واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: نامهربانی با والدین - مجید ابهری* گاهی بعضی از اخبار آنچنان روحیه و عواطف جامعه را جریحه دار می کند که حداقل در کوتاه مدت قابل جبران نیست. در سال های پیش شاهد کودکان سر راهی یا ره یافت بودیم که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به طرز چشمگیری کاهش یافت اما ریشه کن نشد.
باز در کوچه و خیابان ها نوزادان بی گناهی پیدا می شوند که به هر دلیلی به وسیله ی والدین سنگدل و بی مسوولیتشان در خیابان گذاشته می شوند. از نگاه رفتارشناسی نمی توان فقر را دلیل این رفتار ناهنجار دانست چرا که در دنیای حیوانات بی شعور، سگ و گربه فرزندان خود را به دندان می کشند، گرسنه می مانند تا آنها سیر شوند. حتی درندگان و خزندگان نیز از سوسمار تا مار و لاک پشت به فرزندان خود عشق می ورزند اما اشرف مخلوقات گاه آنچنان به پست ترین نقطه اخلاقی سقوط می کند که پاره تنش را در سرما و گرما با سرنوشتی نامعلوم رها می کند.
خوشبختانه این گونه نوزادان و کودکان توسط نیروی انتظامی بسرعت جمع آوری و به واحدهای تحت نظارت بهزیستی سپرده می شوند؛ اما هیچ جا دامن مادر نمی شود. در کنار اخبار تلخ این حادثه شوم به تازگی شاهد یک فاجعه انسانی دیگر هستیم که اگر بی سابقه نبوده باشد کم سابقه است و این رفتار ناهنجار رهاکردن والدین سالمند در کوچه و خیابان است. سالمندان درست در دورانی که نیاز به مراقبت و توجه دارند در خیابان رها می شوند و فرزندان سنگدل و بی عاطفه، گویی با این حرکت پاداش چندین سال مشقت و سختی آنها را می دهند.
از نگاه آسیب شناسی اجتماعی سالمندان به چند دلیل در خیابان ها و معابر رها می شوند:
الف) سالمندان بیمار مخصوصاً دچار آلزایمر و زوال عقل که دیگر نه فرزندان را تشخیص می دهند و نه محیط اطراف را. در یک فیلم فارسی هنرپیشه ای در مقابل پدر آلزایمری خود گفت: اگر او مرا نمی شناسد من که می دانم او پدر من است و چه زیبا بود این سخن. بالا بودن هزینه های درمان، سختی مراقبت در این دوران، مخالفت زن یا شوهر با حضور پدر و مادر آلزایمری در خانه یا پرداخت هزینه وی اصلی ترین دلیل این حرکت غیر انسانی است.
ب) از آنجا که دوران سالمندی با ضعف و اوج گرفتن بیماری ها همزمان می شود، گرانی داروها و درمان، تغذیه ویژه در دوران بیماری هایی مثل دیابت، چربی خون و فشار خون و نیاز به غذای رژیمی موجب سختی مراقبت از والدین می شود.
ج) ناهماهنگی رفتاری بین والدین سالمند با زن یا شوهر وارد شده به خانواده؛ چرا که معمولاً این عزیزان به خاطر ویژگی های سنی حوصله سر و صدا یا مشکلات محیطی جوانان را ندارند و هنگام اعتراض با بی ادبی و سختی آنها روبه رو می شوند. طرز غذاخوردن مخصوصاً اگر والدین دچار پارکینسون یا لرزش دست باشند منظره زیبایی برای کودکان و نوجوانان نیست بنابراین بعضی از فرزندان به خاطر رعایت حال فرزندان خویش والدین خود را در شرایط دشوار قرار می دهند.
بنابراین با سالمندان به عنوان ذخایر تجربی و سرمایه های اصلی انسانی چه باید کرد؟ این عزیزان گنجینه تجربه و بهترین داور و مشاور در زندگی هستند. عشق آنها به نوه ها مثال زدنی است. مراقبت از نوه ها و قصه گفتن برای آنها وسیله ای برای انتقال فرهنگ ملی و دینی ماست که بعضی از ما بشدت از آن غافلیم.
در اینجا نکته ای باید مورد توجه نهادها و سازمان های متولی و دست اندرکاران دولت محترم قرار گیرد؛ ایجاد مراکز نگهداری ویژه برای سالمندان حتی به صورت خصوصی که در بعضی از شهرها و تهران دیده می شوند. بسیاری از عزیزان بازنشستگانی هستند که خود دارای درآمد هستند هر چند ناچیز و کم. با کمال تأسف گاهی پدر و مادری دیده می شود که کارت حقوق و حتی یارانه اش از سوی فرزند یا داماد گرفته شده و وی بدون پول در خیابان رها شده است. بنابراین انتقال این عزیزان به مراکز نگهداری با رعایت شرایط فرهنگی تحصیلی و شغلی و حتی سپردن بعضی از کودکان بی سرپرست در شبه خانواده ها به اینگونه زوجین می تواند روش مناسبی، هم برای مراقبت از سالمندان و هم در جهت نگهداری از کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست باشد. در خاتمه بهتر است فرزندان به روزهایی فکر کنند که خود به دوران پیری خواهند رسید و باید منتظر چنین معامله ای از طرف فرزندانشان باشند.
* رفتارشناس
* منبع: روزنامه ایران 20/02/1394
20/02/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]