محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798488191
کمانی به نام نیت
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کمانی به نام نیت
جنگ های قدیمی را دیده ای؟ همان جنگ ها که با تیر و کمان می جنگیدند و سپر و نیزه ... تیر و کمانشان را دیده ای؟ هر قدر که توان بیشتری داشتند و کمان را بیشتر می کشیدند، تیر را دروتر پرتاب می کردند.حالا با خودت فکر کرده ای که عمل تو هم مثل همان تیر است و نیتت مثل همان کمان!جالب است، نه؟ ... کمانت را کم بکشی، تیرت هم جای دوری نمی رود و شاید هم زیر پای خودت بیفتد!عملت را که در کمان نیتت می گذاری، هر چقدر توان کشش اخلاصت بیشتر باشد، عملت بیشتر به خدا نزدیک می شود... . وقتی نیتت خالص باشد و برای رضای خدا كاری انجام دهی؛ هر چقدر هم که سخت باشد، سرانجام کارت پیروزی و سربلندی است. ای بـــرادر تـــو هـــمـــــان انــدیشه ای مـــابــقـــی تــــو استخـــوان و ریشه ای گـر بــود انـدیـشه ات گــل، گــــلشنــی ور بــــود خـــــاری، تـــــو هیــمـه گلخنی گـر در طلــب گــوهـر کــانـــی، کــانـــی ور در پــــی جســتــــجــوی جانی، جانی مـن فــاش کنــم حـقیـقـت مــطـلــب را هــــر چـیـــز کــــه در جستـــن آنی، آنی تـو نـه یی ایـن جـسـم، تــو آن دیـده ای وارهـــی از جســـم گــــرجــــان دیده ای آدمی دید است. بـاقی گوشت و پوست هرچه چشمش دیده است آن چیز اوست کوشش کن قلب تو برای خدا باشد. وقتی قلب تو برای خدا باشد، خدا آن جاست وقتی خدا آنجا بود همه آنچه مربوط به خداست در آن جا حاضر و ظاهر خواهد شد.هر وقت اراده کنی همه نزد تو خواهند آمد چون خدا آنجاست. ارواح همه انبیاء و اولیاء آن جا هستند. اراده کنی مکه و مدینه همه نزد تو هستند. پس کوشش کن قلبت فقط برای خدا باشد تا همه آنچه مخلوق خداست نزد تو حاضر باشند.یادم از سخن شیخ رجبعلی خباط می افتد ... « وقتی کفش می دوزی اولاً برای خدا سوزن را فرو کن و بعد این که آن را خوب و محکم بدوز تا به این زودی ها پاره نشود، هر درزی که می دوزی به یاد خدا بدوز و محکم بدوز. این جا (خانه من) که می آیید برای خدا بیایید، اگر برای من بیایید ضرر می کنید. در اتو برای خدا فوت کن. باید علاقه به فرزند برای خدا باشد. مقدس ها همه کارشان خوب است فقط (من) خود را با (خدا) باید عوض کنند. برای خدا کار کنید. شب که به خانه می روی و همسرت را می خواهی ببوسی برای خدا ببوس. در تمام زوایای زندگی انسان باید خدا باشد، کسی که صددرصد برای خدا کار کند خدا هم برای او خواهد بود. تو برای خدا باش، خداوند و ملائکه اش برای توست. اگر انسان موفق به عمل هم نشود، صحبت آن، اثر خوبی در روحیه او می گذارد»....اگر فکر و اندیشه و نیتت خوب شد، خودت و شخصیتت نیز خوب خواهد شد، منظور از خوب یعنی خدایی باشد. برای رضای خدا باشد. اگر فکرت قشنگ شد، خودت هم قشنگ می شوی. اگر نیت تو مثبت شد، شخصیت و حقیقت تو نیز مثبت می گردد. اگر فکرت خیرخواهی، عدالت خواهی، مهربانی، صفا، صداقت بخود گرفت، روح و جان و حقیقت تو همان می شود. در این صورت شخصیت و حقیقت تو، شخصیتی مستقل و ثابت و استوار می شود. بنابراین اگر نتوانستیم محیط پیرامونی را مثل میز، صندلی، جسم، خانه، زن، بچه، مال، مقام، دنیا، دوست و… را اصلاح کنیم، جای نگرانی نیست. هر چند عوامل بیرونی در شکل دهی شخصیت انسان مؤثر است، اما نهایتا این خود ما هستیم که انتخاب می کنیم و این خود ما هستیم که هر جور دلمان خواست می توانیم شخصیت و منش و حقیقت خود را بسازیم. حتی در محیط پیرامون خود تأثیرگذار باشیم همانند انبیاء الهی، اولیاء خداوند که هم بر محیط عصر خودشان تأثیر گذاشتند و هم در جوامع عصرهای آینده نقش آفرینی کردند. مهم این است که من بتوانم خودم را فردی مستقل تربیت کنم و این تنها از راه تقویت فکر و نیت ممکن است. اگر چنین شد حقیقت من، در درون خودم خواهد بود و از دسترس راهزنان بیرونی مثل شیطان و انسانهای شیطان گونه در امان خواهم بود. دیگر در این صورت من وابسته به میز، صندلی، مقام، ثروت، زن و بچه، دوست، دنیا و… نیستم بلکه من وابسته به نیت و فکر خودم خواهم بود و از همه تحولات بیرونی استقلال پیدا کرده ام.اگر فکرت خوب و الهی شود، در دنیا و آخرت با خوبان و اولیاء الهی هستی. اگر فکرت بد و شیطانی شود، در دنیا و آخرت با بدان و شیاطین هستی. اگر فکرت خوب شد، ولی موفق نشدی کار خوب انجام دهی، همان نیت و فکر خوب تو را سعادتمند و کامل می کند. اگر فکرت خوب شد، عملت هم خوب می شود گرچه کم باشد. سجده آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست اگر فکر و اندیشه و نیتت خوب شد، خودت و شخصیتت نیز خوب خواهد شد، منظور از خوب یعنی خدایی باشد. برای رضای خدا باشد. اگر فکرت قشنگ شد، خودت هم قشنگ می شوی. اگر نیت تو مثبت شد، شخصیت و حقیقت تو نیز مثبت می گردد«وَلَو أَنَّ النّاسَ حینَ تَنزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ وَتَزولُ عَنهُمُ النِّعَمُ ، فَزِعوا إِلى رَبِّهِم بِصِدقٍ مِن نیّاتِهِم وَوَلَهٍ مِن قُلوبِهِم، لَرَدَّ عَلَیهِم كُلَّ شارِدٍ ، وَأَصلَحَ لَهُم كُلَّ فاسِدٍ؛ اگر مردم به هنگامى كه بلاها بر آنان فرود مى آمد و نعمت ها از دستشان مى رفت، با نیت هاى خوب و دلى مشتاق به پروردگارشان پناه مى بردند، بى گمان هر از دست رفته اى به آنان باز مى گشت و هر فاسدى اصلاح مى شد». 1تا مقصدى را در نظر نگیری، عزم جزم نكنی؛ به دنبال آن حركت نخواهی كرد و عاملى هم جز نیّت براى حركات اعضا و جوارحت به سوى هدف وجود ندارد. وجود نیّت، محرّك و عدمش بازدارنده آدمى است. اگر نیّت كنی و نسبت به امرى تصمیم بگیری، به سویش حركت می کنی و براى رساندن خودت به آن با تمام وجودت به فعالیت مىپردازی، اما اگر قصد و تصمیم نداشته باشی، عاملى جز جبر، تو را حركت وا نخواهد داد و وقتى هم که جبر در كار باشد، حركاتت و حتى هدفت كه عامل اجبار، تو را به آن مىرساند، كمترین ارزشى نخواهد داشت؛ پس با نبودن نیّت و دور بودنِ عامل اجبار، به سوى چیزى كه نیّت ندارد، حركت نمىكنی.هدف هرچه ارزشش بیشتر باشد، به تناسب آن، ارزش نیّتت بیشتر خواهد شد و وقتى نیّت از هدف، كسب ارزش كند، بی شك عملى كه بر مبناى آن نیّتت انجام مىگیرد، از ارزش آن نیّتت كسب ارزش مى کند.ارزش هدف و نیّت و عمل به هم وابسته است و بین این سه واقعیت، رابطه مستقیم برقرار است .هدف، همیشه مولّد نیّت و نیّت ـ در صورت آماده بودن زمینه ـ مولّد عمل است. بدون هدف و مقصد، نیّتى در قلبت پدید نمىآید و بدون نیّت، عملى از تو صادر نمىشود .داستان طالوت را شنیده ای؟ او را که خداوند به خاطر قدرت و شجاعت و تعهدش، به فرماندهی قومش برگزید تا به نیرد جالوتی برود که پیشه اش ظلم بود و ستم ... . همه آمدند، ج
معیتی به ظاهر زیاد و نیرومند. باید در آفتاب طی طریق می کردند ... و آفتاب همه را تشنه كرده بود. فرمان خدا آمد و طالوت مأمور به انجام فرمان الهی آزمایش و محک این جمعیت ... "به زودی در مسیر خود به رودخانه ای می رسید. خداوند به وسیله آن شما را آزمایش می كند. كسانی كه از آن بنوشند و سیراب شوند، از من نیستند و آنان كه جز مقدار كمی ننوشند، از من هستند." چشم ها که به نهر آب افتاد، خوشحال خود را به آن رساندند و جز عده ای معدود، بقیه خود را سیراب كردند.آنجا بود که طالوت حقیق افراد لشکر خود را دریافت ... اكثریتی بی اراده و سست عهد و اقلیتی با ایمان ... . آزمایش که انجام شد، او اكثریت بی انضباط و نافرمان را رها كرد و با جمع قلیل با ایمان، به سوی میدان جهاد پیش رفت. سپاه كوچك طالوت، از كمی نفرات به وحشت افتادند: "ما توانایی برابری با این سپاه قدرتمند را نداریم". آن سو اما، آنانی كه ایمانی راسخ به رستاخیز داشتند و دل هایشان از محبت خدا لبریز بود، از زیادی و نیرومندی سپاه دشمن و كمی عده خود نهراسیدند و با كمال شجاعت به طالوت گفتند: "تو آنچه را كه صلاح می دانی، فرمان ده؛ ما نیز همه جا با تو همراه خواهیم بود و به خواست خدا با همین عده كم، با آنان جهاد خواهیم كرد؛ چه بسا جمعیت¬های كم كه به اراده خدا، بر جمعیت¬های زیاد پیروز شدند و خداوند با استقامت كنندگان است".آتش جنگ که شروع شد، جالوت از لشكرگاه خویش بیرون آمد و مبارز طلبید. صدای رعب آورش دل-ها را می ¬لرزاند؛ آن گونه که هیچ کسی جرأت نداشت قدم به میدان نبرد بگذارد... . "داوود" نوجوانی بود در میان لشکریان طالوت ... با فلاخنی در دست که ماهرانه سنگ در آن می گذاشت و می چرخاند ... این بار هم سنگی را در فلاخن گذاشت مثل همیشه و چرخاند ... اما این بار با نینرو و توان اخلاص پرتاب می کرد ... فقط یكی دو سنگ ... و چه ماهرانه بر پیشانی جالوت نشست و او را به زمین انداخت و كشت. با كشته شدن جالوت، ترس و هراس عجیبی در سپاهیانش افتاد که سرانجام شان فرار از برابر لشكر طالوت بود ... .2 «... كم مّن فئةٍ قلیلةٍ غلبت فئةً كثیرة»3 ؛ "چه بسا گروه های كوچكی به فرمان خدا بر گروه های عظیمی پیروز شدند". عبادت بر اخلاص نیّت نكوست و گر نه چه آید ز بی مغز پوست «قلیل الحقّ یدفع كثیر الباطل كما أن القلیل من النّار یحرق كثیرا الحَطَب؛ حق با همه كمی بسیاری از باطل را نابود می كند، بدان سان كه كمی از آتش، بسیاری از هیزم را می سوزاند».4 زهرا رضاییان - گروه دین و اندیشه تبیان 1. غررالحكم، ج6، ص441، ح10926 2. جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، ج 2، ص 169. 3. البقره 249. 4.صادق احسان بخش رشتی، آثار الصادقین، ج 7، ص 118.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 588]
-
گوناگون
پربازدیدترینها