تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بسم اللّه‏، شفاى هر دردى و يارى كننده هر دارويى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826064053




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز كيهان: تغيير قواعد بازي يا جابجا شدن تيرهاي دروازه؟«تغيير قواعد بازي يا جابجا شدن تيرهاي دروازه؟» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن مي‌خوانيد؛در حالي كه به زودي مسابقه اي آغاز خواهد شد، خبرها حاكي از آن است كه غربي ها درحال جابجا كردن مكان تيرهاي دروازه هستند. نمايندگان ايران و گروه 1+5 روز 14 آذر (5 دسامبر) احتمالا جايي در سوييس يا تركيه ملاقات خواهند كرد. اينكه در اين مذاكرات چه اتفاقي خواهد افتاد و چه نتيجه اي از آن بيرون خواهد آمد، مستقيما وابسته به اين است كه دو طرف با چه استراتژي وارد آن خواهند شد.يكي از مهمترين مشغوليت هاي دو طرف اين روزها تعقيب و تحليل دقيق كدهايي است كه از جانب طرف مقابل ارسال مي شود. كدهايي كه تا حالا غربي ها فرستاده اند عميقا نااميدكننده است چرا كه همچنان در چارچوب همان استراتژي ارائه مي شود كه شكست آن از نظر ايران يك «پيش فرض» براي هرگونه مذاكرات آتي است.اين چارچوب استراتژيك همان چيزي است كه غربي ها آن را «استراتژي دو مسيره فشار و مذاكره» مي نامند و مبتني بر اين اصل است كه هر گونه مذاكره بايد همراه با فشار، و هر گونه فشار بايد همراه با مذاكره باشد و فشار بدون مذاكره، يا مذاكره بدون فشار، بي فايده است. هيچ نشانه اي وجود ندارد كه امريكا به عنوان موتور محركه اصلي در گروه 1+5 تجديدنظري در اين راهبرد كرده باشد.در حالي كه مقام هاي ايران مكررا گفته اند تا وقتي غرب تصور كند مي تواند از طريق اعمال فشار ايران را به سمت مذاكرات مطلوب خود سوق بدهد، جز اينكه ايران در پيمودن يك مسير برعكس مصمم تر شود، هيچ نتيجه ديگري به دست نخواهد آمد، نشانه اي از تغيير راهبرد در آن سوي ميز مشاهده نمي شود. حالا و حدودا 20 روز مانده به مذاكرات، همه چيزي كه با تحليل كدهاي ارسالي از جانب غربي ها مي توان ديد اين است كه غرب حداكثر در حال جابجا كردن مكان تيرهاي دروازه است و قصد ندارد قواعد جديدي را براي بازي بپذيرد.2 مسئله هست كه تحليل دقيق آنها موضوع را روشن تر مي كند.اول- آيا چيزي به نام راهبرد دو مسيره وجود دارد؟ طرف هاي غربي ادعا مي كنند در حال آزمودن يك استراتژي هستند كه تلاش مي كند دائما فشارها بر ايران را افزايش بدهد و بعد از هر مرحله افزايش فشار، بسته اي از مشوق ها را به ايران عرضه كند. رابرت گيتس به عنوان يكي از طراحان اصلي اين راهبرد عقيده دارد تنها به اين روش است كه مي توان ايران را در دراز مدت به اين نتيجه رساند كه پي گيري برنامه هسته اي امنيت آن را به جاي افزايش كاهش مي دهد و وقتي ايران با نتايج اين راهبرد روبرو شود آن وقت در يك محاسبه مجدد درباره هزينه ها و فايده هاي برنامه هسته اي به اين نتيجه خواهد رسيد كه سرجمع در حال ضرر كردن است و لذا مي پذيرد كه اهداف خود را تعديل كند. اين استراتژي دو اشكال مهم دارد كه طرف غربي هرگز آنها را به دقت بررسي نكرده است.اشكال اول اين است كه وقتي به تاريخ واقعي ماجرا نگاه مي كنيم اساسا خبري از يك راهبرد دو مسيره نيست و هر چه هست تلاش امريكا براي عميق تر شدن مسير فشار است بدون اينكه اراده اي جدي براي ايجاد تحول در مسير مذاكره مشاهده شود. به عبارت ساده تر امريكايي ها در اين مدت سعي كرده اند به طور جدي به ايران فشار بياورند -كه البته حالا خودشان هم مي گويند شكست خورده اند- اما هيچ وقت به طور جدي مذاكره نكرده اند.شاهد روشن اين ادعا هم آن است كه هر وقت يك روش مذكراتي نقد و قدرتمند براي حل مسئله ايجاد شده، آمريكايي ها در لحظه آخر به آن پشت پا زده اند و با سر و صدا راه انداختن سراغ مسير فشار رفته اند. اين دقيقا اتفاقي است كه درباره بيانيه تهران رخ داد.امريكا بيش از 3 ماه تركيه و برزيل را تشويق كرد كه با ايران وارد تعامل شوند و وقتي آنها ريسك اين كار را پذيرفتند و در عين ناباوري اوباما از تعامل 3 كشور يك پيشنهاد كاملا منطقي بيرون آمد، به يكباره امريكا برآشفت و فرياد زد كه هيچ كدام از اين كارها را قبول ندارد و اصلا تركيه و برزيل چرا با ايران توافق كرده اند(!) و... واقعا اگر امريكا به دنبال يافتن يك راه حل مذاكراتي بود، چرا اساسا وارد گفت وگو درباره بيانيه تهران نشد.اگر حرف آن تحليلگر امريكايي (هيلاري من لورت، عضو سابق شوراي امنيت ملي امريكا) راست باشد كه اوباما از ابتدا به لولا و اردوغان دروغ گفته بود و قصد پذيرش هيچ نتيجه اي را نداشت، آيا ديگر جايي براي حرف زدن از مذاكره باقي مي ماند؟ اشكال دوم هم اين است كه امريكايي ها هنوز قادر به تحليل صحيح اين موضوع نيستند كه فشار به جاي اينكه مسير مذاكره را تقويت كند، آن را مختل مي كند.فرض كنيد -فرض محال كه محال نيست- ايران تصميم گرفته باشد يكي از پيشنهادهاي امريكا را بپذيرد. آيا وقتي امريكايي ها 6 ماه قبل قطعنامه اي داده اند كه هيچ هدفي جز فشار آوردن به مردم ايران و به هم ريختن نظام زندگي آنها نداشته، عملي كردن چنين تصميمي از حيث آبرو و اعتبار ملي امكانپذير است؟ واضح است كه پاسخ اين سوال منفي است.وقتي مسير فشار فعال مي شود، روحيه ايراني -كه ظاهرا غربي ها هنوز نتوانسته اند حتي يك درك ساده از آن داشته باشند- خود به خود به اين سمت گرايش پيدا مي كند كه فشار را بايد با فشار جواب داد و در اولين گام تصميم مي گيرد همه پيشنهادهايي را كه غربي ها روي ميز مي گذارند رد كند چرا كه پذيرش هر نوع پيشنهاد به معناي تسليم شدن در مقابل فشار و در نتيجه تشديد فشارها ارزيابي خواهد شد.اگر طرف غربي بتواند اين ديناميسم را درك كند، خواهد فهميد كه راهبرد اعمال فشار خود به تنهايي مطلقا قادر به تاثيرگذاري بر ايران به منظور حل مسئله از اين طريق نيست و بدتر از آن، مسير مذاكره را هم كه اميدي اگر به حل مسئله باشد در آنجاست، نيست و نابود مي كند. با اين استدلال است كه مي توان نتيجه گرفت راهبرد دو مسيره فشار -مذاكره، در دل خود داراي تناقض و به اصطلاح پارادوكسيكال است و هر چه جلوتر برود ناكام تر خواهد ماند.دوم- نكته دوم اين است كه وقتي غرب مي گويد مي خواهد محاسبات ايران را تغيير بدهد، سوالي كه مطرح مي شود اين است كه آيا اساسا درك درستي از محاسبات ايران دارد؟ گاه خبرها و تحليل هايي از جانب منابع رسمي غربي منتشر مي شود كه نشان مي دهد درك غربي ها از الگوي رفتار و محاسبات طرف ايراني تا حد خنده داري غير دقيق و ابتدايي است. يك نمونه بسيار شاخص -كه مدتي است ذهن نگارنده را به خود مشغول كرده- اين است كه غربي ها- در سطوح بسيار بالا- مي گويند هدفشان از بستن حساب ها و ممنوع كردن مسافرت مقام هاي كليدي دخيل در برنامه هسته اي و موشكي ايران اين است كه آنها را به اين نتيجه برساند كه تداوم برنامه هسته اي و موشكي ايران «منافع آنها» را به خطر انداخته و زندگي شان را دشوار تر مي كند و در نتيجه فضايي بوجود بياورد كه در آن، اين مقام ها احساس كنند بهتر است پي گيري برنامه هسته اي و موشكي متوقف شود تا بيشتر از اين ضرر نكنند!! شايد باور نكنيد ولي تعداد قابل توجهي از مقام هاي غربي مرتبط با موضوع وقتي از آنها خواسته شده توضيح بدهد كه چطور عقيده دارند قرار دادن نام چند فرد در فهرست تحريم ها مي تواند برنامه اي را كه با هويت ملي ايرانيان گره خورده متوقف كند، دقيقا به همين شكل استدلال كرده اند! اين نوع نگاه به مسئله از يك كودني بسيار حاد و مهلك حكايت مي كند.واقعا آيا كساني كه در واشينگتن نام خود را استراتژيست گذاشته اند تصور مي كنند كه با ممنوع المعامله يا ممنوع المسافرت شدن مدير پروژه UCF اصفهان او به اين نتيجه مي رسد كه بايد فتيله كار در اين تاسيسات را پايين بكشد؟! يا مثلا وقتي نام 6 سردار و مقام ايراني را به دليل جهادي كه براي مهار فتنه 88 كرده اند در فهرست به اصطلاح ناقضان حقوق بشر مي گذرند، انگيزه آنها براي مهار فتنه بعدي كمتر مي شود؟! وقتي حال و روز تحليل هاي راهبردي و سياست ساز امريكايي ها درباره ايران اين باشد ديگر تعجبي ندارد كه نتوانند محاسبات كلان ايران درباره برنامه هاي هسته اي و منطقه اي ايران را دريابند.محاسبات ايران اگرچه ذهن مادي گرا و تنبل غربي نمي تواند آن را بفهمد، بسيار روشن و در عين حال عميق و دقيق است و اگر طرف غربي نتواند تكليف خود را با آن روشن كند ورود به هرگونه مذاكره از همين حالا بي حاصل خواهد بود.اگر بخواهيم فقط فهرستي از اين محاسبات عرضه كنيم مي توان قضيه را اينطور خلاصه كرد: ايران بدون سلاح اتمي هم قدرت اول منطقه خاورميانه است و هر گونه ثبات يا بي ثباتي در منطقه حد فاصل كرانه مديترانه تا مرزهاي هند مستقيما به اراده و تصميم آن بستگي دارد. ايران بناي آغاز هيچ جنگي را ندارد و باور ندارد كس ديگري هم جرئت آغاز يك جنگ را با آن داشته باشد. ايران به هيچ قيمتي دست از غني سازي برنخواهد داشت چرا كه هر دولتي كه در ايران اين كار را بكند با يك ننگ ابدي و اتهام فروختن آينده ايران مواجه خواهد بود و ديگر هرگز قادر به بلند كردن سر خود در فضاي سياست داخلي ايران نخواهد بود.آيا غربي ها مي توانند در اين 20 روز تكليف خود را با اين گزاره هاي راهبردي روشن كنند؟جمهوري اسلامي:تحليل سياسي هفته «تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي خوانيد؛در اين هفته جهان اسلام و ملتهاي مسلمان يكي از بزرگترين اعياد خود را گرامي داشتند. عيد قربان براي مسلمانان سراسر جهان، اوج شكوه بندگي و روز يكپارچگي و همدلي است، روزي كه بزرگترين فريضه جمعي اسلام در گرداگرد خانه خدا و در قالب مناسك حج برپا داشته مي‌شود و ياد ايثار ابراهيمي و نجابت اسماعيلي و رهايي از دلبستگي‌هاي مادي در حركتي پاك و بي آلايش به نمايش در مي‌آيد.بزرگترين همايش عبادي، سياسي و اجتماعي مسلمانان در اين هفته برگزار شد و ميليونها زائر از سراسر جهان با انجام فريضه حج، حركتي عظيم و توفنده عليه شرك و كفر را متجلي كرده و انسجام و وحدت خود را به رخ جهانيان كشيدند.هفته جاري همچنين در صحراي پررمز و راز عرفات، مراسم برائت از مشركين نيز برگزار شد. به همين مناسبت رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيامي به مسلمانان جهان در كنگره عظيم حج تصريح كردند "موسم حج ميزبان دل‌هاي مشتاق و اميدواري است كه از سراسر گيتي، به فراخوان رب جليل پاسخ گفته و لبيك گويان به زادگاه اسلام شتافته‌اند. امت اسلامي در اين مراسم مي‌تواند تصويري فشرده را از گستردگي و تنوع خويش و عمق ايماني كه بر دل پيروان اين دين حنيف حاكم است، با چشم فرستادگان خود كه از چهار گوشه جهان در اينجا گرد آمده اند، مشاهده كند و اين سرمايه عظيم و بي‌مانند را به درستي بشناسد. اين بازشناسي خويش، كمك مي‌كند تا ما مسلمانان به جايگاه شايسته خود در دنياي امروز و فردا پي ببريم و به سوي آن حركت كنيم."حضرت آيت‌الله خامنه‌اي تاكيد كردند "گسترش موج بيداري اسلامي در دنياي امروز حقيقتي است كه فرداي نيكي را به امت اسلامي نويد مي‌دهد. از سه دهه پيش كه با پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل نظام جمهوري اسلامي، اين خيزش پرقدرت آغاز شد، امت بزرگ ما بي وقفه پيش رفته، موانعي را از سر راه برداشته و سنگرهايي را فتح كرده است. پيچيده‌تر شدن شيوه‌هاي دشمني استكبار و تلاش پرهزينه‌اي كه در مقابله با اسلام مي‌كند نيز به دليل همين پيشرفت‌ها است.تبليغات وسيع دشمن در جهت اسلام هراسي، تلاش شتابزده‌اي كه براي ايجاد اختلاف ميان فرقه‌هاي اسلامي و برانگيختن تعصب‌هاي فرقه‌اي مي‌كند، دشمن تراشي‌هاي كاذب از شيعه براي سني و از سني براي شيعه، تفرقه افكني ميان دولت‌هاي مسلمان و كوشش براي تشديد اختلافات و تبديل آن به دشمني‌ها و معارضه‌هاي لاينحل، استفاده از سازمان‌هاي اطلاعاتي و جاسوسي براي تزريق فساد و فحشاء ميان جوانان، همه و همه واكنش‌هاي سرآسيمه گون و آشفته در برابر حركت متين و گام‌هاي استوار امت اسلامي به سوي بيداري و عزت وآزادگي است."رهبر معظم انقلاب در اين پيام با تشريح زوال و دريوزگي دشمنان اسلام فرمودند: "اين اوضاع اميدبخش و حامل بشارت، بايد ما ملت‌هاي مسلمان را از سويي مطمئن‌تر از هميشه، به سوي آينده مطلوب به پيش براند و از سوي ديگر با درس‌ها و عبرت‌هاي خود، هشيارتر از هميشه نگهدارد. اين خطاب عمومي، بي گمان علماي ديني و رهبران سياسي و روشنفكران و جوانان را بيش از ديگران، متعهد مي‌سازد و از آنان مجاهدت و پيشگامي مطالبه مي‌كند."بدين ترتيب از هفته آينده دو ميليون زائر بيت الله الحرام پس از حضور در بزرگترين كنگره جهاني اسلام و با كوله‌باري از تقوا و بندگي، آماده بازگشت به خانه و كاشانه خويش مي‌شوند. اين ايام شعف انگيز، يادآور صحنه به يادماندني و عزت‌بخش واقعه "غدير خم" است كه پيامبر مكرم اسلام در بازگشت از "حجه الوداع" به هنگام جدا شدن حجاج در مسيرهاي زندگاني خود، در محل غدير خم پيام بزرگ اتمام نبوت، اكمال دين و آغاز امامت را ابلاغ كرده و از زائران اين سفر تاريخي پيمان گرفتند كه پيام غدير و تعيين ولايت اميرمومنان علي(ع) را به ديگران و آنان هم به آيندگان منتقل كنند. به همين مناسبت ملت ولايتمدار ايران پس از برپايي عيد قربان خود را براي برگزاري عيد بزرگ ولايت و امامت آماده مي‌كند.هفته جاري همچنين با ايام شهادت پنجمين اختر سپهر ولايت، جامع علوم ولايت، حضرت امام محمد باقر عليه‌السلام مقارن بود كه با انوار علمي خويش پهنه گيتي را از انوار معارف اهل بيت روشنايي بخشيدند.اين هفته در مسائل خارجي نيز شاهد تحولات تازه‌اي بوديم. در عراق، با وجود توافق‌هاي صورت گرفته ميان گروههاي سياسي اين كشور و بروز خوش بيني‌ها در اين باره، هنوز موضوع تشكيل دولت جديد از ابهام خارج نشده است. درحاليكه هفته گذشته گروههاي سياسي در اجلاس اربيل و سپس در جلسه مجلس اين كشور اعلام كردند بر سر چارچوب كلي تقسيم قدرت و تشكيل دولت به تفاهم رسيده‌اند اقدامات غيرمنتظره و اظهارات تفرقه افكنانه ايادعلاوي رئيس گروه "العراقيه" بار ديگر سايه نااميدي را به اوضاع سياسي عراق باز گردانده و اميدها را كمرنگ ساخته است. علاوي روز گذشته نيز اعلام كرد در دولت جديد مشاركت نخواهد داشت و مدعي شد دولت جديد، دولتي بي‌ثبات خواهد بود و دوام چنداني نخواهد آورد.اين اظهارات علاوي درحالي مطرح مي‌شود كه اين گروه در نشست اربيل مفاد تفاهم نامه را پذيرفت. العراقيه خواسته‌هاي مبهمي را مطرح مي‌كند كه به نظر مي‌رسد بيشتر بهانه جويي براي كارشكني و ايجاد مانع در مسير تشكيل دولت جديد است. علاوي، درحالي گروههاي مقابل را به عدم پايبندي به توافقات متهم مي‌كند كه مصداق و موارد مشخصي را ذكر نمي‌نمايد.در همين رابطه يك عضو ارشد العراقيه خواستار معاف شدن همه بعثي‌ها از شمول قانون بعثي زدايي شده كه پيشتر مجلس عراق آن را به تصويب رسانده است. افزايش بهانه‌جويي‌هاي العراقيه با افزايش تماس مسئولان اين تشكل با آمريكا، عربستان و اخيراً انگليس همزمان بوده است. اياد علاوي پس از ديدار از لندن، ضمن رد مشاركت خود در دولت آتي عراق، اعلام كرد كه به دليل حضور در مراسم ازدواج دخترش در لندن، در جلسه مهم روز يكشنبه آينده گروههاي سياسي شركت نخواهد كرد كه اين امر مفهومي به جز به تمسخر گرفتن توافق مذكور و سرنوشت ملت عراق نمي‌تواند داشته باشد. با توجه به اين مسائل، اكنون يكبار ديگر اين واقعيت مورد تاكيد قرار مي‌گيرد كه تا زمانيكه دخالت خارجي، به خصوص از جانب اشغالگران غربي و برخي دولت‌هاي منطقه كه نگاه مغرضانه به دولت شيعه در عراق دارند ادامه يابد، حل بحران عراق و بازگشت صلح، ثبات و امنيت به اين كشور بعيد است.اين هفته فاش شد كه آمريكايي‌ها براي ترغيب سران رژيم صهيونيستي به پذيرش توقف موقت شهرك سازي امتيازات گسترده‌اي به عنوان رشوه به تل آويو پيشنهاد كرده‌اند. بخشي از اين بسته رشوه عبارت است از: تحويل پيشرفته‌ترين جنگنده‌ها به اين رژيم، ادامه پشتيباني آمريكا از فعاليت‌هاي اتمي نظامي تل آويو، وتوي تمامي قطعنامه‌هاي ضد اسرائيلي در آينده و تعهد آمريكا به تشديد تحريم‌ها عليه جمهوري اسلامي ايران.جالب است كه اين امتيازات براي توقف فقط سه ماه شهرك سازي رژيم صهيونيستي در سرزمين‌هاي اشغالي ارائه مي‌شود و پس از آن ساخت و ساز صهيونيستها در اراضي اشغالي، از ديد آمريكا بلامانع است.آمريكايي‌ها اين امتيازات را صرفاً براي آن به رژيم صهيونيستي مي‌دهند كه از طريق آن بتوانند دستاويزي براي فريب مجدد اعراب و كشاندن آنها به پاي ميز مذاكره به دست آورند، اين موضوع بار ديگر سرسپردگي و وابستگي سران حكومت آمريكا به صهيونيستها را مورد تاكيد قرار مي‌دهد و از جانب ديگر جانبداري كامل آمريكا از مواضع توسعه طلبانه تل آويو را بيان مي‌كند. اين واقعيت همچنين بر نگاه تحقيرآميز واشنگتن به طرفهاي عربي نيز دلالت دارد.دولت باراك اوباما و دمكراتهاي آمريكا كه در داخل آمريكا بي اعتبار شده‌اند اكنون مي‌كوشند با كشاندن اعراب به پاي ميز مذاكره و دست و پا كردن يك پيمان سازش جديد، تحولي در وضعيت رو به وخامت دمكراتها و شخص اوباما ايجاد نمايند. به همين دليل به شدت نياز دارند تا دست مايه‌اي به سران عرب براي ارائه به افكار عمومي داخلي آنها فراهم سازند تا آنها را بتوانند به ميز مذاكره بكشانند كه توقف موقت شهرك سازي، از اين موارد است.هفته جاري كلينتون وزير خارجه آمريكا صريحاً اعتراف كرد كه طالبان و القاعده دست پرورده آمريكا هستند. هيلاري كلينتون كه در هند صحبت مي‌كرد افزود آمريكا اين گروهها را براي مقابله با نيروهاي شوروي سابق در افغانستان ايجاد كرد. اين اعتراف، ناخواسته اگرچه موضوع جديدي نمي‌باشد ولي در عين حال نكات مهمي را در بردارد كه لازم است مورد تامل قرار بگيرد. اكنون با اين اعتراف صريح، اين مطلب مورد تاييد قرار مي‌گيرد كه "مبارزه با تروريسم"، ابزاري است تبليغاتي كه واشنگتن هر زمان كه قصد انجام توطئه و تحقق اهداف مورد نظر خود را دارد به آن متوسل مي‌شود.آمريكا به اعتراف خود، يكبار در زمان اشغال افغانستان توسط شوروي، طالبان و القاعده را به وجود آورد، در زمان انفجارهاي مشكوك نيويورك، اين گروهها را مسئول دانست و با آنها به جنگ برخاست و اكنون نيز درحال مذاكره و مصالحه با اين گروهها در افغانستان است. آمريكايي‌ها اكنون چه پاسخي به افكار عمومي جهان دارند كه اگر اين گروهها را تروريست مي‌داند چرا كرزاي را ترغيب به مصالحه با آنها كرده است؟حقيقت امر چيز ديگري است. واشنگتن اساساً در پشت پرده با اين گروهها مرتبط است چرا كه بدون تمسك به اين گروهها و تهديد قلمداد كردن آنها، توجيهي براي لشكركشي به افغانستان نمي‌توانست داشته باشد و اكنون نيز قصد دارد اين گروهها را در حكومت افغانستان سهيم كند تا منشا فتنه‌اي در منطقه براي پيگيري اهداف استعماريش باشند. در واقع آمريكا با برگ اين گروهها در افغانستان و منطقه بازي مي‌كند و ادعاي آنها براي از بين بردن و قلع و قمع طالبان و القاعده، دروغي بيش نيست.آرمان:ضرورت تدوين نظريه ملي خزر«ضرورت تدوين نظريه ملي خزر»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آرمان به قلم دکتر مهدي سنايي است كه در آن مي‌خوانيد؛ 27 و 28 آبان ماه، باکو ميزبان سران کشورهاي حاشيه درياي خزر است. محمود احمدي نژاد هم به نمايندگي از ايران در اين اجلاس شرکت خواهد کرد. اين نشست در حالي برگزار مي‌شود که با وجود برگزاري نشست‌هاي پرتعداد، هنوز کشورهاي حاشيه خزر درباره رژيم حقوقي حاکم بر اين دريا، به توافقي دست نيافته‌اند.درياي خزر تا پيش از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي به عنوان درياي مشترک ايران و شوروي مطرح بوده و در زمينه نوع برخورد با خزر و بهره برداري از اين دريا هم قراردادهاي 1921 و 1940 بين ايران و شوروي امضا شده است؛ يکي از آن‌ها بعد از پايان جنگ جهاني اول و در سال‌هاي اوليه شکل‌گيري حکومت کمونيستي منعقد شده و ديگري در آستانه جنگ جهاني دوم. البته در زمان شوروي، خزر به اين اندازه موضوعيت نداشت، چون در داخل محيط بسته قرار داشته و راهي به درياي آزاد نداشته است.علاوه بر اين، نه شوروي و نه ايران با توجه به اينکه هر دو داراي منابع عظيم و غني نفت و گاز بوده‌اند، خيلي نگاه ويژه‌اي به درياي خزر نداشتند. بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، خزر در نقشه جهان موقعيت برجسته‌تري در کنار آسياي مرکزي و قفقاز پيدا کرد و اين منطقه به عنوان يکي از حوزه‌هاي ژئوپليتيک دنيا تلقي شد.در طول دو دهه گذشته، ما دو روند موازي را درباره موضوع خزر شاهد بوديم. يک روند گفت‌وگوهاي رسمي‌ ميان پنج کشور حاشيه خزر و نشست‌هاي مربوط به رژيم حقوقي درياي خزر بوده است.اين نشست‌ها در 27 نوبت برگزار شده و به دنبال تدوين رژيم حقوقي درياي خزر بوده است. روند ديگر، گفت‌وگو‌هاي دو جانبه و توافقات دوجانبه و عمليات واقعي ميان کشورهاي حوزه درياي خزر است که در اين راستا، قراردادهايي ميان روسيه – آذربايجان و قزاقستان–روسيه از سال 98 به وجود آمده است و بر آن اساس اکتشاف و استخراج نفت صورت گرفته است. در کنار اين‌ها، چند دهه پيش و در دوران شوروي، آذربايجان از نفت خزر بهره برداري داشته است.بنابر اين، دو روند در کنار هم طي شده است. يعني چهار، پنج سال بعد از اينکه روشن شد توافقي درباره رژيم حقوقي درياي خزر صورت نگرفته است، کشورهايي مانند قزاقستان و آذربايجان که به نفت خزر نياز داشتند با روسيه توافق کردند و از اين منابع بهره برداري کردند. متاسفانه گفت‌وگو‌هاي چند جانبه درباره تدوين رژيم حقوقي درياي خزر، گفت‌وگو‌هاي طولاني مدت و فرسايشي شده است و زمان زيادي برده است. خزر براي ما از اهميت بالايي برخوردار است.خزر نه تنها بخشي از حاکميت ملي ما است، بلکه بخشي از هويت ملي کشور ما هم تلقي مي‌شود و مردم ما هم حساسيت ويژه‌اي نسبت به آن دارند و به همين دليل هم مجلس شوراي اسلامي ‌و به ويژه کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي، مسائل خزر را به روز دنبال مي‌کند و با حساسيت پيگيري مي‌کند. در حال حاضر بايد ديد که راه برون رفت از اين موضوع چيست؟ دو نگاه به مسئله خزر وجود دارد.ديدگاه حقوقي و ديدگاه سياسي. ديدگاه حقوقي بر قراردادهاي 1921 و 1940 ميان ايران و شوروي را مورد تاکيد قرار مي‌دهد. در حالي که ديدگاه سياسي بيشتر به ضرورت توافق سياسي و حل و فصل مسائل از طريق توافقات و رايزني‌هاي سياسي معتقد است. قراردادهاي 1921 و 1940 ميان ايران و شوروي، خزر را به عنوان درياي مشترک ميان ايران و شوروي معرفي مي‌کند و حاکميت برابر آن‌ها را تاييد مي‌کند و هيچ سندي هم معتبرتر از اين دو سند وجود ندارد.ديدگاه حقوقي، اين اسناد را مبناي مذاکرات مي‌داند و معتقد است اين مسئله بايد از اين طريق حل و فصل شود و بنابراين ديدگاه حداکثري نسبت به سهم ايران در درياي خزر دارد. اما نگاه سياسي بر اين اعتقاد است که در حال حاضر تنها با ايران و شوروي مواجه نيستيم، دو دهه از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي مي‌گذرد و پنج کشور در حاشيه خزر وجود دارند.قراردادهايي هم ميان آن‌ها درباره چگونگي بهره برداري از اين دريا امضا شده است و بيشتر از منطق حقوق، منطق قدرت و سياست است کهتعيين‌کننده است. بنابراين ايران بايد با استفاده از ديپلماسي فعال و دست يافتن به توافقات دو جانبه با کشورهاي حاشيه درياي خزر به حل و فصل اين موضوع بپردازد.البته اين بار سنگيني بر دوش دستگاه ديپلماسي کشور است و با توجه به اطلاعاتي که من دارم، مسئولان ذيربط هم در اين قسمت با جديت مشغول تدوين برنامه‌هايي در اين زمينه هستند و اقداماتي را دنبال مي‌کنند.بنده اعتقاد دارم که بايد يک نظريه ملي خزر تدوين کرد؛ يعني بايد به اجماع دست يافت و استراتژي روشني در خصوص اين موضوع تدوين کرد. بعد هم ترکيبي از نگاه حقوقي و نگاه سياسي در مقوله خزر کارساز است و بايد با توجه به نگاه حقوقي و سياسي، دست به ابتکاراتي در اين زمينه زد. ضمن اينکه بايد به ساير ابعاد خزر هم توجه کرد. خزر ابعاد امنيتي، زيست محيطي، اقتصادي و ... دارد. به نظر مي‌رسد که اين ابعاد تحت تاثير مسائل ديگر، تا حدي مغفول مانده است.بايد تلاش کرد که ابعاد ديگر خزر هم مورد توجه قرار بگيرد و علي رغم ديدگاه‌هاي مختلفي که پنج کشور دارند، فکر مي‌کنم که در بحث تامين امنيت خزر و رويکرد مشترک امنيتي به مسائل خزر، در اجلاس آينده سران دستاوردهاي مناسبي حاصل شود.برگزاري نشست سران خزر به خودي خود، از اهميت برخوردار است و معمولا در اين سطح، اين اجلاس کمتر اتفاق مي‌افتد. اين بار سران کشورهاي حاشيه درياي خزر بعد از دو سال در باکو گردهم مي‌آيند. بيانيه‌اي هم پيش بيني شده است که در انتهاي اين اجلاس صادر شود.اين بيانيه بخش‌هاي مختلفي را در بر مي‌گيرد که راهبردي در زمينه حمل و نقل و ترابري خزر، رويکردهاي اقتصادي، همکاري‌هاي بشردوستانه اطلاعاتي، آموزشي، فرهنگي در حوزه خزر را مد نظر قرار مي‌دهد. علاوه بر اين اعضا را براي برداشتن گام‌هاي عملي براي ايجاد سازمان همکاري‌هاي اقتصادي خزر تشويق و ترغيب مي‌کند. مسائل بيولوژيکي و امنيتي خزر هم در اين نشست مورد توجه است.بنابراين، اين رويکرد جامع به مسائل خزر حائز اهميت است و به ويژه توافقات امنيتي در حوزه خزر و تصميم‌گيري اعضا براي تامين امنيت مشترک خزر و جلوگيري از ورود بازيگران خارجي و تعريف يک سيستم امنيت منطقه‌اي مي‌تواند از مسائل مهم در اين اجلاس باشد.قدس:اقتدار ايراني در رزمايش «آسمان ولايت 3 »«اقتدار ايراني در رزمايش آسمان ولايت 3»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي قدس به قلم غلامرضا قلندريان است كه در آن مي‌خوانيد؛رزمايش «آسمان ولايت 3 » در کل فضاي کشور توسط يگانهاي پدافند هوايي يگانهاي عملياتي، اطلاعاتي و رزمي ارتش جمهوري اسلامي ايران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نيروي انتظامي، بسيج و نيروهاي آموزش ديده مردمي، تحت فرماندهي و کنترل قرارگاه پدافند هوايي خاتم الانبيا برگزار گرديد. به باور اغلب ناظران سياسي و استراتژيستهاي نظامي جهان، پيشرفتهاي ايران در حوزه تسليحات و تجهيزات نظامي، بويژه در عرصه موشکي طي 30 سال پس از پيروزي انقلاب، همچنين پس از جنگ تحميلي عراق عليه ايران، به نحوي چشمگير و حايز اهميت است که جمهوري اسلامي را به عنوان قدرت بزرگ منطقه، مطرح ساخته است.جمهوري اسلامي ايران از بدو استقرار به دليل داشتن دشمنان و تهديدهاي متعدد از سوي بيگانگان، بايد براي دفع عربده کشيهاي جبهه خصم، دکترين دفاعي خود را در راستاي صيانت از مرزهاي کشور تعيين نمايد که براي دستيابي به اين هدف، کشور نيازمند تنوع در تسليحات نظامي به فراخور تهديدهاي منطقه اي و فرامنطقه اي دشمن است. تحميل جنگ 8 ساله، تحريم گسترده و تمديد آن از سوي جبهه استکبار، ايجاد انواع محدوديت براي ايران با وجود چشم پوشي از اقدامهاي خلاف عرف حقوق بين المللي از سوي حلقه دوستان، همگي سبب گرديد تهران در تدوين مکانيسم دفاعي، به توانمنديهاي بومي متکي باشد تا در هنگامه خطر پاسخگوي نياز دفاعي خويش باشد.«بزرگترين و پيشرفته ترين سلاحها و تجهيزات نظامي در داخل ايران توليد مي شود.» اين کليدي ترين جمله اي بود که 10 سال پس از پايان جنگ تحميلي در گزارش کميته دفاعي سناي آمريکا خطاب به رئيس جمهور وقت اين کشور آمده بود. اين جمله بيانگر نگراني عميق دولتمردان آمريکايي است که انتظار داشتند با گسترش دامنه تحريمها، ايران به يک بازيگر مفلوک و ضعيف تبديل گردد که از حداقل امکانات دفاعي نيز برخوردار نباشد، ولي نمايش اقتدار جمهوري اسلامي در مانورهاي گوناگون، اين واقعيت را براي کارشناسان نظامي و تحليلگران سياسي غرب آشکار نمود که جمهوري اسلامي توانسته با بي اعتنايي به استفاده ابزاري آنها از مؤسسات حقوقي، مسير پيشرفت و توسعه را با شتاب بيشتري ادامه دهد که دستيابي به توانمنديهاي نظامي نيز بخشي از مؤلفه هاي پيشرفت ايران به شمار مي رود. گفتني است، دستاوردهاي نظامي ايران با رويکرد تدافعي است و به هيچ عنوان براي کشورهاي منطقه تهديد محسوب نمي شود، زيرا جمهوري اسلامي تاکنون ثابت کرده دولتي پاسخگو در عرصه مناسبات بين المللي است.به نظر مي رسد، پيام مهم اين مانور به روسهاست که تحت تأثير برخي قدرتهاي جهاني با زير پا نهادن تعهدهاي خويش در تحويل سامانه موشکي اس 300 ، تلاش نمودند در راستاي همسويي با دشمنان ملت ايران، جمهوري اسلامي را در تنگناي امنيتي و نظامي قرار دهند و از اين منظر خواسته هاي نامشروع سياسي خود را به ايران تحميل کنند. اما آنان اکنون توانمندي بومي ديگري را از فرزندان اين مرز و بوم مي بينند که با به صحنه آوردن توليدات بومي، خود اتکايي را به رخ ديگران مي کشند و از اين رهگذر به بدخواهان اعلام مي کنند که آنان نمي توانند با خلف وعده، ايران را منزوي کنند، بلکه ايران قادر است با اتکا به توانمنديهاي بومي، قابليتهاي دفاعي خود را بر اساس نيازمنديهايش ارتقا دهد، به نحوي که برخي خبرها حاکي از آن است که ايران بزودي سامانه برد بلند توانمندتر از اس 300 را توليد خواهد کرد.کساني که هدفهاي رزمايش را تهديد براي ديگران معرفي مي کنند، بدانند پيام اين مانور صلح و دوستي براي همسايگان و کشورهاي منطقه است، همان گونه که تاکنون برخي از کشورهاي همسايه در مانورهاي ايران به عنوان ناظر جهت استفاده از تلاشهاي ايران حضور فعال داشته اند.اين رزمايش، پيام واضحي را به کشورها و رژيم نامشروع صهيونيستي که ايران را تهديد مي دانند، ارسال مي کند که «اگر برخي بر تعدي به حقوق اساسي ايران پافشاري کنند» تهران آماده است تا با هر تجاوز احتمالي مقابله کند. گفتني است، در روزهاي اخير نتانياهو و برخي سناتورهاي جمهوريخواه با تکرار سخنان تهديدآميز گذشته، بر انتخاب گزينه قهري تأکيد کرده بودند.در آستانه نشست 1 + 5 و تعلل طرف مذاکره کننده و تأکيد بر خواسته هاي غيرمعقول، آنها بايد بدانند جمهوري اسلامي از خواسته هاي مشروع هسته اي خويش که اکنون به يک مطالبه عمومي تبديل گرديده است، کوتاه نخواهد آمد. به عبارت ديگر، ضمن احترام به مقررات آژانس، بر حق غني سازي خويش اصرار مي ورزد و حتي انتظار مي رود دولتمردان تعليق قطعنامه را پيش شرط مذاکرات اعلام کنند.با عنايت به تبليغات رسانه هاي رژيم اشغالگر قدس و برخي رسانه هاي فرامنطقه اي مبني بر تهديدآميز بودن توان نظامي ايران، بايد اذعان نمود توانمنديهاي نظامي ايران جنبه بازدارندگي دارد و تهديد براي هيچ کشوري محسوب نمي شود، همان گونه که تاکنون در مصاحبه هاي متعدد دولتمردان بر اين موضوع اذعان کرده اند؛ ضمن آنکه رفتار جمهوري اسلامي مؤيد اين ادعاست. از سوي ديگر، سرانه بودجه نظامي ايران از بسياري از کشورها از جمله کشورهاي حاشيه خليج فارس همواره کمتر بوده است.رزمايش «آسمان ولايت 3 » همچون ديگر مانورها، اين واقعيت را اثبات کرد که نيروهاي نظامي ايران براي بالا بردن توان خويش، حفظ آمادگي با عنايت به شرايط سيال منطقه، ضمن احترام به تماميت ارضي کشورهاي همسايه و در چارچوب مشي همزيستي مسالمت آميز با ديگر بازيگران، بر حفظ و ارتقاي آمادگي رزمي و عملياتي خويش اصرار مي ورزند و ارتقاي توانمندي آنها تهديدي براي ديگران نيست.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 281]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن