تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):حق بزرگ‏تر خداوند اين است كه او را بپرستى و چيزى را با او شريك نسازى، كه اگر خال...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845753012




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زيارتش بهانه نمى خواهد


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: زیارتش بهانه نمى خواهد !
میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها
سرت را به شیشه پنجره تكیه داده اى. ماشین از پلیس راه مى گذرد و هر لحظه به شهر نزدیك تر مى شود، دلت بهانه مى گرفت، هواى او را كرده بود كه پا در سفر گذاشتى از لحظه اى كه ساک را بسته اى و راه افتاده اى هر لحظه بى تابتر شده اى از بلنداى جاده به شهر خیره مى شوى نگاهت از روى ساختمان ها مى گذرد. چشمان تشنه ات در التهاب عطش مى سوزند. چیزى را مى كاوند كه خود نمى دانى، دلت گواهى روشنى مى دهد. در تابش نور آفتاب تشعشع خیره كننده «گنبد طلایى» حرمش چشمانت را به آتش مى كشد. نگاه تشنه ات بر روى گنبد قفل مى شود، مى ماند. گویى به آنچه مى طلبیده رسیده است... مطاف ملائكه اللهجذبه محبت كریمه، امان فكر كردن به غیر را از تو گرفته است. هنوز نگاهت خیره به گنبد است و «گلدسته ها» كه آواى «ربنا» از قنوتشان جارى است. توان ایستادن ندارى، تا لحظه اى دیگر بر دروازه حرمش خواهى بود.بیقرار، بیخود از خود، دل هواى پرواز مى كند، بى تاب از ماندن. چشم ها بهانه باریدن مى گیرند. زبان زمزمه نیایش پیدا مى كند و دست هایت تشنه قنوت دعا مى شوند. ضرباهنگ قلبت با پایت درهم مى آمیزد, كسى تو را به خود مى خواند... اذن دخولبر آستان در كه پا مى گذارى بى اختیار دلت مى لرزد. حس مى كنى در دریایى از نور غوطه ور شده اى. «صحن و سراى» با صفایش روح تو را سرشار از لطافت و مهر مى كند. نگاهت از لابه لاى گلدسته ها مى گذرد. نسیم هر لحظه بر «پرچم سبز» گنبد طلایى اش بوسه مى زند. «كبوتران حرم» این ساكنان همیشگى دسته دسته بر گرد حرم طواف مى كنند و به او سلام مى دهند. دست بر سینه مى گذارى، صداى هق هق قلبت را مى شنوى. بى اختیار اشك ورود به حرمش را از خدا و پیامبر و ملائكه الله و خود كریمه مى طلبى،چرا كه ورود به این مكان مقدس بى اجازه نشاید.دیگر تاب ایستادن ندارى، وارد مى شوى و خود را در جارى آب حرمش تطهیر مى كنى...و معصومه معصومه است. فاطمه، كریمه اهل بیت، كوثر كویر و قبله همه دل هاى شیفته ولایت، آشناى دور و نزدیک و بزرگ و كوچك. دختر هفتمین و خواهر هشتمین خورشید ولایت، زیارتش بهانه نمى خواهد كه حرمش خانه محبان است و حریمش كعبه عاشقان.ضریح،لحظه اى تا بى نهایت...كفش هایت را كه به «كفش دارى» مى سپارى دیگر خودت نیستى كه پیش مى روى. اكنون لبریز از شور و عطشى. تشنه اى هستى كه هر لحظه به آب نزدیكتر مى شود. اما تو هر چه از دریاى عشق اهل بیت بنوشى تشنه تر خواهى شد. نگاهت از لابه لاى نور«چلچراغ سبز وسرخ و زرد» كه چون ملائک دور تا دور «رواق ها» صف كشیده اند مى گذرد و بر روى «ضریح» قفل مى شود. قلبت به هم فشرده مى شود و یك لحظه از حركت مى ایستد! دل و دیده از اختیار بیرون مى رود و بر زبانت جارى مى شود:السلام علیك یا بنت رسول الله(صلى الله علیه و آله وسلم) ...در ازدحام جمعیت گم مى شوى و بى اختیار به طرف ضریح كشیده مى شوى. شرمنده و خجل از اعمالت اما امیدوار به «شفاعتش» پا پیش مى گذارى. فریاد در حنجره ات خشكیده و غمى غریب روى دلت سنگینى مى كند. ناگفته هاى زیادى دارى كه فقط به او مى توانى بگویى. نفست بند آمده است. دستت را به پنجره ضریح گره مى زنى. جاذبه اش تو را به نزدیک تر مى خواند .پیشانى ات كه سردى ضریح را مى چشد با تمام وجود او را حس مى كنى. بوى عطر و گلاب از خود بى خودت مى كند.داغ دلت آرام از جا كنده مى شود واز لابه لاى «مشبك هاى ضریح» داخل «مرقد» مى شود , كنار «پارچه سبز» روى مرقد مى نشیند و آن را به چشم مى كشد و مى بوسد. حالا دیگر دل و زبانت دست به دست هم داده اند و با چشمانت هم آوا شده اند. هر چه بلدى زمزمه مى كنى به تمام اولیا متوسل مى شوى آن ها را شفیع مى آورى و زبانت با تک تک واژه ها زیارتنامه معاشقه مى كند و دلت ناگفته هایش را بیرون مى ریزد.آتشفشان چشمانت مى جوشد و سیلاب اشک به پهناى صورتت مى دود حس مى كنى كه پوسته قلبت ترك برداشته است در امتداد این لحظه هاى سرخ و سبز احساس غریب اما خوش به تو دست مى دهد. «دستى سبز» از شبكه ضریح بیرون مى آید، نوازشت مى كند و دلت را لبریز از نور مى كند. لبریز از كوثر كریمه. دوست دارى كه سال ها در همین لحظه بمانى و این لحظه به بى نهایت متصل شود... با تربت كربلا
ولادت حضرت معصومه (س)
نسیم ملایمى مى وزد و مشامت را سرشار از عطر «گل محمدى» مى كند. احساس سبكى خاصى مى كنى و طرف «بالا سر مبارک» كشیده مى شوى. «تربت كربلا» را جلوت مى گذارى و تكبیر مى گویى. تربت كربلا هم در این جا بوى دیگرى دارد. دلت براى یك جرعه «زیارت عاشورا» لك مى زند. عاشورا! این سرخ ترین روز تاریخ... مى روى اما...نه! چطور دلت مى آید این ج ارا ترک كنى. این جا قطعه اى از بهشت است. اى كاش مى توانستى همیشه این جا بمانى! مى روى اما نه آن كه آمده بودى. سبک، راحت، رها، عجیب حالتى دارى، گویا كه در آسمانى و برابر ماه پا مى گذارى. و دلت تاریک! نه، روشن، مثل خورشید، سفید چون برف، آبى تر از آسمان، سبز، سبزتر از بهار. مى روى به امید این كه دوباره خیلى زود برگردى و سلامش كنى. هر لحظه بر مى گردى وبه پشت سر نگاه مى كنى. گلدسته ها تو را به خود مى خوانند و كبوترى بر بلنداى «ساعت حرم» در امتداد نگاهت مى نشیند. كاش تو هم یك كبوتر بودى. یك كبوترحرم!... كریمه، كوثر كویر...و معصومه معصومه است. فاطمه، كریمه اهل بیت، كوثر كویر و قبله همه دل هاى شیفته ولایت، آشناى دور و نزدیک و بزرگ و كوچك. دختر هفتمین و خواهر هشتمین خورشید ولایت، زیارتش بهانه نمى خواهد كه حرمش خانه محبان است و حریمش كعبه عاشقان. و عشق عشق است مسلمانى و زندیقى نیست. آنان كه هر روز جرعه جرعه «اكسیر ولایت» را از جام مشبک هاى ضریحش مى نوشند دورى او را نمى توانند تحمل كنند در جوارش سكنا مى گزینند تا جان هاى عطشناک و كویرى خود را از محبت او سیراب كنند. خدا كند قدر این بانو را بدانیم. على الله اكبرىتنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 238]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن