در صدر اخبار اقتصادی قرار گرفته و اختلافات تصمیم اقتصادی دولت نیز علنیتر شده است و آدر گفتوگوی فارس با قائممقام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مطرح شد آغاز فاز اجرایی طرحهای اشتغالزایی دولت
در گفتوگوی فارس با قائممقام وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی مطرح شدآغاز فاز اجرایی طرحهای اشتغالزایی دولت همزمان خروج از رکود سهم تعاون در اقتصاد رضایتبخش نیست ماجرای تغییر 80 مدیر در 1 روزقائممقام وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی مهمترین رویدادهای اقتصاد مانند تغییر در سیاسمعاون اقتصادی بانک مرکزی درباره تورم چه گفت؟/کل بدهی دولت به شبکه بانکی در سال گذشته
معاون اقتصادی بانک مرکزی درباره تورم چه گفت کل بدهی دولت به شبکه بانکی در سال گذشته اقتصاد > اقتصاد کلان - معاون اقتصادی بانک مرکزی اعتقاد دارد که دولت در تلاش است تا همزمان با افزایش رشد اقتصادی تورم را به صورت پایدار تک رقمی کند پیمان قربانی معاون اقتصادی بانک مر-
گوناگون
پربازدیدترینها