محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827688265
دنیا سپر دین یا دین سپر دنبا
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دنیا سپر دین یا دین سپر دنیا
خدمتتان عرض کردیم که حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی در دهه اول محرم هر روز سخنرانی ای در همین زمینه ایراد میفرمایند که بیانات ایشان برای درک هر چه بهتر قیام امام حسین علیه السلام و ناگفته ها و روشن شدن قسمت هایی که کمتر از آن مطلع هستید در اختیار شما عزیزان قرار میدهیم. عبدالله بن عمر و بهرهگیری از اهرمهای شیطانیجلسه گذشته عرض کردیم بعد از مرگ معاویه، یزید نامهای نوشت به ولید بنعتبه و در آن نامه سه نفر را اسم برد و گفت از این سه نفر بیعت بگیر. اوّل هم امام حسین (علیهالسلام) را نام برد که داشت: «خُذ بِالحُسَین»؛ یعنی حسین را بگیر؛ بعد هم عبدالله بنعمر و سوم عبد الله بنزبیر بود. حالا میخواهم بروم سراغ عبدالله بنعمر؛ عبد الله بنعمر، قبل از آنکه امام حسین برای عمره از مدینه به سمت مکّه برود، او برای عمره مستحب به مکه رفته بود. امام حسین بعد از او وارد مکّه شد. او عمرهاش را انجام داده بود و میخواست برگردد مدینه که خبردار شد امام حسین به مکّه آمده است. رفت خدمت امام حسین؛ حالا خوب دقت کنید! رفت آنجا و ظاهراً امام حسین را نصیحت کرد! نصیحت کرد و نصیحتش این بود که به امام حسین گفت بیا با یزید بیعت کن! یعنی پیشنهاد صلح و بیعت را به حضرت داد و بعد هم از عواقب خطرناک مخالفت و جنگ با یزید برحذر داشت. من به نقل از خوارزمی نقل میکنم که میگوید عبدالله بنعمر رو کرد به امام حسین و این جملات را گفت: «یا أبا عبدالله، چون مردم با این مرد یعنی یزید بیعت کردهاند و درهم و دینار در دست او است، قهراً مردم به او روی میآورند و با آن سابقه دشمنی که خاندان او با شما دارند، میترسم در صورت مخالفت کشته شوی و گروهی از مسلمانها قربانی این راه شوند». حالا عجیب است که خودش به امام حسین میگوید: «من از رسول خدا شنیدم که میفرمود حسین کشته خواهد شد و اگر مردم دست از یاری او بردارند به ذلت و خواری مبتلا خواهند شد؛ لذا پیشنهاد من به شما این است که مانند همه مردم بیعت و صلح کنید و از ریخته شدن خون مسلمانان بترسید»! تهدید، تطمیع و تحمیق در کلام عبدالله بنعمرعبد الله بنعمر به مدینه برگشت و وقتی رسید آنجا، یک نامه نوشت به یزید و با او بیعت کرد. این را بدانید که او از طرفداران و حامیان یزید بود. وقتی در کلمات او با دقّت نگاه میکنید، میبینید او همان عینک مادّیت و هواخواهی و خودخواهی به چشمش بوده است. چون قیام امام حسین را با یک دید مادّی بررسی کرد و هر سه اهرمی را که گفتم به کار گرفت؛ اوّل پول را مطرح کرد و گفت درهم و دینار دست یزید است؛ این همان «تطمیع» بود که گفتم. دوم «تهدید» کرد که کشته میشوی. سوم هم از میخواست از «تحمیق» استفاده کند که گفت مردم را به کشتن نده. چون تحمیق یعنی از باورهای دینی مردم سوءاستفاده کردن. پس او هر سه اهرم را بهکار گرفت. لذا اگر کسی این تاریخی که نسبت به قیام امام حسین(علیهالسلام) است را خوب نگاه کند و این دو مورد را با هم مقایسه کند، متوجه میشود که مسأله چه بوده است؛ مسأله، مقابله بین خودخواهی و خداخواهی بود. تبیین معنای «تحمیق»حالا من مطلب را ادامه بدهم. وقتی امام حسین(علیهالسلام) به شهادت رسید، بعد از اینکه خبر به مدینه رسید، مردم مدینه فهمیدند و شورش کردند و استاندار یزید را از شهر بیرون کردند. همین عبدالله بنعمر، همین بچهها و عشیره و غلامهایش را جمع کرد و با اینها صحبت کرد. در یک بخشی از این صحبتهایش میگوید: «ما با این مرد، یعنی یزید بیعت کردیم و من بالاتر از این غَدر2 و پیمانشکنی نمیدانم که عدّهای با کسی بیعت کنند، آنگاه به جنگ با او برخیزند. از این رو اگر بدانم هر یک از شما دست از بیعت یزید برداشته و از مخالفان او حمایت کرده، رابطه من با او قطع خواهد شد». این از همان سنخ حرفی است که عبیدالله بنزیاد به مُسلم گفت؛ او به مُسلم گفت تو مخالفت با امیرالمؤمنین کردی و مرتد شدی. این همان تحمیقی است که من میگویم. یعنی از باورهای دینی مردم برای دنیای خودشان استفاده کردند.روز عاشورا امام حسین(علیهالسلام) ایستاده بود و اصحاب یکییکی میرفتند و شهید میشدند. در این میان دارد «جُوْن» غلام حضرت است که آمد و اجازه خواست که به میدان برود؛ حسین(علیهالسلام) چه جواب داد؟! حالا میرویم سراغ کار، فرمود: «أنتَ فِی إذنٍ مِنِّی»؛ یعنی تو مرخصی و من به تو اجازه دادم که از این مهلکه بروی. یعنی حضرت نه تنها تطمیعش نکرد، بلکه درست عکس آن عمل کرد و فرمود دنیایت را برای ما به خطر نینداز؛ تو در خوشی با ما بودی، حالا خودت را به بلای ما مبتلا نکن. این رجل الهی است. نه فقط فریب نمیدهد، بلکه اصلاً عکس عمل میکند و میفرماید خودت را مبتلا به بلای ما نکن؛ برو...دنیا سپر دین یا دین سپر دنیا ؟!
مردمی که به حسب ظاهر میگویند متدیّن و متشرّع و مسلمان هستیم، اینها به دو دسته تقسیم میشوند؛ یک دسته از اینها کسانی هستند که به ظاهر مدّعیاند. مثلاً همین عبدالله بنعمر است که پسر خلیفه بوده است. اینها ظواهر شرع را نشان میدادند. اینها کسانی هستند که دین و اسلام را سپر قرار میدهند برای حفظ دنیایشان. برای حفظ دنیایش، دین را سپر قرار میدهد و میرود پشت دین؛ یعنی میخواهد از این حربه برای حفظ دنیایش استفاده کند. حالا فرقی هم نمیکند؛ چه برای حفظ مالَش باشد، چه ریاستش باشد؛ وقتی میبیند دنیایش به خطر افتاده، «وا اسلامایش» در میآید! اینها همان حقّهبازهایی هستند که فقط میخواهند مردم را فریب بدهند و تحمیق کنند. برای حفظ مقامش، برای حفظ مالش و بهطور کلّی برای حفظ دنیایش اسلام را سپر قرار میدهد. امّا دسته دوم کسانی هستند که خودشان را سپر میکنند برای حفظ اسلام. یعنی درست عکس آن دسته اوّل عمل میکنند.من یک روایتی از علی(علیهالسلام) میخوانم؛ دقت کنید. حضرت میفرماید: «المُؤمِنُ مَن وَقَى دِینَهُ بِدُنیَاهُ»؛ مؤمن آن کسی است که حفظ کند دینش را به سبب دنیا؛ یعنی دنیا را فدای دین کند. «وَ الفَاجِرُ مَن وَقَى دُنیَاهُ بِدِینِه».3 فاجر آن کسی است که بخواهد حفظ کند دنیایش را به سبب دین؛ این همان چیزی است که من گفتم. تقسیمبندی از خودم نیست، از علی(علیهالسلام) است. یک عدّه هستند که اینها اسلام و دین را سپر دنیایشان میکنند و یک عدّه هم برعکسند؛ این کسانی که میخواهند حکومتی بر طبق هواهای نفسانیشان، یعنی خودخواهیشان داشته باشند، اینها همین کسانی هستند که دین را سپر دنیای خود میکنند. لذا از باورهای دینی مردم میخواهند سوءاستفاده کنند. این معنای «تحمیق» است. معنای تطمیع و تهدید روشن بود، امّا تحمیق یک مقدار پیچیدگی داشت که میخواهم آن پیچیدگی را باز کنم تا گرهای در بحث نباشد. تحمیق یعنی فریب دادن مردم و از باورهای مذهبی مردم به نفع دنیایشان استفاده کردن.شما نگاه کنید در تاریخ کربلا؛ من گفتم حسین(علیهالسلام) ظاهر حرکتش این بود که قصد براندازی یک رژیم را داشت و میخواست بهجای آن یک رژیم دیگر بیاورد. امّا در این حرکت از هیچکدام از این اهرمها استفاده نکرد؛ بلکه اتّفاقاً عکس آن بود. وقتی امام حسین(علیهالسلام) به شهادت رسید، بعد از اینکه خبر به مدینه رسید، مردم مدینه فهمیدند و شورش کردند و استاندار یزید را از شهر بیرون کردند. همین عبدالله بنعمر، همین بچهها و عشیره و غلامهایش را جمع کرد و با اینها صحبت کرد. در یک بخشی از این صحبتهایش میگوید: «ما با این مرد، یعنی یزید بیعت کردیم و من بالاتر از این غَدر2 و پیمانشکنی نمیدانم که عدّهای با کسی بیعت کنند، آنگاه به جنگ با او برخیزند. از این رو اگر بدانم هر یک از شما دست از بیعت یزید برداشته و از مخالفان او حمایت کرده، رابطه من با او قطع خواهد شد»پاسخ به شُبهه تطمیع در حرکت امام حسین(علیهالسلام)در یک مورد ما میبینیم که امام حسین(علیهالسلام) مسائل دنیایی را مطرح میکند. در یک مورد، این را در تاریخ مینویسند که امام حسین(علیهالسلام) در کربلا به عمرسعد پیغام فرستاد که من میخواهم با تو حرف بزنم؛ امشب به میانه اردوگاه من و خودت بیا تا با هم ملاقات کنیم. «أَرْسَلَ الْحُسَیْنُ إِلَى عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ لَعَنَهُ اللَّهُ أَنِّی أُرِیدُ أَنْ أُكَلِّمَكَ فَالْقَنِی اللَّیْلَةَ بَیْنَ عَسْكَرِی وَ عَسْكَرِكَ فَخَرَجَ إِلَیْهِ ابْنُ سَعْدٍ فِی عِشْرِینَ وَ خَرَجَ إِلَیْهِ الْحُسَیْنُ فِی مِثْلِ ذَلِكَ»؛ عمر سعد با بیست سوار آمد، حسین(علیهالسلام) هم مثل او با بیست سوار آمد. این دو نفر با همدیگر ملاقات کردند. «فَلَمَّا الْتَقَیَا أَمَرَ الْحُسَیْنُ أَصْحَابَهُ فَتَنَحَّوْا عَنْهُ»؛ حضرت رو کردند به آن بیست نفری که با ایشان آمده بودند، گفتند شما کناره بگیرید؛ «وَ بَقِیَ مَعَهُ أَخُوهُ الْعَبَّاسُ وَ ابْنُهُ عَلِیٌّ الْأَكْبَرُ»؛ فقط برادرش ابوالفضل و علیاکبر(علیهماالسلام) در کنار حضرت باقی ماندند. «وَ أَمَرَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ أَصْحَابَهُ فَتَنَحَّوْا عَنْهُ وَ بَقِیَ مَعَهُ ابْنُهُ حَفْصٌ وَ غُلَامٌ لَهُ»؛ عمرسعد هم همین کار را کرد و به اصحابش گفت شما بروید کنار و با او هم فقط پسرش که حفص نام داشت با غلامش باقی ماندند.
حالا حرفها را گوش کنید: «فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ وَیْلَكَ یَا ابْنَ سَعْدٍ أَ مَا تَتَّقِی اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ مَعَادُكَ أَ تُقَاتِلُنِی وَ أَنَا ابْنُ مَنْ عَلِمْتَ»؛ حضرت فرمود وای بر تو ای پسر سعد، آیا از خدایی که بازگشت تو به سوی او است نمیترسی؟ آیا میخواهی با من بجنگی، در حالی که میدانی من فرزند پیغمبر خدا هستم؟ «ذَرْ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ وَ كُنْ مَعِی فَإِنَّهُ أَقْرَبُ لَكَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى»؛ اینها را رهایشان کن و با من باش؛ چون من تو را به خدا نزدیک میکنم. «فَقَالَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ أَخَافُ أَنْ یُهْدَمَ دَارِی»؛ عمرسعد به امام حسین گفت یا أباعبدالله، میترسم خانهام را خراب کنند. «فَقَالَ الْحُسَیْنُ أَنَا أَبْنِیهَا لَكَ»؛ حسین(علیهالسلام) رو کرد به او و فرمود اگر خانهات را خراب کردند، من آن را برای تو میسازم. «فَقَالَ أَخَافُ أَنْ تُؤْخَذَ ضَیْعَتِی»؛ عمرسعد گفت میترسم املاکم را از من بگیرند؛ «فَقَالَ الْحُسَیْنُ أَنَا أُخْلِفُ عَلَیْكَ خَیْراً مِنْهَا مِنْ مَالِی بِالْحِجَازِ»؛ حسین(علیهالسلام) به او فرمود من از املاکم را در حجاز، املاکی بهتر از آنچه در اینجا داری به تو میدهم. «ثُمَّ سَكَتَ وَ لَمْ یُجِبْهُ إِلَى شَیْءٍ»؛ تمام شد، عمرسعد دیگر جوابی نداشت که بدهد. حضرت محکومش کرد. در روایت دارد امام حسین(علیهالسلام) برگشت. «فَانْصَرَفَ عَنْهُ الْحُسَیْنُ وَ هُوَ یَقُولُ مَا لَكَ ذَبَحَكَ اللَّهُ عَلَى فِرَاشِكَ عَاجِلًا وَ لَا غَفَرَ لَكَ یَوْمَ حَشْرِكَ فَوَ اللَّهِ إِنِّی لَأَرْجُو أَنْ لَا تَأْكُلَ مِنْ بُرِّ الْعِرَاقِ إِلَّا یَسِیراً».4 حضرت نفرینش کرد که تو را در بسترت بکشند و از گندم عراق جز اندکی نخوری.خوب دقت کنید، من که اینها را خواندم، علّت داشت؛ جهتش این است که یکوقت یک فرد بیاطلاعی نیاید بگوید که نه، امام حسین هم «تطمیع» کرد! نخیر، اینطور نبود؛ بلکه امام حسین (علیهالسلام) خواست عمرسعد را خلع سلاح کند؛ حضرت میخواست او را قطع عذر کند؛ حضرت به دنبال این بود که حجّت را بر او تمام کند. مسأله این بود؛ نمیخواست او را تطمیع کند. نمیخواست بگوید به تو پول میدهم بیا طرفدار من شو و پشت سر من بگو زندهباد. امام حسین(علیهالسلام) دنبال این چیزها نبود؛ اینها اهل این کارها نبودند که بخواهند برای خودشان از راه تطمیع و تهدید و تحمیق حامی درست کنند؛ اصلاً و ابداً دنبال این حرفها نبود امام حسین(علیهالسلام). رجال الهی از ابزارهای شیطانی استفاده نمیکنندخواستم جواب این شُبهه را داده باشم. من دقیقاً همینطور گام به گام پیش میروم. این رجال الهی که دنبال این هستند که حکومت الهی را بر جامعه مسلمین حاکم کنند، اینها هیچگاه از این وسایل و ابزار و اهرمهای کسانی که خودخواهند و بر طبق هواهای نفسانیشان عمل میکنند و به دنبال حکومت و استمرار آن هستند، هیچگاه از این ابزارها استفاده نمیکنند. این رجال الهی از این ابزارهای شیطانی استفاده نمیکنند؛ بلکه قضیه عکس استشما این را شنیدهاید دیگر، که روز عاشورا امام حسین(علیهالسلام) ایستاده بود و اصحاب یکییکی میرفتند و شهید میشدند. در این میان دارد «جُوْن» غلام حضرت است که آمد و اجازه خواست که به میدان برود؛ حسین(علیهالسلام) چه جواب داد؟! حالا میرویم سراغ کار، فرمود: «أنتَ فِی إذنٍ مِنِّی»؛ یعنی تو مرخصی و من به تو اجازه دادم که از این مهلکه بروی. یعنی حضرت نه تنها تطمیعش نکرد، بلکه درست عکس آن عمل کرد و فرمود دنیایت را برای ما به خطر نینداز؛ تو در خوشی با ما بودی، حالا خودت را به بلای ما مبتلا نکن. این رجل الهی است. نه فقط فریب نمیدهد، بلکه اصلاً عکس عمل میکند و میفرماید خودت را مبتلا به بلای ما نکن؛ برو... منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله آقا مجتبی تهرانی محمدی_گروه دین و اندیشه تبیانپی نوشت ها : [1]. سوره مبارکه اعراف، آیه 57[2] . غَدر: نیرنگ و فریب[3] . غررالحكم /90 [4] . بحارالأنوار / 44 / 387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]
صفحات پیشنهادی
دنیا سپر دین یا دین سپر دنبا
دنیا سپر دین یا دین سپر دنبا-دنیا سپر دین یا دین سپر دنیاخدمتتان عرض کردیم که حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی در دهه اول محرم هر روز سخنرانی ای در همین زمینه ...
دنیا سپر دین یا دین سپر دنبا-دنیا سپر دین یا دین سپر دنیاخدمتتان عرض کردیم که حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی در دهه اول محرم هر روز سخنرانی ای در همین زمینه ...
سپر پسر حاکم
سپر پسر حاکمجنگ مفصلی بین سپاهی از مأموران حاکم و تعدادی راهزن که در یک قطعه ... دنیا سپر دین یا دین سپر دنبا-دنیا سپر دین یا دین سپر دنیاخدمتتان عرض ...
سپر پسر حاکمجنگ مفصلی بین سپاهی از مأموران حاکم و تعدادی راهزن که در یک قطعه ... دنیا سپر دین یا دین سپر دنبا-دنیا سپر دین یا دین سپر دنیاخدمتتان عرض ...
سپر علی
دنیا سپر دین یا دین سپر دنبا امّا دسته دوم کسانی هستند که خودشان را سپر میکنند برای حفظ اسلام. یعنی درست عکس آن دسته اوّل عمل میکنند.من یک روایتی از ...
دنیا سپر دین یا دین سپر دنبا امّا دسته دوم کسانی هستند که خودشان را سپر میکنند برای حفظ اسلام. یعنی درست عکس آن دسته اوّل عمل میکنند.من یک روایتی از ...
عکس مبارک سپر مردم برای رسیدن به خانه
عکس مبارک سپر مردم برای رسیدن به خانه-بین الملل > خاورمیانه - ایسنا:مردم مصر برای ... رویكرد ایدئولوژیك شریعتی به دین، بیدار كردن دین خفته بود، دین خرافی و در ... يعني تقوي در دنيا به منزله ي حصار و بارو و به منزله ي سپر است و در فرداي آخرت .
عکس مبارک سپر مردم برای رسیدن به خانه-بین الملل > خاورمیانه - ایسنا:مردم مصر برای ... رویكرد ایدئولوژیك شریعتی به دین، بیدار كردن دین خفته بود، دین خرافی و در ... يعني تقوي در دنيا به منزله ي حصار و بارو و به منزله ي سپر است و در فرداي آخرت .
خواجهي دنيا و دين گنج وفا
خواجهي دنيا و دين گنج وفاشاعر : عطار صدر و بدر هر دو عالم مصطفيخواجهي دنيا و دين گنج وفانور عالم رحمة للعالمينآفتاب شرع و درياي يقينجان رها کن آفرينش خاک اوجان ...
خواجهي دنيا و دين گنج وفاشاعر : عطار صدر و بدر هر دو عالم مصطفيخواجهي دنيا و دين گنج وفانور عالم رحمة للعالمينآفتاب شرع و درياي يقينجان رها کن آفرينش خاک اوجان ...
نراقيان : ستارگان درخشان سپهر نجوم (2)
نراقيان : ستارگان درخشان سپهر نجوم (2)-نراقيان : ستارگان درخشان سپهر نجوم (2) ... اگر اعتقاد به تاثير نجوم استقلالا و بدون استناد به اراده و قدرت خداوند باشد، چنين عقيدهاى مخالف ضروريات دين است; 2. ... اگر معتقد باشد كه فلان رخداد از تاثير ستاره است مستقلا، يا به اشتراك ستاره و شىء .... قرآن در مورد 2012 و پایان دنیا چه میگوید؟
نراقيان : ستارگان درخشان سپهر نجوم (2)-نراقيان : ستارگان درخشان سپهر نجوم (2) ... اگر اعتقاد به تاثير نجوم استقلالا و بدون استناد به اراده و قدرت خداوند باشد، چنين عقيدهاى مخالف ضروريات دين است; 2. ... اگر معتقد باشد كه فلان رخداد از تاثير ستاره است مستقلا، يا به اشتراك ستاره و شىء .... قرآن در مورد 2012 و پایان دنیا چه میگوید؟
تاريخ اديان و مذاهب جهان (جلد اول)
معنى دين و مذهب و اشاره اى به طبقه بندى آنها معنى و مفهوم ؛ ... دين و مذهب خدايان يونان ؛ اماكن مقدسه ، اساطير، باورهاى مذهبى ؛ روحانيون باستان ؛ .... خداوند كيوان و گردان سپهر ...
معنى دين و مذهب و اشاره اى به طبقه بندى آنها معنى و مفهوم ؛ ... دين و مذهب خدايان يونان ؛ اماكن مقدسه ، اساطير، باورهاى مذهبى ؛ روحانيون باستان ؛ .... خداوند كيوان و گردان سپهر ...
رزمايش مدافعان آسمان ولايت سپر دفاع پدافندي کشور را کامل کرد
رزمايش مدافعان آسمان ولايت سپر دفاع پدافندي کشور را کامل کرد- جانشين فرمانده کل ... نقاط قوت و ضعف زيادي در اين مانور بود، که در آينده اين نقاط برجسته يا کم رنگ خواهند شد. ... پيشرفت و تکامل به سرعت در حال حرکت است، افزود: چون دنيا در حال تغييرات لحظه اي است و ... مردم اگر از لباس دین خلافی ببینند از دین خدا خارج میشوند.
رزمايش مدافعان آسمان ولايت سپر دفاع پدافندي کشور را کامل کرد- جانشين فرمانده کل ... نقاط قوت و ضعف زيادي در اين مانور بود، که در آينده اين نقاط برجسته يا کم رنگ خواهند شد. ... پيشرفت و تکامل به سرعت در حال حرکت است، افزود: چون دنيا در حال تغييرات لحظه اي است و ... مردم اگر از لباس دین خلافی ببینند از دین خدا خارج میشوند.
سپر انسان در برابر کبر و غرور علمی
سپر انسان در برابر کبر و غرور علمی نويسنده:جواد محدثیمنبع:مجله پرسمان پایه قرار ... جامعه دینی ـ انسان دینی نویسنده:قادر فاضلی در باب تعریف دین و بررسی . ... مرگ محصول عمر انسان انسان در طول عمرش در دنیا مثل این است که غذایی میپزد و در آخر .
سپر انسان در برابر کبر و غرور علمی نويسنده:جواد محدثیمنبع:مجله پرسمان پایه قرار ... جامعه دینی ـ انسان دینی نویسنده:قادر فاضلی در باب تعریف دین و بررسی . ... مرگ محصول عمر انسان انسان در طول عمرش در دنیا مثل این است که غذایی میپزد و در آخر .
ارائه محصولات قرآنی و دينی در نمايشگاه توانمندیهای دستگاههای ...
دو تاکتيک دشمن: حکومت آخوندي،آخوند حکومتي... گريه از دیدگاه یک عارف... آرامش در طوفان... دنیا سپر دین یا دین سپر دنبا... نام واقعی رقیه دختر امام حسین علیه السلام.
دو تاکتيک دشمن: حکومت آخوندي،آخوند حکومتي... گريه از دیدگاه یک عارف... آرامش در طوفان... دنیا سپر دین یا دین سپر دنبا... نام واقعی رقیه دختر امام حسین علیه السلام.
-
گوناگون
پربازدیدترینها