واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: قانون و روش تأويل در نزد غزالي
كد خبر:4555
زمان انتشار:يكشنبه 11 اسفند 1387 - 13:08:28
Print نسخه چاپي
انديشه - گزارش سخنراني سعيد رحيميان در اولين روز همايش علمي امام محمد غزالي
هنگامه مظلومي: همايش علمي امام محمد غزالي شنبه دهم اسفندماه، با حضور اساتيد فلسفه و پژوهشگران مختلف آغاز به كار كرد. در پانل اول اين همايش غلامرضا اعواني، مصطفي محقق داماد، ضياء موحد، شهين اعواني، قاسم كاكايي و فتحالله مجتبايي سخنراني كردند.
پانل دوم اين همايش با سخنراني سعيد رحيميان، استاديار دانشگاه شيراز، شروع شد. عنوان سخنراني رحيميان در همايش علمي امام محمد غزالي «قانون و روش تأويل در نزد غزالي» بود. به گفته رحيميان، پرداختن به جايگاه امر تأويل در دستگاه فكري غزالي از دو وجه حائز اهميت است. اول توجه بارز خود شخص غزالي به تأويل و تأويلگري و ديدگاه نوين او در اين زمينه و دوم عدم بررسي اين بخش از نظريات وي و مهجور ماندن آن از سوي مفسران، خوانندگان و نقادان آثار غزالي. از آنجا كه اين انديشمند بزرگ اسلامي دو دوره متفاوت فكري را در طول زندگي خود تجربه كرده، طبيعي است كه فهم وي از تأويل نيز در هر يك از دو دوره متفاوت باشد.
در دوره اول مفهوم تأويل در نزد او، عبور روشمند از ظاهر متن به باطن آن به قرينه عقلي است در حالي كه در دوره دوم، قرينه عقلي جاي خود را به قرينه قطعي ميدهد. غزالي با به دست دادن اين تعاريف از تأويل و ذكر لفظ «روح» متن، موضع تقابلي خود را با ظاهرگرايان و حنابله و با ذكر «قرينه قطعي» مرز خود را با معتزله مشخص ميسازد.
بحث ديگري كه غزالي در باب تأويل ميگشايد مباني هستيشناسي آن است. وي در دوره اول زندگياش، اين هستيشناسي را بر تمايز ميان پنج مرحله وجودي استوار ميكند؛ تمايز و افتراق ميان وجود ذاتي، وجود حسي، وجود خيالي، وجود عقلي و وجود تشريحي. اما در دوره دوم علاوه بر ساحتهاي پيشين، از وجود روحاني در مقام مقصد تأويل و وجود شهادت به عنوان مبدأ آن سخن ميگويد و چنين تشبيهي ارائه ميكند: همانطور كه عمل تعبير كشف و بيان رابطه مثال و موثل در خواب است، علم تأويل نيز بيان رابطه آن دو در عالم متن است.
پس از هستيشناسي، غزالي بحث از مباني معرفتشناسي تأويل را پيش ميكشد و در اين زمينه قاعده تجريد را مطرح ميكند. تجريدي كه در سير تأويل متن واسطه گذر از حس به خيال و سپس عقل است. با اين هر سه (حس، خيال و عقل) توان تأويل متن پديد ميآيد و البته لزوماً براي فهم متن گذر از هر سه مراحل به ترتيب واجب نيست چنانكه اگر فردي از فهم متن در دو ساحت اول عاجز ماند، فهم متن در ساحت عقل براي وي ميسر ميشود.
محمد غزالي همچنين در تعيين قوانيني براي تأويل، دگربار قواعد متفاوتي را در هر يك از دو دوره فكرياش عنوان ميكند. سه قاعده دوره اول به اين صورت است: يك اينكه تنها در صورتي ميتوان دست به تأويل آيهاي زد كه پيش از آن به بطلان ظاهر آن اقدام شده باشد. دوم، لزوم تناسب لفظ با معنا در متن پيش روست و سوم طي مراحل پنجگانه وجودي (پيشتر گفته شده) در كشف معنا است.
اما در دوره دوم به سبب ظهور گرايش عرفاني در اين انديشمند، قاعده اول بهكلي از قوانين تأويل رخت بر ميبندد و جاي خود را به تلاش براي جمع ظاهر و باطن در تأويل متن ميدهد و دقيقاً در همينجاست كه غزالي علاوه بر قرينه عقلي از دو قرينه «كشف» و «نقل» در بطلان ظاهر نام ميبرد و آنها را در به دست دادن تأويل از آيات موثر ميشمارد.
آخرين سخن غزالي در تأويل، تعيين اقسام و انواع براي آن است. در نظر وي سه گونه تأويل واجب، مجاز و حرام وجود دارد. تأويل در زماني واجب است كه برداشت معناي ظاهري يك آيه، باعث انحراف اعتقادات عامه شود مثل تعبير يدالله به وجود دست حقيقي براي خدا. تأويل مجاز اما آنجا مطرح ميشود كه امكان حمل به ظاهر وجود ندارد و بايد با حفظ تناسب معناي برداشتي با ظاهر و البته به مدد قرينهاي تأويل صورت گيرد. و اما آنگونه از تأويل در نظر غزالي حرام است كه يا تنها بر حسب گمان و بدون لحاظ برهان قاطع و قرينه كشفي يا عقلي يا نقلي انجام شود و يا اينكه تفسير به رأي باشد بدون طي مراحل وجودي.
در نهايت رحيميان از دل اين گفتارها تأويل در نزد غزالي را اينگونه ارزيابي ميكند: اساس تأويل در نزد امام محمد غزالي مبتني بر دو چيز است. يكي تناسب ظاهر و باطن كه از اين حيث، غزالي در مقابل باطنيه و ظاهريه، هر دو، قرار ميگيرد و ديگري حفظ اعتدال بهويژه ميان عقل و نقل است البته با در نظر داشتن اين نكته كه رويكرد غزالي به اغلب امور از جمله تأويل، بيش از هر چيز رويكردي ديندارانه و گاهي سفارشي است كه در نقاطي به سوي نظريات علمي نيز سوق مييابد.
كد خبر:4555
تاريخ درج خبر:يكشنبه 11 اسفند 1387 - 13:08:28
Print نسخه چاپي
سه|ا|شنبه|ا|13|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]