واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پلي فولادين اما فروتن در برابر طبيعت
تهران بيش از 600 پل عابر پياده دارد. پلهايي كه بر فراز بزرگراهها و خيابانهاي مهم شهر در طول ساليان گذشته احداث شده است.
نویسنده : دكتر اردشير نوريان*
هيچ كدام از اين پلها نتوانستهاند به نمادي براي پايتخت تبديل شوند. حتي در سال 85 هنگامي كه پل موزه پونه در خيابان كريمخان به بهرهبرداري رسيد و نويدبخش اتفاقي در ساخت پلهاي عابر پياده بود، نتوانست نگاه مردم را به سمت خود جلب كند. اين در حالي است كه الگوي پلسازي در جهان رويكردي متفاوت دارد. به عنوان مثال پلي كوچك و هلالي شكل بر فراز دره گراند كانيون خيلي زود توانست شهرتي بينالمللي پيدا كند. پلي كه طراحي متفاوت داشت و بر جذابيت گراند كانيون افزوده بود. پلهاي بسياري در جهان هستند كه هر كدام با هدف جذب گردشگر طراحي شدهاند و برخي از آنها نيز توانستهاند شهرتي جهاني يابند. پل روشن ونيز يكي از آنهاست؛ پلي كه در كنار پلهاي تاريخي ونيز توانسته است نقطه روشني باشد از هنر مدرن معماري. سازهاي كه در تاريخيترين بافت شهري اروپا با ظاهري مدرن نشاني دارد از خلاقيت و روزآمدي. حتي پل كاستل فورد در انگلستان نيز نمادي شاخص است از پلهاي مدرن در كنار بافتهاي تاريخي. پلي كه توانسته جلوهاي تازه باشد از معماري مدرن و در عين حال مبتني بر سنت معماري اقليمش. تمامي اين آثار محصول تلاش معماران برجسته جهان و با استفاده از آخرين تكنولوژيهاي روز جهان بوده است. اما در اين سو، هيچ يك از پل هايي كه در شهر تهران بر فراز بزرگراهها ساخته شد، نشاني از معماري ايراني- اسلامي نداشته و ندارد. پل موزه پونه نيز يك جرقه كوچك بود در ازدحام شلوغي، سيمان، دود و آهن اين شهر شلوغ. ما همواره به معماريمان مفتخريم. همواره اعتقاد داريم كه معماري ايراني- اسلامي ميتواند الگويي مناسب براي توسعه شهرها باشد و چراغ راهي براي خلق آثار ماندگار و يادماني. اما تاكنون به دلايل مختلف اين افتخار به عمل تبديل نشد. كمتر پيش آمده است ما با تكيه بر اندوختههاي تاريخيمان ساختماني بنا كنيم، عمارتي بسازيم يا فضايي خلق كنيم. همواره توجه به معماري ايراني- اسلامي به سخنرانيها و اظهارنظرها ختم شد. ساخت پل طبيعت اما يك قدم هر چند كوچك به اين سمت بود. هنگامي كه براي اولين طراحي و ساخت چنين مجموعهاي مورد نظر قرار گفت، بيش از هر چيز كاركردها و مفاهيم پل در فرهنگ ايران اسلامي مورد توجه قرار گرفت. پل خواجو به عنوان نمادي براي ساخت چنين پلي قلمداد شد و عملكردي متناسب با آن براي پل طبيعت در نظر گرفته شد. ما آگاه بوديم كه نه توان تكنولوژيكي كشورهاي توسعه يافته را داريم و نه علاقهمند به خلق اثري با معيارهاي غربي هستيم. درست در روزهايي كه كشور عزيزمان سختترين تحريمهاي بينالمللي را سپري ميكرد، قدرت خلق و تكيه بر ايمان و باور باعث شكلگيري بنايي شد كه هم اكنون به نام پل طبيعت شناخته ميشود. با تلاشي كه در تمام روزهاي ساخت اين مجموعه صورت گرفت، اين اميد وجود داشت كه خيلي زود اين اثر به نمادي تازه براي پايتخت تبديل شود، چراكه در تلاش بوديم تا اين سازه عظيم فولادي در تعارض با طبيعت اطرافش قرار نگيرد. اما پل طبيعت نه تنها در تعارض با طبيعت اطرافش قرار نگرفت بلكه مانند تمامي آثار مدرن توانست خود را با محيط پيرامونش سازگار كند. اثري فولادين كه بر فراز يكي از بزرگراههاي شلوغ پايتخت قدرت و شكوهمندي انسان را يادآور ميشود و در برابر طبيعت نيز پيچ و خمي فروتنانه دارد. پل طبيعت را ميتوان نمونهاي دانست از تلاش به سمت معماري ايراني- اسلامي. تلاشي كه اين روزها در استقبال شهروندان از آن قابل مشاهده است. و سخن آخر اينكه پل طبيعت ميتواند يادآور بند قيصر باشد، يادآور پل خواجو. پل طبيعت بازخواني تازهاي است از سنت پلسازي در ايران. هرچند معتقدم اين پل نقطه آغازي است بر چنين سازههايي و مسلماً راه نرفته بسيار است. * مدير عامل شركت نوسازي عباسآباد
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]