تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به راستى كه دل در درون سينه بى قرار است و به دنبال حق مى‏گردد و چون به آن رسيد، آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819753168




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شاید دیگر هیچ فیلمی نسازم


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شاید دیگر هیچ فیلمی نسازم
فاصله
 اگر شرایط برای اکران فیلم‌های اجتماعی همینطور ناامید کننده باشد شاید دیگر فیلمی نسازم...رجعت دوباره کارگردان‌های ما به ساخت فیلمفارسی به دلیل وجود شرایط بسیار متزلزل سینما است. نام کامران قدکچیان تداعی کننده سال‌ها فعالیت در عرصه فیلمسازی است. کارگردان گزیده کاری که به زعم خودش هنوز ایده‌آل‌هایش را در ساخت آثارش حفظ کرده است. قدکچیان اخیرا با فیلم سینمایی «فاصله» نوزدهمین اثر سینمایی خود را راهی اکران عمومی سینماها کرد. هر چند که با قطعیت نمی‌توان گفت این بار قدکچیان سعی در ترسیم ملودرامی اجتماعی داشته است اما به تصویر کشیدن فیلمی اجتماعی با رگه‌هایی از طنز در نهایت «فاصله» را در زمره فیلم‌های مخاطب پسند روز سینمای ایران قرار داد. هر چند که به نظر می‌رسد تا حدی شرایط این روزهای سینمای ایران سلیقه کارگردان‌های با تجربه‌ای مثل قدکچیان را نیز تحت تاثیر قرار داده است. بررسی سال‌های فیلمسازی و البته آخرین ساخته سینمایی او را در گفت‌وگوی خبرآنلاین با قدکچیان بخوانید.  یکی از معضلاتی که متاسفانه در سال‌های اخیر شاهد آن هستیم کپی‌برداری غلط اکثر فیلم‌های سینمایی از سینمای قبل از انقلاب است. انتقادی که گه گاه مطرح می‌شود و اتفاقا تا حدی متوجه ساخته اخیر شما «فاصله» نیز بود. تا چه حد این انتقاد را می پذیرید؟به هر حال این موضوع بسیار ریشه‌ای است. فکر می‌کنم شرایط اجتماعی و یا سیاسی و از همه مهمتر وضعیت روحی مردم تاثیر بسیار مستقیم در کار هنرمند و یا هر کار هنری خواهد داشت. به نظر من در دهه 70 شاهد ساخت بهترین و فاخر ترین فیلم های سینمایی بودیم و البته خود این موضوع که متاسفانه از آن سینما به این فیلم‌های مبتذل و پیش پا افتاده رسیدیم مسئله بسیار نگران کننده‌ای است. فکر می‌کنم در سالهای اخیر اکثر ما یک بام و دو هوا زندگی می‌کنیم. تلویزیون شاخص‌ترین ارگانی است که می‌تواند به مردم خط بدهد وقتی شما در تلویزیون آثار مبتذل را به عنوان سریال می‌بینید طبیعتا سطح توقع مردم را پایین می‌آورید. سینما هم بخاطر اینکه با این شبکه‌ها رقابت کند به ناچار باید هم‌سطح آنها حرکت کند. در حال حاضرکار جدی و اجتماعی ساختن بسیار سخت است با توجه به شرایط سینما که معمولا وقتی کاری را آماده می‌کنید بدلیل دچار شدن به مشکلات اکران ممکن است سالها بعد نتیجه زحماتتان دیده شود بنابراین کارگردان مجبور به انتخاب سوژه‌هایی می‌شود که به مرور زمان کهنه نشود. و باز فکر می‌کنم سرمایه‌گذاری در سینما نیازمند آرامش و سکونی در جامعه است. از طرف دیگر فکر می‌کنم چون در حال حاضر دیگر سینمایی به نام سینمای کودک و نوجوان نداریم به ناچار بچه‌ها طرفدار فیلم‌های لودگی و نازل شده‌اند، متاسفانه تنوع در اکران بسیار کم است. مشکلی که در سوال به آن اشاره کردید بیشتر به نگاه فرهنگی مدیران ما برمی‌گردد. رجعت دوباره کارگردان های ما به دورانی که به اصطلاح دوران ساخت فیلمفارسی بوده است شاید به دلیل وجود شرایط بسیار متزلزل سینما است. اینکه فیلم من شبیه به فیلمفارسی است یا خیر هم یک نگاه سلیقه‌ای است. حداقل خود من اینطور فکر نمی‌کنم. به هر حال خود شما به عنوان شخصی دغدغه‌مند که علاوه بر کارگردانی در تشکلی که کانون کارگردان‌های سینمای ایران نامیده می‌شود، حاضر هستید چقدر در برطرف کردن این شرایط برای خود و سایر همکارانتان تلاش می‌کنید؟به هر حال یکی از تلاش‌های ما در این عرصه رسیدن به شرایط استاندارد فیلمسازی است و تقریبا هر روز جلسات ما برای همین منظور برگزار می‌شود همانطور که پیشتر هم گفتم چنین شرایطی دو راه برای ما باقی می‌گذارد اینکه یا از سینما خداحافظی کنیم و یا سالها فیلمنامه‌ها را رد کنیم و در آخر تهیه‌کننده‌ای این ریسک را انجام دهد که برای فیلمی سرمایه‌گذاری کند که سینمای مورد علاقه ما است. این مشکل تا حدی به مدیریت فرهنگی ما بستگی دارد و علاقه آنها به سینما ولی بچه‌های ما همه علاقمند به ساخت فیلم‌هایی هستند که دغدغه آنها است اما امکان این نوع فیلمسازی برایشان فراهم نیست.
فاصله
خروجی باید از طریق وزارت ارشاد به سینماگران ابلاغ شود که متاسفانه این اتفاق تا به حال نیفتاده است. متاسفانه ما یک رقیب سرسخت مثل نمایش خانگی داریم که خودش سریال می‌سازد و خودش فیلم تولید می‌کند، در این شرایط تعداد خانواده‌هایی که علاقمند دیدن فیلم جدی و درست در سینما هستند انگشت شمار می‌شود اما باز این موضوع این حق را به ما نمی‌دهد که بخواهیم کار سطح پایین انجام دهیم. ما نیازمند همکاری دولت هستیم. سینما نیازمند تحولی اساسی است، تحولی که با کمک وزارت ارشاد و خانه سینما اتفاق می‌افتد اما متاسفانه در حال حاضر دودستگی ایجاد شده میان این دو به ضرر سینما است که امیدوارم به زودی این مشکلات برطرف شود و مدیران ما حقیقتا دلشان به حال سینما بسوزد.تغییرات سینما طی سال‌ها فعالیت شما تا چه حد توانسته سلیقه شما را عوض کند و یا به نوعی شما را وادار به ساخت فیلمی همانند «فاصله» کند؟سال‌ها است که ژانر کاری من موضوعات اجتماعی است. یعنی حتی اگر سلیقه من عوض شده باشد باز موضوعات اجتماعی را برای ساخت انتخاب می‌کنم. من ابتدا اتفاقات جامعه را رصد می‌کنم و‌ بعد شروع به نگارش فیلمنامه پیرامون آن اتفاق خاص می‌کنم. در تمام این سال‌ها هیچ وقت به این فکر نکرده‌ام که فیلمی کمدی بسازم. شاید به همین دلیل کارگردان کم کاری هستم! و هر4-3 سال یکبار سراغ سینما می‌آیم. اگر شرایط برای اکران فیلم‌های اجتماعی همینطور ناامید کننده باشد شاید دیگر فیلمی نسازم چرا که هیچ تهیه‌کننده‌ای آمادگی تولید چنین فیلم‌هایی را ندارد. در حال حاضر کارگردان‌های خوب ما و اساسا آنهایی که بسیار دغدغه‌مند هستند یا باید کار نکنند و یا فیلمسازی را برای همیشه فراموش کنند.تا جایی که من اطلاع دارم فیلمنامه اولیه «فاصله» کاملا طنز بوده است. چه شد که فیلمنامه به کلی تغییر کرد؟بله در ابتدا فیلمنامه این کار کاملا طنز بود. یعنی فیلمنامه‌نویس ما یک فیلمنامه کمدی صرف نوشته بود و من فقط یک خط از این فیلمنامه را پسندیدم؛ «زنی که برای پس گرفتن شوهرش از شمال به تهران می‌آید.» و با تهیه کننده صحبت کردم که باید این فیلمنامه از ابتدا نوشته شود و بعد با فیلمنامه‌نویس نشست‌هایی داشتیم که من دیکته کردم و ایشان نوشت و در نهایت شد همین فیلمنامه‌ای که در حال حاضر می بینید؛ فیلم‌نامه‌ای که کاملا ایده‌آل خودم بود.با این حال لزوم خلق لحظه های کمدی در این قصه چه بود؟
فاصله
من به هیچ وجه قصد ساخت فیلم کمدی نداشتم اما بابت شرایطی که در قصه به وجود می‌آید خلق لحظه‌هایی به قول شما کمیک وجود داشت. به هر حال از لحظه شروع فیلم مخاطب همپای کارگردان جلو می‌رود و اطلاعاتش در زمینه قصه کامل است و به راحتی درک می‌کند که چه زمانی شخصیت مریم ناچار به نقش بازی کردن است. مخاطب با علم به این نکته ناخودآگاه لبخند می‌زند. در فیلم «فاصله» به هیچ وجه دیالوگ کمدی نمی‌شنوید. «فاصله» ساختار متفاوتی دارد و کار دارای مقدمه است و مقدمه کار روایت داستان تا رسیدن به گره داستان یعنی مواجهه مریم و محمود در میهمانی است بنابر این روایتی را برای قصه در نظر گرفتم که تماشاچی را تا آن لحظه نگه دارد و آن ترفندی است که من کهنه‌کار به خرج دادم. شاید نشان دادن تصویر زنی گریان و افسرده ساده‌تر بود اما من یک دختر بسیار با انرژی را برای این شخصیت می‌‌خواستم. و همیشه گفته‌ام که من سعی کردم فیلمی زنانه بسازم.البته تبلیغات فیلم تا حدودی با مضمون فیلم متفاوت بود طوری که با دیدن پوسترهای فیلم انتظار دیدن یک فیلم کمدی را داشتیم!بله با شما کاملا موافقم. بزرگترین مشکل ما در سینمای ایران تهیه‌کننده است. تهیه‌کننده تا جایی که فیلم تمام شود با کارگردان است و دقیقا زمانی که فیلم تمام می‌شود خودش به تنهایی اختیاردار کل فیلم می‌شود. و با سلیقه خودش وارد عمل می‌شود. در مورد پوستر و تبلیغات فیلم برنامه‌ریزی‌های زیادی کرده بودم اما از آنجایی که تهیه‌کننده علاقمند بود که از سایر فیلم‌های روی پرده عقب نماند با سلیقه خودش تبلیغات را به گونه‌ای که می‌بینید انجام داد.تصور می‌کنم تا حدی انتخاب بازیگران با نگاهی به گیشه انجام شده بود اما آنچنان که باید بازی‌های قابل توجهی را از بازیگران این کار ندیدیم! حداقل در مورد الناز شاکردوست می‌توان گفت به نوعی در این فیلم تکرار سایر کارکترهایی بود که تا پیش از این از او دیده بودیم.«فاصله» ساختار متفاوتی دارد و کار دارای مقدمه است و مقدمه کار روایت داستان تا رسیدن به گره داستان یعنی مواجهه مریم و محمود در میهمانی است بنابر این روایتی را برای قصه در نظر گرفتم که تماشاچی را تا آن لحظه نگه دارد و آن ترفندی است که من کهنه‌کار به خرج دادم. اظهار نظر در مورد بازی بازیگران در یک فیلم سینمایی کاملا سلیقه‌ای است اما من به عنوان کارگردان سعی کردم در حد توانم بازی‌های خوب و قابل قبولی از بازیگرانم بگیرم. در مورد خانم شاکردوست بر حسب فیلمنامه یک شیطنت خاصی را از ایشان می‌خواستم و قطعا باید بازیگری انتخاب می‌شد که چنین شیطنتی در چهره‌اش به چشم بیاید چرا که نقطه مقابلش پیرمردی عبوس و خشک بود که تضاد این دو شخصیت برای من بسیار مهم بود. و شاید همین موضوع باعث به وجود آمدن لحظه‌هایی شد که مردم لبخند می‌زدند. وقتی فیلمنامه را می‌نوشتم به فکر قریبیان نبودم شخصیتی را که در فیلمنامه داشتیم بسیار جدی و خانواده دوست و با ویژگی‌های رفتاری خاص مثل اینکه نویسنده‌ای است که دارای فکر و شعوری است که حاضر نیست زندگی خود را دست مخاطرات بدهد و به نظر من قریبیان تمام این فاکتورها را داشت. و در مورد پژمان بازغی هم معتقدم که بهترین بازی خود را در این فیلم به نمایش گذاشت. و حالا اگر انتقادی به بازی بازیگران وارد است من می‌پذیرم چرا که این نوع اظهار نظرها کاملا سلیقه‌ای است.«فاصله» با شروع خوبی همراه است و البته با روایتی که تا بخشی از قصه مخاطب را درگیر می‌کند اما تصور می‌کنم پایان بندی فیلم چندان قرابتی با کل داستان ندارد و به نوعی شتاب‌زدگی در به نتیجه رساندن این قصه دیده می‌شود. از ابتدا به همین پایان‌بندی فکر می‌کردید؟
فاصله
من شروع و پایان فیلم را مثل هم انتخاب کردم و اگر در پایان سعی می‌کردم تمام شخصیت‌های داستان به هم برسند دقیقا شبیه فیلمفارسی می‌شد بنابر این من از ابتدا با تهیه کننده به توافق رسیدم که در صورتی این فیلم را می‌سازم که در انتها بتوانم حرفم را بزنم. من از ابتدا به چنین پایانی که در فیلم دیدید فکر می‌کردم.از شرایط اکران فیلم «فاصله» راضی بودید؟بله تا حدی از اکران راضی بودم. خوشحالم که فیلم دیده شد و اگر دوستان منتقد نقدی داشتند قطعا به جا بوده و سعی می‌کنم در آثار بعدی آنها را اصلاح کنم.چند سالی است که نام شما به عنوان فیلمساز در چند تله‌فیلم نیز به چشم می‌خورد چه شد که به سمت کار در تلویزیون رفتید؟ طبعا یکی از دلایلش این است که وقتی کارگردان نتواند حرف‌هایش را در سینما مطرح کند، تلویزیون رسانه خوبی برای این کار است. این بود که من با همکاری سازمان بازرسی کل کشور چند تله فیلم برای تلویزیون ساختم که آثار خوبی هم هست و برای من تجربه بسیار خوبی بود. بالاخره ما فیلمساز هستیم اگر نتوانیم در سینما کار کنیم در تلویزیون کار می‌کنیم، اگر نشد که نهایتا آدمی با سن و سال من باید یک روز بازنشست شود. اما خوشبختانه در این سالها زیاد به من سخت نمی‌گذشت چرا که حرفه اصلی من به جز فیلمسازی تدوین است. چرا که من اصولا اول تدوینگرم و بعد فیلمساز. البته یکی از ویژگی‌های خوب تلویزیون این است که دست فیلمساز در انتخاب نابازیگر و استفاده از استعدادهایی که هر روز از دانشگاه‌ها فارغ التحصیل می‌شوند، باز است. حتی برخی از این به اصطلاح نا بازیگران قدرتی بیشتر از ستارگان سینما دارند اما متاسفانه تجارت سینما چیز دیگری است برای اینکه فیلمی اکران شود تهیه کننده ناچار است از ستاره‌ها استفاده کند.بهناز شیربانی - خبرآنلاین تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 331]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن