تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن نرمخوست و براى برادرش جا (ى نشستن) باز مى كند و منافق درشتخوست و جا را بر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826072343




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

با ناشران در نمایشگاه کتاب/6 «شهید ابراهیم هادی»؛ گروهی گمنام که کتاب‌هایش رکوردهایِ صدهزار نسخه‌‌ای می‌زنند


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: با ناشران در نمایشگاه کتاب/6
«شهید ابراهیم هادی»؛ گروهی گمنام که کتاب‌هایش رکوردهایِ صدهزار نسخه‌‌ای می‌زنند
گروه شهید ابراهیم هادی از جمله گروه‌های فعال و خودجوش مردمی و مصداقِ بارزِ جناح مومن فرهنگی است. کتاب‌های گروه شهید ابراهیم هادی با وجود آنکه تبلیغات مناسبی نیز در خصوص آنها صورت نمی‌گیرد اما رکوردهای خوبی در فروش می‌زنند

خبرگزاری فارس: «شهید ابراهیم هادی»؛ گروهی گمنام که کتاب‌هایش رکوردهایِ صدهزار نسخه‌‌ای می‌زنند



به گزارش خبرگزاری فارس، گروه شهید ابراهیم هادی از جمله گروه‌های فعال و خودجوش مردمی و مصداقِ بارزِ جناح مومن فرهنگی است. این گروه کتاب‌های خود را با همکاری نشر امینان راهی بازار نشر می‌کند. عمده کتاب‌های این گروه که عموما نام نویسنده نیز در آنها ذکر نمی‌شود با موضوع شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هستند. کتاب‌های گروه شهید ابراهیم هادی با وجود آنکه تبلیغات مناسبی نیز در خصوص آنها صورت نمی‌گیرد اما رکوردهای خوبی در فروش می‌زنند. گروه شهید هادی در شبستان اصلی راهرویِ 2 و نشر امینان نیز در راهرو 29 غرفه 7 آماده استقبال از علاقه‌مندان هستند.
«بر فراز آسمان»؛ اولین خلبانی که رهبر انقلاب در نماز به او اقتدا کرد روستایی بود و فرزند شالیزار. شرایط ادامه تحصیل برایش نبود. به تهران آمد. در کارگاه ساختمانی کار می‌کرد و شبانه هم درس می‌خواند. عاقبت توانست وارد هوانیروز شود به عنوان خلبان هلی‌کوپتر. حضور و فعالیت در ارتش شاهنشاهی بر روحیات و خلقیاتش تاثیر گذاشته بود. مدتی حتی به نماز هم بی‌توجه بود. در پایگاه کرمانشاه اما با رفیق شفیقی آشنا شد که مسیر زندگی‌اش را عوض کرد. از طریق همین رفیق شفیق هم بود که آرام آرام اسم خمینی هم به گوشش خورد. به تدریج احوالاتش عوض شد. انقلاب که شد و بعدش هم حوادث کردستان، اسم او و رفیق شفیق خیلی روی زبان‌ها افتاد. با هلی‌کوپتر کبری می‌افتادند به جان ضدانقلاب طوری که ضدانقلاب برای سرِشان جایزه گذاشته بودند. جنگ که شروع شد، دوباره با رفیق شفیق از نو شروع کردند، این بار به مصاف بعثی‌ها می‌رفتند. رفیق شفیق عاقبت شهید شد. حال و هوای شیرودی هم بعد از شهادت رفیق شفیق عوض شده بود. در همه حال به یاد کشوری بود. زمان زیادی طول نکشید که او هم به رفیق شفیق پیوست. آیت‌الله خامنه‌ای بعدها گفته بود: «خلبان شیرودی اولین نظامی‌ایی بود که من در نماز به او اقتدا کردم!» ​«شاهرخ، حرِّ انقلاب اسلامی»؛ شهیدی که عراقی‌ها برای سرش جایزه گذاشته بودند قهرمان کشتی فرنگی بود. فوق سنگین. در آلودگی دست و پا می‌زد؛ کاباره، چاقوکشی و... همان قبل از انقلاب حکم اعدامش هم آمده بود. فقط مادر پیری داشت که همیشه دعایش می‌کرد. آرام آرام اسم خمینی که توی کوچه و بازار پیچید، احوالات او هم عوض شد. حالا دیگر آنقدر عاشق او شده بود که روی سینه‌اش خالکوبی کرد: «خمینی فدایت شوم.» شده بود مسئول کمیته مسجد که از دادستانی آمدندش دنبالش! گفتند: قرار بوده اعدام شوی! مثل دیگر رفقایش. به خاطر کارهای گذشته اما او آدم دیگری شده بود. برای همین هم آزاد شد. از اولین کسانی هم بود که پا به گنبد و کردستان و بعد هم جنگ گذاشت! عراقی‌ها از منطقه ذوالفقاری به خاطر او وحشت داشتند. هیکلش بزرگ بود و با آن محاسن پرپشت، ترسناک هم شده بود. برای سرش جایزه گذاشتند. آذر 59 بود که شهید شد. پیکرش اما هیچ وقت پیدا نشد! ‌از خدا خواسته بود همه گذشته‌اش را پاک کند. می‌خواست از او چیزی نماند. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. «شاهرخ، حر انقلاب اسلامی» تا حالا حدود یکصد هزار جلد فروش رفته است.
​«سلام بر ابراهیم»؛ کشتی‌گیرِ جوانمرد و گمنامِ جبهه‌ها در مسابقات قهرمانی کشتی آزاد تهران به فینال 74 کیلو رسیده بود. در اوج آمادگی. در مسابقه اما آنقدر ضعیف بود که حریفش قهرمان شد! جایزه مسابقات نقدی بود. فهمیده بود حریفش برای ازدواج به این مبلغ احتیاج دارد! این را بعدها حریفش اقرار کرده بود. در عملیات مطلع‌الفجر کار سخت شده. ابراهیم روی خاکریز رفت و اذان صبح گفت! هجده نفر خودشان را تسلیم کردند! همگی‌شان چند سال بعد در شلمچه شهید شدند! شنیده بود شهدای گمنام در برزخ مهمانان ویژه حضرت زهرا(س) هستند. برای همین هم همیشه آرزو می‌کرد گمنام باشد. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. سالهاست در فکه مانده و جز زائران راهیان نور، کسی اطرافش نیست! چاپ «سلام بر ابراهیم» در سکوت رسانه‌ای تا حالا از 180 هزار نسخه هم گذشته است!
​«پرواز در سحرگاه»؛ روایتی از شهدای درگیری با گروهکِ پژاک عبدالمالک که دستگیر شد، مرزهای جنوب شرقی هم آرام شد. رفتند سراغ مرزهای غربی و پژاک. لازم بود نیروهای سپاه وارد عمل شوند. نسل جدید پاسداران که بیشترشان سال‌های جنگ بودند. بزرگترین پایگاه دشمن در ارتفاعات جاسوسان بود. بعد از شناسایی و طرح‌ریزی اولیه، عملیات در شهریور 1390 آغاز شد. نیمه شب بود که عملیات آغاز شد. ارتفاعات پاکسازی شدند و ضدانقلاب هم عقب رانده شد. 12 نفر اما از میان جمع به همراه فرمانده خودشان دیگر اما از روی ارتفاعات پایین نیامدند. ارتفاعات جاسوسان را با خون خودشان سند زدند. اوایل فروردین 91 بود که «پرواز در سحرگاه» منتشر شد، شرحی بر زندگی و شهادت آن 12 نفر و فرمانده شجاع‌شان!
​«طیب»؛ تیرباران شد اما به اولاد فاطمه(امام خمینی) تهمت نزد حجره‌ای بزرگ داشت در در میدان میوه. رفت سمت واردات موز و مشهور شد به سلطان موز! طیب در آن سال‌ها، در کنار همه اشتباهات خود یک دسته بزرگ عزاداری هم داشت که در محرم راه می‌انداخت. دسته‌اش بزرگترین دسته عزادار تهران بود. ابتدایش نزدیک بازار تهران بود و انتهایش میدان شوش! در 28 مرداد 32 از هواداران شاه بود که به کمک ارتش آمد تا شاه دوباره به ایران برگردد! 10 سال بعد اما روزگار آبستن اتفاقات عجیب دیگری بود. طیب حالا در محرم 42 تصویر آقای خمینی را روی علامت‌های دسته خودش نصب کرده بود. همین امر باعث شد دستگیر و دادگاهی‌اش کنند. به او گفته بودند بگو از خمینی پول گرفته‌ام تا آشوب کنم! طیب اما گفته بود به اولاد فاطمه(س) تهمت نمی‌زنم! عاقبت هم در سحرگاه 11 آبان 42 اعدامش کردند. مزارش اکنون در کنار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) است.
​«شیدای شهادت»؛ روایتی از شهدایِ مرزبانِ نیروی انتظامی در ایام عید قربان سال 1365 در همدان به دنیا آمد. مادر خواب دیده که سیدی نورانی، فرزندش را در آغوش او قرار داد و نام فرزند را گفته بود. اسماعیل فرزند پدر و مادری مومن و زحمتکش بود. بعد از اتمام تحصیلات به نیروی انتظامی پیوست. در حرم رضوی و در کنار باب الجواد به سجده رفته و گفته بود: «یک آرزو دارم. آن هم شهادت  است!» خدا هم مدتی بعد حاجت او را برآورده کرد. اسماعیل در مرزهای شرقی کشور و درگیری با اشرار و نیروهای عبدالمالک ریگی و در آخرین روزهای اسفند 87 شهید شد. سه سال بعد، کتاب زندگینامه‌اش در 10 هزار نسخه منتشر شد.  انتهای پیام/و

94/02/22 - 12:19





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن