تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1869603442

روایت مردی که پیکر ابولقاسم فردوسی را دفن کرده است
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران:
روایت مردی که پیکر ابولقاسم فردوسی را دفن کرده است
«به هرکس میگویم فردوسی را من دفن کردم، باور نمیکند»؛ این جمله را پیرمردی به نام «قاسم ارفع» یا «مش قاسم» میگوید که گویا با «هزار سالهها» سر و سرّی داشته! او مدعی است فردوسی را با دستان خودش در محوطه آرامگاه یا به گفته خودش باغ، دفن کرده است.
به گزارش باشگاه شبانه، «به هرکس میگویم فردوسی را من دفن کردم، باور نمیکند»؛ این جمله را پیرمردی به نام «قاسم ارفع» یا «مش قاسم» میگوید که گویا با «هزار سالهها» سر و سرّی داشته! او مدعی است فردوسی را با دستان خودش در محوطه آرامگاه یا به گفته خودش باغ، دفن کرده است.
گفتگو با وی را در ادامه بخوانید:
رخبهرخ مقبره مرمر نشسته است، ساکت، مثل سنگ، تا رسیدن ما.
دست میدهیم، محکمتر از معمول، پنجهاش را دور دستم قفل میکند و زور میآورد، ردِ قوتِ جوانی را در پیشانی طرفش میجوید. پسرش که پا جای پای او گذاشته و نگهبان مجموعه است، کنارمان ایستاده است، میخندد: «حاجآقا از پهلوانهای قدیمه».
پیرمرد اسطقسداری است. کمگو است، اما حرفهایی دارد که تعداد زندگان آگاه از آن، احتمالا از تعداد مردگان کمترند. شاید در هیچ کتابِ تاریخی یا خاطرات آدمهایی که در ساخت آرامگاه فردوسی دست داشتهاند، نامی از «قاسم ارفع» نیامده باشد، اما او هست، او یکی از فراموش شدگان بزرگ تاریخ است؛ یکی از آنها که سنگهای اهرام مصر یا دیوار چین یا پارسه (تخت جمشید) را به گرده کشیدند و هیچجا نامی از آنها برده نشد. او را مشقاسم صدا میکنند، سرکارگر بازسازیِ آرامگاه فردوسی در دهه ١٣۴٠ بوده است. کارش فقط به دستوردادن ختم نمیشده است: «تمام این سنگها روی شانه من آمد پایین و روی شانه من رفت بالا. هر جا گیر میکردند، هر جا زور میخواستند، داد میزدند مشقاسم کجایی؟» اما آنچه داستان او را متفاوت میکند، جابهجایی سنگهای گران نیست: «قبر فردوسی را خودم چاک دادم، استخوانهایش را درآوردم و ساخت آرامگاه که تمام شد، خودم دوباره فردوسی را دفن کردم».
در گور فردوسی کوتی از استخوان بود و دو جمجمه
سال ١٣۴٣، ٣٠ سال پس از ساخت آرامگاه فردوسی با طرح کنونی که توسط کریم طاهرزاده بهزاد ترسیم شده بود، نشست سازه سنگین و کوچک بودن اتاقی که قبر فردوسی در آن قرار داشت، کار را به تخریب و بازسازی مجدد رساند: «سنه ١٣ این آرامگاه را ساختند، من هم همان سال دنیا آمدم. پدرم ساختهشدن آرامگاه را دیده بود، اما سال ۴٣ گفتند باید خراب شود، حکمش از تهران آمد. قبر فردوسی یک جای کوچکی بود، شاید یک اتاق سه در چهار، ١٠ نفر که میرفتند داخل، دیگر برای کسی جا نبود، این بود که گفتند خرابش کنید».
دستش توی هوا میچرخد، انگار همین حالا در حال کار است: «چوببست، بستیم و رفتیم تا سقف، از بالا یکییکی سنگها را کندیم و آمدیم پایین. یک معماری داشتیم به نام شاهغلام، همه سنگها را به ترتیب شماره میزد و میبرد از عقب باغ میچید و میآمد جلو. به کمر کار که رسیدیم، خراب نمیشد دیگر، بس که سفت بود؛ از ساروج بود. مجبور شدند با باروت خرابش کنند، خردهسنگها پرت میشد تا دهات اطراف».
دیگر بنایی در کار نیست، به کف میرسند، به قبر فردوسی. طبق نقشهای که مهندس هوشنگ سیحون و حسین جودت دارند، ظاهر و نمای آرامگاه همان طرح قبلی است، اما در قسمت داخلی آرامگاه باید تغییرات زیادی انجام شود. فردوسی باید بعد از هزار سال سر از قبر برون آورد، در هوایی تازه نفس بکشد و چهره دیگری از دنیا را ببیند و آن کسی که باید دست فردوسی را بگیرد و او را از آن گودال کهن و پوده بیرون بکشد، مشقاسم است: «بههرصورت بود خراب کردند و آمدند تا کف، ماند جای قبر، گفتند میخواهند قبرش را چاک بدهند.
خیلیها فکر میکردند فردوسی حتما گنجی، چیزی دارد. آن روز که قرار بود قبر را چاک بدهم و فردوسی را از گور دربیاورم، از تهران و مشهد خیلیها آمدند، استاندار، فرماندار، شهردار، فرمانده لشکر، اووووه، خیلیها بودند. دور تا دور محوطه را صندلی چیدند. قبر را خودم چاک دادم، به پایین که رسیدم، ته یک گودالی دیدم یک کوت استخوان است که دو تا کله (جمجمه) دارد؛ کلههای بزرگی هم بود. فرماندار به شوخی گفت فردوسی دو تا کله داشت! بعد هرچی استخوان بود جمع کردم و گذاشتم توی یک پارچه سفید، بعد گذاشتمش تو یک صندوق و بردمش دفتر».
به جمع گوربهگورهای تاریخ یک نفر دیگر را هم باید اضافه کرد؛ حکیم ابوالقاسم فردوسی. آمدهایم کنار سنگ قبر بزرگش که در طبقه پایین، زیرِ نمای آرمگاه قرار دارد؛ سنگی آنقدر بزرگ که خیال همه راحت است کسی که آن زیر خوابیده تا زمانیکه اسرافیل در صور بدمد، شانهبهشانه هم نمیتواند بشود.
مشقاسم بالا را نشان میدهد: «قبر فردوسی آن بالا بود، اینجا نبود که، هفت متر گود کردند، این محوطه را ساختند و بعد دوباره سنگها را به همان شمارهای که بود گذاشتند سرجایش، چیدند رفت بالا، مثل روز اولش، هیچ فرقی نکرد. تمام این سنگها روی شانه من آمد پایین و روی شانه من رفت بالا. هر جا گیر میکردند، هر جا زور میخواستند، داد میزدند مشقاسم کجایی؟ آن سنگ بالا را دیدی؟ بهش میگویند سنگ جمشید (سنگ یکتکه و بزرگی که نقش فروهر روی آن حک شده است و بالای مقبره در ضلع جنوبی قرار دارد)، شاید دو-سه تُن وزن داشته باشد، هیچکس نمیتوانست ببردش بالا، من نشستم پای قَرقَر که جرثقیل کوچکی بود و خیلی زور داشت، سنگ را نمدپیچ کردم و با سیم بکسل بستم و دادم بالا، بهخاطر همین کار به من یک ماه اضافهکاری، پاداش دادند».
فردوسی چهار سال بیرون از قبر بود
کار ساخت آرامگاه که تمام میشود، زمین به اندازه نگاه داشتن باقیمانده فردوسی آغوش باز میکند، جای استخوان در گور است: «کار که تمام شد، دوباره استخوانها را همانطور که بود آوردم گذاشتم توی قبر جدید. روزی هم که میخواستم فردوسی را بگذارم توی قبر خیلیها آمده بودند، خیلی عکسبرداری کردند، ولی به خودم هیچ عکسی ندادند. حالا به هرکس میگویم فردوسی را من دفن کردم، باور نمیکند».
خب از کجا باید باور کرد؟
«مدرک و سندی که ندارم، اما دو، سه تا از بچههای روستا که آن زمان با ما کار میکردند، شاهدند. بیشترشان مردهاند، اما چندتایی هنوز ماندهاند».
فردوسی چند سالی بیرون از دنیای مردگان بوده است، بین سالهای ١٣۴٣ تا ١٣۴٧ «خیلیها نمیدانند، اما فردوسی چند سال اصلا توی قبر نبود، از زمانی که آرامگاه را خراب کردند و قبر را چاک دادم و فردوسی را بیرون آوردم، تا زمانی که آرامگاه ساخته شد و دوباره گذاشتمش سرجایش، شاید چهار سال طول کشید. تمام این چهار سال هم توی همان جعبه بود، گوشه دفتر».
ساخت آرامگاه تمام میشود، کارگرها را راهی میکنند سر خانه و زندگیشان، مهندسها باروبنه میبندند اما او میماند، ٣٠ سال دیگر، کنار فردوسی: «مهندس جودت، گیو جودت، وقتی میخواست برود گفت دوست داری تو را کجای باغ بگذارم برای کار؟ گفتم هر جا که دوست داری؟ خلاصه گذاشتندم دم در. ۴٠ سال از عمرم را توی همین باغ گذراندم. خیلی برای این باغ زحمت کشیدم. روستای ما دیواربهدیوار آرامگاه است، همینجا دنیا آمدم، پدرم هم. قبل از خدمت توی باغ، شاگرد گلکار بودم، از خدمت که آمدم بعد از چند سال، کار ساخت آرامگاه شروع شد، بعدش هم ٣٠ سال دم در وایستادم».
یکروز قبل از سالروز بزرگداشت فردوسی (٢۵ اردیبهشت) است و با او در باغ هستیم. مشقاسم آدمها را نشان میدهد: «میبینی، خبری نیست. اول انقلاب خیلی مسافر اینجا میآمد، تا روزی ١۵-١۶ هزار نفر میآمدند. از روی بلیت آمار داشتیم، اما الان خبری نیست».
دور آرامگاه قدم میزنیم، کُند و سنگین راه میرود، روی دیوار در ضلع شرقی، شعری حک شده است، روبهرویش میایستد: «بخوان، برایم بخوان، بیسوادم، خودم هیچوقت نتوانستم شاهنامه بخوانم، اما چند تا از شعرهایش را که برایم خواندهاند، حفظم. فردوسی مرد بزرگی بود، اگر نبود الان باید به زبان عربی حرف میزدیم».
بدین نامه بر عمرها بگذرد / بخواند هر آن کس که دارد خرد
جهان از سخن کردهام چون بهشت / از این پیش تخم سخن کس نکِشت
بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی
زمانم سرآورد گفت و شنید / چو روز جوانی به پیری رسید
رخ لالهگون گشت بر سان ماه / چو کافور شد رنگ ریش سیاه
ز پیری خم آورد بالای راست / هم از نرگسان روشنایی بکاست
کنون عمر نزدیک هشتاد شد / امیدم به یکباره بر باد شد
سر آمد کنون قصه یزدگرد / به ماه سِفَندار مَذ روز اَرد
شعر که به اینجا میرسد، زمزمه میکند، پیر و خشدار:
کنون عمر نزدیک هشتاد شد / امیدم به یکباره بر باد شد
سرآمد کنون قصه یزدگرد / به ماه سِفَندار مَذ روز اَرد
انگار چیزی را انتظار میکشد، عاقبتی محتوم که فردا یا پسانفردا در خواهد زد: «الان ٨١ سالمه، از دوستها و همکارهای آن زمان چندتایی بیشتر نماندند، حالا کِی خط قرمزی برای ما بکشند، دیگر دست خداست. خیلی دلم میخواهد کنار فردوسی دفنم کنند، اما نمیگذارند، نمیشود؛ ما که کسی نیستیم، باید ببرندمان توی همان قبرستان روستا که پدر و مادر و همه فامیلمان آنجا هستند. ما کسی نیستیم»
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
جمشید مشایخی از آرزویش برای بازی در نقش فردوسی میگوید
۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]
صفحات پیشنهادی
روایت مردی که فردوسی را دفن کرده است
روایت مردی که فردوسی را دفن کرده استتاریخ انتشار پنجشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۰۸ ۵۴ شرق نوشت بناست به دیدن مردی برویم که با «هزارسالهگان» سر و سرّی داشته و مدعی است فردوسی را با دستان خودش دفن کرده است «به هرکس میگویم فردوسی را من دفن کردم باورروایت مردی که فردوسی را دفن کرد
روایت مردی که فردوسی را دفن کرد بناست به دیدن مردی برویم که با هزارسالهگان سر و سرّی داشته و مدعی است فردوسی را با دستان خودش دفن کرده است به هرکس میگویم فردوسی را من دفن کردم باور نمیکند در محوطه آرامگاه یا به گفته خودش باغ رخبهرخ مقبره مرمر نشسته است ساکت مثل سنروایت مردی که فردوسی رادفن کرده است |اخبار ایران و جهان
روایت مردی که فردوسی رادفن کرده است کار که تمام شد دوباره استخوانها را همانطور که بود آوردم گذاشتم توی قبر جدید روزی هم که میخواستم فردوسی را بگذارم توی قبر خیلیها آمده بودند خیلی عکسبرداری کردند ولی به خودم هیچ عکسی ندادند حالا به هرکس میگویم فردوسی را من دفن کردم باگفتوگو با پیرمردی که «فردوسی» را دفن کرد/ شاعری که دو جمجمه داشت!
گفتوگو با پیرمردی که فردوسی را دفن کرد شاعری که دو جمجمه داشت استانها > خراسان رضوی - بنای آرامگاه را که از نزدیک ببینی فردوسی دیگر برایت سخنور اعصار باستان نیست روایتگر تاریخ هنر معاصر هم میشود به گزارش «خبرآنلاین» از خراسان رضوی حال وقتی پایمش قاسم: کسی باور نمیکند اما فردوسی را خودم دفن کردم
روایت مردی که پیکر ابولقاسم فردوسی را دفن کرده است مش قاسم کسی باور نمیکند اما فردوسی را خودم دفن کردم جام جم سرا- به هرکس میگویم فردوسی را من دفن کردم باور نمیکند این جمله را پیرمردی به نام قاسم ارفع یا مش قاسم میگوید که گویا با هزار سالهها سر و سرّی داشته او مدعی است فاین پیرمرد، «فردوسی» را دفن کرد +تصاویر
سرکارگر بازسازی آرامگاه فردوسی این پیرمرد فردوسی را دفن کرد تصاویر به گزارش سرویس کشکول جام نیوز بنای آرامگاه را که از نزدیک ببینی فردوسی دیگر برایت سخنور اعصار باستان نیست روایتگر تاریخ هنر معاصر هم می شود حال وقتی پای صحبت کسی که مستقیماً در ساخت آن دست داشته و قطعه قطروایت برنامه فردوسی پور از اتفاقات تبریز/«بیسیم به دست ها» گفتند بازی 2-2 شده!
روایت برنامه فردوسی پور از اتفاقات تبریز بیسیم به دست ها گفتند بازی 2-2 شده در برنامه نود هم مشخص نشد که برای نخستین بار چه کسی نتیجه بازی سپاهان و سایپا را دو بر دو اعلام کرده است آفتاب خیلی ها منتظر بودند تا در برنامه نود ببینند که چه کسی برای نخستین بار گفته بود که بازی&وقتی کمونیست ها از سخنرانی امام صدر خوششان آمد/ او نگذاشت که پیکر شریعتی در کشور غیر اسلامی دفن شود
وقتی کمونیست ها از سخنرانی امام صدر خوششان آمد او نگذاشت که پیکر شریعتی در کشور غیر اسلامی دفن شود فرهنگ > دین و اندیشه - امام موسی صدر و کتابخوانی در گفت و گو با سید حسین شرف الدین به گزارش خبرآنلاین سید حسین شرف الدین نویسنده و پژوهشگر و همسر رباب صدر خواهر اماچه پدرخوانده هایی بدون مجوز صدها شعبه بانک زدند؟ / رقمهای عجیب حقوق نمایندگان مجلس و وزرای دولت / سناریوی فرد
چه پدرخوانده هایی بدون مجوز صدها شعبه بانک زدند رقمهای عجیب حقوق نمایندگان مجلس و وزرای دولت سناریوی فردوسی پور درباره تراکتور و نقش مرد نامرئی بدهکار بانکیِ طالب پرسپولیس به خود برچسب سیاسی زد مردی که صداقت را به ماهیگیری سیاسی ترجیح داد به اضافه تابناک شنبه تا چهابدرقه مردی که پیشگوی روح کتابها بود/ مراسم تشییع پیکر سپانلو برگزار شد
بدرقه مردی که پیشگوی روح کتابها بود مراسم تشییع پیکر سپانلو برگزار شد فرهنگ > ادبیات - صبح پنج شنبه ۲۴ اردیبهشت دوستداران محمدعلی سپانلو در مقابل خانه هنرمندان جمع شدند تا در مراسم بدرقه او شرکت کنند به گزارش خبرگزای خبرآنلاین پیکر محمدعلی سپانلو امروز از خانه هگزارش فارس از کنسرت «عاشقانه و حماسی داستان سیاوش» فردوسی به روایت موسیقی ایرانی/ جمشید عندلیبی پس ا
گزارش فارس از کنسرت عاشقانه و حماسی داستان سیاوشفردوسی به روایت موسیقی ایرانی جمشید عندلیبی پس از سالها روی صحنه رفتکنسرت عاشقانه و حماسی داستان سیاوش به خوانندگی وحید تاج و آهنگسازی سلمان سالک اجرایی قابل توجه بود چراکه گرامی داشت کهن مرد شعر پارسی یعنی حکیم طوس بود در حیناین پیرمرد، «فردوسی» را دفن کرد + عکس
جمعه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۱ ۴۸ بنای آرامگاه را که از نزدیک ببینی فردوسی دیگر برایت سخنور اعصار باستان نیست روایتگر تاریخ هنر معاصر هم میشود حال وقتی پای صحبت کسی که مستقیماً در ساخت آن دست داشته و قطعهقطعه این بنای باشکوه را با دست خود چیده بنشینی سازه برایت زندهتر هم میشوروایت برنامه فردوسی پور از اتفاقات تبریز/ همه آنها که گفته بودند "2-2"
روایت برنامه فردوسی پور از اتفاقات تبریز همه آنها که گفته بودند 2-2 ورزش > لیگ برتر - در برنامه نود هم مشخص نشد که برای نخستین بار چه کسی نتیجه بازی سپاهان و سایپا را دو بر دو اعلام کرده است به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین خیلی ها منتظر بودند تا در برنامه نود ببینندبا حضور مردم و مسئولان پیکر ورزشکار و رزمنده دوران دفاع مقدس در خرمشهر تشییع شد
با حضور مردم و مسئولانپیکر ورزشکار و رزمنده دوران دفاع مقدس در خرمشهر تشییع شدمراسم تشییع و تدفین موسی محبی نوذر یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس و اعضای قدیمی جامعه ورزشی خرمشهر با حضور مسئولان انجام شد به گزارش خبرگزاری فارس از خرمشهر پیکر «موسی محبی نوذر» ازجانشین فرمانده سپاه استان زنجان: مراسم تشییع پیکر مطهر شهدا 24 اردیبهشتماه در زنجان برگزار میشود
جانشین فرمانده سپاه استان زنجان مراسم تشییع پیکر مطهر شهدا 24 اردیبهشتماه در زنجان برگزار میشودجانشین فرمانده سپاه انصارالمهدی عج استان زنجان گفت مراسم تشییع و تدفین پیکر مطهر شهدا روز پنجشنبه 24 اردیبهشتماه جاری از مقابل مسجد جامع زنجان برگزار میشود به گزارش خبرگزاری فارپیکر مطهر یک شهید در کرمانشاه تشییع و خاکسپاری می شود
پیکر مطهر یک شهید در کرمانشاه تشییع و خاکسپاری می شود استانها > کرمانشاه - پیکر یک شهید گمنام همزمان با سالروز شهادت امام موسی کاظم ع در محل سپاه حضرت نبی اکرم ص تشییع و تدفین میشود به گزارش خبرآنلاین مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کراحراز هویت پیکر ۲ شهید از یک خانواده +عکس
پایان 32 سال چشم انتظاری احراز هویت پیکر ۲ شهید از یک خانواده عکس هویت پیکر دو شهید تازه تفحص شده از خانواده ابوالفضلی ِ زنجانی خانوادهای که 4 شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده است احراز شد به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز مادر شهید اروجعلی در حالی پس از سالها با پیکر فرزند و-
گوناگون
پربازدیدترینها