محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832756392
۵ اردیبهشت سالروز درگذشت امیرحسین فردی آی کیهان بچهها! چه زود گذشت آن سالها
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ۵ اردیبهشت سالروز درگذشت امیرحسین فردی
آی کیهان بچهها! چه زود گذشت آن سالها
به مناسبت سالروز درگذشت امیرحسین فردی فرزند وی یادداشتی برای خبرگزاری فارس ارسال کرده که شامل چند سرمقاله مرحوم فردی در «کیهان بچهها» است.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مریم فردی فرزند مرحوم امیرحسین فردی در سالروز در گذشت امیر ادبیات انقلاب یادداشتی در اختیار این خبرگزاری قرار داده و در آن تعدادی از سر مقالههای مرحوم فردی در «کیهان بچهها» را برگزیده که در ادامه آمده است: شاید دیگر کسی آخرین روزهای مرداد 1361 را به یاد نیاورد، شاید خیلی از آدمها دیگر نباشند، شاید رنگ شهر عوض شده باشد، شاید خیلی از ساختمانها و خیابانها و درختها از بین رفته باشند. اما خاطرهها هرگز از بین نمیروند. آنها همیشه جایی برای خود مییابند. شاید الان خاطره آن بعد از ظهر گرم را تنها بتوان در دیوارهای ساختمان قدیمی کیهان، یا سنگ فرشهای رنگ و رو رفته، یا حتی میزهای فرسوده دور انداخته شده، پیدا کرد. شاید تنها همینها باشند که آن جوان میان قد، با موها و ریشهای سیاه و چشمهای میشی و شرمگین را به یاد بیاورند. جوانی که با کیف چرمین زیر بغل، پرسان پرسان خودش را به موسسه کیهان رسانده بود تا عهدهدار هدایت تنها نشریه کودک و نوجوان آن سالها بشود. از شهریور همان سال مشغول به کار شد. تا 31 سال بعد، اتوبوسهای خط میدان امام خمینی و درختها و باغچهها و سنگ فرشهای خیابان باغ ملی هر روز شاهد عبورش بودند که ذکر گویان و سلانه سلانه به سوی تحریریه میرفت تا بعد از یک استکان چای و خواندن روزنامه، مشغول نوشتن شود. به عنوان یک سردبیر میبایست هر هفته در مجله یک سرمقاله مینوشت. نوشتن این مقالات، تنها رفع تکلیفی کارمندانه نبود؛ احساس تکلیفی بود که بر دوش میکشید تا پدرانه در کنار کودکان سرزمینش بنشیند و با سرانگشت، نگاهشان را به سوی روشنترین نقطه هستی بگرداند. سرشان را به سینه بچسباند و برایشان بگوید که چگونه هوشیارتر باشند و از دامهای پیش رو برهند و از زندگی به سلامت عبور کنند. روزگاری که موهایش دیگر سیاه نبودند و چشمهای میشیاش، کم سوتر شده بودند، تصمیم گرفت تمام این سرمقالهها را در یک مجموعه گردآوری کند تا یادگاران عزیز عمر گذشتهاش را از دست ندهد؛ ولی افسوس که نقطه پایان عمر بر او هم پوشیده بود.
این وظیفه را بر عهده گرفتم و حدود 850 سرمقاله او، در طول 32 سال سردبیری کیهان بچهها را جمع آوری کردم. تعدادی از آنها را تقدیم یادگار عزیز او، جشنواره شهید حبیب غنی پور و کتاب ویژه آن میکنم. باشد که روح پاکش از ما راضی باشد. اول سال و اولین شماره 1366/1/18 سال نو آغاز شده است. بیش از چند هفته از تولد آن نمیگذرد. اکنون آسمان شهر و روستایمان شسته و شفاف است. باد بهار، با شتاب از روی قلههای سفید کوهستانها و سینه سرسبز دشتها میگذرد و خبر بیداری زندگی را در همه جا پخش میکند. طبیعت زبان باز کرده است، حرف میزند، خمیازه میکشد، لبخند میزند و به ما سلام میدهد. لازم است که ما هم سلام کنیم و لبخند بزنیم، آن قدر که بفهمد ما هم او را دوست داریم. نکته دیگر برنامه تحصیلی خود ماست. همان طور که میدانی، خرداد ماه، پایان یک سال تحصیلی است. بنابراین باید از فرصت استفاده کنیم و آماده امتحانات آخر سال بشویم. و آخرین نکته، شهادت شهید حبیب غنیپور، یکی از نویسندگان کیهان بچهها، در روزهای آخر سال 65 است. حتما با نام آن شهید، در صفحه «شغل آینده شما چیست؟» آشنا شده اید. شهید غنیپور یکی از نویسندگان خوب مجله بود. مطالبی که او تهیه میکرد، خوانندگان بسیاری داشت. درباره آن شهید، در صفحه خود او مطالبی را خواهید خواند. در اینجا از فرصت استفاده میکنیم و شهادت آن برادر عزیز را به خانواده محترمش تبریک و تسلیت میگوییم. صدایی که میشنوم 1368/5/31 صدایی میشنوم. صدایی به نرمی یک نفس، به بلندی یک پرواز و به لطافت یک نسیم. صدایی که فرمان درک آن را از دل میگیرم، نه از مغز. صدایی که با آواز سبزهها خنده غنچهها همراه است. من میشنوم که کسی میگوید: «من هستم، هستم، هستم،...» کنار یک درخت ایستادهام و زندگی سبزش را تماشا میکنم. صدا، لا به لای برگهایش طنین انداخته است. آهسته میگویم: هی بیدار شوید. برگهای سبز، ساقهها، جوانهها! بیدار شوید و به این صدایی که میشنوم، گوش کنید! نگاه میکنم، خوبِ خوب. برگی کوچک از خواب بیدار میشود. پیلهای رویَش تکان میخورد. صدایش را میشنوم. به نرمی یک نفس است. به بلندی یک پرواز و به لطافت یک نسیم. مثل صدای باران است، وقتی که در ابرها میماند و نمیبارد. مثل صدای باز شدن غنچههاست. پیله ترک میخورد، برگ میخندد. کرمی کوچک، سرش را از پیله بیرون میآورد و دنیا را تماشا میکند و بعد با دو بال جادویی، پر میکشد و پرواز میکند. صدای پروازش در گوش من و درخت میپیچد که میگوید: «من هستم، هستم، هستم...» همه برگها از همهمه آوازش بیدار میشوند. کنار درخت، روبه روی سایه خودم، مینشینم و میگویم: «دیدی که درست شنیدی؟ این صدای یک تولد بود.» و آن وقت با خودم زمزمه میکنم: من هستم، هستم، هستم... پدرم در باران رفت (از یادداشتهای نرگس) 1383/10/15 امروز هم با صدایش از خواب بیدار شدم. با صدای نمازش. یک جوری نماز میخواند که آدم هم میشنود و هم نمیشنود. هم بیدار میشود و هم بیدار نمیشود. به اخلاقش واردم. میدانم که مخصوصا این جوری میخواند. نه خیلی بلند که وحشت زده از خواب بپریم و قلبمان گرومپ، گرومپ بتپد و نه آن قدر آهسته که اصلا نشنویم و بیدار نشویم و نفهمیم که صبح شده است. پدرم عاشق صبح است. عاشق آن نسیمی که عطر ناشناخته و دلپذیری دارد و عاشق آن آخرین ستاره شب که آن قدر میماند و چشمک میزند تا خورشید طلوع کند و او هم قاطی صبح شود. موقع رفتن دلم خواست ببینمش، به او صبح به خیر بگویم و صورتش را ببوسم. اما رفته بود. پنجره را باز کردم. باران میبارید؛ ریز ریز. اطراف چراغ تیر برق دیده میشد. هوا مه آلود بود. صدای پاهای پدرم را شنیدم. به کوچه نگاه کردم. داشت میرفت سر کار. صدای پاهایش هم، مثل صدای نمازش بود؛ مهربان، تنها و دور. آن قدر نگاهش کردم که توی مه گم شد، دیگر ندیدمش، اما صدای پا و صدای نمازش در گوشم بود. باد، ذرات باران به صورتم زد. خواب از سرم پرید. باد، بوی صبح و باران را با هم داشت. نفس عمیقی کشیدم. پنجره را بستم و برگشتم. سجاده پدرم گوشه اتاق بود و صدایش در سرم میپیچید؛ صدای نرم و مهربانش! سایه سار پرندهها و پروانهها 1384/10/6 امسال هم مثل پارسال، مثل بیست و چهار سال گذشته، باید درباره سالگرد انتشار کیهان بچهها بنویسم، اما امسال با سالهای دیگر فرق میکند. امسال باید بنویسم «کیهان بچهها 50 ساله شد!» سالهای پیش، هر وقت به 50 سالگی کیهان بچهها فکر میکردم، دلم یک جوری شور میزد، میترسیدم که 50 سالگی کیهان بچهها برسد و من به خاطر مسئولیتی که دارم، مجبور بشوم در این باره بنویسم. حالا آن لحظههای دشوار و سخت نوشتن رسیده است. باید بنویسم. ... دیروز همکارانم آمدند بالای سرم ایستادند و شوخی – جدی گفتند: «دیر شده، بنویس!» نگاهشان کردم. خودم می دانستم دیر شده، اما نمی توانستم بنویسم. دستم میلرزید، نمیدانستم از کجا شروع کنم. اینها را به همکارانم نگفتم، بغضم گرفت و سرم را انداختم پایین. آهسته از کنارم دور شدند، لابد فهمیدند که چه حالی دارم! نمیشود که ننوشت، هر چند که دشوار باشد، شغل من نوشتن است. من نویسنده «کیهان بچهها» هستم. بیست و چهار سال است که برای این مجله مینویسم؛ بیست و چهار سال! خدای من چه زود گذشت! انگار دیروز بود که آمدم کیهان. مرداد 1361، پرسان پرسان رسیدم اینجا. انگار دیروز بود. چه زود گذشت آن سالها! من و کیهان بچهها با هم پیر شدیم. نه، کیهان بچهها بدون آن که پیر بشود، عمر کرده، اما من نه! موهایم سفید شده، دندانهایم ریخته، آن کسی که در مرداد سال 61، پرسان پرسان خودش را به دفتر کیهان بچهها رساند، خیلی عوض شده. مشکل شناخته میشود. آی کیهان بچههای عزیزم، چه زود گذشت آن سالها! یادت هست آن روزهای نفس گیر بمباران و موشک باران، که میزهای تحریریه را به زیرزمین کشاندیم و کار را تعطیل نکردیم؟ کیهان بچههای خوبم آن روزها، همکاران هنرمند تو، جذابترین قصهها را نوشتند و زیباترین شعرها را سرودند و به صفحات صمیمی تو سپردند تا به کودکان و نوجوانان این سرزمین هدیه کنی و راز و رمز پایداری را به آن ها بیاموزی. چه روزهایی بود آن روزها و چه قدر سرت شلوغ میشد. خیلیها صمیمانه، هنر خود را تقدیمت میکردند تا به بچهها برسانی. دلم برای آنها تنگ میشود. دلم برای آن هزاران کودک و نوجوانی که بیست و چهار سال پیش این نوشتهها را میخواندند تنگ میشود. الان آنها کجا هستند، چه میکنند، چند سال دارند؟ لابد آنها هم کم کم موهایشان سفید میشود، دندانهایشان میریزد و پیر میشوند. انتهای پیام/و
94/02/05 - 13:18
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]
صفحات پیشنهادی
پنجم اردیبهشت سالروز درگذشت امیرحسین فردی امیر بی ادعای دنیای کودکان
پنجم اردیبهشت سالروز درگذشت امیرحسین فردیامیر بی ادعای دنیای کودکانیکی از دوستان نزدیک زنده یاد امیرحسین فردی می گوید امیر حسین فردی مدیری منحصر بفرد و منشاء بزرگی برای تربیت کسانی بود که در زمینه های مختلف ادبی هنری و علمی برای کودکان و نوجوانان کار می کنند به گزارش خبرنگار کپنجم اردیبهشت سالروز درگذشت امیرحسین فردی
تراز یکی از دوستان نزدیک زنده یاد امیرحسین فردی می گوید امیر حسین فردی مدیری منحصر بفرد و منشاء بزرگی برای تربیت کسانی بود که در زمینه های مختلف ادبی هنری و علمی برای کودکان و نوجوانان کار می کنند به گزارش تراز پنجم اردیبهشت ۱۳۹۲ جامعه ادبیات ایران امیرحسین فردی امیر ادبیاتسالروز درگذشت نقاش بزرگ "پابلو پیکاسو" +بیوگرافی
پابلو پیکاسو نقاش شاعر طراح صحنه پیکرتراش گراورساز و سرامیک کار اسپانیایی و یکی از برترین و تاثیرگذارترین هنرمندان سده ۲۰ میلادی بود پابلو دیهگو خوزه فرانسیسکو دو پائولا خوان رمدیوس ترینیداد روئیز پیکاسو به اسپانیایی Pablo Diego José Francisco de Paula Juan Nepomuceno Marگونتر گراس، نویسنده آلمانی درگذشت
گونتر گراس نویسنده آلمانی درگذشت گونتر گراس نویسنده و برنده آلمانی جایزه نوبل صلح که به ویژه به سبب موضع گیری های ضد صهیونیستی خود شهرت دارد دوشنبه درگذشت به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر فرانس پرس درباره خبر درگذشت این نویسنده بزرگ آلمانی به نقل از انتشارات استایدل &zwnبرگزاری مراسم اولین سالگرد درگذشت محمدرضا لطفی
برگزاری مراسم اولین سالگرد درگذشت محمدرضا لطفیتاریخ انتشار سه شنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۰۹ ۴۰ تورج لطفی گفت اولین مراسم سالگرد درگذشت محمدرضا لطفی روز جمعه ۱۱ اردیبهشت در شبستان حضرت رسولالله گرگان برگزار میشود تورج لطفی برادر مرحوم محمدرضا لطفی در گفتگو با فارس ازپیام تسلیت حسین انتظامی برای درگذشت استاد قندی
پنجشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۲۲ ۳۵ معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درگذشت استاد حسین قندی پیشکسوت روزنامهنگاری کشور را تسلیت گفت به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد حسین انتظامی با صدور پیامی درگذشت حسین قندی مدرس علوم ارتباطات و پیشکسوت ر«گونتر گراس» درگذشت |اخبار ایران و جهان
گونتر گراس درگذشت گونتر گراس - نویسنده مطرح برنده نوبل ادبیات - درگذشت کد خبر ۴۹۱۰۱۰ تاریخ انتشار ۲۴ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۴ ۳۷ - 13 April 2015 گونتر گراس - نویسنده مطرح برنده نوبل ادبیات - درگذشت به گزارش ایسنا ناشر آثار گراس اشتایدل اعلام کرده این نویسنده آلمانی در سن 87 سالگپیام تسلیت حسین انتظامی برای درگذشت حسین قندی
معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درگذشت استاد حسین قندی پیشکسوت روزنامه نگاری کشور را تسلیت گفت به گزارش ایلنا حسین انتظامی با صدور پیامی درگذشت حسین قندی مدرس علوم ارتباطات و پیشکسوت روزنامه نگاری را به جامعه رسانهای کشور و خانواده وی تسلیت گفت درحمید موگویی؛ خواننده موسیقی سنتی درگذشت
ایلنا حمید موگویی عضو کانون خوانندگان سنتی خانه موسیقی روز گذشته بر اثر ایست قلبی درگذشت به گزارش ایلنا حمید موگویی عضو کانون خوانندگان سنتی خانه موسیقی روز گذشته 1 اردیبهشت بر اثر ایست قلبی درگذشت زندهیاد حمید موگویی متولد 1332 بود او در مدت فعالیت هنری&zwnj«گونتر گراس» درگذشت
گونتر گراس درگذشتتاریخ انتشار دوشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۴ ۳۱ گونتر گراس - نویسنده مطرح برنده نوبل ادبیات - درگذشت به گزارش ایسنا ناشر آثار گراس اشتایدل اعلام کرده این نویسنده آلمانی در سن ۸۷ سالگی در بیمارستانی در شهر لوبک از دنیا رفته است این خبر را رسانههای آلماگونتر گراس، نویسنده بزرگ آلمانی درگذشت
گونتر گراس نویسنده بزرگ آلمانی درگذشت گونتر گراس نویسنده و برنده آلمانی جایزه نوبل صلح که به ویژه به سبب موضع گیری های ضد صهیونیستی خود شهرت دارد دوشنبه درگذشت گراس در سال ۲۰۱۲ با انتشار شعری علیه رژیم اشغالگر قدس به تیتر اول روزنامه های جهان تبدیل شد به گزارش پایگاه اطلاعايوان دويگ نويسنده «اين خانه آسمان» درگذشت
۲۵ فروردين ۱۳۹۴ ۳ ۲۵ق ظ ايوان دويگ نويسنده اين خانه آسمان درگذشت موج - دويگ نويسنده عنوان داري که بيشتر آثارش را با الهام از زادگاهش مونتانا نوشت ۹ آوريل در ۷۵ سالگي در سياتل درگذشت به گزارش خبرگزاري موج جف کلاسک ناشر ريورهد علت مرگ وي را سرطان سلولهاي پلاسما عنوان کرد ابازیگر سریال «آن شرلی» درگذشت/ واکنش همکارانش
بازیگر سریال آن شرلی درگذشت واکنش همکارانش شناسهٔ خبر 2537195 یکشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰ ۵۷ هنر > سینمای جهان جاناتان کرامبی از بازیگران سریال آن گرین گیبلز در ۴۸ سالگی درگذشت به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سیبیسی نیوز جاناتان کرامبی که در سریال آن گرین گیبلز دررئیس اسبق اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران درگذشت
رئیس اسبق اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران درگذشتداوود رمضان شیرازی رئیس اسبق اتحادیه ناشران بعد از طی بیماری طولانی عصر امروز در بیمارستان مهر درگذشت به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس داوود رمضان شیرازی رئیس اسبق اتحادیه ناشران بعد از طی بیماری طولانی عصر امروز د«حسین قندی» درگذشت
پنجشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۸ ۲۷ حسین قندی استاد برجسته ارتباطات و روزنامهنگاری در سن 64 سالگی دار فانی را وداع گفت به گزارش خبرنگار رسانه ایسنا حسین قندی یکی از تاثیرگذارترین استادان روزنامهنگاری کشور در سه دهه گذشته بود که از حدود دو هفته قبل دچار سکته مغزی شد و از شامگاهمحمد عمر فرزاد پژوهشگر نامدار افغانستانی درگذشت
محمد عمر فرزاد پژوهشگر نامدار افغانستانی درگذشتمحمد عمر فرزاد مورخ پژوهشگر و ادیب افغانستان بر اثر تصادف درگذشت به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس محمد عمر فرزاد نویسنده پژوهشگر و ادیب ولایت بلخ دیروز بر اثر حادثه تصادف در شهر مزار شریف درگذشت «شفق پیام&raqرییس اسبق اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران درگذشت
شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۰ ۱۰ داوود رمضان شیرازی ناشر پیشکسوت درگذشت به گزارش ایسنا داوود رمضان شیرازی از ناشران پیشکسوت پس از بیماری طولانی مدت امروز درگذشت مرحوم رمضان شیرازی پیش از این ریاست اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران را برعهده داشت انتهای پیام کد خبرنگار-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها