واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: جسد را در کمد دیواری پنهان کردم
پسر ناخلف که متهم است بعد از مشاجره با مادرش مرتکب قتل شده اتهام خودش را انکارمی کند .
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 23 و 50 دقيقه شامگاه شنبه 23 اسفندماه مأموران كلانتري 129 جامي در جريان مرگ مشكوك زن سالخوردهاي به نام طاهره در خانهاش قرار گرفتند. ماموران پلیس در نخسیتن گام در محل حادثه که طبقه اول ساختمان مسکونی در حوالی خیابان جمهوری بود با جسد طاهره 72 ساله در داخل کمد دیواری روبرو شدند که به طرز مرموزی فوت شده بود . لحظاتي بعد قاضي احمدبيگي، بازپرس ويژه قتل به همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل حادثه حاضر شد. نخستين بررسيها نشان داد عامل يا عاملان حادثه بعد از قرار دادن جسد داخل كمد، در آن را قفل كردهاند. بررسي كبوديهاي روي صورت، دهان و بيني طاهره نشان داد كه مرگ وي عادي نيست. مأموران پليس در بررسي بيشتر خانه وسايل مربوط به مصرف مواد مخدر كشف كردند. پسر بزرگ مقتول كه ماجرا را به پليس خبر داده بود، گفت: چندين سال است كه مادرم همراه برادرم كه مجيد نام دارد در اين خانه زندگي ميكند. مجيد مدتي است كه به مواد مخدر شيشه اعتياد دارد به همين خاطر هميشه با مادرم درگيري داشت. وي ادامه داد: يك سال پيش مجيد با زن مطلقهاي كه او هم شيشهاي است آشنا شد و به گفته خودش با هم نامزد هستند ارتباط دارد. مجيد هر چند وقت يكبار شهناز را به خانه مادرم ميآورد و با هم شيشه مصرف ميكنند تا اينكه فهميدم او روز قبل همراه شهناز به خانه مادرم آمده و بعد از مرگ مادرم نيز ناگهان ناپديد شدند. وي در پايان گفت: من به برادرم و شهناز مشكوك هستم و احتمال ميدهم آنها عامل مرگ مادرم باشند. در تحقيقات ميداني هم همسايههاي مقتول اعلام كردند كه طاهره هميشه با مجيد درگيري داشته به طوريكه صداي آنها به خانه همسايه ميرسيده است. يكي از همسايهها گفت كه چند ساعت قبل از كشف جسد، صداي درگيري از داخل خانه مقتول شنيده است. پس از تحقيقات اوليه جسد طاهره براي انجام آزمايشهاي لازم و مشخص شدن علت اصلي مرگ به دستور قاضي سعید احمدبيگي به پزشكي قانوني فرستاده شد. سپس ماموران تحقیقات گسترده ای را برای دستگیر دو مظنون آغاز کردند تا اینکه سرانجام چند روز بعد از حادثه دو متهم را در حوالی کرج دستگیر کردند . مجید در نخستین بازجویی منكر قتل شد و گفت: من چندي است با مادرم زندگي ميكنم تا اينكه مدتي قبل با شهناز آشنا شدم و از او خواستگاري كردم. پس از اين ما با هم نامزد شديم و شهناز هم به خانه ما رفت وآمد داشت. مادرم از اين موضوع خبر داشت و خوشحال بود كه من داشتم سر و سامان ميگرفتم. شهناز در تهران در دفتر حقوقي كار ميكند و خانهاش در ملارد كرج است . وي ادامه داد: من به خانه شهناز رفتوآمد دارم به همين خاطر روز جمعه از مادرم خداحافظي كردم تا به خانه شهناز بروم و بعد هم با شهناز داخل خيابان قرار گذاشتم و به ملارد رفتيم. روز شنبه با مادرم تماس گرفتم اما او جواب تلفن را نداد. به همين خاطر نگرانش شدم و از دوستم پيمان در تهران خواستم تا به خانه ما برود و از مادرم خبري بگيرد كه او هم وقتي به خانه ما رفته بود از سوي پليس دستگير شد. شهناز هم در بازجوييها گفت: من متأهل بودم تا اينكه به مواد مخدر شيشه اعتياد پيدا كردم و از همسرم جدا شدم اما چند سال بعد ترك كردم و تنها شدم. يك سال قبل با مجيد آشنا شدم و با هم قرار ازدواج گذاشتيم. ما با هم نامزد شديم و به خانه هم رفتوآمد داشتيم و حتي مادرش هم در جريان نامزدي ما بود. وي ادامه داد: من روز حادثه در خانه مادر مجید نبودم و هفته قبل مادر مجيد را ملاقات كردم و روز حادثه هم مجيد به خانه من آمد تا در خانهتكاني آخر سال به من كمك كند. وی در پایان گفت : من اصلا در جریان فوت مادرش نبودم تا اینکه دستگیر شدم . در حالی که تحقیقات پلیسی نشان می داد روز حادثه مجید در خانه بوده و بعد از فوت مادرش خانه را ترک کرده ، ماموران پلیس متهم را دوباره مورد بازجویی تخصصی قرار دادند . متهم این بار ادعای جدیدی مطرح کرد و گفت : روز حادثه با مادرم در خانه نشسته بودم و تلویزیون تماشا می کردیم که ناگهان مادرم فوت کرد . خیلی ترسیده بودم و نمی دانستم چکار کنم . از آنجایی که من همیشه با مادرم به خاطر اعتیادم مشاجره داشتم احتمال دادم پلیس مرا به اتهام فوت مادرم بازداشت کند . به همین خاطر جسد مادرم را داخل کمد دیواری گذاشتم و با صحنه سازی از خانه خارج شدم و به خانه نامزدم در ملارد رفتم تا اینکه دستگیر شدم . متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی سعید احمدبیگی در اختیار کارآگاهان جنایی پایتخت قرار گرفت .
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]