پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1849160739
در خانواده حرف چه كسى به كرسى مىنشيند
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در خانواده حرف چه كسى به كرسى مىنشيند بحث و جدل ميان والدين و فرزندان، امرى عادى است و از هنگامى آغاز مىگردد كه كودك شروع به سينه خيز رفتن مىكند تا دنياى اطرافش را بشناسد. در اين زمان والدين، محدوديتهايى را براى كودك در نظر مىگيرند همچون: به اجاق گاز دست نزن، اسباب بازىهايت را سر جايش بگذار، تكاليفت را انجام بده و غيره. هيچ انسانى موافق نيست كه در انجام اعمال و رفتارهاى او محدوديتى اعمال شود، هر چند اين محدوديتها به نفع او باشد. اين گونه بحث و جدل در طول زندگى كودك، تغييراتى مىكند و هر چه او بزرگتر مىگردد، شكل متمايزى پيدا مىكند تا زمانى كه كودك زندگى مستقلى تشكيل دهد. هيچ گاه آغازگر بحث و جدل نباشيد بحث و جدل، امرى است كه سبب اذيت و آزار والدين و فرزندان مىگردد و از لحاظ عاطفى به فرد صدمه وارد مىكند. اگر در هنگام عصبانيت، والدين و كودكان، هيچ كدام، كوتاه نيايند، اين عصبانيت به درگيرى مىانجامد. هرگز به طور كامل نمىتوان مانع از ايجاد چنين جدلهايى در خانواده گرديد. اما گاهى اوقات والدين با دور انديشى و برنامه ريزى، مىتوانند از بروز آن جلوگيرى كنند. هنگامى كه اين گونه درگيرىها در خانواده پديد آمد، والدين بايد به فكر مهار كردن عامل عصبانيت باشند و هر چه سريعتر به اين مسئله خاتمه دهند. حس استقلال گواه بر سلامتى است هنگامى كه حس استقلال در كودكان شروع به شكل گيرى مىكند، بحث و جدل آنها و والدين وخيمتر مىگردد. البته ميزان اين درگيرىها، با توجه به سن و سطح رشد فكرى و ذهنى كودك متفاوت است. كودك دو سالهاى كه مراحل اوليه مشكلات خود را پشت سر گذاشته است، در اين سن، به دنبال استقلال فيزيكى و كشف حقايق دنياى اطرافش است. در اين سن كودك خواستار تجربه كردن آزادى است. زيرا مىتواند به تنهايى حركت كند، تصميم به انجام كارى بگيرد، احساسات خود را از طريق اعمال فيزيكى ابراز كند و مهمتر از همه اين كه، مىتواند مستقل از ديگران عمل كند. ولى به هر جهت كودكان در اين سن، از رشد ذهنى و جسمى كاملى برخوردار نيستند و براى تصميم گيرىهاى مهم زندگى و دورى جستن از خطرات احتمالى، به رشد كافى نرسيدهاند، به همين جهت، حضور والدين براى ايجاد برنامهريزى و نظم و انضباط ضرورى است و بايد به خاطر داشت كه اين زمان، آخرين بارى نيست كه كودك توانايىهاى خود را در داشتن حق انتخاب و آزادى، ناكام مىبيند. دورهى نوجوانى مشكلات و كشمكشهاى متفاوتى را براى فرزندان و والدين آنها به همراه مىآورد كه علت اصلى آن، مسئله استقلال روحى و روانى فرزندان است. در اين دورهى پر تلاطم، حس استقلال طلبى و خود شناسى فرزندان، سبب مىشود كه پيرامون محدوديتها، مقررات، آزادىها و مسئوليتهاى زندگى به مبارزه بپردازند. پرداختن به اين موضوع كه چنين كشمكشهايى طبيعى است و محدود به دورهى بلوغ مىباشد، هرگز نمىتواند از شدت فشارهاى روحى و روانى اين مسئله بكاهد. در اين هنگام، خطراتى كه فرزندان را تهديد مىكند جدىتر مىشود، زيرا ممكن است آنها به سوى مصرف مواد مخدر، مشروبات الكلى، رفتارهاى بزهكارانه، بىبند و بارىهاى جنسى و باردارى، كشيده شوند. وقتى فرزندان به دنبال آزادىهاى بيشترى هستند، نگرانى والدين نيز افزون مىگردد و نياز به كنترل بيشتر فرزندان احساس مىشود. اين مسئله كه چقدر استقلال طلبى در دوران نوجوانى مىتواند سبب درگيرى و نزاع شود به ميزان نافرمانى و سركشى فرزندان بستگى ندارد، بلكه به عملكرد والدين و چگونگى اراده كردن اين حس و آزادى طلبى از سوى والدين، وابسته است. گاهى اوقات والدين خود را در حل اين مشكلات عاجز مىبينند. اما لازم است كه آنها به طور سازندهاى، ابراز وجود كنند و راه درستى را در پيش گيرند تا سدى را در برابر اين تضادها و خطرات ايجاد نمايند. چرا ميان فرزندان و والدين درگيرى ايجاد مىشود والدين هميشه با فرزند خود توافق ندارند و عكس اين موضوع نيز صادق است. مشاجره، اختلاف و تضاد بخشى از زندگى واقعى افراد است. گاهى اوقات برخورد و نزاع ميان والدين و فرزندان به خاطر اختلاف پيرامون مقررات و قوانين والدين نيست بلكه به اين دليل برخورد ايجاد مىشود كه كودك روز بدى را سپرده كرده است. روزهايى وجود دارد كه هر چه قدر پدر و مادر، سعى در رفع اين نزاع مىكنند، تأثيرى ندارد. زيرا كودك روز خوبى را نداشته است و به هيچ وجه احساس خوشحالى نمىكند. در چنين ايامى والدين بايد كمال صبورى را به خرج دهند تا وضع به حالت طبيعى خود برگردد. دكتر ادوارد هالوول (1) در كتاب خود به نام «وقتى نگران فرزندى هستيد كه به او عشق مىورزيد» مىنويسد:«حس پرخاشگرى در همهى كودكان وجود دارد و اين حس بخشى از ساختار بيولوژيكى انسان محسوب مىشود. حس نااميدى و عدم توافق ميان فرزند و والدين، به راحتى مىتواند به عصبانيت تبديل شود و در نهايت به كشمكش بينجامد. سؤالى كه والدين بايد همواره پاسخگوى آن باشند اين است كه چطور اين برخورد و نزاع را حل كنند نه اين كه نتيجهى اين تضاد كشمكش چيست.» والدين در هنگام بروز تضاد و مشكل، ميان خود و فرزندانشان، واكنشى منطقى و عقلانى دارند يا اين كه حداقل ما پدران و مادران فكر مىكنيم كه اين گونه عمل مىكنيم. اما در مقابل، فرزندان نمىتوانند عكس العمل منطقى پيرامون اين موضوع داشته باشند و كاملا احساسى و عاطفى برخورد مىكنند. كودكان بسيار لجوج و يك دنده هستند و در مقابل منطق والدين ايستادگى مىكنند و نسبت به شرايط، به طور كاملا احساسى واكنش نشان مىدهند. اين موضوع كه فرزندان به مقررات و خواستههاى منطقى والدين احترام نمىگذارند و قادر به درك آن نيستند، سبب گرديده كه بسيارى از پدران و مادران، دچار سردرگمى و نااميدى شوند. كودكان به وظايف خود واقفند و مىدانند كه مثلا بايد تكاليفشان را انجام دهند و يا يك ساعت قبل از رفتن به رختخواب مطالعه كنند، اما چرا آنها به اين وظيفه عمل نمىكنند و براى انجام تكاليفشان، در منزل جنگ و دعوا به راه مىاندازند؟ در پاسخ به اين سؤال، والدين مىتوانند دو گونه پاسخ را در نظر بگيرند. عدهاى مىگويند «او سعى دارد كفر مرا در بياورد.» و حال عدهاى ديگر مىگويند «فرزندم مىخواهد با من بحث و گفتگو راه بيندازد.» به هر جهت در اين ميان والدين بايد ديدگاه منطقى را در نظر بگيرند و به دنبال عكس العمل خشونتآميز برنيايند. رفتارى كودكانه از خود بروز ندهيد كودكان رفتارهايى غير منطقى از خود بروز مىدهند و در اين ميان به نادرستى آن پى نمىبرند. زيرا اين گونه برخوردها، كاملا ناشى از كودكى و ناپختگى آنان است. والدين عاقل، همواره انتظار بروز چنين رفتارهاى ناپخته و احساسى را از فرزند خود دارند و به همين جهت سعى مىكنند كه با توجه به شرايط محيطى، به بهترين وجه با آن روبرو شوند. اگر والدين چنين ايدهاى را در ذهن خود پرورش دهند، به اين صورت، هيچ گاه اعتراض فرزند را جدى فرض نمىكنند، آن را به عنوان حمله به خود در نظر نمىگيرند، به طور عاطفى با آن برخورد نمىكنند و در نهايت پيرامون آن بحث و جدل راه نمىاندازند، زيرا اگر والدين دست به چنين رفتارهايى زنند همچون كودكى عمل نمودهاند و نتيجهاى جز پشيمانى و ايجاد كشمكش و نزاع نخواهند داشت. چطور والدين وضع را وخيمتر مىكنند همگى مىدانيم كه بسيارى از اوقات، فرزندانمان دست به انجام كارهايى مىزنند كه ما را نااميد و عصبانى مىكنند. هنگامى كه ما بزرگسالان و والدين، مانند كودكان رفتار كنيم و خود را درگير نزاع با آنان نماييم، اين عمل سبب مىشود كه آنها رفتارهاى غير منطقى و عاطفى بيشترى از خود بروز دهند و حس همكارى آنها كاهش يابد و در اين جاست كه بحث و جدل واقعى ميان والدين و فرزندان آغاز مىگردد. بايد بدانيم كه هيچ چيز به اندازهى زمانى كه والدين، فرزندان را به جنگ و نزاع دعوت مىكنند، سبب بالا رفتن آدرنالين خون آن نمىشود، در واقع اين خود والدين هستند كه با واكنشها و عملكردهايشان، وضع را وخيمتر مىكنند و سبب بالا رفتن كشمكش خود با فرزندان مىشوند. وقتى والدين، جر و بحث با فرزند را آغاز مىكنند، كشمكش ميان آنها ادامه پيدا مىكند. حقيقتا اين جر و بحث به گونهاى است كه در نهايت برندهاى ندارد. آيا تا كنون ديده شده است كه پدر يا مادرى در نزاع با فرزند 5 سالهى خود، پيروز از ميدان به در آيد؟ كودكان ممكن است ظاهرا به خواستههاى والدين تن در دهند، اما اين مسئله بدان معنا نيست كه با عقيدهى پدر و مادر خود موافق است و يا اين كه فكر مىكند آنها عادلانه رفتار كردهاند. اگر والدين براى به اجرا در آوردن خواستههاى خود با خونسردى و جديت عمل كنند، به نتيجه واقعى خواهند رسيد. اما اگر كودك را مورد انتقاد قرار داده و داد و فرياد به راه بيندازند، نه تنها خواستهشان محقق نخواهد شد بلكه جنگ و جدلى نيز به راه مىافتد. بايد به خاطر داشته باشيم كه كودكان همچون بزرگسالان، نياز به حفظ غرور و منزلت خود دارند حتى كودكان بسيار كوچك. فرياد زدن و مورد انتقاد قرار دادن، سبب مىشود كه غرور و شأن و منزلت كودك، خدشهدار شود و از حس همكارى او كاسته شود. چنين كودكى دائما فكر مىكند كه مورد تنبيه والدين واقع شده است و هيچ كس او را دوست ندارد و به او اهميت نمىدهد. در نهايت بايد گفت كه نتيجهى اين بحث و نزاع، چيزى جز ضرر و خسران نيست و همه بازندهى اين ميدان خواهند بود نه برنده. در مقابل خواستههاى نابجاى كودك به زانو درنياييد راه ديگرى كه سبب وخيمتر شدن بحث و جدل ميان فرزندان و والدين مىگردد، تسليم شدن پدر و مادر در مقابل خواستههاى كودك است. پدر يا مادرى كه قادر به گفتن كلمهى «خير» نباشد همواره خود را در ميدان جنگ و نبرد با فرزند وارد مىكند، زيرا كودك آموخته است كه با كشمكش و درگيرى، قادر خواهد بود كه خواستههاى خود را عملى كند. اگر كودكان متوجه شوند كه مىتوانند شما را در مقابل خواستههاى خود به زانو درآورند، همواره اقدام به اين كار خواهند كرد. پدران و مادران بايد همواره به گونهاى عمل كنند كه در تصميمات مهم زندگى و اجراى مقررات آن، تسليم فرزندان نگردند. آنها بايد عزم و ارادهى قوى، در ادارهى امور زندگى داشته باشند و هرگز اجازه ندهند كه فرزندان آنها را تهديد كنند و تحت فشار قرار دهند، زيرا چنين عملى، سبب مىشود كه فرزندان بياموزند كه با داد و فرياد و تهديد و فشار مىتوانند به خواستههاى خود برسند. كارلى و مادرش كارلى 10 ساله است، امروز شنبه است و او در آشپزخانه با تلفن مشغول صحبت با دوستش سوزان است. مادرش وارد آشپزخانه مىشود و با حالتى مؤدب مىگويد:«كارلى، الان وقت تميز كردن اتاقت است.» دخترك از اين درخواست مادر ناراحت مىشود و شكلك در مىآورد و با حالت عصبانى مىگويد:«نه، من الان اتاقم را تميز نمىكنم، مىخواهم با سوزان صحبت كنم.» مادر كارلى با تعجب به دخترك نگاه مىكند و با خشونت به او مىگويد:«دختر، داراى جواب من را ميدى؟ بهت گفتم برو اتاقت را تميز كن، همين حالا بايد اين كار را انجام دهى.» كارلى فرياد مىزند:«نه، من مىخوام با سوزان در مورد تولدش صحبت كنم. در ضمن اتاقم هم تميز است.» مادر نگاه خشمگينى به او مىكند و دستهايش را در پشت خود قرار مىدهد. در واقع مادر واكنشى جنگجويانه نسبت به اين موضوع از خود بروز مىدهد.مادر به او مىگويد:«اگر همين الان نروى و اتاقت را تميز نكنى، براى يك روز حق استفاده از تلفن را ندارى.» كارلى عصبانى مىشود و غرغر مىكند:«بعدا اتاقم را تميز مىكنم.» مادر به او مىگويد:«گفتم همين الان اين كار را انجام بده، با من بحث و جدل نكن.» كارلى مىگويد:«مامان، تو دارى زور ميگى. من در حال صحبت با سوزان هستم و وقت تميز كردن اتاقم را ندارم.» مادر از كوره در مىرود و به او مىگويد:«خوب، حرفم را گوش نمىكنى، پس يك هفته حق استفاده از تلفن را ندارى، اگر ادامه دهى، اين مدت دو هفته مىشود.» كارلى از روى صندلى مىپرد و به مادرش خيره مىشود. در حالى كه بسيار عصبانى است مىگويد:«بسيار خوب، دو هفته محرومت مىكنم و شايد مىخواهى يك ماه حق استفاده از تلفن را نداشته باشى.» كارلى اعتراض مىكند و مىگويد:«اصلا منصفانه نيست.» مادر مىگويد: «حالا كه نمىروى، پس من هم نمىگذارم به جشن تولد سوزان بروى.» كارلى اعتراض مىكند و مىگويد:«تو نمىتوانى با من اين كار را بكنى، سوزان بهترين دوست من است.» مادر با حالتى تهديدآميز مىگويد:«من نمىتوانم؟ حالا مىبينى.» كارلى بسيار غمگين و عصبانى مىشود، اشك از گونههايش فرو مىريزد و فرياد مىكشد: «مادر، من از تو متنفرم. اگر اين موضوع تو را خوشحال مىكند من اتاقم را تميز مىكنم. اما بدان كه از زندگى در اين خانه متنفرم.» كارلى مىرود و در اتاق را محكم پشت سرش مىبندد و مادر با عصبانيت مىگويد:«بسيار خوب، عالى است، پس گفتى از من متنفرى.» خاموش كردن آتش به آب نياز دارد نه بنزين والدين بايد در برخورد با فرزندان دقت عمل كافى داشته باشند و هرگز دشوارترين موضع را در برابر آنان اتخاذ نكنند و در صدد مشكلتر شدن كارها و از بين رفتن ارتباطات واقعى بر نيايند. به طور مثال در داستان كارلى و مادرش، آنها مىتوانستند به گونهاى ديگر عمل كنند. در اين سناريو، برخوردهاى ميان مادر و كارلى به طور آرامى كنترل مىشود و افزايش پيدا نمىكند. مادر مؤدبانه مىگويد: «كارلى، وقت آن است كه اتاقت را تميز كنى.» كارلى با حالتى عصبانى مىگويد:«نه، من الان دارم با سوزان در مورد جشن تولدش صحبت مىكنم.» در اين هنگام مادر بدون اين كه عصبانى شود مىگويد:«كارلى، در منزل مقرراتى وجود دارد و صبحهاى شنبه تو بايد اتاقت را تميز كنى و الان ساعت 10 است. من مايلم كه تو تا ظهر اتاق خود را منظم كنى.» كارلى اعتراض مىكند كه:«من دارم با سوزان صحبت مىكنم و وقت اين كار را ندارم.» مادر جواب مىدهد: «مىخواهم تا ظهر اتاقت تميز شود و گرنه بايد آن قدر آن جا بمانى تا تميزش كنى. اين بدان معناست كه اگر تا فردا هم تميز نشود بايد در آن جا بمانى.» كارلى فرياد مىزد:«مادر، اين منصفانه نيست.» اما كارلى در نهايت به دوستش مىگويد:«من بايد بروم. اگر اتاقم را تميز نكنم تا فردا مجبورم در آن جا بمانم. بعدا با تو تماس مىگيرم.» در اين سناريو ديديم كه مادر حالت جنگجويانه به خود نگرفت و در صدد ايجاد كشمكش و بحث زياد با فرزند خود بر نيامد و در نهايت كودك نيز با نظر او موافقت كرد. چطور مانع ايجاد جنگ و جدل در خانواده شويم از آن جايى كه والدين هيچ گاه نمىتوانند به طور كامل از بحث و جدل در خانواده جلوگيرى كند، بايد بتوانند مشكلات و تضادهاى احتمالى زندگى را پيش بينى كرده و راههاى مقابله با آنها را بياموزند. هنگامى كه تضاد و كشمكش در زندگى پديد مىآيد، والدين بايد برنامه و طرح بجايى را در نظر بگيرند، تمام هوش و حواس خود را براى اجراى آن به كار بندند و قوانين را قاطعانه و با كمال خونسردى اجرا كنند. اما اگر پدران و مادران عصبانى شوند و غير منطقى عمل كنند، به نتيجهى مطلوب نخواهند رسيد و بحث و جدل بالا خواهد گرفت. يكى از راههاى كليدى براى جلوگيرى يا كاهش جنگ و جدل در خانواده اين است كه براى فرزندان روشن كنيم، كه چه انتظاراتى از آنها داريم. والدين بايد ايدهها و خواستههاى خود را براى فرزندان مطرح كنند و كودكان را با ساختارها و قوانين منسجم خود آشنا سازند. اگر مقررات منسجمى در خانواده وجود نداشته باشد، كودكان شيوهى خاص خود را در پيش خواهند گرفت و هرج و مرج را در زندگى ايجاد خواهند كرد. قوانين وضع شده از سوى والدين، بايد مورد بحث قرار گيرد تا فرزندان به روشنى آن را درك كنند. والدين بايد دقت كنند كه براى كودكان، با توجه به سن، ميزان رشد ذهنى و فكرى و رفتارها و مسئوليتهايى كه از آنها انتظار دارند، قوانين خاصى را ترتيب دهند. موضوعى كه بسيار داراى اهميت است اين است كه والدين جلساتى را ترتيب دهند و در آن پيرامون مقررات وضع شده به بحث و گفتگو بنشينند. آنها مىتوانند اين قوانين را مكتوب كنند تا همهى اعضاى خانواده آن را امضاء نموده و سپس در جايى قرار دهند تا همه بتوانند آن را مشاهده كنند. همچنين اين مقررات بايد هر چند وقت يك بار بازبينى شود و اگر نياز به تغييراتى دارد، به آن رسيدگى گردد. ايجاد قوانين عادلانه و مشخص مقررات وضع شده، توسط والدين، نبايد بسيار زياد و گيج كننده باشد. اگر والدين تعداد محدودى مقررات مهم را در زندگى وضع كنند، قطعا بهتر از فهرست بلند بالايى از قوانين پيش پا افتاده و عادى، جواب مىدهد. قوانين سادهاى كه به طور دائم در زندگى اجرا مىشود، براى هر كودكى قابل درك و فهم است. در هر خانوادهاى والدين بايد در كنار وضع مقررات، مسئوليتهاى سادهاى را نيز به كودكان واگذار كنند، مثلا به آنها بگويند: قبل از تماشاى تلويزيون، اسباب بازىهايت را جمع كن. قابل ذكر است كه پدران و مادران بايد بر روى فعاليتهاى كودكان نظارت داشته باشند و آنها را به حال خود رها نكنند. وقتى پدر و مادر قانونى را در خانواده وضع مىكنند، بايد حتما آن را به اجرا در آورند. وضع قوانين نبايد به گونهاى كه باشد كه امكان پياده كردن آن وجود نداشته باشد و والدين بازندهى ميدان گردند. هر يك از والدين بايد در مورد اجراى اين مقررات، برنامهريزىهاى دقيقى انجام داده باشد زيرا قطعا در طول زندگى، كودكان، بسيارى از اين قوانين را زير پا مىگذارند و از آن سرپيچى مىكنند. در اين ميان والدين با تدبير، بايد چارهاى انديشيده باشند كه مثلا اگر فرزندشان از مدرسه فرار كرد، با حالت مستى از مهمانى برگشت و يا ساعت منع رفت و آمد را رعايت نكرد، چه عكس العملى نشان دهند. والدين بايد كودك را به انجام رفتارهاى مثبت تشويق كرده و از عمل به رفتارهاى منفى باز دارند. پدر و مادر عاقل، از جايزه و تنبيه در تربيت خود استفاده مىكنند (البته نه تنبيه بدنى). اگر كودك مسئوليت خود را به درستى انجام دهد، حس همكارى داشته باشد و تن به مشاجره با والدين ندهد، پدر و مادر بايد از پاداش و جايزه، براى تشويق او استفاده كنند. بعضى از كودكان، فاقد مهارتهاى اجتماعى و بلوغ عاطفى هستند و نمىدانند كه چگونه، بدون ايجاد تضاد و كشمكش، عدم موافقت خود را بيان كنند. در چنين شرايطى، راه سازنده اين است كه والدين مهارتهاى لازم را به آنها بياموزند و هرگز آنان را به خاطر رفتار ناشايستشان، مورد تنبيه و انتقاد قرار ندهند. والدين وظيفه دارند كه به فرزندان، راههاى قابل قبولى را بياموزند كه آنان بدون ايجاد بحث و جدل، اختلاف خود را با والدين حل كنند. به طور مثال والدين بايد به فرزندان آموزش دهند كه هنگام بازى ويديويى، به نوبت كار كنند نه اين كه با هم به جنگ و دعوا بپردازند و يا اگر مىخواهند به بيرون بروند، از والدين اجازه بگيرند كه مسئلهاى پيش نيايد. چنين برنامههاى منظم و مشخصى، مىتواند به كاهش برخورد و نزاع ميان همسن و سالان، خواهر يا برادر و كودكان و والدين كمك كند. نكتهى قابل ذكر اين است كه كودكان همواره والدين را الگوى خود قرار مىدهند. اگر پدر و مادر در مواجهه با مسائل، برخورد و نزاع را در پيش گيرند، فرزند نيز اين عمل را مىآموزد. كودك با مشاهدهى رفتار شما با ديگران و خودش، از شما درس مىگيرد، پس اگر مىخواهيد فرزندى با مسئوليت تربيت كنيد كه از برخوردها و كشمكشهاى بىجا به دور باشد، خود بايد الگويى مناسب براى او باشيد. در هنگام بحث و جدل خانوادگى، براى دست يافتن به پيروزى، فرياد زدن و تهديد، دردى را دوا نمىكنند بلكه اوضاع را وخيمتر نيز مىكند. در اين هنگام، والدين بايد خونسردى خود را حفظ كرده و طبق برنامه پيش روند. پدر و مادرى مىتوانند نقش مؤثرترى را در حل مشكلات داشته باشند كه گفتارشان از بار معنايى بيشترى برخوردار باشد نه اين كه بلندتر داد و فرياد بكشند. اگر تضاد ميان كودكان و والدين بسيار حاد و جدى است، آنها به مشاوره درمانى نياز دارند. كودكى كه دائما با پدر و مادر خود در نزاع است به احتمال زياد در مدرسه با دوستانش مشكلى دارد و يا از مشكلى عاطفى رنج مىبرد. تعدادى از كودكان نيز هستند كه درصدد آسيب رساندن فيزيكى به خود و ديگرانند، اين گونه بچهها نيز بايد تحت درمان و مشاوره با متخصص قرار گيرند. همچنين اگر والدين نيز افرادى بد دهان هستند و يا به كودكان خود صدمه مىزنند، خود نيز به مشاوره و درمان نياز خواهند داشت. پی نوشت ها :(1). Edward Hollowell/خ
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
در خانواده حرف چه كسى به كرسى مىنشيند بحث و جدل ميان والدين و فرزندان، امرى عادى است و از هنگامى آغاز مىگردد كه كودك شروع به سينه خيز رفتن مىكند تا دنياى ...
احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):نيت خوب صاحب خويش را به بهشت مى برد. .... در خانواده حرف چه كسى به كرسى مىنشيند · نزديك بودن پدر و مادر به فرزندان · رقابت ميان ...
مديريت آگاهانه در خانواده شايد يکي از عمده ترين دغدغه هاي فکري والدين در دوران کنوني ، ميل و تظاهر ناهنجاري ها در ميان فرزندان ... در خانواده حرف چه كسى به كرسى مىنشيند ...
احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):هر كس رحم نكند به او رحم نشود، هر كس نبخشد بخشيده نشود و هر كس پوزش را نپذيرد، خدا. .... در خانواده حرف چه كسى به كرسى مىنشيند ...
پدر و مادر هرگز نبايد مانع انجام اين عمل در ميان آنان گردند بلكه بايد به كار و برنامهريزى صحيح، رقابت ميان فرزندان را تحت ... در خانواده حرف چه كسى به كرسى مىنشيند ...
افرادى كه با هم در يك منزل زندگى مىكنند و به اصطلاح هم اتاقى هستند، ممكن است داراى اهداف و مسئوليتهاى مشتركى در زندگى ... در خانواده حرف چه كسى به كرسى مىنشيند ...
به طور روشن تر، اين مقاله به اين مسئله مىپردازد كه چه نوع شخصى هستيم و يا مىخواهيم كه چگونه انسانى باشيم؟ اين دو سؤال .... در خانواده حرف چه كسى به كرسى مىنشيند ...
... تري مي يابد.توجه و رعايت نکاتي که در ذيل مي آيد مي تواند از مشکلات روابط والدين با فرزندان و تعاملات فرزندان با جامع. ... در خانواده حرف چه كسى به كرسى مىنشيند ...
نزديك بودن پدر و مادر به فرزندان همهى والدينى كه به تازگى بچهدار شدهاند، به اين موضوع واقفند كه كودكان همواره نياز به عشق، ... در خانواده حرف چه كسى به كرسى مىنشيند ...
برقرارى پيوند و به هم پيوستگى، داشتن والدين ناتنى با توجه به آمار روز افزون طلاق و افزايش خانوادههايى كه توسط يكى از ... در خانواده حرف چه كسى به كرسى مىنشيند ...
-