محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843862789
تقلید از عقل یا از مجتهد؟
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تقلید از عقل یا از مجتهد؟مباحثی در باره فلسفه تقلید کردن در احکام شرعی
درباره تقلید کردن سؤالات زیادی به ذهن میرسد از جمله این که:تقلید یعنی چه؟ آیا ادا در آوردن است؟ آیا پیروی کورکورانه است یا عقل دستور به آن میدهد؟ مگر عقل ما حجت الهی نیست که باید پیرو آن باشیم؟ فلسفه تقلید در احكام چیست؟ آیا نمیتوان با توجه به عقل و منطق اعمال شرعی خود را انجام داد؟ و...این نوشتار درصدد آن است که بیان کند تقلید در احکام شرعی نه تنها پیروی کورکورانه نیست بلکه هم مورد تأیید عقل و عقلاست و هم جنبه تعبدی دارد و یک دستور شرعی است. معنای تقلید«تقلید» به معناى پیروى و دنبالهروى است و در اصطلاح فقهى عبارت است از: «عمل كردن به آنچه مجتهد در مسائل شرعى فتوا مىدهد». پس باید دقت کرد که در فقه، تقلید معنای اصلاحی خاصی دارد و نباید آن را با معنای لغوی اشتباه گرفت. اولا تقلید به معنای ادا دراوردن نیست که هر کاری را که شخصی کرد ما هم ادای او را درآوریم و کسی توهّم کند که تقلید کار میمون است!اگر چه واژه تقلید به معناى پیروى بدون چون و چرا، خوشایند نیست اما در آموزههاى فرهنگ اسلامى، مقلّد كسى است كه از حاصل تلاش علمى مجتهد استفاده مىكند و مسؤولیت درستى و نادرستى استنباط احكام را بر عهده مجتهد مىگذارد و چه بسا كاربرد واژه «تقلید» (برگرفته از «قلادة» به معناى گردن بند)، به این منظور باشد.به هر حال در اصطلاح شرعی فقهاء، نوعی «رجوع به متخصص» است که خواهیم گفت این کار دقیقا یک سیره عقلایی است که مورد تأیید شرع واقع شده است. یک اشکالدر بالا گفته شد: «مقلّد كسى است كه از حاصل تلاش علمى مجتهد استفاده مىكند و مسؤولیت درستى و نادرستى استنباط احكام را بر عهده مجتهد مىگذارد»، در حالی که میدانیم قرآن در چند جا صریحا میفرماید: «ولا تزروا وازره ورز اخری» (1) در مسأله تقلید و اجتهاد، مقلدینى كه از مراجع گوناگون، تقلید مىكنند، اشتباه و صحت عمل خود را به عهده مرجع مى گذارند؛ در حالى كه قرآن کریم هر كسى را مسؤول كار خویش مىداند. پاسخ: (2)در پنج آیهای که مطلب فوق آمده است، ضمن آن كه همه آنها مربوط به تأثیر اعمال افراد علیه یا له خودشان و غالبا مربوط به قیامت است، مىخواهد یك اصل كلى را تفهیم كند كه ظلم و خوبى انسان در دنیا و آخرت براى خودش است و به سان سایه، از او جدا نشدنى است.این برداشت از آیات، نه تنها تنافى با اجتهاد و تقلید ندارد، بلكه اجتهاد و تقلیدى كه در شیعه مطرح است، در راستاى همین آیات است. در اجتهاد و تقلید، وظایف هر كسى تفكیك شده است. وظیفه مرجع، استنباط صحیح احكام از منابع معتبر است و در این راه چنانچه واقع را كشف كند دو پاداش براى او در نظر گرفته مى شود پاداشى براى تلاش و كوشش او و پاداش دیگرى به خاطر رسیدن به واقع و اگر به واقع نرسد، تنها پاداشى كه به او داده خواهد شد به خاطر تلاش و كوشش او است. ضمن آن كه عمل به این استنباط از سوى مرجع اجر خاص خودش را دارد.اما وظیفه مقلد، پس از تعیین مرجع اعلم، عمل به فتواى مرجع است. چنانچه به آن فتوا عمل كند (خواه مطابق با واقع باشد یا نباشد) به خاطر تعبدى كه داشته، اجرش را خواهد دید و اگر از روى سستى و تنبلى به وظیفه خود عمل نكند، جزایش را نیز مى بیند از نكات یاد شده، معلوم مى شود كه خداوند حكیم و مهربان، هیچ موقع خطاى مجتهد را به پاى مقلد و عمل یا عمل نكردن مقلد را به پاى مجتهد نمى نویسد تا تنافى با آیات یاد شده پدید آید.در واقع هر كس در گرو عمل خود و پاسخ گوى آن است، لیكن عمل هر كسى باید آگاهانه و مبتنى بر شناخت و آگاهى باشد كه یا این آگاهى تفصیلى و با كارشناسى خود طرف است (اجتهاد) و یا با رهنمود گرفتن از نظرات كارشناسى دیگران (تقلید)، بنابراین چه مقلد و چه مجتهد، هر كس پیامدهاى اعمال خود را خواهد دید.بله، اگر مجتهد در نظر كارشناسى خیانت كند و نظر حق را نگوید و مقلد بدان پى نبرده باشد پاسخگوى پیامدهاى اعمال نادرست مقلد نیز خواهد بودو باید وزر و وبال آن را نیز تحمل كند. عقل به تنهایی نمیتواند احکام شرعی را بدست آوردمثلا شما چگونه از راه عقل مىفهمید مبطلات روزه چیست؟ كفاره روزه عمد چه مىباشد؟ زكات فطره چه مقدار باید باشد؟ نمازهاى یومیه چند تا و چند ركعت و داراى چه اجزا و شرایطى است؟ حقوق دریاها و فلات قاره از نظر دینى چیست؟ و صدها و هزارها مسأله دیگر. ما حتى یك مورد از احكام دینى خود را نمىتوانیم مستقلا از طریق عقل به دست آوریم. اساسا یکی از عللی که ما به منبع وحی نیازمندیم و لازم است پیامبر و امام معصوم داشته باشیم همین است که عقل ما این توانایی را ندارد که هر آنچه برای سعادت ما لازم است بفهمد. برخی، فکر میکنند مقلّد نیستند (3)اگر شما بگویید: احكام شرعى خود را باتوجه به عقل و منطق انجام مىدهم؛ باید توجه کنید که در همان امورى كه به گفته خود تقلید نمىكنید، مقلد هستید؛ لیكن به جاى آن كه مثلا رساله مجتهدى را بردارید و مطابق با آن عمل كنید، براساس آنچه از دیگران دیده و با آن خو گرفتهاید، عمل مىنمایید و از عرف و عادت عمومى تقلید مىكنید. یعنى در واقع به جاى آن كه مستقیماً از متخصص و كارشناسى، مسائل دینى را بیاموزید، با واسطه از غیر متخصص مىگیرید،گاه نیز ممكن است به پندارهاى خود و به خاطر ندانستن دلایل و منابع یك حكم با آن بستیزید و آن را خلاف عقل به حساب آورید، در حالى كه با اندكى جستجو و كاوش و با مراجعه به كارشناسان دین درخواهید یافت دانش شما در این زمینه ناقص بوده است. در چنین مواردى همان عقل و منطق كه مستند شماست، حكم مىكند انسان باید از طریق دینشناس و متخصص، احكام دین را فرا بگیرد و ناشیانه و با پندار بر بىراهه نرود. اگر خود ما متخصص باشیم، نیازی به تقلید نیستقرآن که كتاب آسمانى و محكمترین سند اسلام است، ما را به اطاعت از پیامبر فرمان داده است. لذا اطاعت از پیامبر، اطاعت فرمان خداست. طبق دستور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در حدیث متواتر «ثقلین»، بایستى كتاب خدا و عترت آن حضرت را مقتدا قرار داد و نباید بین این دو جدایى و فاصله انداخت.حال چگونه ما با این دو آشنا شویم و وظایف خود را از كتاب و سنت استخراج كنیم؟چنین نیست كه هر مسلمانى بتواند به آسانى، احكام شرعى را از قرآن و روایات و یا از عقل خود در یابد. نه قرآن مانند یك كتاب حقوقى یا رساله عملیه، احكام شرعى را به طور صریح بیان كرده است، و نه روایات معصومین (علیهم السلام) چنین است، و نه عقل بشر به تنهایى مىتواند همه احكام را دریابد. به دست آوردن احکام شرعی از منابع اصلی قرآن و سنت نیازمند تخصص است و برای بهدست آوردن این تخصص، باید در علوم و مهارتهای مختلفی چون علوم قرآن، تفسیر، حدیث شناسی، فقه، اصول، رجال، شناخت حدیث صحیح از غیر صحیح، كیفیت جمع روایات و آیات و... متبحّر گشت. خود قرآن، آیات محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ، مطلق و مقیّد دارد، آیا هر كسى مىتواند بدون مراجعه به دانشمندان قرآنى، به معانى و مفاهیم این آیات پى ببرد؟آیا همه مىتوانند سالها درس بخوانند تا بتوانند احكام الهى را استخراج كنند؟ تازه، از میان افرادی که سالهای سال عمر خود را صرف آموختن این علوم کردهاند، همه آنها به این توانایی و تخصص دست نمییابند .پس بایستى گروهى مسؤولیت این كار را بر عهده بگیرند و همانگونه كه مردم در بسیارى از امور، از متخصصان آن رشته پیروى مىكنند، در این موضوع نیز از مجتهد تقلید كنند. تقلید، پذیرش بدون دلیل نیست (4)عقل انسان هرگز چیزى را بدون دلیل نمىپذیرد امّا تقلیدى كه مسلمانان از آن بحث مىكنند، پذیرش بدون دلیل نیست. براى مثال مجتهد به مسأله وجوب خمس فتوا مىدهد و دلیل او آیه 41 سوره «انفال» و روایاتى است كه در این زمینه وارد شده است. مقلّد نیز هرگز این فتوا را بدون دلیل نمىپذیرد. دلیل او براى پذیرش فتواى مجتهد، این است كه مىداند خداوند حكیم، تكالیفى را براى انسان معیّن كرده یعنى، بعضى كارها را بر او واجب یا حرام كرده است و احتمال مىدهد كه یكى از این واجبات، وجوب خمس باشد. همین مقدار از علم او به احكام، او را مسؤول مىكند لذا باید آن احكام را بشناسد و ببیند آیا خمس واجب است یا نه و چه شرایطى دارد. امّا فهم این احكام از قرآن، سنّت، عقل و اجماع، نیازمند مقدمات فراوان و آشنایى با علوم بسیارى است. از آنجایى كه او در این علوم متخصص نیست، باید از راه دیگرى این احكام را بشناسد و آن، رجوع به متخصصان این علوم است. در واقع، دلیل مقلّد براى پذیرش فتواى مجتهد، همان دلیل او بر لزوم تقلید است. پس او با دلیل، به فتواى مجتهد عمل مىكند نه بدون دلیل. اگر بیمارى به پزشك مراجعه كند و بر اساس دستور و نظر او عمل كند، هیچ فرد عاقلى وى را سرزنش نمىكند بلكه كار وى را عین خرد ورزى مىداند.به عبارت دیگر، عقل حكم به لزوم تقلید مىكند پس تقلید مبتنى بر خرد ورزى است. تقلیدى كه قرآن به بت پرستان نسبت داده، تقلید بدون دلیل و از روى عادت است. اسلام، تقلید یهودیان از علمایشان را نكوهش كرده است. رجوع جاهل به عالمشاید شما بگویید: علت اینكه مجتهدان، تقلید را بر مردم واجب میدانند، این است كه مردم را جاهل و بىسواد مىدانند! همین نكته باعث مىشود قشر تحصیل كرده، هرگز سراغ تقلید نروند و بگویند كه اسلام، دین فطرى بوده و امر فطرى همگانى است نه تخصصى! پس چه ضرورتى دارد كه حتما به مجتهد رجوع شود؟باید توجه داشت، این كه «تقلید، رجوع جاهل به عالم است»، هیچ بار منفى براى مقلد ندارد. جاهل در اینجا، به معنای انسان نادانی که بیسواد و جاهل مطلق باشد نیست، بلکه معنایی نسبی دارد؛ یعنی كسى كه در مسائل شرعى، مجتهد و كارشناس نیست، هر چند خودش در مسائل دیگرى متخصص و كارشناس باشد و یا حتّى در مسائل فقهى، از آگاهى نسبى خوبى برخوردار باشد. خود مجتهد نیز ممکن است نسبت به بسیاری از مسائل دیگر، جاهل باشد و به متخصص آن رجوع كند و رجوع جاهل به عالم و اهل خبره یک امر عقلایی است. نمونه بارز آن امام خمینى (ره) بود كه پزشك معالج ایشان گفت: تا به حال كسى را ندیدهام كه این قدر در درمان، مطیع پزشك باشد.روشن است که در جهان امروز، تحقیق در همه علوم، براى یك نفر كارى غیر ممكن و غیر ضرورى است، لذا عقلاء در مسائلی که تخصص ندارند به «متخصص قابل اطمینان» مراجعه میکنند. (5) حتی اکثر روحانیان با اینکه تا حدی علوم دینی را فرا گرفتهاند و نسبت به دیگران اطلاعات دینی بیشتری کسب نمودهاند، در احکام شرعی از باب «رجوع جاهل به عالم» تقلید میکنند؛ زیرا یا هنوز مقدمات اجتهاد را تحصیل نكردهاند و یا وقت خود را در تخصصهاى دیگر علوم دینى صرف مىنمایند. تقلید، امری فطری است (6)فطرت، مجموعه شناختها و تمایلاتى است كه ریشهاش صفات كمالى الهى بوده و انسان براساس آن آفریده شده، عامل تمایز انسان از حیوان است و انسان را به سوى كمال انسانیت، الهى شدن و مقام خلیفةاللهى سوق مىدهد: «فطرت الله التى فطر الناس علیها» (7) امور فطری داراى خصوصیاتى از این قبیل مىباشد: خدادادى و غیراكتسابى است، در تمام انسانها وجود دارد، بدون آموزش مورد توجه و شناخت عمل انسان است، با تبلیغ و عوامل مختلف نابود نمىشود.بررسى زندگى انسانها در طول تاریخ، نشان مىدهد كه تمام انسانها داراى یك شناخت و تمایل درونى بدین جهت هستند كه در هر جایى توانایى اعمال نظر و بررسى فكرى مسأله را نداشته باشند به فرد دانا و متخصص مورد اعتماد مراجعه مىكنند. به فرموده علامه طباطبایى، هر انسانى در بخش بسیار كوچكى از جهات حیات خود به اجتهاد مىپردازد و بخشهاى دیگر را با تقلید مىگذارند. (8) با وجودى كه تقلید امرى فطرى است، عقل انسان براى ضرورت تقلید، برهان ارائه مىكند كه: هر انسانى در حركت و تكاپو است و براى این حركت نیاز به شناخت دارد و براى كسب شناخت یا باید، خود عالِم باشد و یا باید به عالم و متخصص مورد اعتماد مراجعه و از نظراتش پیروى كند. بیان مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانى (9)بعد از پذیرفتن مبدأ هستى و به رسالت مبعوث شدن انبیاء و این كه بندگان خدا، بىهدف آفریده نشدهاند، عقل اقرار مىكند كه اطاعت از خدا ضرورى و نافرمانى او موجب خروج از منش بندگى است و كیفیت اطاعت از احكام الهى مبتنى بر علم به احكام است و این علم یا از طریق شنیدن سخن معصوم است و یا به اجتهاد و یا با تقلید. راه اول براى مردم زمان غیبت امام معصوم (علیه السلام) ممكن نیست، راه دوم براى عموم مردم به جهت اشتغالات و مشاغل دیگر، میسر نمىباشد، پس عقل حكم مىكند كه باید تقلید كرد یعنى باید به مجتهد و متخصص جامعالشرایط، رجوع نمود. یک مثالمانند یك مهندس متخصص كه بیمار مىشود، براى درمان بیمارى خود یا باید خود شخصاً به تحصیل علم پزشكى بپردازد و بعد از رسیدن به درجه لازم، به مداواى خود بپردازد یا تمام آراى پزشكان را مطالعه كرده و به گونهاى عمل كند كه بعداً پشیمان نشود، و یا به یك پزشك متخصص رجوع كند. راه اول او را به درمان سریع نمىرساند، راه دوم بسیار دشوار است و او را از كار تخصصى خود (كه مهندسى است) باز مىدارد، لذا او بىدرنگ از یك پزشك متخصص كمك مىگیرد و خود را مورد معالجه و بهبودى قرار مىدهد. پس او در عمل به رأى پزشك متخصص نه تنها خود را از پشیمانى آینده و احیاناً سرزنش دوستان نجات مىدهد، بلكه در اغلب موارد، درمان نیز مىشود.اما اگر هیچ کدام از این کارها را نکند و نسبت به بیماریاش سهلانگاری نماید و یا سر خود داروهایی را استفاده کند، هر بلایی که سرش بیاید، غیر از خود هیچ کسی را نباید سرزنش نماید.عمل مكلف در احكام شرعى نیز اگر طبق رأى متخصص دینى باشد، نه تنها خود را از پشیمانى آخرت و عذاب الهى نجات مىدهد، بلكه به مصالح احكام شرعى نیز دست مىیابد كه همانا نیكبختى و زندگى سعادتمندانه مىباشد. پی نوشت ها: (1) انعام/ 164؛ اسراء/ 15؛ فاطر/ 18؛ زمر/ 7؛ نجم/ 38(2) تا (6) پرسمان(7) روم، آیه 30(8) مرجعیت، سید هدایت الله طالقانى، نشر ارغنون و سبزرویش، چاپ اول 1374(9) پرسمانرهنما، گروه حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 584]
صفحات پیشنهادی
تقلید از عقل یا از مجتهد؟
تقلید از عقل یا از مجتهد؟مباحثی در باره فلسفه تقلید کردن در احکام شرعیدرباره تقلید کردن سؤالات زیادی به ذهن میرسد از جمله این که:تقلید یعنی چه؟ آیا ادا در آوردن ...
تقلید از عقل یا از مجتهد؟مباحثی در باره فلسفه تقلید کردن در احکام شرعیدرباره تقلید کردن سؤالات زیادی به ذهن میرسد از جمله این که:تقلید یعنی چه؟ آیا ادا در آوردن ...
آیا تقلید کردن که یک امر واجب است
تقلید از عقل یا از مجتهد؟ مباحثی در باره فلسفه تقلید کردن در احکام شرعیدرباره تقلید کردن سؤالات زیادی به ... یک اشکالدر بالا گفته شد: «مقلّد كسى است كه از ...
تقلید از عقل یا از مجتهد؟ مباحثی در باره فلسفه تقلید کردن در احکام شرعیدرباره تقلید کردن سؤالات زیادی به ... یک اشکالدر بالا گفته شد: «مقلّد كسى است كه از ...
راه های سه گانه تقلید
ج: تقليد، ادلّه شرعى دارد و عقل نيز حکم مىکند که شخص ناآگاه به احکام دين بايد به ... مىشود، مىگويند نمىدانيم، يا اظهار مىدارند که از فلان مجتهد تقليد مىکنيم، ولى ...
ج: تقليد، ادلّه شرعى دارد و عقل نيز حکم مىکند که شخص ناآگاه به احکام دين بايد به ... مىشود، مىگويند نمىدانيم، يا اظهار مىدارند که از فلان مجتهد تقليد مىکنيم، ولى ...
احکام تقلید وطهارت
تقليد مشروع در واقع ، رجوع جاهل به عالم ، غير مجتهد به مجتهد و يا غير متخصص به ... لازم است از مجتهد، پيروى و تـقـليـد نـمـايد و عقل آدمى مى گويد كه در هر كارى بايد به ...
تقليد مشروع در واقع ، رجوع جاهل به عالم ، غير مجتهد به مجتهد و يا غير متخصص به ... لازم است از مجتهد، پيروى و تـقـليـد نـمـايد و عقل آدمى مى گويد كه در هر كارى بايد به ...
تکليف،تقليد و انتخاب مرجع تقليد براي بانوان
خير، زيرا گرچه که بين عقل و شرع تلازم وجود دارد و آنچه را شرع مقدس واجب يا ... الف) بفرماييد زن و شوهر چگونه بايد تقليد کند و مي تواند مجتهد ديگري داشته باشد و اگر ...
خير، زيرا گرچه که بين عقل و شرع تلازم وجود دارد و آنچه را شرع مقدس واجب يا ... الف) بفرماييد زن و شوهر چگونه بايد تقليد کند و مي تواند مجتهد ديگري داشته باشد و اگر ...
راه هاى سه گانه: تقليد، اجتهاد و احتياط (آیت اله بهجت)
تفاوت تقليد و انجام كوركورانه اعمال كه مورد مذمت است چيست؟ ج. عمل از راه تقليد صحيح، عمل با حجّت و آگاهانه است. تقليد، عقلى است يا شرعى؟ 40. آيا تقليد علاوه بر آن ...
تفاوت تقليد و انجام كوركورانه اعمال كه مورد مذمت است چيست؟ ج. عمل از راه تقليد صحيح، عمل با حجّت و آگاهانه است. تقليد، عقلى است يا شرعى؟ 40. آيا تقليد علاوه بر آن ...
شروط تقلید / همراه با سؤالات دینی
شروط تقلید / همراه با سؤالات دینی-شروط تقليد س 1: آيا تقليد از مجتهدى که متصدى ... ج: در صحّت تقليد از مجتهد جامعالشرايط، تصدّى مرجعيت يا داشتن رساله عمليه شرط ... و دليل وجوب تقليد از اعلم بناى عقلا و حکم عقل است، زيرا که اعتبار فتواى اعلم ...
شروط تقلید / همراه با سؤالات دینی-شروط تقليد س 1: آيا تقليد از مجتهدى که متصدى ... ج: در صحّت تقليد از مجتهد جامعالشرايط، تصدّى مرجعيت يا داشتن رساله عمليه شرط ... و دليل وجوب تقليد از اعلم بناى عقلا و حکم عقل است، زيرا که اعتبار فتواى اعلم ...
تکليف،تقليد و انتخاب مرجع تقليد براي بانوان
خیر، زیرا گرچه که بین عقل و شرع تلازم وجود دارد و آنچه را شرع مقدس واجب یا ... و مانند آن و اعلمیت مرجع تقلید یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدین زمان خود استادتر یا ...
خیر، زیرا گرچه که بین عقل و شرع تلازم وجود دارد و آنچه را شرع مقدس واجب یا ... و مانند آن و اعلمیت مرجع تقلید یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدین زمان خود استادتر یا ...
اصطلاحات، شروط و حدود تقليد (آیت اله بهجت)
اصطلاحات، شروط و حدود تقليد (آیت اله بهجت)-تفاوت عبارات در رساله 50. ... تقليد از مجتهد شامل مسايل حكومتى و سياسى نيز مى شود، يا منحصر به مسايل فقهى است؟ ... اگر از راه عقل به چيزى رسيده ايم كه آيات و روايات يا رساله ى توضيح المسايل آن را ردّ مى ...
اصطلاحات، شروط و حدود تقليد (آیت اله بهجت)-تفاوت عبارات در رساله 50. ... تقليد از مجتهد شامل مسايل حكومتى و سياسى نيز مى شود، يا منحصر به مسايل فقهى است؟ ... اگر از راه عقل به چيزى رسيده ايم كه آيات و روايات يا رساله ى توضيح المسايل آن را ردّ مى ...
تقليد ميت از نگاه فاضل نراقى (2)
«علامه» شرط حيات براى مجتهد شايسته تقليد را لازم دانسته و تقليد از مجتهد مرده را ... مكلفان دشوار شمرده، در نتيجه ناچار به دليل عقل، عمل به ظن را پيش روى مكلفان گذاشته و ... از طريق فتواى مجتهد پيدا كرديم براى ما حجت است چه مجتهد زنده باشد يا مرده.
«علامه» شرط حيات براى مجتهد شايسته تقليد را لازم دانسته و تقليد از مجتهد مرده را ... مكلفان دشوار شمرده، در نتيجه ناچار به دليل عقل، عمل به ظن را پيش روى مكلفان گذاشته و ... از طريق فتواى مجتهد پيدا كرديم براى ما حجت است چه مجتهد زنده باشد يا مرده.
-
گوناگون
پربازدیدترینها