تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دنيا سراى بلا و گرفتارى و محل گذران زندگى و زحمت است خوشبختان از آن دل كنده‏اند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1850143119




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پسر جوان و اژدهای قلعه


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پسر جوان و اژدهای قلعه
پسر جوان و اژدهای قلعه
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود. در کشوری بزرگ پسر جوانی زندگی می کرد که از همه ی مردم شهرش شجاع تر و باهوش تر بود. این پسر جوان هیچ وقت با کسی دعوا نمی کرد، بلکه به کمک عقل و هوشش تمام دشمنانش را شکست می داد.یک روز وقتی این پسر شجاع سوار بر اسبش از کوه ها می گذشت، غار کوچکی را دید. وقتی وارد آن غار شد، قصر زیبا و بزرگی را دید.وقتی پسر جوان نزدیک قصر شد، صداهایی شنید. او سریع از دیوارهای قصر بالا رفت و دنبال صدا گشت.او پرسید "کسی اونجاست؟"صدایی از داخل قصر جواب داد "کمک! به ما کمک کنید! اژدهای قصر چند سال است که ما را اینجا زندانی کرده است."پسر جوان داشت با خودش فکر می کرد که ناگهان شعله ی آتش از کنار صورتش عبور کرد. پسر جوان به اطرافش نگاهی کرد و اژدها را دید. او روبه روی اژدها ایستاد و گفت "خوب، اژدها تو هستی، به خاطر کاری که انجام دادی، می بخشمت. احتمالاً نمی دانستی که من کیم؟"اژدها از حرف های پسر جوان خیلی تعجب کرده بود، چون کسی تا به حال جرات نکرده بود جلوی او بایستد و این گونه حرف بزند.اژدها با عصبانیت غرشی کرد و گفت "آماده ی جنگ با من شو."پسر جوان گفت "یک لحظه صبر کن، معلوم است که تو مرا نمی شناسی. من نگهبان شمشیر شیشه ای بزرگ هستم. شاید بدانی که این شمشیر تا به حال 12 غول و اژدها را کشته است و اگر خطایی مرتکب شوی، درست بر گردن تو فرود می آید و تو را می کشد.اژدها هرگز از وجود چنین شمشیری خبر نداشت، اما بسیار ترسیده بود.پسر جوان دوباره گفت "در هر صورت می خواهم فرصتی برای مبارزه به تو بدهم. به آن طرف دنیا برو. درقله ی کوهی که پر از برف است، برج بزرگی وجود دارد. در بالای برج قفسی طلایی وجود دارد که جادوگری پیر  شمشیر را در آن جا ساخته است.  تنها در آن جاست که شمشیر قدرتش را از دست می دهد. من الان به آن جا می روم و تنها 5 روز منتظر تو می مانم.پسر جوان این را گفت و گرد و خاکی بلند کرد و ناپدید شد.اژدها فکر کرد که او نیرویی اسرارآمیز دارد، اما آن پسر تنها پشت بوته ای پنهان شد. چون اژدها می خواست با او  بجنگد، به سرعت از غار بیرون رفت و به آن سوی جهان پرواز کرد. این سفر کمتر از یک ماه طول نمی کشید.
پسر جوان و اژدهای قلعه
وقتی او مطمئن شد که اژدها دور شده، از لای بوته ها بیرون آمد و داخل قصر رفت. او تمام زندانی های اژدها را آزاد کرد. بعضی از آن ها سال ها بود که گم شده بودند. وقتی آن ها به خانه هایشان برگشتند از هوش و ذکاوت او بسیار تعریف کردند.اژدهای بیچاره باور کرد که آن سوی جهان کوه برفی ای است که در بالای آن برجی قرار دارد و یک قفس طلایی بالای آن هست.فکر کنم اژدها به داخل قفس رفته و حالا دیگر نمی تواند از آن جا خارج شود. شاید روزی آدم باهوشی او را از آن جا نجات دهد.ترجمه:نعیمه درویشی_تصویر:مهدیه زمردکارمطالب مرتبطآقا غوله و بزهای ناقلا دریاچه ی اژدها درس آسمان یه جفت كفش قرمز چرا رفتی تو لاکت؟! ملکه گل ها وقتی موبایل آقا موشه زنگ خورد سه بچه گربه بازیگوش دم طاووس گرگی که از دودکش آمد





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 392]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن