واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار پنجشنبه 28 آذر 1387 تعداد مشاهده : 67 عترت و قرآن و اهلبيت به چشم بايد گرفت خبرگزاري فارس: شاعر در اين دو شعر به صفات و خصايل امام اول شيعيان جهان پرداخته و در پايان نتيجه گرفته كه «عترت و قرآن و اهلبيت به چشم بايد گرفت». اين دو شعر را پيمان ملكي مقدم سروده و در آنها ويژگيهايي مانند جوانمردي، پاكي، عدالت، شرافت و ديانت علي بن ابيطالب (ع) برشمرده است. او در شعر دوم نيز با بياني روايي زندگي پيامبر اسلام را مرور كرده و به حادثه غدير خم اشاره كرده است. شاه مردان جهان ------------------- علي يعني سفير جاوداني علي يعني سراي مهرباني علي يعني صداقت، شور و مستي علي يعني عبادت، حقپرستي علي يعني شرافت در دو هستي علي يعني گريز از خودپرستي علي يعني، خدا يكتاپرستي نميباشد جدا باده ز مستي علي يعني ستون، بادبان كشتي علي يعني سرود و بانگ هستي علي يعني هميشه دستگيري به هنگام عدالت سختگيري علي يعني سكوت، يعني فضيلت هميشه هر كجا در حال خدمت علي يعني جهاد، علم و طريقت علي يعني حرم، دين و شريعت علي يعني مرام، شاه مروت يه تك نخل بلند پر ابهت علي يعني گواه، نور هدايت علي يعني شكوه تا بينهايت علي يعني ازل، يعني سعادت علي يعني شرف ايمان شهامت علي يعني حكم، بيهيچ رفاقت يه شمشير دو دم وقت قضاوت علي يعني نواي بينوايان علي دست تواناي يتيمان علي يعني خدا را سجده كردن به هنگام نماز تهليل كردن علي يعني يه رود يه كوه يه گلشن يه تندباد قوي، اما فروتن علي يعني سراپا تشنه بودن علي يعني حديث دل سرودن علي يعني به تقدير سر سپردن به محراب شهادت سور بردن علي يعني كميل، نهجالبلاغه علي يعني دعا، عشق و علاقه علي يعني صدا و روحالله علي يعني اسد، حيدر، يدالله علي يعني صرام بيهيچ حربه علي يعني صمد، مولود كعبه طليعه نور ---------- آسمان برقي زد و نورش جهان در بر گرفت نطفه پاكي طلوع كرد، زندگي را سر گرفت آب و باد و خاك و آتش دست به دست هم، يكي زاده شد طفلي ز مادر، شور آن عالم گرفت نور حق در چهره كودك هويدا گشت زود حقپرستي و مروت در مرامش جان گرفت روز و هفته، ماه و سال طي شد بسان لحظهاي شد برومند آن جوان، نام امين بر خود گرفت شهره شد در كار و كوشش، آشنا شد با زني مهر او شد با خديجه، ازدواجش سر گرفت بهر او دادش خداوند از سر لطف دختري زد لگام بر خود پرستان، نام زهرا بر گرفت در پي توحيد و ايمان رفت بر بالاي كوه از براي حب و حق حكم رسالت بر گرفت نشر كرد يكتاپرستي در زمان كفر و شرك عاشقان و حقپرستان را به گرد خود گرفت نقل كرد وي خدا را بهر ياران در خفي كاتبان آن را نوشتند، نام قرآن بر گرفت داد دست دخترش زهرا به دست يار خود عطر ياس، در خانه حيدر همه عالم گرفت تا كه روز وعده ديدار با مردم رسيد آشكار كرد دين خود را، نام اسلام برگرفت كرد هدايت بتپرستان را به سوي راه حق آن زمان بودش كه دين نورسيده پا گرفت جان گرفت همچون شرر اسلام ميان مكيان بتپرستان نيك دانستند كه آتش سر گرفت مسلمين بيرون شدند از خانهها با تيغ زور رفت نبي با امتش در شعب طالب جا گرفت ارتباط با مسلمين ممنوع شد، حتي به قوت بتپرستي كافري در آن زمان معني گرفت چون بديدش مسلمين در سختي و رنج و عذاب سوي يثرب رفت پيغمبر، هجر اسلام سر گرفت شهر انصار شد مدينه با ورود حضرتش محفل اصحاب دين شد، از وجودش جان گرفت چند سال ترويج دين و چند صباحي كشمكش در پي احياي توحيد جنگهايي در گرفت خندق و بدر و احد، مدت زماني هم به صلح در نهايت دين اسلام مكه را باز پس گرفت مسلمين وارد شدند بر مكه بي جنگ و نبرد نام الله بر زبان بتپرستان جا گرفت رفت در بدو ورودش داخل كعبه نبي شد سپيدي جاودان، جاي سياهي را گرفت گسترش يافت در جهان دين مبين معرفت نور قرآن در سراي عاشقان سكني گرفت در غدير خم به بالاي جهاز اشتران از براي حفظ دين دست علي بالا گرفت گفت: مسلمانان پس از من اوست مولاي شما در نبود من شريعت از علي بايد گرفت تك به تك، دسته به دسته پيش رفتند مسلمين دستشان دست علي دادند و بيعت سر گرفت خاطرش آسوده شد از سرنوشت مسلمين چون بدانست با علي اسلام سر سامان گرفت خاتم پيغمبران بيمار شد بعد از غدير در سراي عاشقان خوابيد و آرامش گرفت در زمان رحلتش نزد مسلمانان سپرد، عترت و قرآن و اهلبيت، به چشم بايد گرفت انتهاي پيام/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]