واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اقرار به قتل تازه عروس
مرد جواني كه متهم است دو سال قبل تازهعروسي را در شهرستان پاكدشت به قتل رسانده بود، روز گذشته محاكمه شد.
به گزارش خبرنگار ما، متهم پرونده كه الياس نام دارد از زندان رجاييشهر كرج به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران منتقل شد. بعد از رسميت پيدا كردن جلسه دادگاه، نماينده دادستان به درخواست قاضي عبداللهي در جايگاه قرار گرفت و در شرح كيفرخواست گفت: 31 فروردين ماه دو سال قبل بود كه مأموران پليس پاكدشت از قتل منشي يك شركت صنعتي با خبر شده و در شركت حاضر شدند.
بررسيها خيلي زود نشان داد كه عامل قتل سرايدار شركت است كه بعد از قتل و تعرض به منشي جوان به زابل گريخته است. پس از آن بود كه كارآگاهان متهم را در مسير بازداشت كردند.
نماينده دادستان گفت كه متهم در بازجوييها به قتل، تعرض، سرقت اموال مقتول و تخريب اشياي او اقرار كرده است. گزارش پزشكي قانوني هم نشان ميدهد كه علت فوت، خونريزي شديد مغزي و عوارض ناشي از اصابت جسم سخت به سر است بنابراين گناهكاري متهم محرز است و برايش درخواست صدور مجازات قانوني را دارم. پس از آن اولياي دم گفتند كه خواستهشان قصاص متهم است و حاضر به گذشت نيستند. وكيل اولياي دم گفت مقتول يك ماه قبل از حادثه ازدواج كرده و راهي خانه بخت شده بود كه متهم اينگونه او را به قتل رساند و از او شكايت داريم.
متهم وقتي به درخواست قاضي در جايگاه ايستاد، اتهام قتل و سرقت را قبول كرد، اما گفت به مقتول تعرض نكرده است. وي در شرح ماجرا گفت: من در آن روزها مشكل خانوادگي داشتم و به همين دليل به شدت ناراحت و عصباني بودم. ساعت 7:30 صبح روز حادثه داشتم ساختمان را نظافت ميكردم كه يگانه زنگ ساختمان را زد. در را باز كردم و وارد شركت شد و پشت ميز كارش نشست. وارد اتاقش شدم و مشغول نظافت شدم كه درباره شرايط كاريام سؤال كرد. در حالي كه با او حرف ميزدم وسوسه شدم به او تعرض كنم.
به آبدارخانه رفتم، ليواني چاي ريختم و به اتاقش بردم كه تشكر كرد. بعد مشغول تي كشيدن كف اتاق شدم و به آهستگي خودم را به پشت ميز كارش رساندم. وقتي به او نزديك شدم متوجه نيت من شد. از جايش بلند شد و اعتراض كرد. گفت كه ميخواهد پليس را از ماجرا باخبر كند. خودم را جلوي در رساندم و مانع رفتنش شدم. او را هل دادم كه سرش به ديوار خورد و روي زمين افتاد. بعد سرش را چندبار به زمين كوبيدم كه جان باخت. همان لحظه صداي زنگ در بلند شد. وقتي از پنجره نگاه كردم، يكي از كاركنان شركت را ديدم كه منتظر باز كردن در بود. به بهانه گشتن به دنبال كليد او را همانجا معطل نگه داشتم و به اتاق يگانه برگشتم. جسد را داخل يك گوني گذاشته و داخل حفرهاي در زيرزمين پنهان كردم و از در ديگر ساختمان گريختم. خودم را به ترمينال رسانده و سوار اتوبوسي شدم كه راهي زابل بود.
متهم در توضيح بازداشتش گفت: در راه مدام تلفن همراهم زنگ ميخورد. كاركنان از غيبت ناگهاني يگانه باخبر شده و به رفتارم مظنون شده بودند. همان لحظه به يكي از تماسها كه از كاركنان شركت بود جواب دادم. ماجراي قتل و محل پنهان كردن جسد را برايش شرح دادم. ساعتي بعد بود كه داخل اتوبوس بازداشت شدم.
پس از آن ادامه جلسه به دستور قاضي عبداللهي غيرعلني برگزار شد.
قاضي عبداللهي بعد از شنيدن آخرين دفاع متهم و وكيل مدافع وي، ختم جلسه را اعلام كرد و با اعضاي دادگاه- ملكي- الوندي- توليت و اصغرزاده- وارد شور شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 153]