واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار یکشنبه 11 اسفند 1387 تعداد مشاهده : 76 رحيميان: رويكرد غزالي در تأويل، اعتدال است خبرگزاري فارس: حجتالاسلام سعيد رحيميان گفت: زندگي غزالي به دو دوره تقسيم ميگردد كه ويژگي محمد غزالي در رويكرد تأويل در هر دو مورد اعتدال است. به گزارش خبرنگار آيين و انديشه باشگاه خبري فارس «توانا»، حجتالاسلام سعيد رحيميان به بررسي موضوع «قانون و روش تأويل در نزد غزالي» پرداخت و گفت: اهميت انتخاب اين موضوع بدان علت است كه جاي بحث تأويل در ميان آثار مطرح درباره غزالي خالي است و در ميان اين آثار بحث تأويل يكي از مهمترين مسائل در دو دوره زندگي غزالي است و نيز تأثيراتي كه نظر غزالي در مورد تأويل در بين حكما و مفسران به جاي گذاشته است. وي بينش غزالي را به دو دوره قبل و بعد از تحول معرفتي تقسيم كرد و اظهار داشت: مفهوم تأويل در دوره اول به معناي عبور روشمند از ظاهر متن به معناي مجازي منتها بر اساس قرينه قطعي عقلي است و در دوره دوم تأويل را ميتوان به معناي عبور روشمند از ظاهر متن به روح و باطن آن در عين حفظ ظاهر و بر اساس قرينه قطعي تعريف كرد. وي افزود: تعابير ياد شده بدان معناست كه عبور از ظاهر تعبير را از تفسير جدا ميكند و روشمند بودن دلالت بر عواملي كه غزالي به آن تأكيد ميكند دارد و مسئله روح و باطن، غزالي را در مقابل ظاهرگرايان قرار ميدهند و در عين حفظ ظواهر او را در مقابل باطنيان قرار ميدهد و بر اساس قرينه قطعي مرز خود را با معتزليان جدا ميكنند. رحيميان در مورد مباني هستي شناختي از ديدگاه غزالي گفت: در دوره اول غزالي تأويل مبتني بر تمايل بين 5 مرحله وجودي است كه شامل وجود ذاتي، وجود حسي، وجود خيالي، وجود عقلي و وجود تشريعي است كه غزالي اعتقاد به ارتباط بين اين پنج مرحله را دارد و ميگويد كسي كه بخواهد به تأويل برسد بايد درجه به درجه اين مرحله را طي كند. وي ادامه داد: در مورد دوره دوم غزالي وجود را به دو بخش وجود غيب و وجود شهادت تقسيم ميكند و وجود شهادي را به منزله نردبان و پلي براي رسيدن به مقصود كه همان غيب است در نظر ميگيرد. اين استاد دانشگاه در ادامه به بيان معاني معرفتي و معناشناختي تأويل در دو قاعده پرداخت و قوانين تأويل را اين طور بيان كرد: غزالي در دوره اول سه قاعده را مطرح ميكند كه قاعده اول آن است كه اگر حكم قطعي به بطلان ظاهر داشته باشيم در آن صورت بايد به تأويل دست بزنيم و قاعده دوم مبتني بر اين است كه بايد معنا با لفظ تناسب داشته باشد و قاعده سوم ميگويد بايد وجود پنجگانه را رعايت كنيم. وي افزود: در دوره دوم بحث لزوم جمع بين ظاهر و باطن مطرح است چرا كه در دوره دوم غزالي به سمت عرفان و تصوف ميل ميكند. رحيميان دو استثنا در دوره تأويل براي غزالي در نظر گرفت و اظهار داشت: در دو مورد تأويل راه ندارد اول جايي كه اساساً وجه تأويل واضح و مطرح نباشد مانند حروف مقطعه كه تأويل واضح براي آن نداريم و دوم اينكه چارهاي جز تأويل بعيده نباشد. اين استاد دانشگاه تصريح كرد: تأويل به سه قسم واجب، مجاز و حرام است كه تأويل واجب آنجايي است كه عدم تأويل آيه متشابه به ايهام مردم در دين برميگردد و تأويل مجاز به معناي آن است كه امكان حمل به ظاهر نداريم و بايد تناسب لفظ و معنا را حفظ كنيم يا با وجود قرينهاي به حفظ ظاهر و باطن بپردازيم و تأويل حرام اول بر حسب ظن و گمان بدون وجود برهان قاطع (در دوره اول) كشفي و نقدي (در دوره دوم) و دوم تفسير بدون رأي است. وي در بيان نظر غزالي در رابطه با تأويل تأكيد كرد: مباني نظريه غزالي در تأويل مبتني بر ارتباط و توازن است و همچنين ويژگي مهم غزالي در رويكرد تأويل در هر دو دوره اعتدال است. رحيميان در بيان نقلهاي غزالي گفت: نقلهاي غزالي گاهي اوقات صدقه ديندارانه، علمي محض و يا حالت فرمايشي دارد و غزالي بدون رعايت قوانين و معيارها دست به تأويل نميزند. انتهاي پيام/ش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]