واضح آرشیو وب فارسی:مهر: اعتراف به قتل پدر ؛
پسر عصبانی پدرش را خفه کرد/ صحنه سازی برای فرار از مجازات
شناسهٔ خبر: 2567586 - دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۴
جامعه > انتظامی و حوادث
پسر ناخلفی که به خاطر ایراد گرفتن پدرش به فعالیتهای کامپیوتری او دست به جنایت زده بود، ضمن حضور در اداره آگاهی به قتل پدرش اعتراف کرد . به گزارش خبرگزاری مهر، ۵ اردبیهشت ماه از طریق مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ وقوع یک فقره فوت مشکوک پیرمردی ۷۸ ساله بنام عبدالله در یک خانه مسکونی دو طبقه در خیابان جشنواره به کلانتری ۱۴۴ تهرانپارس اعلام شد.با حضور مأموران کلانتری در محل و تأیید خبر اولیه ، بلافاصله موضوع به اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد؛ بررسیهای اولیه حکایت از آن داشت که متوفی ظاهرا در زمان انتقال یک عدد بخاری به داخل انبار در راه پله های ساختمان تعادل خود را از دست داده و به پائین راه پله ها سقوط کرده و ضربه وارد شده به ناحیه سر باعث مرگ وی شده است .اعلام نظریه پزشکی قانونیفرزندان متوفی در اظهارات خود عنوان کرده بودند که پدر آنها در زمان انتقال بخاری به داخل انباری تعادل خود را از دست داده و از بالای راه پله به پائین سقوط کرده و همین موضوع باعث وارد شدن ضربه به ناحیه پشت سر و نهایتا مرگ وی شده است ؛ با این وجود و جهت مشخص شدن علت اصلی مرگ ، جسد جهت مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل و بر خلاف اظهارات فرزندان متوفی ، علت مرگ «خفگی ناشی از انسداد مجاری تنفسی» اعلام می شود .پرونده در اداره دهم پلیس آگاهیبا توجه به اعلام نظریه پزشکی قانونی در خصوص علت مرگ ، پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» تشکیل و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۷ تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .تحقیقات از خانواده مقتولبا آغاز تحقیقات از دو فرزند مقتول ( پسر ۴۵ ساله و دختر ۲۰ ساله ) آنها در اظهارات خود عنوان کردند که در زمان مرگ پدرشان در خانه حضور نداشته و برابر اظهارات برادر خود بنام سعید ( ۲۳ ساله ) به مأموران اعلام کرده اند که پدرشان بر اثر سقوط از راه پله ها فوت نموده است ؛ با توجه به اظهارات این دو نفر ، تحقیقات از سعید در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت اما مشخص شد که سعید از همان تاریخ مرگ پدرش ناپدید شده و هیچکدام از اعضای خانواده اش از این موضوع اطلاع ندارند .من قاتل پدرم هستمبا توجه به ناپدید شدن سعید ، فرضیه قتل خانوادگی و ارتکاب جنایت توسط فرزند مقتول قوت پیدا کرد ؛ در ادامه و همزمان با آغاز تحقیقات جهت شناسایی مخفیگاه سعید ، کارآگاهان با ارائه مشاوره به اعضای خانواده مقتول از آنها خواستند تا در صورت تماس سعید با آنها وی را ترغیب به همکاری و تسلیم شدن به پلیس کنند .۱۳ اردبیهشت ماه سعید با حضور در اداره پلیس آگاهی خود را به کارآگاهان معرفی و به قتل پدر خویش و تلاش برای صحنه سازی اعتراف کرد .سعید در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : « روز حادثه در حال کار با کامپیوتر بودم که پدرم طبق روال همیشگی ایراد گرفت که چرا پشت کامپیوتر نشسته ام ؛ ابتدا به صحبت های پدرم بی توجه بودم اما زمانیکه شاهد ادامه ناسزاگویی های پدرم بودم ، در یک لحظه کنترل خود را از دست داده و در داخل راهرو او را به عقب هل دادم که باعث شد پدرم از ناحیه پشت سر مجروح شود ؛ پدرم به داخل اتاق پذیرایی آمد و قصد ضرب و شتم مرا داشت که در یک لحظه و در شدت عصبانیت ، گلویش را گرفته و آنقدر فشار دادم بسیار ترسیده بودم و نمی دانستم چه کار باید بکنم ؛ در زمان قتل ، من و پدرم در داخل تنها بودیم و فرد دیگری از اعضای خانواده در خانه حضور نداشت ؛ تصمیم گرفتم تا با صحنه سازی عنوان کنم که پدرم خودش فوت کرده ؛ به همین خاطر جسد را از داخل اتاق به داخل راه پله ها منتقل و از داخل حیاط ، بخاری را آورده و روی جسد پدرم قرار دادم . پس از آن با برادرم تماس گرفته و موضوع مرگ پدرم را به او اطلاع دادم .»متهم در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان گفت : «طی این مدت به عنوان کارگر ساده در منطقه بومهن و شهرک صنعتی سیاه سنگ مشغول به کار بودم تا اینکه چند روز پیش با اعضای خانواده تماس گرفته و اطلاع پیدا کردم که پلیس به دنبال دستگیری من است . می دانستم که دیر یا زود دستگیر خواهم شد ؛ به همین علت تصمیم گرفتم تا خود را تسلیم نمایم و نهایتا با راهنمایی اعضای خانواده به اداره دهم آمدم .»سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ در گفتگو با خبرنگار مهر ،با اعلام این خبر گفت : «با اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است .»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]