واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۸
بهروز آقاکندی از انتشار سومین کتابش با نام «نقد: ورطه فروریختن؛ ورطه ساختن» خبر داد. به گزارش ایسنا، او میگوید در این کتاب به نقد 29 کتاب از 29 شاعر معاصر پرداخته است. آقاکندی در یادداشتی که در ابتدای کتاب آمده به بعضی مشکلات منتقدان و کسانی که در این حوزه به صورت حرفهای و تخصصی فعالیت میکنند پرداخته و نوشته است: «با ورود به این حوزه، از حقوق و مزایای بینظیری هم بهرهمند میشوید؛ بهطوریکه قول میدهم بعد از 10 سال فعالیت بهعنوان منتقد، میتوانید خودتان را یک لیوان آبمیوه تازه مهمان کنید و پیاده به خانه برگردید. به همه اینها شأنی را که برای شما در جایگاه مؤلف قائلاند هم اضافه کنید؛ شأنی که باعث میشود تلفن را بردارید و از اشتباه تایپ شدن اسمتان، حذف شدن بخشی از متنتان که نقطه ثقل نوشته شما هم بوده، حرف بزنید یا از عوض شدن تیتر؛ حتی نمونههایی از قبیل درج اسم کسی دیگر پای کار گزارش شده است. کلاً حوزه جالبی است این نقد. اول اینکه خیلی خوش میگذرد. جای شما خالی؛ دوم اینکه هر دم از این باغ بری میرسد؛ سوم اینکه شما ضعفهای کار را پیدا و به مؤلف گوشزد میکنید؛ چهارم اینکه او میرود آنها را در کتابهای بعدیاش برطرف میکند و اگر همصنف باشید، از شما پیشی میگیرد. پنجم اینکه طرف برای همیشه از شما متنفر خواهد شد. ششم اینکه همیشه پشت سرتان تف و لعنت هست و...! اگر از کتابی تعریف کرده باشید، جملات احتمالی اینها هستند: «رفیقت بوده، خواستی یه حالی بهش بدی؟»، «با هم بدهبستون دارین؟»، «شماها یه تیم هستین» و...! اگر کار ضعیف باشد، با جملاتی از این دست مواجه میشوید: «چقدر دادن خرابش کنی؟!»، «اینا تسویهحسابهای شخصی هستند، نه نقد!»، «حرمت نون و نمک رو نگه میداشتی!»، «ما دیگه با هم رفاقتی نداریم!» و... . انگار نه انگار که طرف در شعرش ایراد عروض و قافیه داشته و مثلاً «گل» را با «هول» قافیه کرده است! وضعیت برای کسانیکه در حوزههای دیگری فعالیت میکنند هم به دلایل مختلف از این بدتر است؛ برای مثال اگر شما آرتور رمبو زمانه هم باشید، برچسب منتقد بودن میخورید و عملاً فعالیتهای دیگر شما در سایه قرار میگیرد.» در این کتاب نقدهایی بر آثار شاعرانی مثل عبدالجبار کاکایی، حمیدرضا شکارسری، گروس عبدالملکیان، مجید سعدآبادی، هادی حسینینژاد، یزدان سلحشور، مهرنوش قربانعلی، حسین جنتی، عباس کریمی، علیرضا قزوه، لیلا کردبچه، عبدالصابر کاکایی، مریم جعفری آذرمانی، بابک اباذری، سابیر هاکا، هادی خوانساری، پرویز بیگی حبیبآبادی،امید صباغ نو، مهدی اشرفی، حسین جنتمکان، شیما شاهسواران احمدی، کیانوش خانمحمدی، رسول پیره، علیرضا بهرامی، مجید تیموری، حامد ابراهیمپور و ... آمده است. در صفحه تقدیمیه، کتاب به عادل فردوسیپور و برنامه 90 تقدیم شده است. آقاکندی در یادداشتهایی به این نکته اشاره کرده است که ما در سایر حوزهها به کسانی مثل فردوسیپور نیاز داریم. کسانی که بر اساس صداقت و تخصص به حرفه خود ادامه میدهند و با به چالش کشیدن مشکلات و موانع پیشرفت، سعی در ترسیم افقهای بازتری دارند. بهروز آقاکندی با اشاره به اینکه در روزنامههای آرمان، اطلاعات، اعتماد، قدس و... به فعالیت در حوزه نقد ادبیات و سینما میپردازد، میگوید پیشتر دو کتاب دیگر در حوزه شعر با نامهای «مرگ با دستهای سردش این گربه را ناز کرده است» و «خودویرانی» منتشر کرده است. «نقد: ورطه فروریختن؛ ورطه ساختن» در انتشارات فصل پنجم منتشر شده است. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 180]