واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
مرد جوان 3 عضو خانواده همسرش را در جنایتهای جداگانه به قتل رساند توطئه خانوادگی برای انتقام مدام با دستبندش بازی میکرد و هنوز در شوک دستگیری بود. اگر کمی دیرتر پلیس اقدام کرده بود او از مرز فرار کرده بود، و همه چیز تمام میشد، اما.. فرهود به یاد چند روز قبلش افتاد که دو برادر زن و پدر زنش را به قتل رسانده بود. فکر میکرد نقشهاش حرفهای است و راز آن تا قبل از فرارش برملا نخواهد شد. اما خیلی زود به اتهام سه جنایت دستگیر شد و به تشریح جزئیات آن پرداخت.
رسیدگی به این پرونده از اواخر سال گذشته و با شکایت زنی میانسال آغاز شد. زمانی که این زن به پلیس ایلام مراجعه کرد تا ناپدید شدن پسرش را گزارش دهد. او به افسر پرونده گفت: «پسرم متاهل است اما به خاطر این که با همسرش اختلاف دارد، چند وقت پیش همسرش قهر کرد و به خانه پدرش رفت. او در این مدت تنها زندگی می کرد، از دیروز هر چه با او تماس می گیرم جواب نمی دهد. به در خانه اش رفتم اما او خانه نبود و به محل کارش هم نرفته بود. همین موضوع مرا نگران کرد و باعث شد تا به پلیس مراجعه کنم و از شما بخواهم او را پیدا کنید.»
جسدی در شهر با اعلام شکایت زن میانسال تحقیقات برای یافتن پسرش به نام فرهود آغاز شد. هنوز ساعاتی از این شکایت نگذشته بود که کارآگاهان جنایی در جریان کشف جسدی در جنوب شرقی شهر قرار گرفتند. با اعزام به محل، کارآگاهان با جسد پسری مواجه شدند که در تحقیقات اولیه متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ ضربات متعدد چاقو اعلام شد. جسد برای شناسایی علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی انتقال داده شد و در بررسی ها مشخص شد که جنازه متعلق به پسری به نام «بهروز» است. در حالی که تحقیقات در این زمینه ادامه داشت. کارآگاهان از کشف دو جسد در دو قسمت مختلف شهر مطلع شدند. جسد پسر جوانی به نام بهرام که با ضربات چاقو و شلیک گلوله و مرد میانسالی که با چاقو کشته شده بودند. نحوه قرار گرفتن اجساد حکایت از آن داشت که جنایت در همان محل صورت گرفته است. از طرفی باتوجه به این که هر سه نفر آنها به یک شیوه به قتل رسیده بودند، احتمال می رفت که جنایات از سوی یک نفر صورت گرفته است. در جستجوی چهارمین نفر در ادامه بررسی ها، کارآگاهان دریافتند که بهرام و بهروز دو برادر هستند و سومین جنازه متعلق به پدرشان است. از طرفی مشخص شد که فرهود، پسری که صبح همان روز ناپدید شدن او به پلیس اعلام شده بود، داماد خانواده است. با برملا شدن این حقیقت، این احتمال برای پلیس مطرح شد که فرهود نیز کشته شده است و آنها در جستجوی چهارمین جسد بودند. اما در ادامه بررسی سرنخ هایی به دست آمد که حکایت از آن داشت، هر سه قربانی آخرین بار با فرهود دیده شده اند. از طرفی، بین فرهود و سه قربانی اختلافات زیادی وجود دارد و آنها بارها باهم دعوا داشته اند. با به دست آمدن این سرنخ ها کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان ایلام، سراغ خانواده فرهود رفته و به تحقیق از آنها پرداختند. در بررسی ها پدر فرهود به پلیس گفت: «پسرم مدت ها بود که با خانواده همسرش مشکل داشت و چند باری گفته بود که می خواهد از آنها انتقام بگیرد، اما صحبت هایش را جدی نگرفتم. تا این که چند ساعت قبل پسرم با من تماس گرفت و گفت که پدر و برادر زن هایش را به قتل رسانده و تصمیم دارد از ایران فرار کند.» تلاش برای دستگیری داماد جنایتکار به این ترتیب دستور بازداشت فرهود صادر شد و در حالی که تحقیقات در این باره ادامه داشت، کارآگاهان جنایی رد او را در شهرستان مهاباد زدند. ماموران با نیابت قضایی به این شهرستان رفتند و پس از تعقیب نامحسوس متهم، او را با تدابیر امنیتی در مرکز شهر دستگیر کردند. متهم جوان که خود را در مقابل مدارک پلیسی می دید به جنایات اعتراف کرد و درباره انگیزه اش از این کار گفت: «سال 90 با همسرم ازدواج کردم؛ زندگی ما با علاقه آغاز شد اما خانواده اش همیشه در زندگی ما دخالت می کردند و این دخالت ها باعث دعوا و درگیری بین من و همسرم می شد. آنها به قدری روی همسرم تسلط داشتند که کاری کرده بودند که او با کوچک ترین برخوردی دعوا می کرد و به عنوان قهر خانه را ترک می کرد و به خانه پدری می رفت. چند روز قبل باز همسرم قهر کرد و به خانه پدرش رفت، همین رفتارهای آنها باعث شد تا کینه شان را به دل بگیرم و فکر انتقامجویی بیفتم. البته چندین بار گفته بودم که از آنها انتقام می گیرم اما این بار تصمیمم جدی بود.» او ادامه داد: «با بهرام، برادر همسرم تماس گرفتم و به او گفتم می خواهم به مهران بروم. مسیر را تعمدی طولانی کردم، این باعث شد تا بهرام خوابش ببرد. بهرام قوی هیکل بود و می دانستم به تنهایی حریف او نمی شوم به همین دلیل منتظر ماندم تا او خسته شود و بعد از این که خوابش برد به طرف او شلیک کردم و بعد از آن چند ضربه چاقو به بهرام زدم و جنازه اش را در جنوب غرب ایلام رها کردم. حالا نوبت دومین قربانی ام بود، با بهروز، برادر دیگر همسرم تماس گرفتم و به این بهانه که خودروی من در منطقه جنوب شرقی شهر خراب شده است، او را به محل خلوتی کشاندم و با ضربات چاقو از پا درآوردم. بعد از آن با پدر همسرم تماس گرفتم و گفتم برای بهرام و بهروز مشکلی پیش آمده است. او هم به محلی که گفته بودم آمد. محل قرار ما منطقه ای در شمال غربی شهر بود، در فرصتی مناسب پدر همسرم را با ضربات چاقو از پا درآوردم.» فرار از کشور فرهود می گوید:« جنایات را از ساعت 4 بعد از ظهر شروع کردم و 11 شب هر سه نفر را به قتل رسانده بودم. بعد از آن ساعت حدود یک شب بود که با پدرم تماس گرفتم و به سه جنایت اعتراف کردم. می خواستم از مرز خارج شوم، اما می ترسیدم توسط پلیس دستگیر شوم و از طرفی پول کافی برای این کار نداشتم. به مهاباد رفتم و در آنجا پنهان شدم، برای انجام کاری به مرکز استان آمدم که توسط پلیس دستگیر شدم. من که خودم را در دام پلیس می دیدم، به سه جنایت اعتراف کردم.» تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
 
پنج شنبه 3 اردیبهشت 1394 ساعت 08:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]