محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844936750
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. تهران امروز: ايران چگونه خواهد جنگيد؟«ايران چگونه خواهد جنگيد؟» عنوان سرمقاله روزنامه تهران امروز به قلم سيدجواد سيدپور است كه در آن ميخوانيد؛ در خبرها آمده بود كه اين روزها با تلاش اسرائيليها چراغهاي پنتاگون تا صبح روشن ميماند تا مشخص شود آيا بايد به نيروگاه اتمي بوشهر حمله كرد يا نه! از سوي ديگر جان بولتون، سفير سابق آمريكا در سازمان ملل نيز گفته: «اسرائيل بايد حمله نظامي به نيروگاه را در روز 21 آگوست جاري يعني روز راهاندازي نيروگاه اتمي بوشهر انجام دهد.»اين مطلب قطعا بيرياترين پيامآور درماندگي دشمنان است چرا كه پرده از رياي آنان برميدارد تا به عينه روشن سازد كه آنها حقيقتا با تكنولوژي توليد برق هم مشكل دارند. همه ميدانند كه نيروگاه اتمي بوشهر صرفا مركز و محل توليد برق است و سالهاي سال است كه تحت نظارت مراكز بينالمللي و آژانس بينالمللي انرژي اتمي است و اتفاقا هيچ چيز پنهاني هم ندارد.واقعا راهاندازي نيروگاه توليد برق چگونه ميتواند امنيت كشورهاي ديگر را تهديد كند؟! روشن است كه اين بهانهجوييها چيزي فراتر از نيروگاه بوشهر را هدف قرار داده و آنهم تهديد امنيت ملي ايران است و به همين دليل است كه جنگطلبان و آنان كه نبضشان به شاخص فروش اسلحه وابسته است خواهان تهاجم به ايرانند. اما هم آمريكاييها و هم اسرائيليها ميدانند كه ميتوانند آغازگر جنگ باشند ولي قطعا نميتوانند آنرا به اتمام برسانند زيرا شيوه جنگيدن ايرانيان را نميدانند.در عين حال ميدانند كه ايران توانايي آنرا دارد كه «ميداني عميق» براي جنگ طراحي كند زيرا قطعا «نسبتهاي آغازين» نتيجه را تعيين نميكند بلكه اين قدرت كسب ابتكار عمل است كه سرنوشتها را رقم ميزند. هركس ابتكار عمل را در دست بگيرد خواه نيرويش كمتر باشد يا بيشتر، خواه مهاجم باشد يا مدافع، پيروز خواهد شد و ايران در جنگ تحميلي نشان داد توانايي قابل ستايشي در به دست گرفتن ابتكار عمل دارد.اين فكر قديمي كه هر چيز بزرگتر لزوما بهتر است هر دم بيشتر منسوخ ميشود و آمريكاييها نميتوانند با ناوهاي هواپيمابر به آنچيزي برسند كه مطلوبشان است زيرا ديرزماني است ساختار و نظام جنگ و جنگيدن در ايران تغيير كرده و طراحي مجددي صورت گرفته كه مبتني بر «دكترين جنگ كامل» است. از اين نظر و مبتني بر اين ايده، هر كسي كه امنيت ملي ايران را به هر نحو تهديد كند بايد منتظر تحقق «جنگ كامل باشد»، جنگي كه فقط در جبهه صورت نخواهد گرفت و ابعادي بسيار گستردهتر را بههمراه خواهد آورد. از منظر نشانهشناسي جنگ، نبردي كه ايران از پس حمله احتمالي آمريكا و متحدانش براي متجاوزان تدارك ديده نه مبتني بر «ويراني انبوه» و «توليد كارخانهاي مرگ» كه بر مبناي ضربه به «هسته پيشبرنده» جنگ و «گرانيگاه امنيت ملي متجاوزان» خواهد بود. نوعي از نبرد كه عملا پارامترهاي كلاسيك جنگ همچون «برد»، «كشندگي» و «شتاب» را به چالش خواهد كشيد و قطعا هزينه سهمگيني براي متجاوزان به اين آب و خاك تدارك خواهد ديد.اگر غربيها با صنعتي كردن مرگ در جنگهاي متعدد توانستند به اهداف سياسي و اقتصادي خود برسند ديگر نخواهند توانست با به رخ كشيدن توان كشندگي مطلق جنگافزارهاي خود و تهديد كشورهاي مستقل به اهداف خود برسند. چاگر جنگي صورت بگيرد اين ايران نيست كه تغيير ميكند، اين آمريكا و متحدانش هستند كه بايد منتظر تغييرات گسترده باشند زيرا در جنگ جديد كه ايران مبتكر آن خواهد بود، انديشه حكم گلوله را خواهد داشت و ايران بسيار هوشمندانه و اساسي واكنش نشان خواهد داد. چيزي فراتر از تصور استراتژيستهاي نبرد 100 ساعته. آيا آمريكا و اسرائيل خود را در اين موقعيت قرار خواهند داد؟كيهان:عراق، تصميم جامع يا تصميم قاطع«عراق، تصميم جامع يا تصميم قاطع»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن ميخوانيد؛طولاني شدن روند تشكيل دولت جديد در عراق، نگراني هايي را در سطح داخلي عراق و منطقه اي به وجود آورده و سبب گمانه زني هاي زيادي در مورد آينده اين كشور شده است. در اين ميان نيروهاي اشغالگر مواضع جديدي در مورد آينده امنيتي عراق مطرح كرده اند كه جاي تامل ويژه دارد. نكات زير نتيجه واكاوي شرايط فعلي و آينده اين كشور مي باشد.1- تاخير در شكل گيري مجلس جديد، انتخاب رئيس جمهور و انتخاب دولت جديد حاصل ترديدهاي موجود در درون شيعه براي معرفي «نخست وزير» مي باشد. همه مي دانند كه سه فراكسيون از چهار فراكسيون كنوني روي «شيعه بودن» نخست وزير و نيز برخوردار بودن از آراي نمايندگان شيعه تاكيد دارند و عدم همگرايي كردها با فراكسيون العراقيه عملا راه را بر انتخاب نخست وزير از ليست العراقيه بسته است. با اين وصف بايد گفت تا زماني كه دو ائتلاف «دولت قانون» و «ائتلاف ملي» مشكل ميان خود را حل نكنند، معضل كنوني باقي مي ماند و هيچكس نمي تواند براي آن راه حلي پيدا كند كما اينكه طي سه ماه گذشته همه راه حل هايي كه اين كشور يا آن كشور براي برون رفت از شرايط فعلي ارائه كرده اند با شكست مواجه شده است.2- محور آمريكا، عربستان، اردن و فهرست العراقيه طي دو ماه گذشته تلاش زيادي كرد تا با گره زدن زلف علاوي با يكي از دو گروه شيعه و همراه كردن كردها، يك تركيب جديد بر محور دولتي غيرمذهبي به وجود آورد ولي مواضع منفي كردها و مواضع منفي هر دو گروه شيعه نسبت به محوريت فهرست العراقيه اين اقدامات را با شكست مواجه كرد. اينك اين محور پس از شكست در حال اخلال در همگرايي كردها و شيعيان از يك سو و اخلال ميان دو فراكسيون شيعه با يكديگر از سوي ديگر مي باشد در عين حال كاملا واضح است كه اين محور در نهايت چاره اي جز تن دادن به قضا و قدر ندارد.3- گفت وگو ميان گروههاي شيعه در جريان بوده و شواهد و قرائن بيانگر آن است كه وحدت بر مبناي اجماع همه گروههاي شيعه كه اهتمام جدي مرجعيت شيعه بر آن استوار بود، عملا امكانپذير نيست و اينك نوبت به انتخاب بين «تصميم جامع» و «تصميم قاطع» فرا رسيده است. تصميم قاطع ممكن است رضايت همه را در پي نداشته باشد اما قطعا دربردارنده مصلحت شيعه و از آن مهمتر مصلحت عراق مي باشد. حضرت آيت الله سيستاني- دامت بركاته- اصرار زيادي داشت كه وارد تصميم گيري هاي منتهي به تعيين نخست وزير نشود و اين كار را به تصميم جامع همه گروهها واگذار كند ولي ظاهرا درشرايط فعلي چاره اي جز ورود در اين معادله ندارد.4- فحاشي هاي گروه علاوي عليه ايران- به معناي حمله مستقيم به مرجعيت شيعه در عراق- و انتساب اظهارات تحريك آميز به سفير جديد ايران در عراق و سپس راه اندازي يك جنجال رسانه اي عليه ايران و طرح موضوع مانع تراشي ايران بر سر راه انتخاب دولت در عراق بيانگر آن است كه از يك سو محور آمريكا، عربستان، اردن و العراقيه از اثرگذاري بر تشكيل دولت در عراق مايوس شده است از سوي ديگر از برداشته شدن موانع تشكيل دولت جديد در عراق خبر مي دهد كه هر دو مبارك است. اين تبليغات بار ديگر نياز عراق به پا درمياني ايران را هم به تصوير كشيد و جايگاه برجسته ايران را در تحولات عراق مشخص كرد. اين در حالي است كه حدود يك ماه پيش بايدن- معاون رئيس جمهور آمريكا- در جريان دومين سفر به بغداد با صراحت اعلام كرده بود كه طرحي را با خود به همراه آورده كه براساس آن دولت آينده عراق طي چند هفته شكل مي گيرد!5- وضعيت انتخاباتي درون شيعيان تا حدودي راه را براي انتخاب دولت جديد نشان مي دهد؛ در حال حاضر محور عمده اختلاف در درون شيعيان در دست كساني است كه تعداد كرسي هاي آنان از 20 عدد تجاوز نمي كند. اينها قاعدتا نمي توانند در درون شيعيان محور تشكيل دولت باشند كما اينكه ائتلاف آنان با فراكسيون هاي غيرشيعي نيز نمي تواند به تشكيل دولتي با محوريت چنين گروهي بيانجامد. چنانچه استراتژي كردها هم بر اين استوار است كه با فراكسيوني از شيعيان همراه گردند كه از آراي لازم و از حمايت مرجعيت شيعه برخوردار باشند بنابراين بازي فراشيعي يك گروه از شيعيان نمي تواند نتيجه اي دربر داشته باشد اين نكته اي است كه فهم آن براي فعالان سياسي عرصه تحولات عراق دشوار نيست.6- در شرايط فعلي و با توجه به افزايش موج ناامني ها در عراق، آمريكايي ها دست به گريبان دو نوع نگراني نسبت به سياست ها و نيروهاي خود در عراق هستند از يك طرف گسترش موج ناامني مي تواند به شروع دور جديد تلفات نيروهاي آمريكايي در عراق بيانجامد چرا كه جرياناتي نظير القاعده اين را فرصتي براي انتقام گيري از آمريكا به حساب خواهند آورد از طرف ديگر افزايش ناامني مديريت صحنه پيش رو- مديريت خروج تدريجي نظامي يا مديريت تثبيت حضور بين 20 تا 30 هزار نظامي- را براي فرماندهي نظامي آمريكا در عراق با دشواري زيادي روبرو مي كند. اين موضوع وضع سياست هاي آمريكا و عربستان را در عراق با شكاف و تفاوت مواجه مي نمايد به عبارت ديگر از اينجا راه عربستان و آمريكا از هم جدا مي شود چرا كه عربستان هرج و مرج را يك فرصت براي گروه وابسته به خود در عراق به حساب مي آورد و اميدوار است اين شرايط نگرش عراقي ها را نسبت به «نظم جديد» تغيير دهد.7- طولاني شدن روند انتخاب دولت در عراق، تغييراتي را در خواسته ها و مطلوب هاي گروه هاي مختلف عراقي به وجود آورده است. كردها احساس مي كنند كه شرايط به نفع آنان پيش مي رود چرا كه شكاف عميق ميان فهرست العراقيه و هر كدام از دو فهرست شيعه، كردها را به محور هر نوع توافق عراقي تبديل كرده است از اين رو مي بينيم كه اين روزها سليمانيه به كانون رايزني گروه ها و شخصيت هاي مختلف عراقي تبديل شده است در اين فضا كردها روي تثبيت موقعيت خود در رياست جمهوري، حل و فصل مسئله كركوك به نفع بخش شمالي و اجراي ماده 140 قانون اساسي عراق، ناظر به فراهم كردن امكان بازگشت مهاجران كرد به كركوك تاكيد مي نمايند و هر گروه عراقي با وعده هاي تلويحي سعي مي كند آراء كردها را كنار خود داشته باشد كردها در حدود 57 كرسي پارلمان را در اختيار دارند و توانسته اند عليرغم آنكه چهارمين فراكسيونند، يك صدايي خود را- عليرغم اختلافات جدي شان- حفظ نمايند. در عين حال همه مي دانند كه كردها علاقه اي به هم پيماني با چهره هايي نظير علاوي و كشورهايي نظير عربستان ندارند.8- هفت سال پس از اشغال عراق، آمريكايي ها اينك به حفظ 20 تا 30 هزار نيرو يعني به استعداد 2 تا 3 لشكر در عراق مي انديشند اما به نظر مي آيد به جمعبندي قطعي نرسيده باشند اين موضوع بيش از هر چيز به ضعف پيش بيني شرايط آينده بازمي گردد. مي توان گفت اگر مقاومت در عراق فعال عمل كند و با جديت خروج نيروهاي آمريكا را از عراق طلب نمايد، آمريكايي ها عراق را كاملاً ترك مي كنند اما اگر فرايند سياسي و امنيتي عراق به سمتي برود كه از حجم نگراني هاي آمريكا بكاهد، به احتمال خيلي زياد آمريكا اين تعداد از نيروها را براي اثرگذاري بر سياست هاي جاري بغداد و كشورهاي منطقه حفظ مي كند. اگر اين شرايط پيش آيد احتمالاً سه لشكر به ترتيب در منطقه شمالي- سليمانيه-، منطقه جنوبي- ناصريه- و منطقه غربي- الانبار- توزيع خواهند شد چنين چينشي بيش از هر چيز تداعي كننده تلاش آمريكا براي حفظ رژيم اردن و عربستان در برابر شرايط ناپايدار آينده و نيز تلاش براي ضربه زدن به موقعيت امنيتي ايران و سوريه خواهد بود و طبعاً به نوع خاصي از واكنش سياسي و امنيتي تهران و دمشق منجر مي شود.9- تحولات پنج ماه گذشته عراق به خوبي اين نكته را به اثبات رساند كه روندهاي خارجي نمي توانند معادله داخلي را در عراق و يا در هر كشور ديگر منطقه شكل دهند بلكه اين ملت ها هستند كه معادلات سياسي و امنيتي را تعيين مي كنند. آمريكا تلاش كرد تا با كمك گرفتن از دولت هاي عربستان، كويت، اردن و تركيه، فرايند سياسي عراق را مطابق الگويي فرامنطقه اي بچيند و عراق را با خواسته هاي فراملي آمريكا انطباق دهد اما عليرغم همه فشارها و هزينه ها نتوانست چنين هدفي را محقق گرداند.عربستان سعودي تلاش كرد تا به مدد چندين ميليارد دلار هزينه و راه اندازي گروه هاي ترور در عراق روند سياسي عراق را مطابق منافع خود بچيند اما اين روش هم پاسخ نداد. اين ماجرا به اين كشورها يادآوري كرد كه سرنوشت هر ملت به خودش سپرده شده و زمان سياست هاي استيلاجويانه بر ملت هاي منطقه به سر آمده است. تصميم گيري دروني ملت ها حتي اگر زمان بر باشد و با هزينه هايي هم توأم گردد مبارك خواهد بود.مردم سالاري:ميدان امروز براي آزمون فردا«ميدان امروز براي آزمون فردا»عنوان سرمقالهي روزنامهي مردم سالاري به قلم مهدي عباسي است كه در آن ميخوانيد؛ديگر واژه «گراني» براي مردم عادي شده است، حتي اگر وعده هاي فراوان دولتمردان حکايت از تلا ش براي کاهش نرخ تورم و پايين آوردن قيمت کالا هاي مصرفي داشته باشد، اما واقعيت با آنچه از زبان دولتي ها مطرح مي شود متفاوت است.درحالي که مرتضي تمدن، استاندار تهران از کنترل قيمت ها و به طور نمونه قيمت مرغ، سخن به ميان ميآورد و از رساندن قيمت اين کالا ي مصرفي به خصوص در ماه رمضان به زير سه هزار تومان حرف مي زند، اما آمار مردم کوچه و بازار حکايتي غير از ديده هاي دولتمردان دارد. علت اين اختلا ف نظر ميان دولتمردان و آنچه در واقعيت، مردم با آن روبرو هستند چيست؟ اين موضوعي است که بايد به صورت جدي تر به آن پرداخته شود چرا که حل هر مشکل نيازمند آن است که تصميم سازان و تصميم گيران آن، احاطه کامل بر آن موضوع داشته باشند.حکايت قيمت يک کالا ي مصرفي چون مرغ، که دانستن قيمت آن، دقايقي بيش طول نمي کشد نشان از آن دارد که بايد دستگاه هاي نظارتي دولت، بيشتر و بهتر عمل کنند.نمي توان در جامعه شاهد گراني بود و دولتمردان از کنترل قيمت ها سخن به ميان آورند.اگر چه اين يک مثال کوچک است،اما بايد اين موضوع را در نظر گرفت که پس از اجراي طرح تحول اقتصادي،آيا بايد باز هم منتظر اختلا ف نظر ميان قيمت هاي بازار و ديدگاه دولتي ها بود؟ اين روزها، دولت خود را آماده اجراي طرح بزرگ تحول اقتصادي مي کند و استان به استان به مردم فراخوان مي دهد که حساب هاي بانکي خود را اعلا م کنند.افزايش تورم، مهمترين موضوعي است که کارشناسان غير همسو با دولت همواره نسبت به آن احساس نگراني مي کنند و با نظر به اين که هنوز تصوير دقيقي از اجراي هدفمندکردن يارانه ها، نه تنها پيش روي مردم، بلکه پيش روي نمايندگان مجلس نيز وجود ندارد، با اين تفاسير، آيا آن روز هم بايد اختلا ف ديدگاه درخصوص گراني را شاهد بود؟ اختلا ف نظر امروز در قيمت ها، در حالي که گراني بر سر سفره مردم جاي گرفته است و در مقابل، دولتي ها از کنترل تورم سخن به ميان مي آورند، نويدبخش خوبي براي آينده اي که دولت نيز افزايش تورم را قبول دارد، نيست.کنترل قيمت در ماه رمضان مي تواند، ميدان قابل امتحاني براي توانايي دولت در کنترل قيمت ها باشد. اگر امروز دولتمردان نتوانند در اين ميدان پيروز شوند، ترديد فراوان است که در کنترل تورم در طرح هدفمندکردن يارانه ها، پيروز شوند.رسالت:افغانستان و مذاکره آمريکا با ايران«افغانستان و مذاکره آمريکا با ايران»عنوان سرمقالهِ روزنامهي رسالت به قلم دکتر حشمت الله فلاحت پيشه است كه در آن ميخوانيد؛در شرايطي که دولتين جمهوري اسلامي ايران و ايالات متحده آمريکا راهبردي براي مذاکره ندارند، پيشنهادهاي آقاي احمدي نژاد خطاب به روساي جمهور اخير آمريکا براي مذاکره و مناظره، عاري از انتقاد نيست. اما آخرين دعوت رئيس جمهور ايران از طرف آمريکايي براي مذاکره با پاسخي از طرف اوباما مواجه شد که بيش از هر چيز گوياي ضعف و بويژه استيصال آن قدرت در کانون بحران امروز دنيا، “افغانستان است. اين پاسخ با واکنش هاي بي تفاوت گذشته واشنگتن قدري متفاوت بود. قدرتي که در شوراي امنيت سازمان ملل متحد عليه قدرت اول خاورميانه قطعنامه تصويب مي کند، در افغانستان به گونه اي گرفتار شده است که بخش هايي از شاخصه هاي زوال ابر قدرتي خود را در آن نمايان مي بيند.افغانستان گربه سياه ابر قدرت ها است. مشخصات خاص جغرافيايي و جمعيتي آن اجازه مي دهد که هر قدرتي را در آن زمينگير کرد. اتفاقي که براي اتحاد جماهير شوروي افتاد و اکنون دشمنان مختلف آمريکا جمع شده اند که با به شکست کشاندن اين قدرت و همراهان آن در ناتو، تجربه ديگري را در زوال ابر قدرت ها رقم زنند. بنابراين حتي روس هايي که روزانه اجازه پرواز70-80 هواپيماي ترابري آمريکا بر فراز حريم خود را مي دهند تا لجستيک نظامي ناتو در افغانستان تامين شود، به گرفتار شدن رقباي سابق خود در اين گرداب کمک مي کنند.در سال1994 ميلادي که سازمان نظامي شرق “ورشو ديگر به تاريخ پيوسته بود، دليل اصلي کشورهاي غربي براي حفظ اتحاديه نظامي خود در سازمان پيمان آتلانتيک شمالي “ناتو از ميان رفته بود. در آن زمان اساسنامه “ناتو تغيير يافت. طبق اساسنامه سابق که جهت مقابله با “ورشو شکل گرفته بود، اين سازمان تنها داراي کار ويژه دفاعي بود يعني تنها در زماني که به يکي از کشورهاي عضو حمله مي شد، ديگر اعضا موظف به حمله به کشور يا بلوک مهاجم بودند.در اساسنامه جديد، “ناتو کارويژه تهاجمي پيدا کرد. بر اساس “طرح مشارکت براي صلح ناتو، اين سازمان در همراهي با کشورهاي ديگر مي تواند هر جا ماموريتي براي صلح تعريف شده، مداخله نظامي داشته باشد. اولين ماموريت ناتو در “بالکان با موفقيت انجام شد. اما اين سازمان که رده هاي نظامي اول تا سوم آن الزاما آمريکايي هستند، از سال2001 ميلادي در اهداف ميليتاريستي اين قدرت هضم شد و پاي آن به عراق و بويژه افغانستان کشيده شد. اکنون آمار اجسادي که از مناطق بحران فوق به اروپا و آمريکا بر مي گردد، در تاريخ بعد از جنگ جهاني دوم کم سابقه است. دوران توازن تلفات نظامي ارتش آمريکا در هنگام جنگ1991 عراق به سر آمده است. در آن زمان “نورمن شوارتسکف فرماندهي نظاميان آمريکا در خليج فارس مدعي بود ارتش مدرن آمريکا در ازاي کشتن هزار نفر دشمن، تنها يک کشته خواهد داد.امروز در افغانستان سربازان آمريکايي بدون اينکه دشمنان خاص را بکشند، کشته مي شوند. بيشترين آمار قربانيان ماموريت هاي نظامي آنها نيز از ميان زنان و کودکان افغان هستند.طالبان ادعا دارد که80 درصد افغانستان را تحت حکومت دارد. تروريست هاي مرز پاکستان با افغانستان درسراسر دنيا پراکنده شده و کانون ترور را گسترش داده اند، کشت و توزيع مواد مخدر حداقل30 برابر افزايش يافته است و سرانجام اينکه مشارکت آمريکايي ها و انگليسي ها در توليد مواد مخدر صنعتي و ايجاد شعب اروپايي و آمريکايي مافياي مواد مخدر در افغانستان، “رسالت ماموريت مقدس بوش در افغانستان را به محل تمسخر جهانيان تبديل کرده است.در عين حال افغانستان به “پاشنه آشيل آمريکا در دنيا تبديل شده است اگر آنها در هر نقطه اي از جهان، بويژه در خاورميانه عليه ديگر کشورها اقدامي صورت دهند، ضربه متقابل آن را در خاک افغانستان خواهند خورد. لذا بحراني شدن اوضاع مي تواند آثار دوگانه اي براي آمريکا داشته باشد. عاملي که تاکنون اين قدرت را از گشودن جبهه هاي جديد بازداشته است.دليل اصلي کم توجهي جمهوري اسلامي ايران به پيشنهاد آقاي اوباما براي مذاکره بر سر افغانستان، به درک متقابل دو طرف در قبال مسائل منطقه باز مي گردد. نمي توان هم زنان و کودکان را به قتل رساند ويا گرفتار تحريم کرد و هم از “دموکراسي و “آزادي سخن گفت. نمي توان با بخشي از تروريست ها مذاکره کرد و با بخشي ديگر از آنها جنگيد و نمي توان سياست خارجي ابر قدرتي خود را بر اساس “مکان يابي براي لشکرهاي نظامي به جاي مانده از “جنگ سرد سامان داد. مصاديق فوق “سياست نرم ايران در قبال تحولات خاورميانه و شبه قاره را از “سياست سخت آمريکا متفاوت مي سازد و تا زماني که اين اختلاف راهبردي ادامه دارد، راهبردي براي مذاکره ميان دو طرف شکل نخواهد گرفت. حتي مذاکرات گذشته بر سرکشور ثالث (افغانستان يا عراق) نيز به دلايل فوق حتي به کاهش تنش سياست ها بر سر اين دو منطقه جغرافيايي نينجاميد.ابتكار:آيا ميتوان مشايي را از احمدينژاد جدا کرد؟«آيا ميتوان مشايي را از احمدينژاد جدا کرد؟»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار است كه در آن ميخوانيد؛آيا محمود احمدينژاد در مسير اسفنديار رحيم مشايي حرکت ميکند يا اينکه اين دو هر يک راه جداگانهاي در پيش گرفتهاند؟ اظهارات محمود احمدينژاد مويد اين مطلب است که او مواضع مشايي را نه تنها ميپذيرد بلکه موضع دولت ميداند. اين در حالي است که برخي از اصولگرايان اصرار دارند که احمدي نژاد با مشايي متفاوت است و اين دو را نبايد در يک راستا قرار داد.جدال اصولگرايان بر سر تفکرات نادر رئيس دفتر احمدينژاد پاياني ندارد. حسين شريعتمداري به عنوان مدير مسئول مهمترين تريبون اصولگرايان در اين جدال نقش اساسي ايفا ميکند و هنگاميکه او در اينباره اعلام موضع مينمايد اين داستان جذاب شکل تازهاي به خود ميگيرد.مدير مسئول کيهان ديروز نيز با ديدگاهي جديد به ماجراي مشايي پرداخت و همچون گذشته با رد کامل سخنان مشاور رئيسجمهور باب تازهاي را در اينباره گشود. شريعتمداري در عين دفاع کامل از محمود احمدينژاد اظهارات مشايي را با مواضع منافقين و سلطنت طلبان يکي دانست.وي نوشت: «اظهارات آقاي رحيم مشايي تكرار بيكم و كاست همان ديدگاههاي شرك آلود و استعمارپسندگروهكهاي حقيري نظير منافقين و سلطنت طلبها و... است.»اين سخنان از سوي مدير مسئول کيهان درباره مشايي تازگي ندارد و سابقه داشته است. اما با نگاهي به مطالب ديگري که وي در يادداشت خود مطرح کرده است اين سخن اهميت ويژهاي پيدا ميکند.شريعتمداري در نوشته خود تلاش دارد که رويکرد و مواضع محمود احمدينژاد را از رئيس دفتر خود جدا کند، وي با عباراتي همچون “برادر عزيزمان و “رئيس جمهور محبوبمان در مورد احمدينژاد سخن ميگويد، اما با وجود اينکه مشايي را قائم مقام رئيس جمهور ميداند از او به بدي ياد ميکند.شريعتمداري در بخشي از يادداشت خود با حمله به تئوري “مکتب ايران، رحيم مشايي را به باد انتقاد گرفت و اين نظر او را همانند شعار “جمهوري ايراني دانست.شريعتمداري مشايي را قطعهاي از پازل “فتنه88 دانست و نوشت: «متاسفانه دلايلي كه رياست محترم جمهوري براي ضرورت ابقاي آقاي مشايي در كنار خود ارائه ميكند، از استحكام لازم برخوردار نيست.»استناد مدير مسئول کيهان براي اثبات اين ادعا فقط به اظهارات مشايي باز ميگردد و نه چيز ديگري اما وي آشکارا مواضع همسان رئيس جمهور با ديدگاههاي رئيس دفترش را ناديده گرفت.وي به تجليل تام و تمام از احمدينژاد برخاست و دولت او را به علت اصرار بر آموزههاي اسلامي و انقلابي و مخصوصا عدالتخواهي، حمايت از محرومان، علم پروري، پاكدستي، مردم دوستي، شجاعت در برخورد با دشواري ها، و دهها امتياز برجسته ديگر منحصربه فرد معرفي کرد.با اين وجود به قدرت مشايي در اين دولت نيز اشاره کرد و پستهاي فراوان او را يادآور شد. اما توضيح نداد که چگونه شخصي همراه با منافقين و اين حوزه گسترده قدرت در دولت ميتواند خصوصياتي که برشمرد را محقق سازد.شريعتمداري با وجود تمام اين اظهارات از احمدينژاد دفاع کرد و حساب او را از او را از حساب مشايي جدا نمود و در فراز آخر يادداشتش نوشت: «اصولگرايان محال است رئيس جمهور محبوب خود را تنها بگذارند.»اين يادداشت مدير مسئول کيهان نشانگر آغاز رويکردي تازه در اوج اختلافات اصولگرايان است، رويکردي که مشايي را منافق و سلطنت طلب معرفي ميکند و از طرف ديگر حساب احمدي نژاد را از وي جدا مينمايد.با اين وجود آيا واقعا ميتوان حساب مشايي را از رئيس جمهور جدا نمود؟ اظهارات چندي پيش محمود احمدي نژاد اين مسئله را کاملا رد ميکند.محمود احمدينژاد هفته گذشته در کنفرانس خبري خود با دفاع قاطع از مشايي گفت: «حرف دولت يك حرف بيشتر نيست و آقاي مشايي نيز اين حرف را ميزند. البته با يك ادبيات متفاوت.»رئيس جمهور که بارها از “مکتب ايران سخن گفته بود با اشاره به سخنان مشايي درباره مکتب ايران تاکيد کرد حقيقت اين است كه ايران كانون اسلام ناب است و ايران بالاترين نقش را در ترويج اسلام ناب داشته باشد. نقش ايران يگانه است و اين به معني مليگرايي نيست، بلكه اين سخنان به معني شكر كردن خدا و تذكر به مسئوليتهاست.اين در حالي است که مشايي نيز پيش از اين عنوان کرده بود که از مكتب اسلام دريافتهاي متنوعي وجود دارد اما دريافت ما از حقيقت ايران و حقيقت اسلام، مكتب ايران است و ما بايد از اين به بعد مكتب ايران را به دنيا معرفي كنيم.احمدينژاد برخلاف شريعتمداري رئيس دفتر خود را مورد اعتماد ميداند. وي در توصيف مشايي گفت: «آقاي مشايي رئيس دفتر رئيسجمهور است و من به ايشان اعتماد كامل دارم. ايشان مومن به اصول جمهوري اسلامي ايران و انديشههاي انقلاب هستند. مومن به خط ولايت و انساني پاك هستند.»با اين اوصاف آيا ميتوان مشايي را از رئيسش جدا دانست؟ اينگونه به نظر نميرسد؛ اما گسترش اين نگاه تازه به ماجراي مشايي ميتواند آغازگر اتفاقي تازه در مناسبات اصولگرايان با دولت باشد.جمهوري اسلامي:نژادپرستي "روند حكومتي" در فرانسه«نژادپرستي "روند حكومتي" در فرانسه»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛كارشناسان كميته ضد نژادپرستي سازمان ملل در ژنو، با بررسي مواضع و عملكرد اخير فرانسه در قبال فرانسويان خارجي تبار و همچنين اتباع خارجي مقيم فرانسه، رفتار اين كشور را "نژادپرستانه" و به شدت خطرناك توصيف كردهاند.اين موضع گيري صريح كميته ضد نژادپرستي سازمان ملل بويژه پس از صدور دستور نيكلا ساركوزي پيرامون سلب مليت فرانسوي از خارجي تبارهائي كه مرتكب جرمي شده باشند، اعلام گرديده است. اين نگراني به صراحت ابراز شده است كه برخي دستگاههاي امنيتي و قضائي با پرونده سازي عليه خارجي تبارها زمينه اخراج و سلب مليت فرانسوي از آنها را فراهم سازند و در واقع نوعي پيشداوري در مورد اتباع خارجي را به عنوان يك اهرم فشار عليه آنها به كار بگيرند.اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه پليس فرانسه اخيراً به رفتار تبعيض آميز عليه اتباع خارجي متهم شده كه مشخصاً با در پيش گرفتن خشونت غيرضروري و رفتار تحكم آميز، سعي دارد اتباع خارجي مورد نظر را "مجرم" معرفي كند و براي آنها پرونده سازي نمايد.پيش از اين هم "ايزابل دنيس" يك مقام مسئول در زمينه امور دفاع از حقوق بشر در همين زمينه، عملكرد فرانسه را به شدت زير سئوال برده و ديوانسالاري فرانسه را به عقب ماندگي در قلمرو حقوق بشر و همچنين رواج گرايشهاي نژادپرستانه متهم كرده بود.كميته ضد نژادپرستي سازمان ملل با اعلام اينكه عملكرد دولت و سازمانهاي مسئول فرانسوي در زمينه رعايت حقوق انساني را با دقت زير نظر دارد و از روند تأسف بار رويدادهاي فرانسه بويژه در پنج ساله اخير گلايهمند است، در اين زمينه ميافزايد: ناظران اين كميته از روند كنوني شوكه شدهاند و علائم صادره از فرانسه در اين مدت، كاملاً هشدار دهنده است و موارد جدي از نقض حقوق بشر محسوب ميشود.نبايد از نظر دور داشت كه نيكلا ساركوزي در دوران تصدي وزارت كشور نيز خشنترين رفتارها و مواضع ضد انساني را عليه خارجي تبارهاي فرانسوي اتخاذ كرد و صراحتاً آنها را موجودات بي ارزشي كه بايد از فرانسه بيرون ريخته شوند، ميناميد. تاريخ معاصر به ياد دارد كه دوران حضور ساركوزي در وزارت كشور، دوران پرالتهابي بود كه پليس فرانسه و نيروهاي امنيتي نيز با شدت عمل عليه رنگين پوستان و خارجي تبارها، عموماً در جهت تحريك و تحقير آنها عمل ميكردند و فضاي پرتنشي را در پرتو اين رفتارهاي نژادپرستانه به وجود ميآوردند.اكنون ساركوزي با همان طرز فكر نژادپرستانه از موضع رياست جمهوري درصدد مقابله با رنگين پوستان، اتباع خارجي و طرد نمودن فرانسويان خارجي تبار برآمده است. صرفنظر از اين عوامل تحريك آميز، اساساً پليس فرانسه ماهيتي نژادپرستانه داشته و عموماً تمايل آشكاري در جهت مقابله با رنگين پوستان را به نمايش گذاشته است. اين رفتار تبعيضآميز در دوران ساركوزي تشديد و حتي نهادينه شده و به صورت يك "روند حكومتي" عليه رنگين پوستان و فرانسويان خارجي تبار اعمال شده و اين وضعيت همچنان ادامه دارد.طي هفتههاي گذشته پليس فرانسه ناچار شده است به خاطر عملكرد خود در قبال دو شهروند خارجي تبار كه منجر به مرگ آنها شده، عذرخواهي و اظهار تأسف كند لكن اين اقدام نيز نتوانسته آتش خشم مهاجرين را مهار كند و حتي پيامدهاي اعتراض آميزي را بهمراه داشته است. با در نظر گرفتن كارنامه ساركوزي، چه در دوران تصدي وزارت كشور و چه در دوران رياست جمهوري، بهتر ميتوان دريافت كه نژادپرستي ساركوزي تصادفي نبوده بلكه به عنوان يك شيوه حكومتي استمرار داردو با صدور دستورات حكومتي براي اخراج رنگين پوستان به هر بهانه اي، سرنوشت ميليونها خارجي تبار فرانسوي را در هالهاي از ابهام قرار داده است.نكته قابل تأمل اينست كه ساركوزي، خود يك يهودي زاده مهاجر است و براي جلب توجه نژادپرستان فرانسوي و دامن زدن به "اسلام هراسي" در فرانسه مرتكب اقدامات خشن عليه رنگين پوستان و مهاجرين اين كشور ميشود. او با اين كار در نظر دارد پايههاي لرزان حكومت خود را تقويت كند ولي شرايط اجتماعي در فرانسه بگونه ايست كه اين اقدامات به نتايج معكوسي منجر خواهد شد و نقاب از چهره دموكرات مآبانه فرانسه خواهد افتاد.وطن امروز:ريشه فقهي يک وقف باطل«ريشه فقهي يک وقف باطل» عنوان سرمقالهي روزنامهي وطن امروز به قلم ستار هدايتخواه است كه در آن ميخوانيد؛افرادي که با مباني فقهي و شرعي آشنايي مختصري داشته باشند، اين نکته را درمييابند که وقف دانشگاه آزاد بر اساس مباني و اصول فقهي اسلام صحيح نيست. طبق اصول فقهي صريح اسلام، وقف بايد در اموري صورت گيرد که در مالکيت حقيقي افراد قرار داشته باشد و در غير اين صورت وقف منتفي است.بر اساس اين حکم، يادآوري اين نکته ضروري است که هيات امناي دانشگاه آزاد، مالک اموال دانشگاه آزاد نيست و غالب امکانات اين مجموعه از محل کمکهاي دولتي تهيه شده است. همچنين بيشتر زمينهايي که در استانها و شهرستانهاي کشور به دانشگاه آزاد تبديل شده، از محل منابع طبيعي و انفال بوده است که شامل املاک شخصي رئيس يا اعضاي هيات امناي دانشگاه آزاد نميشود که بتوانند بر آن برچسب وقف بزنند.«لا وقف الا في ملک» امروز اساس قاعده شرعي را تشکيل ميدهد که بر مبناي آن وقف دانشگاه آزاد باطل ميشود. قاعده مذکور تصريح ميكند، كسي كه مالك نباشد، نميتواند صيغه وقف را جاري کند. «لا وقف الا في ملك» در فقه از جمله قواعد ملکيت و اصلي است که بر قبول يا قبض عقد وقف تکيه دارد و در اين بحث شرعي نيز ملاک را در تبيين وقف بدون مالک نشان ميدهد.اين قاعده به صراحت بيان ميكند که وقف بايد از ملکيت ريشه گيرد و با مباحثي نظير ارث يا تصاحب عدواني نميتوان عقد وقف را بر دارايي شخصي جاري کرد. ماهيت وقف در شريعت اسلامي در حقيقت محبوس کردن ملک واقف به نفع عموم و در جهت امور خيريه است و اگر تملک در وقف نباشد، اين عقد باطل ميشود.در اين زمينه کميتهاي که به نيابت از رهبر انقلاب وقف دانشگاه آزاد را غيرشرعي اعلام کردهاست، همزمان با بالا گرفتن بحثهاي رسانهاي درباره وقف دانشگاه آزاد، با تاکيد بر پايان دادن به اين مباحث تشکيل شد و روز گذشته رأي به غيرقانوني و غيرشرعي بودن بحث وقف اموال دانشگاه آزاد داد.توجه اين هيات فقهي مامور رهبر انقلاب نيز بر اين نکته متمرکز شده بود که در مجموعه داراييهاي دانشگاه آزاد بحث مالکيت اشخاص باطل بوده و هيأت امناي دانشگاه آزاد، صلاحيت وقف اموال متعلق به غير را ندارد. اين کميته در مجموع بررسيها از مجموعه داراييهاي دانشگاه آزاد رأي بر ابطال بحث وقف دانشگاه آزاد داد و به حواشي و جنجالها بر سر اموال دانشگاه آزاد خاتمه داد.آرمان:از خدا جوييم توفيق ادب«از خدا جوييم توفيق ادب» عنوان سرمقالهِ روزنامهي آرمان به قلم معصومه ابتکار است كه رد آن ميخوانيد؛ مولانا چه زيبا ميگويد:از خدا جوييم توفيق ادب / بي ادب محروم ماند از لطف رب بي ادب تنها نه خود را داشت بد / بلکه آتش در همه آفاق زدحقيقتي روشن در شعر مولاناست که کلام سخيف و به دور از ادب، ابتدا کرامت نفس گوينده را پايمال ميکند و در مرحله بعد با توهين به شنونده سبب آسيب به روح و فکر او ميشود و در نهايت خود را از لطف و رحمت خداوند که شاهد و ناظر امور است محروم ميسازد. ادب در کلام يا به قولي عفت کلام به خصوص براي ايرانيان که در شعر و ادب و خوش سخني صاحب نام هستند، صفت شاخصي در افراد به حساب ميآيد. ما ملتي هستيم با سطحي از فرهنگ و تمدن بشري که همواره به آن افتخار کردهايم و نعمت اسلام آوردن نيز مزيد بر آن شده است. البته حفظ حريم ادب مختص به اسلام نيست و در مکاتب پيامبران اولي العزم چنين سيرهاي مشهود است. چنانچه خداوند در آيه 83 سوره بقره خطاب به بني اسراييل ميفرمايد:وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاکِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّکَاةَ ...و چون از فرزندان اسرائيل پيمان محکم گرفتيم که جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر و خويشان و يتيمان و مستمندان احسان کنيد و با مردم [به زبان] خوش سخن بگوييد و نماز را به پا داريد و زکات را بدهيد ...خوش سخن گفتن، ميثاقي است که خداوند از بني اسراييل گرفته و البته اين تنها آيهاي نيست که بر سخن درست و کلام خوب تاکيد ميکند. در واقع رعايت کلام خوب و ملايم از حدود الهي است.از امام علي (ع) هم در مورد ادب، سخنان فراواني هست که بسيار قابل تامل است. در غررالحکم به نقل از ايشان آمده است: «مردم به ادب شايسته، بيش از طلا و نقره نيازمندند» ايراني در هر سطحي از سواد و اقتصاد، نوعا مبادي آداب و بلند طبع است. فکر مقدمه کلام است و عمل نتيجه کلام. در واقع عمل و رفتار، شخصيت و سرنوشت فرد بلکه يک ملت را رقم ميزند.به همين دليل در علم اخلاق توصيه شده است که مراقب کلام خود باشيد. چون وقتي کلام جاري شد مثل تيري است که رها شده و ديگر قابل بازگشت نيست و اثر خود را به جا ميگذارد. مردم ما چه در شهرها و چه در روستاها در شعر و ادب سر رشته داشته، بلکه خود ارباب هنرند. آفرينش:نداشتن استراتژي در صادرات به عراق«نداشتن استراتژي در صادرات به عراق»عنوان سرمقالهِ روزنامهي آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است كه در آن ميخوانيد؛حجم مبادلات تجاري ما با کشور عراق در حدود4/2 ميليارد دلار بوده است. که اين آمار ايران را به عنوان اولين شريک اقتصادي عراق معرفي مي کند. صادرات ايران به کشور عراق به عنوان اولين شريک اقتصادي اين کشور مستلزم ايجاد يک برنامه معين و استراتژي بلند مدت مي باشد. وسعت و استعداد بازارهاي اقتصادي عراق براي صادرکنندگان ايراني به عنوان بستري مناسب جهت افزايش حجم صادرات غير نفتي کشور مناسب مي باشد. لازمه اين امر توليد کالاهاي با کيفيت و تنوع توليد از سوي توليد کنندگان و مديريت تخصصي از سوي صادرکنندگان مي باشد. متاسفانه صادرات کالاهاي بي کيفيت و نامرغوب از سوي برخي توليدکنندگان ايراني سبب کاهش حجم صادرات به عراق خواهدشد.سخنان معاون وزير بازرگاني در مورد توسعه سياست خارجي ايران وسفرش به کشور عراق و مراجعه برخي شکايت کنندگان به ايشان به علت کيفيت پايين کالاهاي ايراني حاکي از اين امر است که مردم عراق صادرات اين نوع کالاهاي نامرغوب به کشورشان را نوعي بي احترامي به شعور و شخصيتشان مي دانند.اين در حالي است که با نشان دادن کالاهاي بي کيفيت ايراني در رسانه هاي عراقي و در مقابل تبليغ کالاهاي با کيفيت و مرغوب ترکيه سبب ايجاد ذهنيت منفي در افکار مردم عراق و از دست رفتن بازارهاي تجاري اين کشور براي ما مي گردد.ديدن کالاهاي تاريخ مصرف گذشته همچون شيرهاي ترشيده،ماست و پنيرفاسد شده و ديگر کالاهاي نامرغوب ايراني در فروشگاه هاي عراق سبب مخدوش شدن کيفيت و قابليت ديگر کالاهاي مرغوب ايراني شده و باعث ايجاد نوعي باور عمومي در بين مردم عراق همچون برخورد با کالاهاي چيني خواهد شد . اين درحالي است که با اندکي توجه از سوي توليدکنندگان و صادرکنندگان کالا اين قبيل مشکلات قابل حل مي باشد.اما مشکل اصلي آنجاست که صادرکنندگان ما به کشور عراق به عنوان يک بازارچه اقتصادي نگاه مي کنند و به علت نداشتن يک نگاه عميق و استراتژي بلند مدت در زمينه صادرات ،پتانسيل هاي ارزشمند تجاري از سوي اين کشور همسايه را از دست مي دهند. اين درحالي است که کشورهاي رقيب همچون ترکيه با سرمايه گذاري هاي کلان و هنگفت در زمينه هاي اقتصادي و توليدي در کشور عراق گوي رقابت را از صادرکنندگان ايراني خواهند ربود.البته درحال حاضر ايران هنوز اولين شريک اقتصادي کشور عراق مي باشد. اما با اين نحوه مديريتي در بخش توليد و نداشتن يک استراتژي بلند مدت در زمينه صادرات نه تنها از بسياري از زمينه هاي اقتصادي در عراق غافل خواهيم ماند بلکه با حضور رقباي تجاري در اين عرصه سهم صادرات ما از اين بازار کاسته خواهد شد . و جايگاه فعلي خود را نيز از دست خواهيم داد. دنياي اقتصاد:بدهي دولت به بخش خصوصي«بدهي دولت به بخش خصوصي»عنوان سرمقالهي روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم مهران دبيرسپهري است كه در آن ميخوانيد؛يكي از خبرهايي كه در هفتههاي اخير اعلام شد، ولي حساسيتي را كه شايسته آن بود برنيانگيخت مساله بدهي چند هزار ميليارد توماني وزارت نيرو به شركتهاي پيمانكار و مشاور طرف قرارداد با اين وزارتخانه بود.ميدانيم شركتهايي كه خدمات فني مهندسي ارائه ميكنند، تعداد بيشماري از نخبگان كشور را در خدمت دارند و به سهم خود، بخشي از اشتغال كشور را به دوش ميكشند؛ بنابراين شايسته است به اين موضوع با يك ديد ملي توجه شود.از طرف ديگر، ما پيرو مكتبي هستيم كه به پيروانش آموخته است عدم پرداخت دستمزد كارگر پس از انجام كار، از گناهان بزرگ و نابخشودني ميباشد و حتي بايد دستمزد كارگر را پيش از خشك شدن عرقش به او پرداخت. بر اساس اطلاعات موجود، اين مشكل، علاوه بر وزارت نيرو در شركتهاي طرف قرارداد با برخي دستگاههاي ديگر دولتي نيز وجود دارد؛ اما سوالي كه مطرح ميشود اين است كه چطور در چنين وضعيتي، دولت قصد دارد به كودكان متولد 1389 به بعد، مبلغ يك ميليون تومان هديه بدهد و آيا اصولا اين كار با توجه به بدهيهاي دولت اشكال شرعي ندارد؟ از آن طرف، به نظر ميرسد در حال حاضر، سياستي اتخاذ شده است كه با گسترش اعطاي وامهاي خريد در ميان مردم، ميزان مصرف داخلي افزايش يابد.باز جاي اين سوال مطرح ميشود كه اگر قدرت وامدهي وجود دارد، چرا از اين قدرت براي تسويه بدهي طلبكاران استفاده نميشود و اگر براي مثال خودروسازان به دليل توليدكننده بودن، حق انتفاع از اين نوع وامها را دارند، پيمانكاران و مشاوران نيز توليدكننده هستند؛ منتهي، توليدكننده خدمات فني مهندسي. اين در شرايطي است كه در بسياري از كشورهاي دنيا، سياست رياضت اقتصادي و كاهش مصرف، در پيش گرفته شده است.نگارنده كه خود از نزديك در جريان وضع دو شركت مشاور و يك شركت پيمانكاري در حوزههاي شهرسازي و نفت ميباشد، شاهد اخذ وام از بازار غير متشكل پولي و با بهرههاي هنگفت در اين شركتها بوده است؛ به طوري كه يكي از مديران اين شركتها در اثر شدت فشار و استرس در بيمارستان بستري شد و چه بسا به زودي سر از زندان درآورد؛ زيرا كارفرماها از پرداخت حقالزحمه آنها طفره ميروند.يكي ديگر از آنها ميگفت كه حتي اگر هماكنون همه طلب خود را وصول كنيم، تنها صرف پرداخت بدهيها و بهرههاي هنگفت آن خواهد شد و سود شركت يا صفر است يا منفي.حال سوال اين است كه آيا شكلگيري بخش خصوصي فعال و پويا در چنين وضعيتي امكانپذير است؟ و آيا اين بخش ميتواند با توليدكنندگان بسياري از كشورهاي صنعتي كه به راحتي ميتوانند از نقدينگي ارزان بانكها استفاده كنند، رقابت كند؟ بانك مركزي در اين وضعيت چگونه ميتواند از اقدامات تورمزاي خود دفاع كند؟ در اين وضعيت، رشد سالانه نقدينگي از 9/23 درصد در پايان سال 1388 به 9/26 درصد تا پايان بهار امسال افزايش يافته است. اقدامي كه در نهايت افزايش تورم و به تبع آن، افزايش نرخ بهره را به دنبال خواهد داشت. اينها سوالاتي است كه پاسخ صحيح به آنها ميتواند ضامن پيشرفت اقتصادي و رفع فقر در كشور باشد.جهان صنعت:جدول ضرب منتقدان و اشتباه دولت«جدول ضرب منتقدان و اشتباه دولت»عنوان سرمقالهي روزنامهي جهان صنعت به قلم حميدرضا طهماسبيپور است كه در آن ميخوانيد؛ براساس آمار مرکز آمار ايران، تعداد بيکاران ايران حدود سه و نيم ميليون نفر اعلام شده است اما وزير کار با انکار اين آمار سعي کرد تا راهي را برود که وزارت صنايع در اعلام نرخ رشد صنعتي ميرفت.ماجراي اختلاف آماري بانک مرکزي و وزارت صنايع در نرخ رشد صنعت که در نهايت به اقرار سخنگوي اقتصادي کابينه براي اختلاف آماري در دولت منجر شد اين بار ميان وزارت کار و مرکز آمار ايران شکلي تازه يافته تا اعتقاد کارشناساني که بر آمارهاي اعلامي از سوي دولت تشکيک ميکردند، تاييد شود.وزير کار و امور اجتماعي که نرخ بيکاري 6/14 درصدي بهار 89 از سوي مرکز آمار ايران را زيرسوال برده بود و به آن شبهاتي وارد کرد با پاسخ جدي مرکز آمار مواجه شد چراکه آمارها از سوي اين مرکز در سايت رسمي منتشر شد تا وزير کار ديگر اينگونه برخوردي نداشته و تلويحا اقرار نيز داشته باشد.اين رويه که مستندتر از گفتههاي شفاهي وزير کار بود، در نهايت هم باعث آن شد که وزير کار با بيميلي اعلام کند که آمارهاي اعلام شده خالي از اشکال نيست و نيز بپذيرد که اشتباه کرده است.رويه يادشده همانطور که گفتيم تکرار ماجراي بانک مرکزي و وزارت صنايع بود اما نکته تازهتر در اين مناقشه زير سوال بردن آمارهاي اعلام شده در بيکاري طي سال قبل بود که باعث تعجب شد.وزير کار بر صحت آمارهاي قبلي هم شک وارد کرد اما او اعلام نکرد چرا زماني که سال قبل همه اقتصاددانان و کارشناسان بر صحت آمار اعلامي شک ميکردند، دولت موضعي نگرفت.دليلي بر پذيرش يا رد گفتههاي هيچيک از طرفين اين دعوي وجود ندارد چرا که فضاي آمار و اطلاعات در کشورمان آنچنان مهآلود است که نميتوان نتيجهگيري کرد.اما در نهايت آنچه را که ميتوان از اين جنجال تکراري دريافت اين است که صحت آماري در دولت، ميان خود وزرا و مسوولان دولتي هم مورد شک است.پس در نهايت بايد گفت که چگونه است که دولتمردان و شخص رييسجمهور بارها در مقام نقد رسانهها بر آمده که آمارهاي درست را اعلام نکردهاند.آيا بهتر نيست رييس دولت به دولتمردان خود توصيهاي دستور گونه داشته باشد که ابتدا از صحت آمارشان مطمئن شوند و بعد اعلامهاي غير مستند داشته باشند؟ آيا بهتر نيست که اندکي به عقب برگرديم و ماجراي اصرار دولت در سالهاي گذشته را براي گرايش به طرح بيفايده بنگاههاي زودبازده مرور کنيم تا بفهميم حجم زيادي از منابع بانکي به سمت بنگاههاي زودبازده هدايت شده اما نه تنها از فشار بيکاران کاسته نشد که حتي نرخ بيکاري رشد هم داشت.سالهاي قبل زمانيکه رسانهها نوشتند بيکاران به سه و نيم ميليون تا چهار ميليون نفر رسيدهاند دولت از سوي وزير کار سابق بارها انکار کرد اما وزير کنوني دولت تاييد ميکند که آمارهاي گذشته هم صحيح نيست!کارشناسان اقتصادي بارها فرياد زدند که کنترل نرخ بيکاري نيازمند ايجاد سالانه بيشتر از يک ميليون شغل است و دولت در طول سالهاي اخير به طور م
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 489]
صفحات پیشنهادی
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. كيهان: اتوبوس كه چپ ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. كيهان: اتوبوس كه چپ ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها