تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804727068
معاونت امور پشم راه‌اندازی می‌شود
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
روزنامه خندان معاونت امور پشم راه‌اندازی می‌شود طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
سیاست روز : معاونت امور پشم راه اندازی می شود معاون شهردار مشهد: اسپانیا هم ریشه اش از اسپان یا اصفان گرفته شده که به اصفهان برمی گردد، ضمن اینکه بارسلونا هم با بارساوا هم ریشه است که بارساوا نام دیگر منطقه مشهد است.
با توجه به تحلیل علمی معاون دانشمند شهردار مشهد کدام یک از گزینه های زیر صحیح است؟
الف) "میلان" نام قدیم "ملایر" است و تیم "اینترمیلان" یکی از تیم های محلی شهر "ملایر" محسوب می شود.
ب) "لوبیا چیتی" در اصل لوبیا "چینی" بوده و جزو نخستین صادرات کشور دوست و برادر "چین" به شمار می آید.
ج) شهر "لنینگراد" در گذشته از مستعمرات شهرستان "لنگرود" بوده و شهر "لندن" از روستاهای اطراف آن به حساب می آمده است.
د) اینکه بعضی از استعدادهای درخشان کشور که می توانند ریاست فرهنگستان ادب و تاریخ کشور را برعهده بگیرند، وقت خودشان را در شهرداری ها تلف می کنند، باعث تاسف است. وزیر ورزش: مسئولی هستم که کلاهش پشمی ندارد.
با توجه به این اظهار نظر به زودی ...
الف) معاونت امور پشم وزارت ورزش تاسیس می شود.
ب) فدراسیون پشم چینی راه اندازی خواهد شد.
ج) کمپین درخواست پشم از مجامع بین المللی برای وزیر ورزش تشکیل می شود.
د) هر سه گزینه فوق محتمل است. برادر جعفر کاشانی: اگر ما در برخورد با کروش ضعیف باشیم، فضای فعالیت او گسترش پیدا می کند.
با توجه به این اظهار نظر اگر در برخورد با سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ضعیف باشیم ایشان در کدام یک از امور زیر دخالت خواهد کرد؟
الف) نرخ سود بانکی را اعلام می کند.
ب) به جای برادر ظریف می رود در مذاکرات هسته ای پنج به علاوه یک شرکت می کند.
ج) به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال ایران منصوب می شود و الکی می خندد.
د) به جای "ننجون" این ستون را می نویسد. آرمان : استخر و پاساژ مفیدتر نیستند؟!
باور کنید این روزها یکی از سخت ترین کارها، اداره وزارت ارشاد است. وزارت ارشاد فعلی هر چه وزارت ارشاد سابق پنبه کرده بود را رشته کرده، تمام انرژی وزارت ارشاد سابق صرف درست کردن موسیقی و ادبیات و فیلم و تئاتر و این قبیل مسائل شد که با آمدن وزارت ارشاد فعلی تمام هرچه کرده بودند، بر باد رفت! از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم و با تغییر در وزارت ارشاد فعالیت این وزراتخانه برخلاف روال سالیان گذشته بیشتر شد و متاسفانه شاهد برگزاری تئاتر و کنسرت و انتشار کتاب بودیم و هستیم، اما سکوت کردیم و خم به ابرو نیاوردیم، الان هم که این وزارتخانه فعالیت خود را محدود کرده، نباید توقع داشته باشند ما (منظور از ما، بنده و برخی از نمایندگان است) سکوت کنیم و به روی خودمان نیاورده و دلمان واپس نشود. نمونه اش یکی از نمایندگان که در جمله ای عنوان کرده «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار آنچنانی در کشور انجام نمی دهد و اگر این وزارتخانه را تعطیل هم کنند اتفاق خاصی در کشور نخواهد افتاد» واقعا ایشان گل گفته اند، اصلا چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در سال گذشته و به صورت اتفاقی چند فیلم خوب مانند استراحت مطلق یواشکی و بی سر و صدا اکران شدند که یک عده از سر ناچاری به تماشای آنها نشستند، یک تعدادی هم تئاتر مانند سقراط اجرا شد که نهایتا هر شب سیصد نفر به تماشای آن نشسته اند، حواسمان نبود و به صورت سهوی مقادیری کتاب چاپ شد که به خاطر چاپ آنها تعدادی درخت از اندک درختان کشور کم شد، دو سه فقره هم کنسرت برگزار کردیم که آن هم به دلیل اینکه خواننده های پاپ خیلی پرتلاش و سمج هستند و هرچه به آنها کم محلی می کنیم و حمایت شان نمی کنیم به کار خودشان ادامه می دهند، رخ داد. حالا فرض بگیریم با تعطیلی وزارت ارشاد که به قول برخی دوستان کار خاصی هم انجام نمی دهد، با ساختمان آن وزارتخانه چه کارها که نمی توانیم بکنیم، می توانیم پاساژ بسازیم و لباس و زیورآلات بفروشیم، می توانیم فروشگاه زنجیره ای بزنیم و در آنجا ماکارونی و سس و پفک بفروشیم، می توانیم سالن بدنسازی چندمنظوره و استخر بسازیم، می توانیم آن را به صورت یکجا و با سرقفلی رهن و اجاره بدهیم، می توانیم آن را بکوبیم و برج بسازیم، حال خودتان قضاوت کنید، کارهایی که گفتیم به نظر شما خاص تر از کارهایی که وزارت ارشاد دارد انجام می دهد، نیستند؟ پاساژی که در آن کیف و کفش بفروشیم مفیدتر از جایی که مجوز چاپ کتاب صادر می کند، نیست؟ سالن بدنسازی و استخر بیشتر از کنسرت حال نمی دهد؟ فروشگاه زنجیره ای که در آن پشمک و پاستیل می فروشیم بهتر از جایی نیست که به ساختن فیلم (فکر کن!) و اکران تئاتر (باز هم فکر کن) کمک می کند؟ بیاییم منطقی باشیم (الان من منطقی بودم!) قانون : فکر نمی کنم، فقط رانندگی می کنم این داستان حقیقی یا دروغ است؟
شما حدس بزنید.
85 درصد خودروها در تهران بین خطوط حرکت می کنند.
حالا لحظه حقیقت فرا رسیده.
«حقیقت»
این داستان 85 درصدی حقیقت دارد. سردار حسینی، رئیس پلیس راهور تهران بزرگ گفت: بالای 85 درصد ماشین ها بین خطوط حرکت می کنند.
پ.ن: یک مشکلی باید این وسط باشد؛ یا ما در تهرانِ کوچک زندگی می کنیم، یا تصور ما از 85 درصد اشتباه است، یا منظور سردار از خطوط، خطوط دیگری غیر از همین خطوط کف خیابان ها و اتوبان هاست. در همین راستا و برای تنویر افکار عمومی، به سراغ یکی از راننده های مسافرکش رفتم و در همین باره از او پرسیدم:
من: سلام.
مسافرکش: سامعلیک.
- حالتون خوبه؟
- نوکرم.
- نظر شما راجع به اینکه رئیس پلیس راهور گفتن..
- راهور کیه؟
- یعنی مثلا رئیس همین افسرهای راهنمایی و رانندگی.
- آهان گنده اَفی ها.
- جان؟
- بزرگِ افسرها.
- بله، می شه گفت. ایشون گفتن که 85 درصد خودروها بین خطوط حرکت می کنن.
- 85 درصد چی؟
- 85 درصد خودروها گویا بین..
- 85 درصد چی؟
- آقا چرا چشماتونو بستید، حالتون خوبه؟ (مجبور شدم توی صورتش فوت کنم)
- جانم؟
- ملتفت عرض من شدید؟
- تا اون بخش درصدش رو فهمیدم.
- آقا جان، رئیس افی ها گفته که درصد بالایی از ماشین ها بین خطوط حرکت می کنن. نظر شما که اکثر زمان روز رو توی خیابون هستین در این باره چیه؟
- کدوم خطوط؟
- همین خطوط راهنمایی و رانندگی.
- کجا وایمیسن؟
- کیا؟
- راننده های این خطوط؟
- نه، این خطوط کف خیابون و اتوبان هاست، برای ایجاد نظم بین ماشین ها.
- نه بابا؟ کجای خیابوناس؟
- کف خیابون.
- داداش من خودم کف خواب خیابونم.
- کف خوابی؟
- آره دایی، دو تیریپ فنر برداشتم.
- متوجه منظورتون نمی شم، ولی از بحث دور نشیم. می خواستم بدونم نظر شما راجع به حرف رئیس راهور چیه؟
- آقا خط کدومه اصلا؟
- یعنی شما این همه خط روی خیابون ها و اتوبان ها رو ندیدین تا حالا؟
- به جان بچه ام اگه دیده باشم.
- پس چه جوری رانندگی می کنین؟ از چه طریقی نظمو حفظ می کنین؟
- با بوق و آیینه؟
- عذر می خوام این اسمِ شعره؟
- ببینم کسی سر راهمه بوق می زنم، اگه توجیه نشد آیینه شو می زنم. از این طریق نظم حفظ میشه.
- فکر نمی کنین این راه درستی نباشه؟
- فکر چیه، من فقط رانندگی می کنم. از صبح تا شب تو این خیابونا دارم عرق می ریزم.
- خسته نباشین.
- نوکرم.
لطفا در نظرهای خود الفاظ زشت به کار نبرده، و از توهین به افراد حقیقی و حقوقی به هر نحوی بپرهیزید . در صورت عدم رعایت، نظر درج شده منتشر نخواهد شد. کیهان : آقا دزده! گفت: آل سعود بعد از آنهمه رجزخوانی و قتل عام مردم یمن و اینکه چنین و چنان خواهیم کرد، امروزه برای پایان جنگ به دریوزگی افتاده است.
گفتم: در شروع جنگ احمد العسیری، سخنگوی ارتش سعودی اعلام کرده بود که تا نابودی کامل انصارالله و تسلط بر همه یمن، جنگ ادامه دارد. بعد از چند هفته اعلام کرد تا آزادسازی استان های جنوبی به جنگ ادامه می دهیم، حالا می گوید در صورتی که انصارالله از تعقیب گروههای طرفدار عربستان دست بکشد به جنگ خاتمه می دهیم.
گفت: ولی خبرهای موثق حکایت از آن دارد که انصارالله بعد از پاکسازی تکفیری ها که دیگر تعداد زیادی از آنها باقی نمانده آماده موشک باران عربستان است و فقط شهرهای مقدس مکه و مدینه را استثناء کرده است و این خبر بدجوری آل سعود را به وحشت انداخته است.
گفتم: افسر پلیس یک دزد فراری را بازداشت کرده بود. آقا دزده گفت؛ تو می دانی من کی هستم؟ افسر گفت؛ هر که می خواهی باش و یارو باز حرفش را تکرار کرد و افسر در حالی که دستبند به دست او زده بود، پرسید؛ حالا بگو کی هستی؟ و یارو گفت؛ نوکرتم، چاکرتم، بند کفشتم و...!
شنبه 19 اردیبهشت 1394 ساعت 09:08
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]
-
سیاسی
پربازدیدترینها