واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مارادونا؛میهمان تلخ وشیرین
از دو سال پیش كه دیهگو آرماندو مارادونا پیراهن امضا شدهاش را به رییس دولت نهم ایران تقدیم كرد، حرف و حدیثهایی در مورد سفر احتمالی این اسطوره به كشورمان در محافل ورزشی داخلی شكل گرفت.با آغاز به كار غیرمنتظره مارادونا در تیم ملی آرژانتین، احتمال چنین مسافرتی به صفر رسید، چرا كه دیهگو درگیر مسابقات مقدماتی جامجهانی 2010 بود.حالا اما دوباره شایعات مذبور اوج گرفته است و اتفاقا به نظر میرسد مارادونا بیش از هر زمان دیگری به كشورمان نزدیك شده باشد. علی كفاشیان نیز این خبر را تایید كرده، هر چند هنوز به درستی روشن نشده كه هدف مارادونا یا دعوتكنندگان از او برای این سفر چیست.تا اینجای ماجرا، یك اتفاق باشكوه و زیباست؛ چه اینكه ملاقات با یكی از بزرگترین ستارههای تاریخ فوتبال جهان كه با رقص پاهایش میلیونها ایرانی تحت فشار جنگ را به وجد میآورد، حادثهای دوستداشتنی است كه میتواند خاطرات زیبای فوتبالی دهه 80 میلادی را در ذهن مردم ما دوباره زنده كند. این سكه اما، دو رو دارد و همه چیز به این زیباییها كه به نظر میرسد نیست. نگرانی بزرگ آنجا شكل میگیرد كه زمزمههایی در مورد احتمال انتخاب مارادونا به عنوان سرمربی تیم ملی كشورمان به گوش میرسد؛ حادثهای كه اتفاقا شواهد و قرائن نشان میدهد چندان هم دور از ذهن نیست. آیا نشستن مارادونا روی نیمكت تیم ملی ایران، رخداد مباركی است؟ این پرسش را باید خیلی جدی گرفت، خیلی!
اصل مهمی كه هیچكس نمیتواند در آن تردید كند، آن است كه فوتبال ایران فوتبال «سیاستزده»ای به شمار میرود. وقتی به ادعای خود سیاسیون، بازی دوستانه ایران و برزیل با دخالت آنها جوش میخورد، پس به هیچوجه بعید نیست كه اتكایشان به نزدیكی دیدگاههای ضد استکبار مارادونا با مردم ومسولان كشورمان، باعث حضور این چهره سرشناس روی نیمكت تیم ملی ما شود. انتخاب احتمالی مارادونا به عنوان سرمربی تیم ملی ایران، برای سیاسیون كشورمان یك اتفاق خوب خواهد بود. بیگمان حضور چهرهای به اعتبار، شهرت و محبوبیت مارادونا، ایران را در كانون توجهات بینالمللی قرار خواهد داد و باعث تحت تاثیر قرار گرفتن افكار عمومی درباره آنچه انزوای ایران خوانده میشود، خواهد شد. «دیهگو» میتواند در مناسبات جاری دیپلماتیك، برگ برنده مسوولان ارشد سیاست كشور در تعامل با جامعه جهانی باشد و بسیاری از نگاهها به ایران را تغییر بدهد. با این حال، اما آیا نسخه آقای مارادونا به همان اندازه كه برای روابط جهان شفابخش است میتواند برای فوتبال ایران هم مفید باشد؟امروز دیگر در سراسر دنیا، همه فهمیدهاند مارادونای «مربی» از زمین تا آسمان با مارادونای «بازیكن» فاصله دارد. اگر كمترین تردیدی در مورد كیفیت پایین مربیگری دیهگو وجود داشت و میشد سالهای طولانی بیكاریاش پس از خداحافظی با میادین را به مشكلات متنوع جسمی و روحیاش ربط داد، حضور فاجعهبار آرژانتین پر ستاره با او در جام نوزدهم، همان اندك شك و شبههها را هم از میان برد تا این باور صادق به تثبیت برسد كه اندیشههای تاكتیكی مارادونا،حتی برای نابود كردن یك كهكشان كمنظیر هم كفایت میكند.
گذشته از قابلیتهای پایین فنی، خصوصیات رفتاری و اخلاقی كسی مثل مارادونا هم اساسا وصله تن فوتبال و حتی جامعه ما نیست. فدراسیونی كه تعداد زیادی از مربیان و بازیكنان لیگ را به دلایل مختلف «منشوری» میخواند و مدعی است ابعاد فرهنگی فوتبال برایش از اهمیت زیادی برخوردار است،با مارادونا چه خواهد كرد؟ در واقع با متر و معیارهای آقایان،كجای این مارادونا «منشوری» نیست؟ تازه اگر بنای عمومی بر مدارا با كاراكتر او گذاشته شود، تبعیض به وجود آمده را چگونه میتوان تفسیر كرد؟ كافی است همان حركت ننگین تاریخی كه از سوی مارادونا در كنفرانس مطبوعاتی پس از قطعی شدن صعود آرژانتین به جامجهانی در برابر پرو سر زد، در ایران تكرار شود تا یك غائله بزرگ راه بیفتد. آیا موافقان حضور احتمالی مارادونا در ایران، به این زوایای ماجرا فكر كردهاند یا دوباره قرار است جوگیر و احساساتی شوند؟4 - فوتبال ایران- به ویژه در سالهای اخیر- بارها قربانی غیر ورزشی ها شده است. انتخاب سرمربی تیم ملی در ادوار گذشته، عزل و نصبها در فدراسیون، دخالتهای عجیب در حوزه پرسپولیس و استقلال و دهها مورد دیگر، از جمله مصادیق هزینه شدن فوتبال در راه امیال غیر فوتبال بوده است. حالا اما، این صنعت ورشكسته و عاجز مانده، دیگر توانی برای پرداختن هزینه ها به بزرگی تحمل دیهگو مارادونا ندارد. فوتبال ملی ما باید پوست بیندازد و جان بگیرد، آن هم به مدد استراتژیهای كاملا فوتبالی كه از نگاه تخصصی و كارشناسانه تدوین میشوند، نه تغییری كه به کمک وجهه بین المللی ما می آید.تنظیم برای تبیان: حسین محمدی منبع: گل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 372]