تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بالاترين درجه دانايى، تشخيص اخلاق از يكديگر و آشكار كردن اخلاق پسنديده و سركوب ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846281944




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. جام جم: اميد؛ دستاورد همايش چهره‌هاي ماندگار«اميد؛ دستاورد همايش چهره‌هاي ماندگار» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ جام جم است كه در آن مي‌خوانيد؛همايش چهره‌هاي ماندگار تبلور ارج نهادن به دانش و دانش‌افزايي در جامعه امروز ايران است. مردماني كه مفهوم دانش‌اندوزي و دانش‌افزايي بخشي مهم از اعتقادات ديني و رفتارهاي روزمره‌شان است.نقل است حديثي از امام رضا (ع) كه «من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالق» يعني آن‌كه هر كس در مقابل احسان و نيكي بندگان خداوند شكرگزاري نكند خدا را شكر نگفته است.به زبان ساده‌تر اگر در جامعه روحيه تشكر و قدرداني از انسان‌هاي عالم، مبتكر و خلّاق از بين برود، گرايش به فعاليت‏هاي مثبت و سازنده كمرنگ شده، دلسردي و خمودگي جاي آن را خواهد گرفت.برگزاري 8 دوره موفق همايش چهره‌هاي ماندگار نشان از يك واقعيت دارد. احترام به عالم و تكريم دانشمند، احترام به مقام علم است.تامل در سخنان گهربار رهبر معظم انقلاب كه اهميت نخبه‌پروري و دانش‌افزايي را بارها و بارها در سخنانشان مورد تاكيد قرار داده‌اند به‌خوبي اين موضوع را نشان مي‌دهد كه نگاه به مقوله علم و دانش در جامعه ايراني نگاهي از سر تفنن و تفريح نيست بلكه توجهي خاص از سوي بالاترين مقام مسوول در اين كشور است كه علاوه بر اين‌كه اين موضوع را به عنوان دغدغه‌اي مهم به دانشجويان و نخبگان عرصه علم و فرهنگ و هنر تاكيد مي‌كند در مقابل از مسوولان عالي كشور مي‌خواهد تا جهد و تلاش در اين زمينه را بيشتر كرده تا ايران در سراسر جهان به عنوان پيشتاز عرصه دانش‌اندوزي معرفي شود.اولين دوره برگزاري همايش چهره‌هاي ماندگار دوره‌اي سخت و آزمون بزرگي براي رسانه ملي به شمار مي‌رفت. آزموني كه برخي از منتقدان اين سوال را در مقابل مسوولان وقت اين رسانه قرار مي‌دادند كه برگزاري چنين همايشي در شرح وظايف اين سازمان شايد نگنجد. اما سرسخت‌ترين منتقدان اين همايش نيز پس از برگزاري 8 دوره موفق اين همايش به اين امر اذعان دارند كه همايش چهره‌هاي ماندگار به هزار و يك دليل مي‌بايست از سوي رسانه ملي برگزار مي‌شد.شايد اولين دليل و مهم‌ترين آن اين امر باشد كه اين همايش مي‌تواند اميد و انگيزه دوباره‌اي باشد براي جواناني كه در آينده از آنها تقدير مي‌شود. تجليل از چهره‌هاي ماندگار بزرگداشت مقام علم و هنر و استوانه‌هاي سترگي است كه پيشرفت و زندگي بهتر، ارمغان تلاش ديروز و امروز آنان است.كيهان:سحر با معجزه پهلو نزند«سحر با معجزه پهلو نزند» عنوان يادداشت روز  روزنامه‌ي كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن مي‌خوانيد؛تحولات سياسي و اقتصادي طي هفته گذشته در برخي از كشورهاي پرمدعاي غربي پيام ها و پيامدهايي را در پي داشته است كه نشان مي دهد هر چند آنها به سركردگي ايالات متحده در دو سده گذشته و بخصوص چند دهه اخير جهان و محيط بين الملل را همچون رينگ بوكسي تصور كرده و خود را همواره پيروز اين مسابقه و زورآزمايي معرفي نموده اند اما اكنون در گوشه رينگ قرار گرفته و بوكس مي خورند.اين وضعيت كه معلول مجموعه اي از علت ها است در حالي است كه تمامي آن كشورها بر مقوله «اسلام زدايي از صحنه اجتماع و سياست» متفق القولند و در دو قرن گذشته عمدتاً دو ترفند و دسيسه را براي تحقق آن در دستور كار داشته اند؛ الف: منحصر دانستن اسلام در عبادات شخصي و ترويج اين نظريه كه دين از سياست جداست. و به تعبير ديگر؛ پروژه سكولار كردن جوامع ديني را دنبال كرده اند.ب: پا را فراتر از ترفند نخست گذاشته و اين هدف شوم را پيگيري كرده اند كه «اسلام» را از موقعيت عقيدتي نيز تنزل دهند و جاي خالي عقايد اسلامي را با اوهام و خرافات و تصورات باطلي كه ساخته و پرداخته نظام سلطه و جريان استعمار و استكبار است پر نمايند. اما شواهد و قراين كنوني دنيا نشان مي دهد نه تنها از ترفندها و كارشكني هاي بكار گرفته براي حذف و ترور «اسلام» طرفي نبسته اند بلكه امروز «موج بيداري اسلامي» مانع اصلي و سد مستحكمي در برابر باج خواهي ها و افزون طلبي ها و زيادت خواهي هاي نظام سلطه و جريان رو به افول و اضمحلال استكبار است.در همين راستا، هفته پيش رهبر بصير انقلاب در پيام استراتژيك شان به كنگره عظيم حج گسترش موج بيداري اسلامي را نويد داده و تصريح كردند: «امروز جبهه ضد اسلامي كه دو قرن بر ملت ها و دولت هاي اسلامي تحكمي ظالمانه مي كرد و منابع آنان را به يغما مي برد شاهد زوال نفوذ خود و ايستادگي دليرانه ملت هاي مسلمان در برابر خود است.»اما براي اينكه نشانه ها و شاخصه هاي زوال نفوذ جبهه ضد اسلامي از يكسو و از سوي ديگر نفوذ فزاينده و قدرت نرم نهضت بيداري اسلامي در آينه تحولات اخير در محيط بين الملل به صورت شفاف تري مشاهده گردد ذكر نكاتي قابل اعتناست.1- بحران مالي و اقتصادي غرب كه در دو، سه سال گذشته بصورت دومينووار كشورهاي اروپايي را يكي پس از ديگري دربرمي گيرد هفته پيش تا جايي پيش رفت كه يكي، دو كشور اروپايي را تا مرز سقوط دولت تهديد كرد و البته در اين ميان فرانسه براي اينكه خشم معترضان و تظاهرات كنندگان را كاهش دهد ناگزير دست به ترميم كابينه زد.اوضاع وخامت بار كشورهاي اروپايي از يونان و ايرلند و پرتغال تا انگليس و آلمان و ايتاليا نيز همگي بيانگر آن است كه بحران مالي و اقتصادي غرب در دل خود بحران بي اعتمادي آحاد مردم را در پي داشته است و تبعات اجتماعي وسياسي آن باعث شده است كه در گوشه رينگ بي اعتمادي و بي اعتباري ناك اوت شوند.طرفه آنكه، در اين ميان «هرمان ون رومپوي» رئيس اتحاديه اروپا هم نمي تواند زبان به كام بگيرد و بي پرده و با صراحت هشدار مي دهد كه بقاي اتحاديه اروپا در خطر است.وضعيت ايالات متحده نيز به گونه اي است كه سازمان حسابرسي و نظارت بر امور شركت هاي آمريكا در گزارشي رسمي تعداد شركت هاي ورشكسته در آمريكا را 58 هزار شركت اعلام مي كند. اما عمق اين بحران وقتي است كه خبرگزاري فرانسه از كسري بودجه دولت آمريكا پرده برمي دارد و مي نويسد: «تازه ترين محاسبات از كسري بودجه يك تريليون و 417 ميليارددلاري دولت آمريكا در سال مالي 2009 حكايت دارد.»با اين اوصاف نبايد تعجب كرد كه به گفته «پيتر دايموند» برنده نوبل اقتصاد در سال 2010، بيكاري به بزرگ ترين دغدغه مردم آمريكا تبديل شده است. به گونه اي كه به نوشته نيويورك تايمز حدود 15 ميليون نفر در آمريكا بيكار هستند.و همه اينها در شرايطي است كه گروه 20 (20 كشور صنعتي جهان) در نشست اخير خود در سئول به مانند چند نشستي كه در دو، سه سال گذشته برگزار كردند بي نتيجه به كار خود پايان دادند و تنها خروجي اين نشست ها «عكس هاي يادگاري» رهبران «20G» بوده است و مشاهده اعتراضات گسترده مردم خشمگين در آمريكا و كشورهاي اروپايي و آسيايي.2- اما مشكل بزرگ آمريكا و چند كشور غربي همپيمان آن تنها دست و پنجه نرم كردن با اين بحران ويرانگر نيست بلكه آنچه مصداق قوز بالا قوز براي آنها شده اين است كه در موقعيتي كه بايد تمام توان و اعتبار خود را بكار گيرند تا با ارايه راهكارهايي درباره راه هاي برون رفت بحران مالي و اقتصادي شان به نتيجه برسند هر روز چهره جاه طلبانه و چپاولگرانه آنها براي افكار عمومي دنيا آشكار و آشكارتر مي شود. به عنوان نمونه مي توان از نشست شوراي حقوق بشر در 5 نوامبر ياد كرد كه براي اولين بار پرونده حقوق بشري ايالات متحده در ساختار U.P.R با حجم انبوهي از جرايم و اتهامات در زمينه نقض حقوق زندانيان و شهروندان، تبعيض نژادي، نپيوستن به كنوانسيون ها و ميثاق نامه هاي بين المللي و دهها مورد ديگر در دستور كار قرار مي گيرد.اعترافات مقامات سياسي ارشد ايالات متحده در همين اواخر نيز بيش از پيش پرده نفاق و فريب را از چهره زشت و غير مردمي آنها كنار زده است.از يك طرف جرج بوش رئيس جمهور سابق آمريكا در كتاب خاطرات خود با عنوان «لحظه تصميم گيري» صريحاً به فرمان خود مبني بر شكنجه زندانيان اعتراف مي كند و از طرف ديگر، هيلاري كلينتون وزير خارجه دولت اوباما اقرار مي كند كه: «طالبان و بن لادن دست پرورده آمريكا هستند.» بنابراين امروز آنچه در افكار عمومي و ملت ها و دولت هاي آزاده و مستقل دنيا محرز شده و ذره اي ترديد را به دنبال نداشته آن است كه شعار مبارزه با تروريسم و سلاح هاي كشتار جمعي كه دستاويزي براي جنگ و لشكركشي به افغانستان (در سال 2001) و عراق (در سال 2003) بود تنها بخاطر قبضه كردن اوپك و بلعيدن نفت منطقه و حمايت نزديك تر از رژيم صهيونيستي و توطئه گري نزديك تر بر ضد ايران و جبهه مقاومت اسلامي بوده است.3- اينجاست كه با آشكار شدن چهره واقعي سلطه گران و مدعيان دروغين دموكراسي و حقوق بشر، خيزش و خروش ملت ها و دولت ها عليه سياست هاي چپاولگرانه و ظالمانه آمريكا و اذنابش، آنها را مستأصل كرده و به گوشه رينگ دوانده است.اينكه شنبه گذشته در نشست مجمع عمومي سازمان ملل اكثريت كشورها خواستار اصلاحات در شوراي امنيت سازمان ملل از طريق بازسازي اين شورا و همچنين بررسي مجدد حق وتوي اعضاي دايم شوراي امنيت مي شوند ناشي از چيست؟ آيا خواست اكثريت كشورها براي مهيا شدن ساز و كار مديريت عادلانه بر جهان و نهيب آنها بر دولت هاي زياده خواه و افزون طلب چيزي جز غلبه جبهه عدالت خواهان و حق طلبان بر جريان رو به زوال و افول سلطه و استكبار است؟4- و بالاخره بايد گفت؛ آنچه زوال نفوذ جبهه ضد اسلامي را بيش از همه بر ملا و عيان كرده است ناكامي آمريكا و چند كشور دنباله روي آن در منطقه خاورميانه است كه نه تنها نتوانستند «خاورميانه بزرگ» و بعد «خاورميانه جديد» را با مختصات نظام سلطه و استكبار پي ريزي نمايند بلكه امروز با طليعه داري و پرچمداري ايران اسلامي و موج بيداري اسلامي در منطقه، خاورميانه اسلامي روبرو هستند. از همين روي علي رغم آنكه آمريكايي ها تقلا مي كنند با لطايف الحيل و به راه انداختن موضوع سازش، حقوق حقه فلسطيني ها را وجه المصالحه قرار دهند، مقاومت ملت فلسطين و حماس و ديگر گروه هاي جهادي را به عنوان سدي مستحكم در مقابل زياده خواهي هاي خود دارند. و از سوي ديگر فلسطينيان- آنچنانكه در جنگ 2008 غزه به اثبات رساندند- از مقاومت و انتفاضه در برابر رژيم جعلي صهيونيستي دست نمي كشند. در لبنان نيز مسئله روشن است و صهيونيست ها نيز به اين نتيجه رسيده اند كه حزب الله و جريان مقاومت حذف شدني نيست. افغانستان هم كه به باتلاقي براي آمريكا و ناتو تبديل شده است و در عراق براي يك بار ديگر نقشه هاي آمريكايي نقش بر آب شد و دولت نوري المالكي در صحنه قدرت ماند.و همه اينها در حالي است كه نظام سلطه به سركردگي آمريكا مي داند كه ماجرا در ايران اسلامي به عنوان پيشقراول و پرچمدار نهضت بيداري اسلامي با ديگر كشورها همچون عراق و لبنان و افغانستان و سوريه و... متفاوت است و بهمين خاطر از سرناتواني و انفعال در برابر جمهوري اسلامي ايران به حربه هاي نخ نما شده اي چون تحريف و شانتاژ و جنگ رواني روي مي آورند اما به قول حافظ: س حر با معجزه پهلو نزند دل خوش دارمردم سالاري:لزوم پاسداري مجلس از هويت سياسي و کارشناسي«لزوم پاسداري مجلس از هويت سياسي و کارشناسي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم ميرزابابا مطهري نژاد است كه در آن مي خوانيد؛پارلمان تاريستي در نظام هاي پارلمان مجلس به طور معمول هويت سياسي دارد، و فعاليت هايش در حوزه توزيع قدرت اعم از قدرت سياسي، قدرت اقتصادي، قدرت فرهنگي و قدرت اجتماعي معنا و مفهوم پيدا مي کند. در جمهوري اسلا مي ايران بيشتر بر هويت کارشناسي مجلس تاکيد شده است و تقاضاي جامعه هم در همين راستا شکل گرفته است.کم توجهي به نقش و قدرت احزاب ونهادهاي مدني سياسي اين هويت را پررنگ نموده است تا احزاب به عنوان بازيگران اصلي عرصه سياست به رسميت شناخته نشوند و ميدان بازي براي آنها گسترده و فراهم نشود، هويت سياسي مجلس جلوه گري نتواند کرد. گرچه در ساختار نظام منبعث از قانون اساسي هم احزاب به رسميت شناخته شده اند و هم نهادهاي مدني سياسي جايگاه بالا يي دارند و هم هويت سياسي مجلس شوراي اسلا مي قابل توجه است. تا جايي هويت سياسي مجلس  به رسميت شناخته مي شود که امام راحل مجلس را در راس امور مي داند.اما در طول 33 سال بعد از انقلا ب اسلا مي تمايز هويت سياسي وتقويت کارشناسي درکشور نه از صورت حکومت بلکه ازنظر درجه اين هويت فراز و فرودهاي مختلفي را تجربه کرده است. در مجلس اول  هويت سياسي بر هويت کارشناسي غالب است و اوج اين هويت تصويب طرح عدم صلا حيت سياسي رئيس جمهور است. در مجلس دوم اين دو هويت حالت تعادل دارند، مجلس سوم هويت سياسي غالب مي شود و مجلس چهارم و پنجم بر هويت کارشناسي تا آنجا تاکيد مي شود که  به تاسيس  مرکز پژوهش هاي مجلس مي انجامد  و اين مرکز با هسته هاي گسترده  کارشناسي  و مطالعاتي  بازوي  توانمندي  در راستاي  کارشناسي تبديل مي شود و رئيس  اين مرکز  به نماد هويت  کارشناسي  شهره  مي شود و مجلس ششم در پي هويت سياسي مرکز پژوهش ها را نيز  به اين سمت و سو سوق مي دهد و  مجلس هفتم  در تلا ش براي هويت  زدايي سياسي   و هويت يابي  کارشناسي در يک تعادل سيال بين اين دو دوره اش  را به پايان مي برد و نوبت  به مجلس هشتم  مي رسد. مجلس هشتم  گرچه تمايل  به هويت کارشناسي را از خود بروز  مي دهد، اما در اذهان  عمومي نه  در هويت سياسي  قد مي کشد  و نه در هويت  کارشناسي  ادعاي قابل  قبولي را ظاهر مي کند. به ويژه  با عقب نشيني تاکتيکي  از چند موضع کارشناسي   به اين هويت  روي خوشي  نشان نمي دهد  از نظر افکار عمومي شرايطي  که دگرگوني  را به نوآوري  در سياست  وا مي دارد،  به دست قوه مجريه تعيين مي شود  و قوه مقننه  سهم  کمتري  در آن دارد و اين مهم  تا آنجا پيش  مي رود  که وقتي  رئيس قوه  مجريه مجلس  را در راس امور  نمي داند، يکي از نمايندگان شاخص  و مطرح اصولگراي  مجلس در برابر  سيل اعتراضات به اين ادبيات  اعلا م مي دارد که اگر منظور  ايشان  اين مجلس است،  درست مي گويد اين مجلس  در راس امور نيست.در اين شرايط  بحث«لا يحه برنامه پنجم  توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و و سياسي از طريق کميسيون تلفيق در صحن علني مجلس مطرح مي شود که حاوي ظرايف مهمي است که در مقاله ديگري در پايان بررسي لا يحه برنامه پنجم توسعه به آن خواهيم پرداخت، آنچه که در اين نوشته به آن توجه مي کنم اين است که در مباحث برنامه پنجم اقليت مجلس برهويت کارشناسي مجلس پافشاري مي کنند،شايد به اين دليل که اميدي بر تجلي هويت سياسي آن ندارند و گروه اکثريت ظاهرا نه علا قه به اين و نه علا قه به آن دارند، اما به يک باره پيشنهاد مهندس با هنر چهره با نفوذ اکثريت در مورد استقلا ل بانک مرکزي مطرح مي شود و مي تواند آراي فراواني را کسب و اين پيشنهاد را به تصويب برساند، هويت سياسي اين پيشنهاد آنقدر قوي و روشن است که رئيس بانک مرکزي را نيز به مخالفت وامي دارد، البته اين پيشنهاد از نظر هويت کارشناسي هم قابل توجه است، اما در جابه جايي قدرت اقتصادي آنچنان نقشي ميآفريند که بر هويت کارشناسي سايه مي افکند و بلا فاصله بعد از تصويب، مخالفت شديد دولتيان و سايت هاي طرفداران دولت را بر مي انگيزد   و تکاپوها براي ابطال اين مصوبه و ارجاع آن به کميسيون تلفيق آغاز مي شود.واقعيت اين است که اين رويداد براي بازسازي و بازخواني نقش مجلس در اداره کشور بسيار ضروري و راهگشاست و نگرش ها را نسبت به مجلس هشتم تغيير خواهد داد و هويتي برجسته براي مجلس رقم خواهد زد که با توجه به رويدادهاي چندماهه اخير، به ويژه اظهارات رئيس جمهور مبني بر اين که مجلس در راس امور نيست، بازسازي هويتي براي مجلس مغتنم و ضروري است. حال بايد منتظر بود که مجلس به پاسداري از اين بازسازي هويتي پايبند است يا تسليم خواهد شد و اين مصوبه را با مصوبه ديگري خنثي و بلا اثر خواهد ساخت. با آنچه که گذشت مجلس بايد بداند که عقب نشيني و کوتاه آمدن در برابر مصوبه خود صدمه اي است هويتي و بزرگ و نبايد در برابر آن کوتاهي کند. رسالت:چيستي سمومات سكولاريسم«چيستي سمومات  سكولاريسم»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛ افول سكولاريسم درجهان پيتر ال. برگر استاد دانشگاه ومدير موسسه مطالعات اقتصادي دانشگاه بوستون در مقاله‌اي تحت عنوان" موج تازه سكولارزدايي از جهان" مي‌نويسد: " هزينه پروژه بنياد گرايي تحت سرپرستي مارتين مارتي مورخ مشهور آمريكايي و استاد دانشگاه شيكاگو از سوي بنياد مك آرتور تامين شده است. لذا از خود پرسيدم كه بنياد مك‌ آرتور چه توجيهي براي تخصيص بودجه‌اي چند ميليون دلاري براي مطالعه و بررسي بنياد گرايان ديني دارد؟" يافته‌هاي علمي بنياد مك آرتور و نيز يافته‌هاي پيترال. برگر نشان مي‌دهد محاسبات غرب درعملياتي كردن نظريه سكولاريزاسيون در جوامع انساني منجر به افول دين نشده و اين ايده غلط از آب درآمده است. پيترال.برگر اعتراف مي‌كند: "اين موضوع كه نوگرايي به مفهوم سكولاريزاسيون لزوما به افول دين انجامد فاقد ارزش است."او همچنين اعتراف مي‌كند؛ نهادهاي ديني با توسل به راهبرد " تطابق" بر نظريه سكولاريزاسيون خط بطلان كشيده‌اند و ... حتي تجربه دين سكولاريزه شده به شكست انجاميده است. وي سپس به خيزش هاي اسلامي در جهان اسلام اشاره مي‌كند و مي گويد: " خيزش اسلامي در واقع احياي موثر وموكد تعهدات ديني است". برگرهمچنين نتيجه گيري مي‌كند كه ؛ "جهان امروز جهاني به شدت ديني است و نمي‌توان آن را جهاني سكولار ناميد. اروپا اولين استثناء در اين زمينه است، نظريه سكولاريسم فقط در اروپاي غربي مصداق دارد." وي مقاله خود را با اين جمله به پايان مي‌برد" آنان كه از نقش دين در تحليل مسائل  جهاني معاصر غفلت مي‌ورزند مرتكب خطاي بزرگي مي‌شوند" (1)سكولاريسم در ايران آنچه امروز در ايران در جريان است چالش بين گفتمان انقلاب اسلامي و گفتمان مدرنيته است. دال مركزي گفتمان انقلاب اسلامي ولايت فقيه است و نمادها و نشانه‌هاي اين گفتمان استقلال ، آزادي و جمهوري اسلامي است .دال مركزي گفتمان مدرنيته ، سكولاريسم است و نماد و نشانه‌هاي آن دموكراسي به قرائت غرب، آزادي به معناي رها شدن ازتعهدات الهي و انقطاع از وحي و حقوق بشر مبتني بر اومانيسم است.از اين دوگفتمان دو نوع عقلانيت صادر مي‌شود: 1- عقلانيت اسلامي 2- عقلانيت مدرنيته. از عقلانيت اسلامي حكومت مبتني بر وحي وعملياتي كردن احكام خدا در ساحات اجتماع، اقتصاد ، فرهنگ و سياست صادر مي‌شود. از عقلانيت مدرن سه مكتب زاده مي‌شود؛ فاشيسم ، ليبراليسم و سوسياليسم؛ اين سه، سه روح در يك جسد  هستند و آن جسد، ماترياليسم است. خاستگاه هر سه دراروپا است وهرسه از رحم مدرنيته بيرون آمدند. امام خميني (ره)  اولين كسي بود كه پرچم دينداري و عقلانيت اسلامي را در اواخر قرن بيستم  به دوش كشيد و عقلانيت مدرن را با شعار نه شرقي، نه غربي به چالش كشيد. او خط غيريت گفتمان انقلاب اسلامي را با مدرنيته در خطوط فكري فاشيسم ، سوسياليسم و ليبراليسم به خوبي ترسيم كرد و در وصيت نامه سياسي ، الهي خود ضمن تاكيد بر قرآن و مكتب اهل بيت عليهم السلام بر آن انگشت تاكيد نهاد.اينكه امروز از يكصد كشور جهان جوانان مشتاق، خوشفكر و استعدادهاي بي نظير درحوزه علميه قم گرد آمده‌اند و با شيفتگي خاصي مشغول فراگيري علوم اهل بيت عليهم السلام هستند، خبر از يك خيزش عظيم فكري عليه سكولاريسم درجهان مي‌دهد. همان چيزي كه پيترال . برگر به صراحت به آن اعتراف دارد. سكولاريسم و فتنه سال 88 مدرنيته از يكصد سال پيش  تاكنون در ايران با تبليغ و ترويج سكولاريسم مشغول سربازگيري بوده و اكنون نيز هست. سكولارها انقلاب مشروطه و نهضت ملي شدن نفت را با نفوذ در حركت اسلامي مردم به نفع غرب و به نفع گفتمان مدرنيته مصادره كردند. اينكه امروز برخي از رضاخان به نيكي ياد مي‌كنند، در گفتمان مدرنيته و عقلانيت مدرن يك گزاره مقبول است. چون رضا خان اولين كسي بود كه پس از قتل عام رهبران واقعي مشروطه پرچم استيلاي غرب را در ايران بالابرد و با دين و علما، اعلام جنگ نموده و مظاهر مدرنيته را يكي پس از ديگري در ايران نهادينه كرد و شنيع ترين و پست ترين آن مقوله كشف حجاب بود. سكولارها مي‌خواستند همان بلايي را كه سر انقلاب مشروطه و نهضت ملي آوردند بر سر انقلاب اسلامي نيز بياورند ، اما هوشمندي رهبري نهضت اسلامي و بصيرت تاريخي مردم مانع شد. غرب براي حاكميت مدرنيته در ايران مرتب نيروهاي فكري و عملياتي خود را باز تعريف و باز توليد مي‌كند. اوايل انقلاب بني صدر به عنوان كسي كه ليبراليسم را در ايران نمايندگي مي‌كرد در كنار ماركسيست‌ها و منافقين درصدد نابودي انقلاب برآمد و براي بازگشت غرب به قدرت در ايران تلاش كرد اما با مقاومت مردم  وعلما روبه رو شد. فتنه سال گذشته در پيچيده‌ترين شكل خود نوعي باز توليد مدرنيته در ايران بود. غربي ها در فتنه سال 88 براي بازگشت سكولارها به قدرت، آنها را با سرخاب و سفيداب اسلامي مي‌خواستند به بازار رقابت بفرستند اما مردم دست آنها را خواندند. جهل و غفلت و نهايتا خيانت برخي رجال سياسي و به اصطلاح مذهبي باعث شد آنها خيلي سريع لباس سربازي در پادگان مدرنيته را برتن كنند و بر ارزشهاي الهي و آرمانهاي واقعي ملت بتازند. اما مردم حداقل در يكصد سال اخير رد پاي سكولاريسم را در ايران شناسايي كرده‌اند و ديگرمغلوب آنها نخواهند شد. مردم ايران با آموزه‌هاي امام (ره) پيشتاز سكولارزدايي در جهان هستند، لذا باز توليد سكولاريسم را در جامعه خود تاب نمي‌آورند. اكنون نيروهاي زيادي در پنج قاره جهان تحت تاثير گفتمان انقلاب اسلامي و نهضت فكري امام خميني (ره) هستند. آنها چون سدي در برابر سكولاريسم ايستاده‌اند. تحقيقات مك آرتور نشان مي‌دهد كه خطوط نبرد ما با آنها خارج از مرزهاي جغرافيايي ايران است . چيستي سمومات سكولاريسم چيستي سمومات سكولاريسم و بازتوليد عقلانيت مدرن در جامعه يك مسئله مهم است؛ اينكه علوم انساني در دانشگاه‌ها آلوده به سمومات سكولاريسم است و بايد از آنها سم زدايي شود، حرف درستي است. در اينكه ما درعلوم انساني حتي در رشته‌هاي الهيات و حقوق با چالش‌هاي‌هاي جدي روبه رو هستيم  و با يك توليد انبوه از سوي جهان مدرن مواجهيم ترديدي نيست. اما نفوذ سكولاريسم در محيط‌هاي علمي، روابط اجتماعي و فردي از جايي ديگر هم صورت مي‌گيرد. سكولاريسم قبل از ظهور عصر روشنگري در دنياي اسلام وجود داشت و اروپايي‌ها فقط آن را تئوريزه كردند . آنچه امروز ما را به سمت سكولاريسم سوق مي‌دهد بيش از آنكه يك خطر بيروني باشد يك خطر دروني است. ضعف انگيزه الهي در اجراي حدود الهي و احكام ديني، ما را در معرض تند بادهاي فكري غرب بي‌دفاع نگه مي‌دارد، ترك امر به معروف و نهي از منكر و امر به معروف و نهي ازمنكر كساني كه خود عامل به معروف‌ها و پرهيز از منكرات نيستند ما را به سمت سكولاريسم سوق مي‌دهد . امروز ترك تعقل ، نداشتن استقلال فكري و عقيده، فقر فهم عميق ديني، وابستگي به ديگران و نداشتن قاطعيت در مواضع اعتقادي و بينش فكري، ما را در برابر هجوم عقلانيت مدرن بي‌دفاع نگه مي‌دارد.امروز دوستي با كافران و مشركان و خصومت با اهل ايمان ، كافران را دوست و سرپرست گرفتن، ما را به وادي سكولاريسم مي‌كشاند. نظير آنچه كه در فتنه  سال گذشته اتفاق افتاد و حتي برخي روحانيون را تا سرحد بلند كردن صداي آمريكا و انگليس و رژيم صهيونيستي بر سر ملت به انحراف كشاند. بي نشاطي در نماز ، اعراض از ياد خدا و سرگرم شدن به دنيا، سرگرداني و بي هدفي و بي برنامگي، چون سمي ايمان الهي انساني را ضايع كرده و او را به دره تباهي سكولاريسم پرتاب مي‌كند. دنيا گرايي در وجوه لهو و لعب ، زينت بودن و نيز دنيا گرايي در وجوه تفاخر و تكاثر و... همه ساحات‌ در روابط‌ اجتماعي، جامعه و فرد را به سوي سكولاريسم و نهايتا لائيسيته سوق مي‌دهد (2). يك جامعه ديني با چنين رويكرد و مشخصاتي قبل از اينكه بوي عفونت سكولاريسم دهد و موجب آزار ديگران شود، بزرگترين مزاحمت را براي خود فراهم مي‌كند  و زشتي حاصل از چنين مزاحمتي را هيچ كس نمي‌تواند تحمل كند.پي نوشتها:1- افول سكولاريسم - پيترال . برگر- نشر پنگان ص 17 و 18 و 19 و 20 و 25 و 33 .2- رجوع شود به تحقيق گرانسنگ دكتر حاج حيدري و خانم الهام نصرتي  كه اين روزها در رسالت در باب سكولاريسم در صفحه 2 مي‌خوانيد.تهران امروز: پهلوان اين مردم باشيد«پهلوان اين مردم باشيد» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ تهران امروز به قلم دكتر فضل الله همداني است كه در آن مي‌خوانيد؛ شايد هنوز براي قضاوت زود باشد اما در حالي‌كه 8 روز به پايان بازي‌هاي آسيايي باقي مانده است درخشش ورزشكاران ايراني به‌خصوص در روزهاي چهارشنبه تا جمعه لبخند و نشاط را بر چهره ميليون‌ها ايراني نشانده است. فرقي نمي‌كند كه اين ميليون‌ها در چه وضع اقتصادي يا درچه مختصات جغرافيايي زندگي مي‌كنند. احساس رضايت را مي‌توانستيد طي اين سه روز در برخوردها و ديالوگ‌هاي شهري احساس كنيد.مردمي كه مشتاقانه خبر مبارزات قهرمانان و پهلوانان خود را دنبال مي‌كردند و با اميد و اضطراب نگران پيروزي‌ها و شكست‌هاي آنان بودند.اين احساس رضايت،تقويت‌كننده شاخصه‌اي است كه در جامعه شناسي به آن احساس همبستگي اجتماعي مي‌گويند؛ يك مولفه رواني بي‌نظير در ايجاد اميد به آينده.نمي توان ناديده گرفت كه برخي از سياستمداران و مسئولان ما در جمود حاصل از منافع كوتاه مدت ابايي از ناديده گرفتن اين عنصر مهم همبستگي اجتماعي ندارند و با تاكيد بر نقاط افتراق خود با همتايان و رقيبان ويا استفاده از برخي اختيارات خود، مردم را از چشيدن طعم خوش همگرايي محروم مي‌سازند.موفقيت ورزشكاران ما در سه روز گذشته و موج نشاطي كه جامعه را فراگرفته است نشان مي‌دهد كه اين مردم بزرگوار چگونه نياز به لمس همبستگي اجتماعي دارند.اين همبستگي به‌وجود نمي‌آيد مگر با همدلي مسئولاني كه پيش از منافع سياسي خود ، به مردم و خدمتگذاري به آنان بينديشند. خدمت به مردمي كه مستحق آسايش، رفاه وچشيدن طعم پيروزي هستند، بيش از آن چيزي كه حتي تا به امروز به دست آورده اند.هفته پيش اين احساس رضايت و اين موج همدلي اجتماعي را مي‌توانستيد در مراسم افتتاح پل جواديه ودر بين ساكنان اين محله قديمي جنوب شهر ببينيد.جمهوري اسلامي:آمريكا، باز هم سياست فرافكني«آمريكا، باز هم سياست فرافكني»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛دولت آمريكا در دو اقدام جديد ضد ايراني بار ديگر عمق خصومت خود را نسبت به جمهوري اسلامي ايران نشان داد و با متهم كردن ديگران، تلاش كرد خود را از زير علامت سئوال خارج نمايد.در نخستين حركت، كميته سوم سازمان ملل روز پنجشنبه با تصويب قطعنامه‌اي از نقض حقوق بشر در جمهوري اسلامي ايران ابراز نگراني كرد. گزارش خبرگزاري‌ها حاكي است اين قطعنامه در كميته حقوق بشر سازمان ملل با حمايت آمريكا، اتحاديه اروپا و كانادا مطرح شد كه با 80 رأي موافق، در برابر 44 رأي مخالف و 57 رأي ممتنع به تصويب رسيد.بدين ترتيب در اين حركت نمادين، فشارهاي آمريكا و متحدانش بر سازمان ملل بار ديگر موجب شد جهانيان شاهد باشند براي ناديده گرفته شدن واقعيت‌ها در يگ گوشه از جهان، درحاليكه دو هفته قبل جمعي از كشورهاي عضو نهضت عدم تعهد در شوراي بازبيني حقوق بشر سازمان ملل از نقض حقوق بشر در آمريكا ابراز نارضايتي كرده اند، كشور ديگري با صحنه گرداني آمريكا متهم به نقض حقوق بشر شود. نماينده كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد طي سخناني در نشست روز پنجشنبه تصريح كرد شوراي حقوق بشر سازمان ملل بايد صرفاً بر مسأله حقوق بشر تمركز داشته باشد و حق ندارد از اين موضوع به عنوان اهرمي عليه برخي كشورهاي خاص بهره برداري كند كه متأسفانه با طرح چنين مسائلي عليه ايران اين شورا مشروعيت خود را زير سئوال مي‌برد.كاخ سفيد در دومين اقدام ضد ايراني خود با انتشار گزارش وزارت خارجه آمريكا، جمهوري اسلامي ايران را به نقض حقوق مذهبي محكوم كرد! اين گزارش درحالي منتشر مي‌شود كه دولت آمريكا كارنامه شرم آوري از كشتارهاي مذهبي، قرآن سوزي، تبعيض حقوق مذهبي و حمايت از فرقه‌هاي كاذب و استعماري را در پرونده قطور و سياه دين ستيزي خود دارد.همزماني اين دو اقدام ضد ايراني دولت آمريكا چندان تصادفي و دور از انتظار نيست زيرا با توجه به خصومت ديرينه نظام استكبار با جمهوري اسلامي ايران كه دين را به عنوان يك نظام حكومتي در جهان مطرح كرده است و همچنين اهداف فرافكنانه در متهم كردن ديگران به منظور پنهان كردن عملكرد خود و سرپوش گذاشتن بر اتهامات خود كه اين روزها به اوج رسيده، بايد منتظر چنين حركتهاي ستيزه جويانه‌اي از سوي سران استكبار بود و متناسب با اين اقدامات، حركتهاي بازدارنده و تدافعي را در سطوح بين‌المللي طراحي كرد و بر نكات زير تاكيد نمود:1 - آمريكا همه ساله گزارشهايي خاص و هدفمند درباره وضعيت حقوق بشر و حقوق اقليتهاي مذهبي در اكثر كشورها منتشر مي‌كند كه در آن دو نكته قابل تأمل است.نكته اول آنكه كشورهايي در اين گزارش متهم به نقض حقوق بشر مي‌شوند كه حاضر نيستند تحت نفوذ و سلطه آمريكا قرار گرفته و با در پيش گرفتن سياست‌هاي مستقل، قصد مقابله با سلطه طلبي‌هاي استكبار جهاني را دارند و دولت آمريكا با اين اقدام به دنبال خراب كردن اين كشورها با سوءاستفاده از عنوان حقوق بشر و حقوق مذهبي است.نكته دوم اينكه هر چند سالهاست حقوق بشر به يكي از ابزارهاي تحقير كشورها توسط بزرگترين نقض كننده حقوق بشر در جهان - يعني دولت آمريكا - تبديل شده است ولي آنها به دنبال لجن مال كردن عنوان "حقوق بشر" و "فرافكني" هستند تا از اين طريق از زير هزاران سئوال كه درباره اعمال ضد انساني آمريكا در داخل اين كشور و ساير كشورهاي جهان وجود دارد فرار كرده و انگشت اتهام را به سوي ديگران نشانه بروند. امروزه سياستمداران آمريكايي حتي در مسائل شخصي و زندگي خصوصي مردم اين كشور نفوذ كرده و با زير پا گذاشتن حقوق فردي آنها، اطلاعات شخصي و نامه‌هاي آنان را زير نظر دارند. براساس قانوني كه در سال 87 توسط بوش به امضاء رسيد، هم اكنون استراق سمع در اين كشور با توجيه صيانت از امنيت ملي، فراگير شده و به قسمتي از سياست‌هاي گسترده تجسس پليس فدرال آمريكا تبديل شده است. پليس آمريكا براساس قوانين نقض كننده حقوق بشر كه تحت عنوان مقابله با تروريسم تصويب شده به خود حق مي‌دهد مكالمات شهروندان را شنود كرده و هر كسي را بدون هيچگونه مدرك و صرفاً به اتهام سوء ظن به مدت نامعلومي بازداشت كند.آمار مرگ زندانيان در زندان‌هاي آمريكا كه بر اثر شكنجه و رفتارهاي خشونت آميز نگهبانان به قتل مي‌رسند، آنچنان افزايش يافته كه صداي سازمان عفو بين الملل را نيز در آورده است. در آمريكا رئيس‌جمهور به خود اجازه مي‌دهد به سازمانهاي اطلاعاتي خود دستور دهد براي اعتراف گرفتن از متهمين، مجاز به اعمال شكنجه هستند. آمريكا، همان كشوري است كه به دستور رئيس جمهورش صدها زندان مخفي در سراسر جهان مثل گوانتانامو و ابوغريب تأسيس نموده و آشكارا زندانيان را شكنجه مي‌كند و كليه حقوق آنان را زير پا مي‌گذارد.اگر سازمانهاي واقعي مدافع حقوق بشر و نهادهاي مدني بين‌المللي اجازه يابند تحقيقي جامع و بي طرفانه از درون زندانهاي آمريكا در داخل و خارج اين كشور تهيه و منعكس كنند بهتر مي‌توان دريافت كه چه حجمي از انسانها از موضوع نقض حقوق بشر، تبعيض نژادي و سياست‌هاي ضدانساني هيأت حاكمه آمريكا رنج مي‌برند و هيچ راهي براي نجات آنها وجود ندارد.2 - آمريكا با سياستهاي نژادپرستانه و ضد انساني در حمايت از رژيم‌هاي ديكتاتوري و اشغالگر، در واقع بنيان سياست خارجي خود را بر نقض حقوق بشر و زير پا گذاشتن حقوق بين الملل و نفي كنوانسيونها قرار داده و از كنار جنايات بي‌شمار متحدانش با بي تفاوتي عبور مي‌كند و با اين حركت گزينشي، حتي بر زير پا گذاشته شدن حقوق ملتها مهر تأييد مي‌زند.دولت آمريكا به بسياري از كنوانسيونهاي بين‌المللي از جمله حقوق مهاجرين، زنان، كودكان و... نمي‌پيوندد و خود را از رعايت اين حقوق انساني مستثني كرده و حاضر نيست به مسئوليت‌هاي حقوقي و انساني پايبند باشد. برخورد گزينشي با مقوله حقوق بشر از عمده‌ترين اتهامات آمريكاست. همه به خاطر دارند كه مسائل حقوق بشر در راستاي منافع كاخ سفيد قرباني مي‌شود همانگونه كه آمريكا درخصوص چين همواره از چماق حقوق بشر بهره برداري كرد، اما در اوج بحران اقتصادي آمريكا، هنگامي كه وزير خارجه آمريكا براي دريافت وام يك تريليون دلاري از چين به پكن سفر كرد، براي رفع موانع دريافت وام، حقوق بشر را يك مقوله داخلي چين معرفي نمود. اين بدان معناست كه واشنگتن در چارچوب منافع خود از حقوق بشر به عنوان چماق استفاده كرده و هر جا كه لازم باشد اين چماق را كنار مي‌گذارد تا منافعش را بهتر تأمين كند. همچنين چماق حقوق بشر به گونه‌اي طراحي شده كه از آن به عنوان ابزاري براي تهديد ساير كشورها و باج گيري از آنها استفاده شود.3 - اشغال نظامي عراق و افغانستان توسط آمريكا و همپيمانان ناتوي كاخ سفيد با اين پرونده عظيم و قطور از ارتكاب جنايات جنگي در اين كشورها ديگر جايي براي ترديد در مورد ماهيت ضد انساني آمريكا و متحدانش حتي براي خوشبين‌ترين افراد باقي نمانده است. موارد متعدد و محرزي از نقش مستقيم فرماندهان عاليرتبه نظامي آمريكايي در كشتار شهروندان عراقي و افغاني وجود دارد كه حتي منابع كنگره و نهادهاي نظارتي آمريكا هم عليه آن موضع گرفته و آنرا در فهرست جنايات جنگي طبقه بندي كرده‌اند.4 - متأسفانه عليرغم كارنامه سياه مدعيان پرچمداري حقوق بشر در جهان و اينكه از دستان حقوق بشر آمريكايي خون مي‌چكد، اكثر نهادهاي مدعي دفاع از حقوق بشر سكوت اختيار كرده و بدين ترتيب ثابت نموده‌اند كه به عنوان ابزاري ويژه در راستاي منافع دولتهاي غربي گام بر مي‌دارند. واقعاً شرم آور است درحالي كه جيمي كارتر رئيس‌جمهور اسبق آمريكا اعتراف مي‌كند "هر دولتي مي‌تواند پرچم حقوق بشر را به دوش بگيرد، جز آمريكا"، نهادهاي مدعي دفاع از حقوق بشر حاضر نيستند سران كشوري را كه شكنجه را در كشورشان رسمي و نهادينه كرده اند، به دادگاه‌هاي بين‌المللي بكشانند. اين، اقدامي است كه ملت‌ها و دولت‌هاي مستقل بايد مقدمات انجام آنرا فراهم سازند.ابتكار: تکاليف دولت و حقوق ملت«هدفمندي يارانه‌ها از منظري ديگر؛ تکاليف دولت و حقوق ملت»عنوان سرمقاله‌ي روزنامهِ‌ ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن مي‌خوانيد؛هدفمند کردن يارانه ها، با اتمام پرداخت سرانه نقدي (دو ماهه) وارد مرحله نهايي شده است. اينکه يارانه پرداخت شده، تناسبي با نرخ واقعي تورم ناشي از اجراي طرح، خواهد داشت يا خير، جاي بحث ديگري دارد.نکته مهم از نگاه اين قلم، اين است که براي اولين بار، قبل از انجام تکاليف توسط مردم، دولت خود اقدام به پرداخت حقوق آنان نموده است اهميت موضوع در اين است که هموراه رسم بر اين بود که در نسبت تکاليف دولت و مردم، آنچه مسلم مي‌نمود اين بود که مردم مجبور به انجام تکاليف هستند و راه فراري هم ندارند اما هرگاه نوبت تکاليف دولت مي‌رسد، به هزار اما و اگر، برخورد مي‌کند و کسي هم قادر به پاسخگو نمودن دولت نيست .نيازي به ذکر مثال براي نقيصه ذکر شده نيست چرا که مردم خود به صورت روزانه با ده‌ها مثال آن دست و پنجه نرم مي‌کنند. عوارض، ماليات، بيمه ها،بانک‌ها و... مردم موظف به انجام تکاليف خود در موعد مقرر مي‌باشند و اگر به هر دليل، فردي نتوانست در موعد مقرر تکاليف خود را ادا نمايد، دهها تنبيه براي او فرض است، اما وقتي نوبت به تکاليف دولت‌ها مي‌رسد، ديگر هيچ ابزار و ضمانت براي وادار کردن آن به انجام تعهدات در موعد مقرر وجود ندارد.مسئله عدم تناسب بين تکاليف دولت و مردم، ريشه تاريخي دارد که خود در نتيجه استبدادزدگي تاريخي مي‌باشد،بنابراين با توجه به اين مقدمه، اقدام دولت در پرداخت پيش هنگام، يارانه نقدي خانوارهاي ايراني، به عنوان بخشي از تکاليف خود قابل توجه و تحسين مي‌باشد.و بايد اميدوار بود که اين اقدام به همين جا ختم نشود بلکه به عنوان يک رويکرد در روند مناسبات دولت و مردم، مورد امعان نظر باشد .اگر مناسبات دولت و مردم در کشور ما بر اين اساس شکل گيرد که هر تکليفي، حقي را به دنبال دارد و تا حقوق مردم پاس داشته نشود، امکان انجام تکليف بدون رعايت حقوق آنان بيراهه روي است و انتظار انجام تکاليف يکطرفه بنيان اعتماد را بر باد خواهد داد. اگر دولت‌ها خود را در مقابل مردم پاسخگو ببينند و تکاليف قانوني دولت را در مقابل آنها به انجام رسانند، بالاترين سرمايه اجتماعي را بدست آورده اند .پيرامون اهميت طرح هدفمندسازي يارانه ها، سخن‌ها بسيار گفته شده و قلم فرسايي، فراوان صورت پذيرفته است . در اينجا بناي قلم فرسايي نيست به نظر نگارنده بزرگترين ضمانت اجراي طرح‌هاي بزرگ و مهمترين انگيزه در همراهي مردم، انجام صادقانه تکاليف دولت مي‌باشد . مردم اگر دولت را در انجام تکاليف خود، صادق بيابند، آنان نيز صادقانه همراهي خواهند کرد اگر عکس آن اتفاق بيفتد، با امنيتي کردن فضا هم نمي‌توان زمينه اجراي طرح را فراهم آورد اکنون اقدام اول دولت (پرداخت يارانه نقدي) خوب برداشته شده است اما هنوز گام‌هاي اساسي ديگري هم برداشته نشده است، اول اينکه آزادسازي يارانه‌ها خود مقدمه رقابتي کردن اقتصاد است .اقتصاد ايران تحت تاثير دولتي بودن، در مسير توسعه بهبود زندگي افراد ايراني نبوده است. بنابراين گام اساسي در تحول اقتصادي، خصوصي سازي است پروسه خصوصي سازي در کشور ما همواره با اشکالات جدي روبرو بوده است، کارشناسان اقتصادي معتقدند آنچه تحت عنوان خصوصي سازي صورت پذيرفته است خاص سازي بوده تا خصوصي سازي .زماني مي‌توان به تحول واقعي ساختاري در اقتصاد اميدوار بود که آزادسازي مالکيت، قبل از آزادسازي قيمت، رخ نمايد.گام مهم ديگر اينکه، افزايش ناگهاني و قابل ملاحظه قدرت خريد مردم و هجوم نقدينگي جديد به بازار و جهش تقاضا براي کالاهايي که طبقات کم درآمد به آنها نياز دارند، اگر خوب هدايت نشود، خود باعث بالا رفتن مصرف گرايي و تورم خواهد شد، اينکه طبقات پايين درآمدي کدام نيازشان را ضروري تر خواهند دانست،بستگي به فضاي فرهنگي –اجتماعي کشور دارد آيا خانواده‌هاي محروم با اين يارانه به سراغ گوشي لوکس و تلويزيون LCD خواهند رفت يا آنرا صرف جهيزيه دختر دم بخت يا درمان بيماريهاي مزمن يا صرف جبران سوء تغذيه فرزندان خود خواهند کرد؟ پاسخ اين سوال به فضاي فرهنگي برمي گردد که رسالت رسانه‌هاي کشور بخصوص رسانه ملي را تشکيل مي دهد. به هر حال پرداخت يارانه نقدي قبل از آزادسازي قيمت ها، گام اساسي در جلب اعتماد مردم و همراهي آنان با طرح ارزيابي مي‌شود.سياست روز:فرافكني از نوع كانادايي«فرافكني از نوع كانادايي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي سياست روز به قلم قاسم غفوري است كه در آن مي‌خوانيد؛دولتمردان كانادا كه به اذعان مردم اين كشور و بسياري از كارشناسان و آگاهان سياسي از استقلال سياسي برخوردار نبوده و همواره تحت خواست آمريكا و صهيونيست‌ها و نه بر اساس منافع ملي خود در عرصه جهاني فعاليت مي‌كنند، يك بارديگر ادعاهاي واهي خود عليه جمهوري اسلامي ايران را تكرار كرده‌اند.كانادا كه ادعاي حمايت از حقوق بشر را سر مي‌دهد بارديگر ادعاهاي خود در زمينه حقوق بشر در ايران را در سازمان ملل تكرار كرد كه البته با مخالفت 112 كشور با ناكامي مواجه شد.ادعاي نخ نما شده و مغرضانه كانادا عليه ايران در شرايطي مطرح شده كه در باب اين مسئله چند نكته قابل توجه است.الف ) كانادا چندي پيش نامزد عضويت غير دائم در شوراي امنيت شد اما با كسب تنها 37 راي در برابر پرتغال تسليم شد. بسياري از ناظران سياسي نگراني شديد جهاني از نقض گسترده حقوق بشر در كانادا و توسط كانادا در افغانستان در كنار سرسپردگي اين كشور در برابر آمريكا و صهيونيست‌ها را دليل راي منفي جهان به كانادا عنوان كرده‌اند. با توجه به رويكرد جهاني به بررسي شرايط ناگوار حقوق بشر در كانادا و تحركات ضد بشري اين كشور در جهان مي‌توان گفت كه دولتمردان كانادا با توهم دور ساختن افكار عمومي از شرايط داخلي و نيز جنايات جهاني اين كشور به سياست فرافكني از جمله در قبال ايران روي آورده‌ است.كانادا سعي دارد همچنين بر شكست سنگين خود در دستيابي به كرسي غير دائم شوراي امنيت نيز سرپوش گذارد تا از اعتراض‌هاي مردمي بكاهد.ب) 14 آبان شوراي حقوق بشر سازمان ملل با 228 سوال وضعيت نابسامان حقوق بشر در آمريكا را مورد كنكاش قرار داد بگونه‌اي كه تمام كشورها خواستار رسيدگي گسترده به نقض شديد حقوق بشر در آمريكا شدند. اين مسئله هزينه‌هاي سنگيني براي آمريكايي داشت كه همواره با ادعاي حقوق بشر در امور ساير كشورها دخالت مي‌كرد. كانادا اكنون با تكرار ادعاهاي واهي در مورد ايران تلاش كرده تا به نوعي جهان را از رسوايي آمريكا در زمينه حقوق بشر منحرف سازد. گذشته كانادا نشان مي‌دهد كه اين كشور به دليل عدم استقلال سياسي همواره نقش قرباني را براي آمريكا ايفا كرده تا در لواي خوش خدمتي‌هاي خود بتواند حداقل امتيازاتي را دريافت كند.ج) بخش ديگر وابستگي كانادا را بايد در سلطه صهيونيست‌ها بر اين كشور جست‌وجو كرد. در شرايط كنوني كه توطئه‌هاي رژيم صهيونيستي عليه جمهوري اسلامي ايران و جبهه مقاومت با شكست مواجه شده ، دولتمردان كانادا كه خود را وامدار صهيونيست‌ها مي‌دانند به زعم خود برآنند تا با تكرار ادعاهاي واهي عليه جمهوري اسلامي ايران خوش خدمتي خود به صهيونيست‌ها را به نمايش گذارند.آنها با اين اقدامات به اصطلاح تلاش دارند جمهوري اسلامي ايران را از تحولات خاورميانه دور ساخته و حتي افكار عمومي را نيز نسبت به ايران منفي ‌سازند.د)بررسي روند مواضع كشورهاي غربي در هفته‌هاي اخير نشان مي‌دهد كه اين كشورها در آستانه مذاكرات 1+5 با ايران به دنبال تكرار بازي نخ نما شده ايجاد فضاي حاشيه‌اي در برابر ايران هستند. آنها برآنند تا ضمن دور ساختن افكار عمومي از ناكامي‌هاي خود در اجراي سياست تحريم ، به اصطلاح با تكرار سياست فرافكني، امتيازاتي را از ايران كسب كنند. البته تاكيد جمهوري اسلامي ايران بر عدم معامله بر سر حقوق ملت ايران، اين طرح را با شكست زودهنگام همراه ساخته است. با تمام اين تفاسير بايد توجه داشت كه هر چند كانادا با اين فرافكني‌ها تلاش كرده تا اهدافي پنهان را اجرايي سازد اما در برابر اين رويكرد نخ نما شده چند نكته قابل توجه است.نخست آنكه 112 كشور با رد ادعاهاي كانادا عليه جمهوري اسلامي ايران خواستار پايان استفاده ابزاري غرب از مسئله حقوق بشر شد‌ه‌اند. حمايت 112 كشور از ايران نشانگر جايگاه ايران در عرصه جهاني و تزلزل كشورهايي مانند كانادا و آمريكا است كه همواره برآنند تا با استفاده ابزاري از وضعيت حقوق بشر ساير كشورها را به اجراي خواسته‌هاي خود وادار سازند. نكته مهم آنكه چندي پيش 192 كشور در مجمع عمومي آمريكا را به خاطر اعمال سياست‌هاي خصمانه عليه ساير كشورها محكوم كردند. كشورهاي جهان همچنين تاكيد دارند اگر كانادا واقعا به دنبال حمايت از حقوق بشر است چرا در برابر وضعيت ناگوار حقوق بشر در آمريكا و سركوب گسترده اعتراض‌هاي مردمي در كشورهايي مانند آلمان ، انگليس و فرانسه و جنايات گسترده صهيونيست‌ها سكوت كرده و از آنها حمايت مي‌كند؟دوم آنكه تكرار استفاده ابزاري غرب از حربه حقوق بشر لزوم دگرگوني در ساختار سازمان ملل را آشكار مي‌سازد چنانكه اكثريت كشورهاي حاضر در نشست سازمان ملل ضمن اعتراض به ادعاهاي كانادا عليه ايران خواس




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 320]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن