واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چگونگي توليد نظريه نويسنده: دکتر علي شريعتمداري چگونگي توليد علم مقام معظم رهبري در پاسخ به پژوهش گران حوزه فرمودند: «توليد نظريه و پرورش نيروي تفکر، رسالت اساسي مراکز آموزشي حوزه و دانشگاه است. به سخن ديگر بررسي آراء و نظريات در رشته هاي مختلف علمي و ديني و همچنين ارتباط با رشته هاي مختلف علمي و ديني جزء وظايف و رسالت دانشگاهيان و اصحاب حوزه است». (1) در اينجا لازم است اين نکته نيز روشن گردد که در سطوح ديگر آموزشي مثل دبستان، دوره ي راهنمايي و دبيرستان نيز آشنا کردن شاگردان بر مبناي رشته هاي مختلف علمي، ديني و پرورش نيروي تفکر در دانش آموزان هدف اساسي کار مربيان را تشکيل مي دهد. بايد چگونگي آموزش علوم ديني را در سطوح گوناگون آموزشي روشن نمود، ارتباط تفکر را با رشته هاي مختلف مشخص کرد و صلاحيت علمي معلمان و استادان را در اين سطوح معين نمود. (2) توليد نظريه و پرورش نيروي تفکر خود مبتني بر مقدماتي است که بدون فراهم کردن آن مقدمات، افراد قادر به توليد نظريه نخواهند بود. در سطوح مختلف، آموزش به صورت ارائه ي مطالب از سوي معلم و تلاش شاگردان در فرا گرفتن آنچه معلم بيان مي کند جاري و ساري است. اين شيوه در مراکز آموزشي جهان نيز به معرض اجرا گذاشته مي شود. کتاب هايي که در شيوه ي آموزشي از سوي کشورهاي بزرگ جهان از جمله آمريکا منتشر شده حاکي از نقش مؤثر معلمان در ارائه ي مطالب درسي است. البته، گفتگو درباره ي مشارکت دانش آموزان در بحث و طرح سوال از سوي ايشان و حتي نقش فعال دانش آموزان صورت مي گيرد، اما مطالعه ي آنچه در مراکز آموزشي جهان مي گذرد نقش انفعالي شاگردان را در سطوح گوناگون نشان مي دهد. معلمان در سطوح گوناگون به ارائه ي مطالب علمي مي پردازند. نگارنده در کتاب «رسالت تربيتي و علمي مراکز آموزشي»، شش جلد از کتاب هاي آمريکايي مربوط به شيوه ي آموزش را مورد نقد و بررسي قرار داده است. مؤلفان کتاب «الگوهاي تدريس»، زير عنوان «خانواده و پردازش اطلاعات»، از هفت الگو بحث مي کنند. اين الگوها عبارتند از 1- الگوي تدوين مفهوم، 2- الگوي تفکر استقرائي، 3- الگوي آموزش تحقيق، 4- آموزش از طريق ارائه، 5- حفظ کردن، 6- عقل در حال رشد، 7- الگوي تحقيق در علم زيست شناسي. (3) همان طور که ملاحظه مي شود تفکر يا تحقيق که جنبه هاي مختلف را در بر مي گيرد، مورد نظر مؤلفان نبوده است. برخي از نويسندگان از روش هاي گوناگون بحث مي کنند. در اين زمينه بايد نشان داد که چگونه با روش هاي گوناگون به خصوص روش ايراد سخنراني؛ روش طرح سوال و فعاليت هاي علمي و از حفظ خواني مي توان به دانش آموز کمک کرد تا از طريق کشف به يادگيري بپردازد و در جهت هدف هاي اصلي آموزش پيش برود. همان طور که ملاحظه مي شود؛ اين دسته از نويسندگان درباره ي روش تحقيق به عنوان «روش آموزش» بحث نمي کنند. در موضوع «آموزش راهبردي يا استراتژيک و يادگيري» در بخش آموزش علوم گفته مي شود مفاهيم علمي بايد به وضوح به شاگردان ارائه و آموزش داده شوند. در اجراي روش تحقيق به عنوان «روش آموزش» شاگردان خود به ارائه ي مفاهيم علمي مي پردازند. (4) شيوه ي پيشنهادي مبتني بر چند اصل است: 1- اجراي اصول يادگيري در زمينه ي فعال بودن يادگيرنده. 2- اجراي روش تحقيق در آموزش. 3- آشنا کردن شاگردان به مراحل تحقيق. 4- ارائه ي مبحث علمي در کلاس به وسيله ي همه ي شاگردان. 5- مشخص نمودن اجزاء اصلي يک مبحث علمي (نظريات؛ مفاهيم تازه؛ اصول و قوانين حاصل از نظريات). 6- فعال بودن شاگرد؛ به اين معنا که او خود از پيش به مبحث علمي مورد نظر آشنا باشد، ارکان اصلي هر مبحث علمي را تشخيص دهد؛ ضمن مطالعه اجزاء اصلي هر مبحث؛ خود از نظريات مفاهيم تازه؛ اصول و قوانين مطرح شده يادداشت برداري و آماده باشد تا در کلاس همراه ديگر شاگردان خود شخصاً به ارائه مبحث علمي بپردازد. 7- آشنايي کامل معلم به مبحث علمي به گونه اي که در کلاس درس نقش راهنما را ايفا کند و بحث هاي شاگردان را هدايت نمايد. 8- اجراي آموزش به صورتي که آثار تربيتي را همراه داشته باشد. (بايد توجه داشت که معلم يا استاد در کلاس درس فرصت خاصي را به طرح امور تربيتي اختصاص نمي دهد). بنابراين شيوه ي آموزش بايد به گونه اي باشد که فرد را در مسير رشد فکري و عقلاني؛ رشد اجتماعي؛ رشد عاطفي؛ رشد اخلاقي و معنوي و رشد بدني هدايت کند. در اجراي اين روش است که شاگرد با روش تحقيق آشنا مي شود. چگونگي اجراي روش تحقيق را به وسيله ي دانشمندان در تدوين مباحث علمي فرا مي گيرد؛ خود شخصاً از نظريات مفاهيم تازه اصول و قوانين؛ درکي عميق کسب مي کند. به سخن ديگر؛ ثمره ي علم را مي چشد. با اجراي اين روش، شاگردان مستعد در سطح عالي مي توانند به طرح سوالات اساسي مبادرت کنند و خود را به تحقيق اصيل اقدام نمايند. معمولاً در سطح ابتدايي و متوسطه و دوره ي کارشناسي و کارشناسي ارشد شاگردان اطلاعات علمي لازم را در هر رشته کسب مي کنند. اين نکته روشن است که تا فرد در يک رشته تخصص پيدا نکند، نمي تواند به تحقيق اصيل مبادرت کند. اينکه برخي از مؤلفان تصور مي کنند تحقيق محور آموزش ابتدايي يا متوسطه است، توجه به عدم تخصص شاگردان ندارند. هدف از طرح روش تحقيق در سطوح مختلف، آشنا کردن شاگردان به روش تحقيق و مراحل اساسي اين فرايند است. در دوره اي که شاگرد تخصص لازم را در رشته اي معين کسب کرده است و به سخن ديگر، به آراء و نظريات دانشمندان آشنا شده است، در اين دوره خود ممکن است با تحليل شرايط و اوضاع و احوال، به طرح سوالي تازه مبادرت کند و خود شخصاً به تحقيق بپردازد و «توليد علم» کند. در زمينه ي پرورش نيروي تفکر، توجه خوانندگان را به سميناري که در سال 1988 در پاريس تشکيل شده بود جلب مي کنم. در اين سمينار، متخصصان تعليم و تربيت آمريکا، انگليس، فرانسه، استراليا و برخي از کشور هاي ديگر شرکت کرده بودند. موضوع بحث در سمينار، پرورش بود. نگارنده ي مقالات شرکت کنندگان را که در کتاب «فراگرفتن تفکر و يادگيري» درج شده است، در کتاب پرورش تفکر مورد نقد و بررسي قرار داده است. برخي از شرکت کنندگان ارائه ي درسي در منطق را پيشنهاد نموده اند. به نظر نويسنده، اگر آموزش منطق به وسيله ي معلم صورت گيرد و شاگرد به حفظ چند قاعده يا اصل بپردازد در اين صورت، فکر شاگرد پرورش نمي يابد. گروهي از شرکت کنندگان معتقدند، تدريس رشته هاي علمي خود به خود موجب رشد تفکر مي شود. مطالعه ي رشته هاي علمي از طريق آنچه نگارنده پيشنهاد کرده است، يعني طي مراحل تحقيق آن طور که دانشمند در تدوين مبحث علمي انجام مي دهد، نيروي تفکر را در شاگرد رشد مي دهد. شاگرد خود به تحليل مبحث علمي مي پردازد، مسئله يا سوال اساسي را در هر مبحث مشخص مي کنند، اطلاعات لازم را جمع آوري مي کند و چگونگي تدوين نظريه ي علمي را از طريق تفسير اطلاعات فرا مي گيرد. در اجراي اين روش، شاگرد خود به بررسي انتقادي نظريه مي پردازد و نظريه ي علمي مدلل را مورد تأييد قرار مي دهد. همانطور که ملاحظه مي شود، شاگرد از طريق تفکر و طي مراحل تحقيق به کسب علم مي پردازد و نيروي تفکر خود را پرورش مي دهد. مسئله ي تربيت معلم و تربيت استاد در ايجاد تحول علمي در کشور و در اشاعه ي علم و آماده کردن شاگردان براي طرح انديشه هاي تازه اهميت ويژه دارد. در شرايط کنوني بايد معلمان دبستان را از ميان ليسانسيه ها انتخاب کرد و از وجود آن ها در تدريس رشته ي تخصصي استفاده نمود. در دبيرستان نيز بايد از ليسانسيه هاي برجسته و افرادي که درجه ي فوق ليسانس در رشته ي تخصصي دارند استفاده کرد. در دانشگاه نيز بايد از افرادي استفاده کرد که در سطح دکتري تخصص کرده باشند. آنچه اهميت دارد آشنايي معلمان ابتدايي، متوسطه و استادان دانشگاه با اصول تعليم و تربيت، تعليم و تربيت اسلامي، روان شناسي تربيتي، شيوه ي آموزش و شيوه ي تحقيق است. زيرنويسها 1- علي شريعتمداري، رسالت تربيتي و علمي مراکز آموزشي، ص 113-119. 2- علي شريعتمداري، پرورش تفکر، ص 76. 3- Jones, Beauely and Others, 1987. 4- Brucegoy "and Marcha wei" p49, 50. منابع - مقام معظم رهبري، روزنامه اطلاعات، 17 بهمن 1381، ش22107. - علي شريعتمداريف رسالت تربيتي و علمي مراکز آموزشي، تهران، سمت ، چ دوم، 1375. - ـــــــــــ ، پژوهش تفکر، تهران، مؤسسه پژوهشي ابن سينا، جامعه پژوهشگران، 1378. - Beauely Jones, and Others, stategic Teaching and Learning Cognative, instructionin the Content areas A.S. C.D, 1987. - Bruce Jones, and Marcha Weil, Models of Teaching, Prentic Hall, internation Editors, 1986.منبع:نشريه اسلام و پژوهشهاي تربيتي شماره 1/ن
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 697]