واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: ایلنا: پیشرفت وسایل ارتباطی، دنیا را به سمت و سوی دیگری سوق داده و نسلهای جدید، دیگر مسحور تلویزیون نیستند بلکه بیشتر اوقات خود را در فضای مجازی سپری میکنند. شبکههای ماهوارهای هم توجه بخشی از مخاطبان صداوسیما را به خود جلب کردهاند و در کلانشهرها بهطور مشخص بر کاهش میزان مخاطبان رسانهملی مؤثر بودهاند.
برنامههای نوروزی رسانه ملی به پایان رسید. همانگونه که پیشبینی میشد برخی برنامههای موفقی مانند مجموعه «کلاه قرمزی» به کارگردانی ایرج طهماسب، بازهم با استقبال بینندگان تلویزیون مواجه شد و برخی دیگر از برنامهها مثل «در حاشیه» به کارگردانی مهران مدیری و «فوق سری» به کارگردانی مهدی فخیمزاده، بهرغم جذب مخاطب با اما و اگرهایی همراه بودند. قادر باستانی(نویسنده و مدرس علوم ارتباطات اجتماعی) در گفتوگو با ایلنا؛ به ارزیابی برنامههای نوروزی سازمان صداوسیما پرداخت و گفت: در مقایسه با سالهای گذشته، رسانه ملی پیشرفت خوبی در جلب نظر مخاطب داشته و ارزیابی من از برنامههای نوروزی رادیویی و تلویزیونی در کل مثبت است. وی افزود: مسأله این است که متأسفانه صداوسیما از چشم مردم افتاده است و دیگر اثرگذاری گذشته را ندارد. این فقط مربوط به عملکرد گذشته صداوسیما نیست، بلکه پیشرفت وسایل ارتباطی، دنیا را به سمت و سوی دیگری سوق داده و نسلهای جدید، دیگر مسحور تلویزیون نیستند، بلکه بیشتر اوقات خود را در فضای مجازی سپری میکنند. شبکههای ماهوارهای هم توجه بخشی از مخاطبان صداوسیما را به خود جلب کردهاند و مخصوصاً در کلانشهرها بهطور مشخص بر کاهش میزان مخاطبان رسانهملی مؤثر بودهاند. باستانی تأکید کرد: تغییر مدیریتی رسانه ملی در سال گذشته و سیاستهای جدید سازمان، تا حدودی در کاهش روند ریزش مخاطب اثر گذاشته، اما سرعت نفوذ رسانههای اجتماعی اینترنتی بر لایههای مختلف جامعه شهری و روستایی، آنقدر سریع و وسیع است که اصلاحات کُند رسانهملی، در برابر پیشرفت آن کارساز نبوده است. این مسأله البته اختصاص به کشور ما ندارد و در کل دنیا، شبکههای رادیویی و تلویزیونی با بحران مخاطب مواجه شدهاند، اما اغلب آنها به سرعت خود را با شرایط جدید ارتباطی هماهنگ کردهاند و سعی میکنند در این بحران، لطمه کمتری ببینند. بیشتر آنها در رسانههای اجتماعی فعال شدهاند و تغییرات مشخصی را در سبک و سیاق و شکل و محتوای برنامههای خود دادهاند. وی با بیان اهداف کلان سازمان صداوسیما تصریح کرد: رسانه ملی، هدایت و مدیریت فرهنگ و افکار عمومی جامعه را در صدر اهداف و برنامههای خود قرار داده است، ولی هرکس که در عرصه ارتباطات فعال است، به خوبی میداند دوره هدایت و مدیریت فرهنگ و افکار عمومی توسط رادیو و تلویزیون دیگر سپری شده و شبکههای رادیویی و تلویزیونی، خود دنبالهرو رسانههای اجتماعی اینترنتی شدهاند. در ماجرای فرودگاه جده، میزان اثرگذاری رسانههای اجتماعی مثل وایبر و فیسبوک بر تهییج افکار عمومی و تعیین سمت و سوی آن، در مقایسه با شبکههای رادیویی و تلویزیونی کاملاً مشخص شد. اگر در چند دهه گذشته، این تلویزیون بود که افکار عمومی جامعه را شکل میداد و به شدت بر آن مؤثر بود، اما دیگر اینطور نیست و صداوسیما باید خود را با شرایط جدید وفق بدهد. این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: آقای سرافراز در مدت کوتاهی که سکان صداوسیما را در دست گرفته، هدفگذاری خوبی کرده و توجه به فضای مجازی را با ارتقای جایگاه آن در تشکیلات رسانهملی، نشان داده است، اما فرهنگ سازمانی ایستا و مقاوم دربرابر تغییر، با آن ساختار بسیار حجیم، کمتحرک و فرسوده دولتی سازمان، تغییر و تحول را تا حد زیادی سخت کرده، به گونهای که سالها وقت لازم است برنامههای او به نتیجه برسد، درحالیکه شتاب دنیای ارتباطات بهطور روزافزون در حال افزایش است و لحظهای هم درنگ نمیکند. باستانی گفت: در برنامههای نوروزی، صداوسیما سعی کرده به سمت تکثر سلایق پیش برود و نگاه ایدئولوژیک به مسایل اجتماعی و فرهنگی را کمتر کند. البته این هدف، بهطور کامل حاصل نشده، ولی تغییرات نسبت به قبل، کاملاً محسوس بوده و این در حفظ مخاطب سنتی بهطور مشخصی تأثیر گذاشته است. اینکه صداوسیما تلاش میکند از تکرار گذشته پرهیز کند، فضای شاد و امیدبخش به جامعه تزریق کند و به مسایل موردعلاقه مردم بپردازد، در برنامهها دیده میشود، ولی کافی نیست و آستانه نیاز و توقع مخاطبان به نسبت گذشته، بالا رفته است. وی در توضیح این مشکل اضافه کرد: در ساختار صداوسیما، فیلترهای مختلف و متنوعی برای کنترل محتوای برنامهها تعبیه شده که این ممیزی یا فیلتر در اغلب موارد، سلیقهای و فاقد نگاه علمی است. مهار این ممیزیها کار سختی است، چون تهیهکنندگان و سازندگان برنامهها به آن خو گرفتهاند و فیلمنامهنویسان سالها به آن عادت کردهاند. مطلبی که آقای فخیمزاده، کارگردان سریال نوروزی «فوقسری» در مورد لت و پار کردن سریال خود گفته، مبین این واقعیت است که با این ساختار معیوب، هرگز نمیتوان به بهبود شرایط سازمان کمک کرد. فخیم زاده در یادداشت اینترنتی خود نوشته بود: سریال فوقسری، توسط نمایندگان معاونت اجتماعی نیروی انتظامی و پخش شبکه یک سیما به صورتی باور نکردنی سلاخی و تکه پاره شده و هیچ قسمتی از تعرض و دستکاری و جابهجایی و تعویض مکالمات مصون نمانده است و البته این امر در شرایطی صورت پذیرفته که در تمام مراحل تولید، مدیران شبکه یک و مسئولین ناجی هنر که زیرمجموعه معاونت اجتماعی نیروی انتظامی است، در جریان چگونگی و اجزای فیلمنامه و تکتک صحنهها قرار داشتند و کلیه قسمتها با حضور و تایید کارشناس نیروی انتظامی تصویربرداری شده بود. باستانی با بیان اینکه ممیزی غیراصولی، برنامهها را از حیز انتفاع ساقط میکند، اظهار داشت: من نمیدانم حدود اختیارات و مأموریت آقای سرافراز چقدر است و آیا میتواند به ممیزیها سروسامان بدهد و آنها را اصولی و منطقی کند یا خیر، ولی باید بگویم پاشنه آشیل رسانه ملی در میدان رقابت سخت رسانهای، همین کنترل بیش از حد و غیراصولی برنامهها و تاراندن مخاطب است. این مدرس ارتباطات در پایان ابراز امیدواری کرد؛ مسئولین صداوسیما تلاش کنند فرهنگ سازمانی رسانهملی را که مبتنی بر تظاهر و پرهیز از صداقت و روراستی است، اصلاح کنند و با حاکمکردن نگاه کارشناسانة مخاطبمحور در سازمان و همچنین با رفع موانع ایجاد شبکههای رادیویی و تلویزیونی خصوصی، به افق متعالی ترسیم شده بهعنوان رسانهای حقیقتجو و روشنگر در آوردگاه رسانهای جهان دست پیدا کنند.
۱۳۹۴/۰۲/۰۱ ۰۷:۱۷:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]