تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831496368




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فرار از مجازات قتل


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

فرار از مجازات قتل مرد میانسال هراسان خود را به تلفن رساند و با پلیس تماس گرفت. «سلام همسرم به قتل رسیده است. خود را سریع به اینجا برسانید.» اپراتور آدرس محل قتل را گرفت و دقایقی بعد نزدیک‌ترین گشت پلیس خود را به محل رساند و با جسد زن میانسال بر روی تخت روبه‌رو شد. مقتول غرق در خون بود و با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده بود.
 

سروان خود را برای خواب آماده می کرد که صدای زنگ تلفن همراهش سکوت خانه را شکست. مامور کلانتری 11 تهران بود و از قتل زنی در یکی از محله های شمالی تهران خبر داد. کارآگاه با این که خسته بود، آدرس را گرفت و راهی محل جنایت شد. وقتی به محل قتل رسید با خانه ای ویلایی روبه رو شد که چند مامور مقابل در ایستاده بودند. نرده های بلند روی دیوار تمام خانه را محصور کرده بود. گروهبان قنبری با مشاهده سروان او را شناخت و خود را به او رساند. ـ سلام جناب سروان. قنبری هستم مامور کلانتری که ساعتی قبل تماس گرفتم و ماجرای قتل را اطلاع دادم. گروهبان همان طور که سروان را به طرف محل جنایت راهنمایی می کرد، ادامه داد: مقتول زن 54 ساله ای به نام منصوره است که با ضربه های چاقو به قتل رسیده است. همسرش وقتی از محل جنایت به خانه می آید با جسد او روبه رو شده و ساعت 10 و 16 دقیقه قتل را به مرکز فوریت های پلیسی اطلاع داد. من نزدیک ترین گشت به محل بودم که خودم را به اینجا رساندم. سرقتی هم انجام شده؟ با توجه به اظهارات همسر مقتول مقداری از طلاهای منصوره سرقت شده است. آثار ورود به زور وجود دارد؟ نه قاتل آشنا بوده و به راحتی وارد خانه شده و سرقت و قتل را انجام داده است. مقتول با همسرش اختلاف داشت؟ بله. حتی قرار بود بزودی از هم جدا شوند. وقتی وارد ساختمان شدند، کارآگاه مرد میانسالی را دید که گوشه سالن ایستاده بود و اشک می ریخت. گروهبان به او اشاره کرد و گفت: محسن، همسر مقتول است. از مشاهده صحنه قتل شوکه شده بود. وسایل خانه کاملا مرتب سر جایشان بود و هیچ آثاری از درگیری دیده نمی شد. سروان به طبقه بالا که اتاق خواب ها قرار داشت، رفت. جسد مقتول در حالی که لباس راحتی به تن داشت روی تخت بود. نحوه وارد شدن ضربات نشان می داد، او قربانی جنایتی تلخ شده و در حالی که لباس راحتی بر تن داشت در خواب غافلگیر شده بود. روی دستانش جراحت دیده می شد که به نظر می رسید به دلیل سرقت طلاها باشد. کارآگاه سپس از گروهبان خواست، محسن را به طبقه بالا بیاورد تا از او بازجویی کند. مرد میانسال خیلی آشفته و نگران بود. سروان از او خواست آرام باشد و با دقت به پرسش ها پاسخ دهد. چرا قصد داشتی از همسرت جدا شوی؟ چون قصد داشت با مرد دیگری ازدواج کند. من شوهر دوم منصوره بودم و چهار سال قبل با هم ازدواج کردیم. هر دو وضع مالی خوبی داشتیم و سعی کردم بهترین زندگی را برای او بسازم، اما چند وقت پیش متوجه شدم که به من خیانت می کند و قصد دارد با مرد دیگری ازدواج کند، به همین دلیل به دادگاه رفتیم و درخواست طلاق توافقی دادیم. امروز هم به خاطر عصبانیت او را کشتی؟ من مرتکب قتلی نشدم. امشب ساعت 10 از شرکت به خانه آمدم و متوجه باز بودن در ورودی ساختمان شدم. به موضوع مشکوک شده و به جستجو پرداخته و با جسد منصوره در اتاق خواب رو به رو شدم. یکی او را کشته و طلاهایش را سرقت کرده بود. طلاهایش چه بود؟ چند حلقه النگو و گردنبند. آخرین بار کی با همسرتان صحبت کردید؟ ساعت 9 شب. در یک مهمانی بود و صدای همسر آینده اش را می شنیدم که از او می خواست تلفن را قطع کند. طبقه پایین چند مجسمه گرانقیمت وجود داشت، چرا سارق آنها را سرقت نکرده؟ نمی دانم شاید بعد از قتل ترسیده و زود فرار کرده است. تا به حال از خانه تان دزدی انجام شده؟ نه اولین بار بود.کارآگاه سپس آدرس خانه مرد مورد علاقه مقتول را گرفت و از گروهبان خواست او را دستگیر و به آنجا انتقال دهند.خودش هم سراغ دکتر رفت تا گزارش اولیه او را بگیرد. دکتر که کارش تمام شده بود، در حال جمع کردن وسایلش گفت: زن بیچاره در خواب غافلگیر شده و قاتل بین 10 تا 13 ضربه چاقو به بدنش وارد کرده که پس از معاینات در پزشکی قانونی گزارش نهایی را می دهم. قتل هم بین ساعت 9 و 30 تا 10 و 30 رخ داده است. ضربات مرگبار بوده و مقتول نتوانسته از خود واکنشی نشان دهد. سروان، گشتی در خانه زد تا شاید سرنخی به دست بیاورد، اما هیچ مورد مشکوکی ندید. حدود یک ساعت بعد گروهبان همراه مرد جوانی وارد ساختمان شدند. دستبندهای فولادی دستان او را به هم دوخته بود. گروهبان بعد از احترام نظامی گفت: جناب سروان تا متوجه ما شد قصد داشت از پشت بام فرار کند که دستگیرش کردیم. اسمش رضا است و در یک آژانس کار می کند. مدعی است قاتل نیست. سروان، مرد جوان را به داخل اتاقی برد و بازجویی از او را آغاز کرد. می دانستی منصوره شوهر دارد؟ بله. به همین دلیل علاقه ای به ادامه ارتباط با او نداشتم. البته او مدعی بود که قرار است از همسرش جدا شود. به همین دلیل امروز همراه هم به مهمانی رفتید؟ مهمانی نبودیم. منصوره با من تماس گرفت و خواست با هم صحبت کنیم. در یک کافی شاپ قرار گذاشتیم و از او خواستم که با من تماس نگیرد. بعد هم همسرش تماس گرفت و گفت باید زود به خانه بازگردد که من او را تا مقابل خانه شان رساندم. حالش خوب نبود، به همین دلیل کمکش کرد تا به داخل خانه برود. بعد هم برای این که دست از سرت بردارد، با چاقو او را کشتی؟ نه من فقط تا دم در او را همراهی کردم. حتی از شدت عصبانیت در را محکم پشت سرش بست. سروان یک بار دیگر صحنه قتل را بررسی کرد و بعد از بازخوانی اظهارات مظنونان به قتل، محسن را به عنوان قاتل معرفی کرد. محسن که فکر نمی کرد راز جنایتش به این زودی فاش شود، لب به اعتراف گشود و درباره انگیزه اش گفت: شب حادثه وقتی متوجه شدم همسرم پیش رضا رفته است عصبانی شده و منتظر شدم بازگردد. وقتی وارد خانه شد از او درباره علت قرار ملاقاتش پرسیدم که عصبانی شد و با فریاد گفت: «تو دیگر شوهر من نیستی.» من هرچه داشتم در این چند سال برای او خرج کردم تا در زندگی کمبودی نداشته باشد، اما منصوره این طوری جواب محبت هایم را داد. عصبانی شده و از آشپزخانه چاقویی برداشته و او را درحالی که روی تختخواب دراز کشیده بود، کشتم. بعد هم با صحنه سازی خواستم قتل را گردن رضا یا یک سارق بیندازم.کارآگاه پس از بازجویی از متهم، او را روانه بازداشتگاه کرد. وحید شکری شما خواننده گرامی با اشاره به 2 دلیل کارآگاه برای اثبات قتل منصوره می توانید در مسابقه معمای پلیسی شرکت کنید. پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید. تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)


 


شنبه 19 اردیبهشت 1394 ساعت 01:55





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 249]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن