واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ (۱۱:۵۴ق.ظ)
آقاي وزير: خسته شدم مادر...! گروه فرهنگي خبرگزاري موج
سلام دوستان...قبل از هرگونه احوال پرسي و چاق سلامتي به اين سؤال من خداوکيلي و از سر «صدق» جواب بدهيد.
اگر مثلاً شما را به يک جشن و ميهماني بزرگ دعوت کرده باشند و شما هم يک هفته آزگار با هول و ولايي «جانکاه»! پول و وقت و انرژي ارزشمندتان را به باد داده باشيد و انواع و اقسام ماسکهاي گياهي و ميوه اي و شيميايي را روي پوست کلفتِ تيره چرب ِزبان نفهم ِ-يک دفعه بگو لاستيک ديگر- خود گذاشته باشيد، بلکم کمي روي و بوي لطافت به خود بگيرد، بعد دقيقاً شب بخوابيد و صبح روز ميهماني کاملاً اتفاقي و ناگهاني، بله کاملاً ناگهاني و اتفاقي يک جوش قلمبه سرسياه ِلاکردار آن هم به اندازه يک نخود روي دماغ قلمي مبارکتان سبز شود، چه حالي به شما دست ميدهد؟! نه...جان دخترک چه حالي به شما دست ميدهد؟!
کمترين واکنش تان اين است که برويد بالاي پشت بام ساختمان قوه قضائيه واقع در بلوار کشاورز–اين ساختمان را آن لحاظ نام بردم که به محل کار من بسيار نزديک است- و قهرمانانه خودتان را از آن بالا به سطح موزون خيابان پرتاب کنيد.
حکايت من و طنز و اين جناب آقاي دکتر «فارغ البال» بزرگوار هم به همين منوال است. هزار جورکار و «خوشبختي» روي سرم ريخته، تازه چمدانم را هم براي سفر بسته ام که يک چند روزي بروم مرخصي، آن وقت ايشان از آن سوي تحريريه مي آيد، لبه مقنعه ام را ميگيرد و مي پيچاند و کشان کشان ما را مي برد و سرميزش مي نشاند که چه: «دخترک وقتت را بي جهت در اين تحريريه تلف نکن! بيا درباره اين وزير نفت و اظهارنظرش در خصوص يارانه يک طنزِ گرم ِپدرمادر دار بنويس تا حال تو و آن وزير يک جا سرجايش بيايد...!»
ما را مي گويي...،کانّه «الاغ در گل مانده» مي مانيم که چه بگوييم.
بابا آقاي دکتر حالا اين وزير نازنين! شب قبل از مصاحبه حالش بد بوده، صبح يک حرفي زده، شما چرا گير سه پيچ مي دهي به اين بنده خدا...
خوب شما چه مي دانيد؟! شايد فشار يارانه ها حقيقتا براي ايشان «له کننده »است! اصلا مگر چه مي شود وزير يک کشور ِگردن کلفتِ نفت خيز که بار يارانه ها را هم يک تنه بر دوش مي کشد! بيايد و چونان «مرغ سحر» ناله سر دهد که: ايها الناس «وزارت نفت حقوق کارکنان خود را ۲۸ اسفند و با وام گرفتن از بانک مرکزي پرداخت کرده است.»
آي مردم اين وزارت خانه شق القمر کرده و «سال گذشته روزانه ۱۲۵ ميليارد تومان بابت يارانهها پرداخت کرده است،» و بعد گريه...که چرا... چرا اين يارانه تمامي ندارد...مادر...خسته شدم...!
هان چه مي شود؟!
بابا دکتر جان! دوران طلايي کار جهادي و بي منت و انقلابي گذشت...! آقايان«سر وقت» مي آيند سرکارشان و سر وقت هم مي روند و برند قهوه مصرفي شان از بالا و پايين ِاوضاع و احوال مملکت برايشان مهم تر است...شما چرا خون خودتان را بي جهت آبي! مي کنيد...آن در اين بلبشوي باخت استقلال...؟! بگذاريد ما برويم پشت ميزمان و به ويرايش خبرهايمان ايضاً سفرمان برسيم.
آقاي وزير نفت هم بهتر است با غم جانکاه يارانه تنها باشند و بر روزگار نامراد بگريند...! برايشان خوب است...!
انقلابي باشيد/ دخترک
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]