واضح آرشیو وب فارسی:الف: چرا آمریکا چماق را کنار نمی گذارد
بخش خارجی الف، 18 اردیبهشت 94
تاریخ انتشار : جمعه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۰۴:۰۰
در حالی که مذاکرات هسته ای با ۱+۵ حدود دوسالی است که با رویکرد جدید دولت یازدهم شکل و شیوه نوینی به خود گرفته و ایران تمام تلاش خود را در قالب دیپلماسی و تعامل بکار گرفته تا در راستای به سرانجام رسیدن و حل و فصل مسالمت آمیز مسئله هسته ای و رفع تحریم ها قدم بردارد اما دولتمردان آمریکایی شیوه دیگری را سرلوحه کار قرار داده اند. آن ها ضمن انجام رایزنی های هسته ای اصرار عجیب و فراوانی به تهدید حمله نظامی به ایران و قرار داشتن این گزینه بر روی میز در صورت شکست رایزنی ها دارند. در آخرین مورد، جان کری وزیر خارجه آمریکا و جو بایدن معاون رئیسجمهور آمریکا با لحن توهین آمیزی جمهوری اسلامی ایران را تهدید نظامی کردند. کري ۹ ارديبهشت ماه گفت: واشنگتن در صورت توافق بر برنامه هستهاي ايران نظارت دارد و در صورت لزوم ميتواند بار ديگر ايران را تحريم کند و گزينه نظامي هم فورا در دسترس خواهد بود. بايدن نیز با حضور در انديشکده سياست خاور نزديک واشنگتن خواستار دسترسي به سايت هاي نظامي ايران شد و گغت که «احتمال حمله نظامي عليه ايران همچنان يک گزينه به شمار ميرود و اوباما خواستار دور شدن از اين گزينه است.»این در حالی است که خود اوباما نیز بعد از سنت شکنی گفتگوی تلفنی روسای جمهور ایران و آمریکا، با بنیامین نتانیاهو مشورت کرد و گفت که گزینه نظامی در برابر برنامه هسته ای ایران، همچنان روی میز است. وی بعد از آن هم بارها تهدید نظامی علیه ایران را تکرار کرد.در واقع برخلاف مذاکره کننده گان ما که تمام هم و غم خود را برای مصالحه، سازش، پایان دادن به بحران ساختگی و یافتن راه حل ها متمرکز کرده اند آمریکایی ها در اکثر قریب به اتفاق موارد بر حفظ سیاست چماق( ادامه این تاکتیک از سوی آمریکایی ها در مذاکرات است که در مقابل امتیازات گرفته شده از ایران، پیشنهاد چند هویج کوچک نسیه را می دهند) تاکید داشته اند. این بماند که در محافل سیاسی آمریکا سخن گفتن از تهدید ایران به حمله نظامی امری رایج است و سناتورها روزانه از این گونه کلمات استفاده می کنند. در صورتي كه اگر آمريكايي ها( علی الخصوص اوباما - کری) واقعا به دنبال راه حل ديپلماتيك و حل موضوع هسته ای ايران هستند بايستي زبان، عمل و هدف شان را با هم هماهنگ سازند و رفتارهاي متناقض را كنار گذارند.به نظر می رسد تاکید مکرر روی میز بودن گزینه نظامی علیه ایران ناشی از تبعیت از منافع رژیم صهیونیستی و تاثیر لابی های اسرائیل به ویژه آیپک، راضی کردن کشورهای عربی و گروه های تندرو در آمریکا، جنگ روانی، ترساندن و تلاش برای امتیازگیری بیشتر از ایران و ... است.یکی دیگر از علل این موضوع ناشی از خودبرتربینی آمریکایی ها در عرصه بین الملل است که به خود اجازه می دهند برای رسیدن به اهداف غیرمشروع خود از هر ابزاری استفاده کنند. شاید به همین دلیل است که آمریکایی ها هر حقی را که باید طبق قوانین و کنوانسیون های بین المللی، ایران از آن برخوردار باشد به عنوان امتیاز می فروشند. به عنوان مثال پذیرفتن برنامه های هسته ای صلح آمیز یک رفتار سخاوتمندانه از جانب آمریکا به شمار نمی رود بلکه تهران طبق پیمان منع اشاعه هسته ای، از حق غنی سازی اورانیوم برخوردار است اما آنها توقع دارند ایران در مقابل امتیاز بزرگی را روی میز بگذارد. نکته آخر این که تجربه ثابت کرده است كه زبان تهديد عليه ايران ناكارآمدترین و غير موثرترین شیوه ای است که می توان برای رسیدن به اهداف در پیش گرفت. اما در صورت وقوع تهاجم( هرچند به صورت محدود و در قالب حمله به تاسیسات و مراکز هسته ای) حداقل واکنش ایران این خواهد بود که منافع و کشورهای حامی آمریکا در منطقه در معرض خطر نابودی قرار خواهند گرفت و حمله بدون شک انتهای راه نخواهد بود بلکه آغاز راهی پرهزینه خواهد بود و دیگر زمان ضربه زدن و گریختن به پایان رسیده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]