تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):در حقيقت خداوند جهاد را واجب گردانيد و آن را بزرگداشت و مايه پيروزى و ياور خود قرارش ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830430159




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چرا امام حسين عليه السلام در زمان معاويه قيام نكرد؟


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چرا امام حسين عليه السلام در زمان معاويه قيام نكرد؟
امام حسين،‌محرم
سكوت امـام حسين در زمان امام مجتبى بخاطر آن بود كه حضرت مجتبى را امام با خود مى دانست و ‏مـخـالفـت با او را جايز نمى شمرد و پس از شهادت آنحضرت نيز تا زمانيكه معاويه در قيد حيات بود حضرت ابا ‏عبدالله الحسين عليه السلام به احترام عهدى كه امام حسن عـليه السلام با معاويه بسته بود سكوت اختيار ‏نمود، اما با فوت معاويه و روى كار آمـدن يزيد كه برخـلاف مـواد عهدنامه بود: كه معاويه حق ندارد براى خود ‏جانشين تعيين كند، امام حسين عليه السلام ، عليه دستگاه طاغوتى يزيد قيام نمود. چنانكه شيخ مفيد بنقل از كلبى و مدائنى و ديگر مورخين گفته است : پس ‍از رحلت امام حسن ، شيعيان عراق ‏به جنب و جوش افتادند و به امام حسين نامه نوشتند كه حاضرند معاويه را خـلع نمـوده و با او بيعت نمايند ليكن ‏امام حسين عليه السلام امتناع فرمود و متذكر شد كه بين او و معاويه عهد و پيمانى است كه تا مدت آن ‏منقضى نگردد نقض آنرا جايز نمى داند و وقتى معاويه درگذشت نظر خود را اعلام خواهد داشت. 1 وصيت معاويه درباره حسين مـعـاويه در نيمه رجب سال 60 هجرى درگذشت و يزيد را به جانشينى خود تعيين نمود و هنگـام مـرگ به وى ‏وصيت و نصيحت نمود به اينكه : من گردن گردنكشان را براى تو خـاضع ساخـتـم و شهرها را برايت محكم و ثابت ‏و پابرجا نمودم و سلطنت را براى تو طعـمـه قـرار دادم امـا از سه نفر درباره تو مى ترسم كه با تو مخالفت نمايند ‏و از در منازعت درآيند، يكى عبدالله بن عمر و ديگرى عبدالله بن زبير و سومى حسين بن على است . امـا عـبدالله بن عـمـر بن خطاب با تو خواهد بود او را ملازم خود گير و طردش منماى اما عـبدالله بن زبير او همانند ‏شيرى كه بر شكارش ‍حمله ور مى شود به تو حمله خواهد كرد و همانند روباهى كه با سگ به مكر و خدعه ‏مى پردازد با تو معامله خواهد نمود پس اگر بر او پيروز گشتى بند از بندش جدا ساز. ‏«و امـا حسين پـس بتـحقـيق مـى دانى بهره و نصيب او را از رسول خدا و از گوشت و خون رسول خدا است و ‏همچنين مى دانى كه مردم عراق لا محاله او را بسوى خود فرا مى خوانند آنگاه پشت به او خواهند كرد و او را ‏بيكس و تنها خواهند گذاشت و در حقش جفا خواهند نمود پس وقتى بر او ظفر يافتى و پيروز گشتى مقام و ‏منزلتش را در نزد رسول خدا بياد آر و بكردارش مؤ اخذه مكن ، بعلاوه اينكه او از خويشاوندان رحمى ما است و ‏بپـرهيز از اينكه بدى به او برسانى يا عمل زشتى از تو مشاهده نمايد.»2مـروان گـفـت : بخـدا قـسم اگر حسين از اينجا برود بيعت نخواهد كرد و تو هم قدرت چنين كارى را ندارى مـگـر ‏آنكه گـروه كثيرى از طرفين كشته شوند پس بهتر است كه او را نگذارى برود و زندانيش كن تا بيعت كند و يا ‏گردنش را بزن. امام حسين عليه السلام از سخنان مروان خشمگين شد و به مروان گفت : واى بر تو اى پسر زرقـاء (زن كبود ‏چشم ) تو به كشتن من امر مى كنى بخدا سوگند دروغ گفتى و پستى و زبونى خودت را آشكار نمودىنامه يزيد به والى مدينه در اين وقت يعنى هنگام مرگ معاويه ، وليدبن عتبة ابى سفيان پسر عموى يزيد فرماندار مدينه و عمروبن ‏سعيدبن عاص فرماندار مكه و عبيدالله بن زياد والى بصره و نعمان بن بشير انصارى والى كوفـه بودند، يزيد ‏بمحض ‍آنكه بجاى پدر نشست به پسر عمويش وليدبن عتبه نوشت كه معاويه هلاك شده و او را دستور داد از ‏مردم مدينه براى وى بيعت بگيرد و در نامه كوچكى هم نوشت كه حسين و عبداللّه بن زبير و عبدالله بن عمر را ‏احضار نموده و از آنها بيعت بگير و اگر بيعت نكردند آنها را گردن بزن و سرشان را براى مـن به شام بفرست و ‏وصيت و سفارش پدرش را درباره پرهيز از كشتن حسين عليه السلام ناديده گرفت . چون نامه يزيد به وليد رسيد از مرگ معاويه ناراحت گرديد و به سراغ مروان فرستاد و او را احضار و نامه را با او در ‏ميان نهاد و به مشورت پرداخت مروان گفت مصلحت را در اين مـى بينم كه آنها را بخـواهى و قبل از اينكه از ‏مرگ معاويه باخبر شوند از آنها بيعت بگـير و اگـر بيعت نكردند گردنشان را بزن زيرا اگر از مرگ معاويه آگاه شوند ‏هر يك به سوئى خواهند رفت و در آنجا اعلان مخالفت مى كنند و مردم را به بيعت خود مى خوانند.  حسين عليه السلام و والى مدينه
امام حسين،‌محرم
وليد در همان شب به سراغ امام حسين فرستاد و او را احضار كرد، امام حسين عليه السلام سى نفر از جوانان ‏بنى هاشم و غلامان خود را در حاليكه مسلح بودند با خود برد و به آنها فـرمـود در جلو در بنشينيد اگـر صدايم ‏بلند شد داخل شويد تا از من دفاع كنيد و در غير اين صورت حركت نكنيد تا من برگردم و خود بر وليد وارد شد ‏مروان حكم نيز حضور داشت ، وليد امام را از جريان مرگ معاويه و جانشينى يزيد آگاه ساخت و نامه يزيد را در ‏مورد اخذ بيعت از امام مطرح كرد امام حسين عليه السلام كلمـه استـرجاع ( انّا للّه و انّا اليه راجعـون ) بر زبان ‏جارى ساخت و سپس فرمود: من تـصور مـى كنم كه هدف شما بيعت پنهانى نباشد و بر آن هستى كه در ‏حضور مردم بيعت آشكارا صورت گيرد وليد گفت : چنين است . امام فرمود: پس شب را به صبح برسان تا راءى خود را در اين امر بيابى . وليد گفت : برويد در امان خدا تا فردا شما را در ميان مردم ببينم . مـروان گـفـت : بخـدا قـسم اگر حسين از اينجا برود بيعت نخواهد كرد و تو هم قدرت چنين كارى را ندارى مـگـر ‏آنكه گـروه كثيرى از طرفين كشته شوند پس بهتر است كه او را نگذارى برود و زندانيش كن تا بيعت كند و يا ‏گردنش را بزن . امام حسين عليه السلام از سخنان مروان خشمگين شد و به مروان گفت : واى بر تو اى پسر زرقـاء (زن كبود ‏چشم ) تو به كشتن من امر مى كنى بخدا سوگند دروغ گفتى و پستى و زبونى خودت را آشكار نمودى . و پـس از بيان اين مطلب در ميان خاندان و ياران خود از نزد وليد خارج شد. پس از آنكه امـام حسين بيرون رفت ‏مروان به وليد گفت با پيشنهاد من مخالفت كردى، بخدا ديگر به حسين دست نخواهى يافت . وليد گـفـت : واى بر تـو مـى خـواهى دين و دنياى مـرا نابود كنى، اگـر تمام دنيا مال من مى شد هرگز دستم را ‏بخون حسين نمى آلودم، سبحان الله من حسين را بكشم براى اينكه با يزيد بيعت نمى كند، بخدا قسم ‏هركس در كشتن حسين دست بيالايد خدا را ملاقات خـواهد كرد در حاليكه ميزان اعمالش سبك باشد (حسنه ‏اى نداشته باشد) و خدا او را نظر نكند و تزكيه ننمايد و به عذاب دردناك معذب گردد. 3 منبع: آنچه در كربلا گذشت، آيت الله محمد على عالمىتهيه و تنظيم: گروه دين و انديشه تبيانپي نوشت ها:‏‎1‎‏. اعيان الشيعه ج 1، ص 587، ابصار العين ص 3. ارشاد مفيد ص 200. بحار ج 44، ص 324. ‏2. بحار ج 44 / ص 311-. حيات الامـام الحسين ج 2، ص 236. كامل ابن اثير ج 4، ص 6. طبرى ج 7، ص 196 و ‏‏217. ينابيع الموده ص 333. ‏3. اعـيان الشيعه ج 1 / ص 587. كامل ابن اثير 4، ص 15. بحار ج 44 ص 324. ارشاد مفيد ص 201. ينابيع ص ‏‏334. حيات الامام الحسين ج 2، ص 247. طبرى ج 7، ص 216. روضة الواعظين ص ‍146.‏





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 784]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن