تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر که بر خدا توکل کند دشواریها برایش آسان شده و اسباب برایش فراهم گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815311793




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زیارت نامه ی عاشقی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: زیارت نامه عاشقی
امام رضا
اذن دخول از هر طرف که می رویم , به سایه می خوریم. پا به ماه بغض بی شما ماندیم. مسیرهای این زمانه فاصله نیست. شبها صدای نقاره خانه نمی گذارد که بخوابیم. از بنفش تند تا... به بندر آبی چشمانت که می رسیم, به تو , به توها می اندیشم. از جیغ بنفش تا به کجاست سایه ات. ای خورشید گمشده , به همان جا می آوریم پناه      به بغ بغوی گرم کبوترهای نزد تو می آوریم پناهوقتی که شانه های تو تعطیل شد , تعطیل شد آسمان , ما را بباوران ; بباران. سلامسلام هر چه پنجره در کار بود ,آورده ام برای تبرک.دیوارهای شهرمان نذر شما سلام .ملالی نیست جز شیوع راحت خیالی و بی پرندگی مزمن. پس تنها به تو سلام می کنم و در خلوتت شهر بزرگ من بنا می شود. با کوچه های بزرگی از نجابت .. با کوچه هایی از بی دریغ استجابت . روی اکنون می ایستم و بر شانه ام کبوتری می روید که از دهان تو آب می خورد. در لبان تو شعر روشن صیقل می خورد ."مکان" پا به غل غل کلام می گذارد. زمان شعله ور می شود.این ستاره بازی از در رو به روی شمایم آغاز گشته است. اکنون سلام. توبهشب هرگز کامل نیست. به خاطر احتمال گریه ای که در دستمال خود داری. به خاطر سنگریزه های صدایت. وقتی که قرن هاست سخن می گویی. به خاطر هر تکه ماه که روی نجوای شبانه ات می بارید.به خاطر دری که هنوز نیمه بازش گذاشتی. مثل قایقی بودم که در آب بسته ای غرق شدم.حیوانی ترین احساس را در کره ی سوم خورشید داشتم. بوی سوختگی می دهد. بوی دود پر گوگرد تن ابلیس می دهد تنم در برابر نگاه تو, رو به نام کوچکش, خدا , زانو می زنم تا بگویم "شلاقم بزن!بغلتانم بر تیغ تیز اخترهایت! راه شیری ات را برخیزان, دار مجازاتش کن اما او را , هشتمین امیدم را , به شهر من بازگردان." شب در چشم ترم می شکند ;چرا که هرگز کامل نیست. خورشید می خواهم; چرا که صبح هر روز از چشمان تو آبی را می نوشد. هست را می نوشد. مرا ببخش به خاطر آن همه پیمانی که بستم اما بپا نداشتم. زیارت خاصه ی امامقدم که می گذاری زمین زلیخاست. هزار داوود از صدای تو می آید. مسیح شفا می یابد و جهان به دو نیل مساوی قسمت می شود. انباشتگی حضورها و نام ها در بارگاه تو آواز می خواند.  زندگی و مرگ در تو باهم آشتی کرده اند مرا در آستانت فراهم آورد. روی اجسام نورافشان , بر زنگ های رگ ها و بر روی هر بامداد نام تو را می نویسم. نماز زیارتکالبدی که در حضور تو به نماز ایستد , حرف به حرف شراب می شود ,"رکوع" مست می کند و "سجود" به فریاد می آیددعای بعد از زیارت; هوا را از من بگیر , خنده ات را نه             " علیرضا سمیعی"باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از تبلاگ قاصدک خدا





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 629]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن