واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
عباس عبدي:اصلاح طلب منتقد اصلاحاتم
روز نو : چند ماهي بود كه نميخواست حضور رسانهاي جدي داشته باشد. پاسخش به تماسهاي مكرر روزنامهنگاران و خبرنگاران يكي بود: فعلا نميخواهم حرفي بزنم. اما تصميمش تغيير كرد و حالا چند هفتهاي ميشود كه حضور سياسي و رسانهاياش بيشتر شده، مصاحبه ميكند و در جمعهاي دانشجويي حاضر ميشود. در همين فاصله موفق شديم قرار يك مصاحبه حضوري را با او تنظيم كنيم. عصر يك روز ارديبهشتي به دفتر كارش رفتيم؛ دفتري كه مثل بسياري از اصلاحطلبان خانهنشين طبقه زيرين محل سكونتش است. ما براي محاكمه نرفته بوديم اما ميخواستيم در تحليلها و افكار عبدي امروز كنكاش كنيم. لاجرم بايد عبدي ديروز را تمام و كمال بيپرده و عريان روي دايره بريزيم تا از دل آن بفهميم دانشجوي خط امامي كه هنوز از اشغال سفارت امريكا دفاع ميكند چرا اصلاحطلب شد و چرا يك روز با ايده «خروج از حاكميت» يكي از زلزلههاي قدرتمند سياسي در دوره اصلاحات را رقم زد. نيمي از مصاحبه به عبدي مبتكر تز خروج از حاكميت مربوط بود و نيم ديگرش به عبدي امروز. او ميخواست بگويد هيچ فرقي با گذشتهاش نكرده است. گاهي در مقام يك سردبير قدرتمند تحليل ما را به چالش ميكشيد و گاه در جايگاه يك جامعهشناس پيرامونش را تحليل ميكرد. او در تمام اين سالها كم مورد نقد قرار نگرفته، حتي تخريب هم شده، از قضا سردبيري روزنامه سلام و ادامه زندگي روزنامهنگارانهاش با يادداشتهايي كه هنوز مينويسد باعث ميشود مصاحبه سخت شود. عبدي در عين حال كه خود يكي از منتقدان سرسخت رفتار دولتمردان دوره اصلاحات است از نقد شدن هراس ندارد ، بلكه براي آن آماده است. انگار براي هر نقدي از قبل جواب آماده كرده است. هنوز از ايده خروج از حاكميت دفاع ميكند اما هرچه تلاش ميكنيم معلوم نميشود كه بر پايه ايده او خروج از حاكميت چه دستاوردي ميتوانست براي اصلاحطلبان آن روز داشته باشد. خط قرمزش نيتخواني است. هر جا كه ميخواستيم علت دروني برخي اظهاراتش را واكاوي كنيم با گارد بسته او مواجه ميشديم. گاردي كه ميخواست تا پايان آن را حفظ كند اما بالاخره گفت كه تغيير كرده، محافظهكار شده و بالاتر از آن، گاهي ترس را هم مفيد ميداند. قبول كرد كه چندوجهي است اما اين را نه ايراد بلكه خصيصهاي نيكو ميدانست. براي او ميتوان عناوين متعددي از جمله تحليلگر سياسي، روزنامهنگار، فعال سياسي و جامعهشناس در نظر گرفت. بد ماجرا آنجاست كه بايد بداني هر سوال را از كدام منظر ميخواهد پاسخ بگويد. اين چهار عباس عبدي در طول بيش از دو ساعت و نيم گفتوگو روبهروي ما نشسته بودند و ما بايد همزمان با هر چهار نفر حرف ميزديم. حرفهايي كه پشت سرش ميزنند را خوب ميداند. از كم و كيف زندان رفتن و آزاد شدنش كه ميپرسيم انگار خود را براي پاسخ دادن به تهمت «سازش براي آزادي» خوب آماده كرده باشد شروع ميكند به دفاع از خود. ذهن مهندسياش باعث ميشود بتواند به سرعت از روزنامهنگار به تحليلگر و از تحليلگر به جامعهشناس شيفت كند. او اصلا دوست ندارد نقدش به قدرت با تحليلهايي نظير دلخوري شخصي از هاشمي و خاتمي گره بخورد. تاكيد دارد نه با شخص خاتمي و نه با شخص هاشمي به صفت شخصي آنان بحث و جدلي ندارد و هر چه ميگويد نقد جايگاه حقوقي آنهاست. عبدي يك نفر است كه نخواسته يا نتوانسته مثل خودش را تربيت كند به همين دليل هم مهمترين چهره اصلاحطلبي است كه صريح و بالاتر از آن گاه با تهور تمام اصلاحات را به چالش ميكشد. او سياستمداري را با چاشني روزنامهنگاري پي ميگيرد به همين دليل هم مناسبات پنهان سياسي و بازي در لايههاي زيرين را نميپسندد. ميگويد راه بازگشت اصلاحطلبان به قدرت حرف زدنهاي دوپهلو نيست. چهرههاي موثر اصلاحات بايد در نامهاي با مخاطب خاص مانيفست اصلاحطلبي خود را ارايه كنند تا نسبتشان با نظام سياسي يك بار براي هميشه روشن شود. اگرچه پيشنهادات و ايدههاي او از همان سالهاي ٧٩ و ٨٠ كمتر توسط رهبري اصلاحات به اجرا رسيد اما او مايوس نيست و حالا با حضور جدي در حلقه اطرافيان عبدالله نوري تلاش ميكند در انتخابات مجلس نيز اثرگذاري فكري و نه عملياش را داشته باشد.
تاریخ انتشار: ۰۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]