تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834100948




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

- فرهنگیان و امام/ سخنرانی سال 58و عکسی متفاوت


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: فرهنگیان و امام/ سخنرانی سال 58و عکسی متفاوت تهران - ایرنا - حضرت امام خمینی(س) ، بارها نسبت به مقام والای معلم اشاره و تاکید کرده اند. یکی از سخنرانی های بنیانگذار جمهوری اسلامی که سال 1358 در جمع فرهنگیان اصفهان ایراد کردند، بیانگر گوشه ای از نگاه آن فقید به این حوزه است که در پایان هفته معلم باز خوانی می شود.


حضرت امام (س) در این سخنرانی با تشریح مقام معلم و جایگاه آن در اسلام و قرآن، معلمی را شریف ترین و پرمسئولیت ترین شغل ها دانسته اند.
حضرت امام خمینی (س) در این سخنرانی عنوان کرده اند: آنچه در رژیم سابق شد، که دیدید، گذشت و ننگ برای عمال استعمار باقی ماند، و آنچه که ملت ما در طول این مدت زجر کشید، گذشت و اجر برای ملت ما باقی است، و آنچه که ملت ما به عالم ثابت کرد که می‏شود با ایمان و با عزم و تصمیم راسخ بر قوای شیطانی غلبه کرد گذشت؛ و آنچه که از حالا به بعد ما مکلف به آن هستیم گذشته‏ها گذشت؛ لکن ما آینده را باید نگاه کنیم. حالا ما چه تکلیف داریم، در آینده چه تکلیف داریم. فرهنگیها که با فرهنگیان علوم قدیمه در صف واحد هستند. یعنی علمای اسلام، معلمین علوم اسلامی با فرهنگیها که شغلشان شغل واحد است. این شغل شریفترین شغلها و پرمسئولیت ترین شغلهاست. شریفترین شغلهاست، برای اینکه شغل انسان سازی است؛ همان شغلی است که تمام انبیا برای همین معنا آمدند. قرآن یک کتاب انسان سازی است؛ و نازل شده است برای اینکه انسان درست کند. و این شغلی که فرهنگیها دارند- چه فرهنگیهای علوم قدیمه و چه فرهنگیهای سایر علوم- این شغل هم شغل آدم سازی است. اگر آدم ما بسازیم، مملکت ما نجات پیدا می‏کند. همیشه آدمها هستند که مقدرات کشورها را در دست می‏گیرند. منتها بعضیها آدمهای به صورت آدم و واقع شیطان، و بعضیها آدم. و همیشه از فرهنگ، این اشخاص بزرگ قیام می‏کنند. اشخاصی که ملتها را می توانند نجات بدهند و کشور را می‏توانند آباد کنند و دنیا و آخرت ملت را می‏توانند تعمیر کنند فرهنگیها هستند. پس فرهنگ یک کارخانه آدم سازی است؛ چنانکه انبیا برای همین معنا آمدند آدم درست کنند .
*معلمی، شغل پیامبران و شغل آدم سازی است
امام ادامه داده اند: «تعلیم» سرمشق همه انبیاست که از طرف خدای تبارک و تعالی به آنها مأموریت داده شده؛ مأموریت خدا به انبیا همین است که بیایند و آدم درست کنند. و آنهایی که به انبیا نزدیکترند آنها به مقام آدمیت نزدیکترند. آن وقت که ملائکه اشکال کردند که آدمی که مفسد در ارض هست چرا خلق فرمودی. جواب این بود که من می‏دانم چیزهایی که شما نمی دانید. دنبالش هم خداوند تعلیم همه «اسماء» را به آدم کرد. و وقتی که عرضه داشت به ملائکه، آنها دیدند که نمی‏توانند اینطوری که آدم می‏تواند ادراک کند حقایق را، آنها نمی توانند ..
از اول این بود که «آدم» که آمد با تعلیم الهی آمد و معلم بشر بود. انبیا هم معلم بشر بودند. شغل معلمی یک شغل عمومی است برای انبیا گرفته، تا اولیا تا فلاسفه و امام، تا علما و تا فرهنگیها، که ماها ان شاء اللَّه باشیم از آنها. پس شغل، شغل بسیار بزرگی است شغل آدم سازی. دیگر شغلها به این درجه نمی‏رسند؛ برای اینکه آنها مربوط به جهات دیگر است. در عالم هیچ موجودی به پایه انسان نمی‏رسد؛ و هیچ شغلی به پایه انسان سازی نمی‏رسد. پس شغل بسیار بزرگ است، بسیار شریف است.
*سعادت و شقاوت ملتها از مدرسه‏هاست
ایشان با بیان اینکه سعادت و شقاوت ملتها از مدرسه‏هاست اظهار کرده اند: لکن برای فرهنگیها مسئولیت بسیار هست. هر چه شغل عظیم باشد، مسئولیت به همان مقدار بزرگ و عظیم است. مسئول تمام مقدراتی که برای یک کشوری پیش می آید، مسئول تمام انسانهایی که باید انسان بشوند، مسئول تمام جوانهایی که زیردست آنها باید تربیت بشوند. تربیت باید بشود انسان در مکتب فرهنگیان، معلم؛ و مقدرات هر مملکتی به دست همینهاست که از فرهنگ بیرون می‏آیند؛ و پیشرفت هر کشوری و عقب ماندگی هر کشوری باز به دست معلمین است. معلم است که با ساختن خود، افراد را، کشور را پیش می‏برد؛ و معلم است که اگر خدای نخواسته در پیش او انحراف حاصل‏ بشود، کشور را خراب می‏کند. معلم است که انسانها را یا مهذب بار می‏آورد، متعهد بار می آورد، و یا انگل بار می‏آورد و وابسته. همه از مدرسه‏ها بلند می‏شود. همه سعادتها و همه شقاوتها انگیزه‏اش از مدرسه هاست، و کلیدش دست معلمین است .
*فرهنگیها، باید ظل انبیا باشید
حضرت امام خمینی با بیان اینکه معلمین توجه داشته باشند اولًا، به شغل شریف خودشان که شغل انبیاست، و ثانیاً به مسئولیت خودشان که همان مسئولیت انبیاست، گفته اند: انبیا مسئولند؛ لکن درست آنها عمل می کنند؛ از مسئولیت درست بیرون می‏آیند، از امتحان درست بیرون می‏آیند. آنها مأمور به تربیت هستند، و تربیت می‏کنند. و آنقدری که از عهده‏شان برآمد عمل کردند. شما هم همان مسئولیت را دارید، و همان شرافت را .کانَّه فرهنگ سایه‏ای است از نبوت؛ و فرهنگیها سایه‏ای هستند از نبی. این سایه باید عمل کند به آنطوری که ذی ظل عمل کرد. اینکه می‏گویم «سایه»، برای این است که سایه از خودش هیچ نباید داشته باشد؛ همان طوری که یک سایه‏ای وقتی که می‏افتد روی زمین از یک شخص، حرکت، حرکت شخص است، و سایه به حرکت شخص حرکت می‏کند. اینکه سلطان را می‏گویند «ظل اللَّه» این بزرگترین چیزی است که اگر ما تصور کنیم، تمیز می‏دهیم مابین حق و باطل. ظل خدا- باید- وقتی «ظل اللَّه» است که حرکتش حرکت خدا باشد؛ از خود هیچ نداشته باشد. پیغمبر اکرم «ظل اللَّه» است؛ برای اینکه ... و مَا رَمَیتَ إذ رَمَیتَ و لَکِنَّ اللَّهَ رَمَی آنهایی که با تو مبایعه کردند یُبَایعُونَ اللَّه؛ بیعت با پیغمبر بیعت خداست. چرا؟ برای اینکه پیغمبر هر چه دارد از خدا، و هر چه می‏بیند خدا، و فانی است در او. هر حرکتی پیغمبرها می‏کنند همانی است که مطابق رضای خداست. به حرکت او، به تحریک او حرکت می‏کنند. از خودشان حرکت ندارند؛ به تحریک او حرکت می‏کنند. شما هم، فرهنگیها هم، ظل انبیا باید باشید.
*مسئولیت سنگین فرهنگیان
رهبرکبیر انقلاب عنوان کرده اند: همه کسانی که شغل انبیا را دارند، که فرهنگیها هم همان شغل را دارند. مسئولیت زیاد است برای فرهنگیها، چنانچه برای علمای دین زیاد است. یعنی یک مسئولیت است برای همه. همه یکجور مسئولیت در مقابل خدا دارند. شما مسئولید که آنهایی که در کلاسهای شما هستند و تحت تربیت شما هستند، مسئولید که آنها را انسان کنید، و معلمین علوم قدیمه هم مسئولند که آنهایی که پیش آنها هست، آنها را انسان کنند. اگر درست این شغل را انجام دادند، این هم برای آنها شرافت زیاد هست؛ و هم برای مملکت خود و کشور خودشان یک مایه‏های شرافتمندی گذاشته‏اند که با تربیت صحیح ممکن نیست که یک مملکتی تحت نظر استعمار برود؛ و لهذا آنهایی که می‏خواهند این ممالک تحت نفوذ- ممالکی که حالا باید بگوییم ممالک شرق- آنهایی که می‏خواستند ممالک شرق را بچاپند، اینها به این دو جناح حمله کردند: به جناح علمای قدیم، و به جناح فرهنگ. منتها گاهی حمله ظاهر بود، و گاهی پشت پرده. حمله ظاهر آن بود که در زمان رضاشاه به علمای اسلام شد؛ که شاید اکثر شما یا همه شما یادتان نباشد که چه کردند با علمای اسلام. طوری کردند که این مدرسه‏های قم، مدرسه فیضیه، طلبه‏ها نمی‏توانستند توی مدرسه روز باشند. روز می‏رفتند توی باغات، آخر شب برمی گشتند. نمی‏توانستند یک جلسه درس داشته باشند؛ یک مجلس وعظ داشته باشند؛ و هکذا. و حمله بدتر از آن، حمله پس پرده است که نگذارند یک فرهنگی رشد بکند؛ عقب نگه دارند، نگذارند آنطوری که باید تربیت کند، ... فرهنگ را غیراسلامی بار بیاورند ..
*تفاوت انسان مادی گرا و انسان متعهد
به گفته ایشان، این مسئله تصادفی نیست: مسئله اینکه در مدارس ما در زمان اینها ضداسلامی نمو می کرد تصادفی نبود. مسئله، مسئله حساب شده بود؛ حساب کرده بودند که آن چیزی که بتواند یک کشوری را از دست آنها نجات بدهد انسان اسلامی متعهد است. آنهایی که اسلامی بار نمی‏آیند و همه توجهشان به همین عالم ماده است- آنها- دنبال اینند که‏ اتومبیل داشته باشند! این اتومبیل از دست شیطان به آنها برسد یا از دست خدا برسد فرقی ندارد در آن که می‏دهد؛ او اتومبیل می‏خواهد، او پارک می‏خواهد، او زندگی مرفه می خواهد؛ این زندگی مرفه را یک نفر دزد به او بدهد یا یک نفر نبی به او بدهد، هیچ فرقی پیش او نیست؛ برای اینکه به آن دهنده‏اش کاری ندارد. انسانِ متعهد است که اگر چنانچه پارکها را یک آدم منحرف به او بدهد قبول نمی‏کند؛ و اگر یک چیز مختصر را یک آدم صحیح به او بدهد برایش ارزش قائل است. این انسان است که اینطور است. آنکه می‏تواند منفعت یک مملکت و یک کشوری را حفظ کند آنی است که فرق می گذارد مابین زندگی‏ای که از کارتر به او برسد، یا زندگی‏ای که از یک فرد مسْلم به او برسد. بین این دو تا فرق می‏گذارد. این نمی‏رود دنبال اینکه از شاه باشد، خوبتر باشد، بهتر باشد، ولو از یک آدم جنایتکار باشد! او دنبال این است که از کجا پیدا شد، نه چی هست. آنکه مادی است دنبال این است که اینکه دست من آمد چی هست؛ کار به این ندارد که از کجاست. آن کس که متعهد است دنبال این است که از کجا آمد. آیا از طریق حلال آمد؟ آیا از مال مردم دارند به این می‏دهند؟ مال دزدی است اینکه دارد به او می دهد؟ مال حلال است که دارد به او می‏دهد؟ این دو طایفه با هم فرق می‏کنند. آنی که می تواند حفظ منافع یک کشوری را بکند این هست که «از کجا آمد»، نه آنی که «چی هست». آنکه می‏بیند، خود همین «چی هست» را می‏خواهد، اتومبیل می‏خواهد خوب شرکت نفت به او اتومبیل می‏دهد. شرکت نفتی که آنها مثلًا تأسیس کرده‏اند به او می دهد، بهتر. خوب، او خوبترش را می‏دهد، برای او کار می‏کند؛ سفارتخانه به او می دهد، برای او کار می‏کند. برای اینکه منفعتش را اینجا می‏بیند. کار ندارد که کی می دهد به او و از کجا آمده. لکن انسان متعهد اگر چنانچه صدها میلیون سفارتخانه به او بدهد قبول نمی‏کند؛ برای اینکه می‏بیند که از جایی آمده است که می‏خواهد این را منحرف کند. این می‏دهد که عوض بگیرد؛ مجان نمی‏دهد. سفارت امریکا اگر به کسی چیز می‏دهد، یا سفارت انگلستان به کسی، چیزی می‏دهد، مجان نمی‏دهد؛ او می‏دهد که از او کار بکشد.
*استقلال کشور در گرو انسانهای متعهد
به گفته ایشان، فرهنگ می‏تواند حل عقده‏ها را بکند. اگر فرهنگ، یک فرهنگی شد که انسان بارآورد، متعهد بارآورد، معتقد به یک ماورا بارآورد، معتقد به اینکه اگر این از دیگری باشد این مسئولیت دارد، اگر این دزدی باشد مسئولیت دارد، آنکه اعتقاد به این معنا دارد و ایمان دارد به یک پرده ماورای این عالم، آن است که می‏تواند مملکت حفظ بکند؛ آن است که اگر در مقابل اینکه یک خیانت بکند همه چیزها را بهش بدهند زیر بار نمی رود. او مثل حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- قسم می‏خورد- به حسب روایتی که هست توی نهج البلاغه- که اگر چنانچه همه اقالیم دنیا را به من بدهند که بخواهم یک ظلمی بکنم، اینقدر که یک چیزی را از دهن یک مورچه من بگیرم، ظلم است من نمی‏کنم. البته کسی او نمی‏شود؛ لکن مقدرات یک کشوری دست شماست. اینها که به فرهنگ حمله کردند، به مدارس قدیمه حمله کردند، به دانشگاهها حمله کردند- حمله باطنی یا ظاهری- اینها می‏خواهند نگذارند از دانشگاه آدم بیرون بیاید، از مدارس قدیمه انسان پیدا بشود. و لهذا جلوی فرهنگ ما را محکم گرفتند که پیش نرویم. برای اینکه اگر چنانچه از فرهنگ کسانی که بعد مقدرات مملکت دست آنهاست، از فرهنگ یک اشخاص متعهد و صحیح، بیرون بیایند، کلاه آنها پس معرکه است. و اگر یک اشخاصی بیرون بیایند که مبالات به هیچی ندارند، جز طعمه چیزی نمی‏فهمند، آنها، آنهایی است که آنها صیدش می‏کنند. طعمه‏ها را آنها بهتر از کسان دیگر می‏دهند. منصبها را آنها بهتر می‏دهند، مالها را آنها بهتر می‏دهند، و اینها را تحت استعمار و استثمار قرار می‏دهند ..
*کلید سعادت و شقاوت یک ملت به دست فرهنگی است
حضرت امام خمینی ادامه داده اند: پس شغل ماها همه‏مان، شغل من و شغل شما، هر دو شغلی است که از انبیا به ما رسیده است. اگر ما به این شغل که داریم خیانت کنیم به انبیا خیانت کرده ایم، به خدای تبارک و تعالی خیانت کرده ایم؛ و خیانتمان این است که جوانهایی که پیش ما باید تربیت بشوند. یک تربیت منحرفی بشوند.
جوانها را مستقیم بار بیاورید؛ آدم بار بیاورید. اگر علاقه دارید به اینکه کشور شما، دین شما محفوظ بماند، این محفوظیت کلیدش دست شماست. کلید سعادت و شقاوت یک ملت دست فرهنگی است. فرهنگی اگر خوب باشد، مملکت خوب می‏شود؛ معلم اگر خوب باشد، مملکت خوب می‏شود؛ معلم اگر منحرف باشد، مملکت خراب می‏شود. پس شمایید که می‏توانید یک مملکتی را به پیش برانید؛ هم معنویاتش را و هم مادیاتش را. و شمایید که می‏توانید یک مملکتی را خدای نخواسته به عقب برانید؛ هم معنویتش را و هم مادیتش را. پس شغلْ شریف، مسئولیتْ زیاد. این شغل شریفی که الآن به عهده شما آمده است، و ما هم با شما هستیم- تبع شما ان شاء اللَّه- این شغل شریف را، این امانتی است که خدا به شما داده. به این امانت خیانت نکنید، و نکنیم ان شاء اللَّه ..
*احساس خطر شیاطین
حضرت امام خمینی(س) در خاتمه عنوان کرده اند: ان شاء اللَّه خداوند شما را حفظ کند؛ و امیدوارم که فرهنگ تغییر کند وقتی که یک قدری فرصت پیدا بشود. الآن می‏بینید که فرصتها کم است و الآن باز شیاطین اطراف هستند و می‏خواهند نگذارند. باز احساس کردند به اینکه اگر یک ملتی بیدار بشود، یک ملتی هوشیار بشود، متحد بشود، الهی بشود، این پیش می‏برد مقاصد خودش را. احساس کردند، لمس کردند شکست خودشان را. بعد از این لمس، الآن توطئه‏ها زیاد است. بیخود نیست که سنای امریکا اینطور حرفها را می‏زند؛ آنها می‏فهمند چه از دستشان رفت. سنای امریکا به انسان، برای انسان [ارزشی‏] قائل نیستند. آنها انسانها را می‏کشند؛ در هر جا گیر بیاورند انسانها را فوج فوج می‏کشند. آنها همه فریادشان برای این است که چه از دستشان رفت، یک کشور از دستشان رفت. و ترس این را دارند که کشورهای اسلامی دیگر هم برود. و ان شاء اللَّه برود. ان شاء اللَّه شرق بیدار بشود ان شاء اللَّه .
صحیفه امام، جلد ‏7، صفحه 427
*منبع: آستان مقدس امام خمینی (ره)
اول**



18/02/1394





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن