تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بنده اى نيست كه به خداوند خوش گمان باشد مگر آن كه خداوند نيز طبق همان گمان با او ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826103477




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عوامل به وجود آورنده استرس


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عوامل به وجود آورنده استرس
عوامل به وجود آورنده استرس نويسنده: بهاره صفوي استرس مداوم نه تنها خوشايند نيست ، بلکه براي سلامت شما نيز مضر است. ممکن است وسوسه شويد که علايم استرس را در خود نديده انگاريد؛ چرا که ادامه دادن به عادت هميشگي آسان تر از متوقف کردن آن و فکر کردن به راههاي تسکين بخش استرس است. اين کار حتي اگر به بهترين وجه هم انجام شود، تنها در کوتاه مدت موثر است. علت اين که بسياري از مردم از درگير شدن و مقابله کردن با استرس خود اکراه دارند، اين است که نمي دانند از کجا شروع يا چگونه مبارزه کنند.به طور کلي ، استرس حاصل نياز ما به سازگاري فيزيکي ، ذهني و احساسي در مقابل يک تغيير است. برخلاف آنچه همه مي پندارند، استرس الزاما يک واکنش منفي نيست؛ به عنوان مثال يک ارتقاي شغلي که پس از مدتها رنج و تلاش به آن رسيده ايد، موضوعي مطلوب و خوشايند است که وجود شما را از هيجان و رضايت سرشار مي کند.اين در حالي است که اگر بدون آمادگي و به طور ناگهاني از سوي مافوق خود براي دريافت اين ارتقا احضار شويد، ممکن است در همان لحظه اعتماد به نفس خود را از دست بدهيد و عصبي شويد.استرس تا حدي مي تواند مفيد باشد، چون به زندگي ، جذابيت و تحرک مي بخشد و ما را روي پاي خودمان نگه مي دارد.تغييرات جزيي و ملايم نه تنها مضر نيستند، بلکه مفيد و سازنده هستند و در پرورش حس سازش پذيري ما نقش عمده اي ايفا مي کنند. خود را در دل طوفان افکندن و با تغييرات دست و پنجه نرم کردن بتدريج ما را قوي تر و مستحکم تر مي کند؛ اما وقتي که تغييرات از حد مجاز فراتر روند و در طول دوره اي از زمان بر زندگي ما اثر منفي بگذارند، ظرفيت سازش پذيري ما اشباع مي شود و تحمل آن را غيرممکن مي کند.همه ما نيازمند حفظ تعادل فيزيکي و روحي هستيم و فقط در اين حالت ، احساس راحتي و خرسندي مي کنيم. حال هر گونه تغييري ، بويژه اگر نامطلوب باشد، تعادل بدن را به گونه اي تهديد مي کند.براي بازگشت به تعادل ، مکانيسم هاي شناخته شده اي با عنوان سندرم سازگاري عمومي به کار مي افتند. اين سندرم به محض اين که شخص در معرض يک عامل استرس زا قرار مي گيرد، فعال مي شود.در ابتدا ذهن وارد مرحله هشدار شده و بدن براي افزايش فعاليت آماده مي شود. انقباض ماهيچه ها، پمپاژ آدرنالين به خون ، افزايش فشار خون ، همه و همه از علايم اين مرحله هستند.مرحله دوم يعني مرحله مقاومت کليه پاسخ هاي فيزيکي و ذهني مرحله قبل تشديد مي شود و به افزايش فعاليت فيزيکي بدن مي انجامد و شخص آمادگي لازم را براي مقابله با شرايط فوق العاده پيدا مي کند؛ ولي اين انرژي هاي ايجاد شده براي اين که شخص را از پاي در نياورند بايد در حدي باشند که بدن بتواند دوباره به حالت طبيعي برگردد.در غير اين صورت مرحله سوم اتفاق مي افتد که همان خستگي مفرط است. به کارگيري ظرفيت سازگاري براي مدت طولاني ، به طور قطع به بيماري شما منتهي خواهد شد.اگر هر روز مجبور به سرو کله زدن با رئيسي باشيد که بي منطق و عصبي است و کاري جز ايراد گرفتن ندارد، مطمئنا طاقت نخواهيد آورد و سرانجام روزي از پا در مي آييد.مقادير جزيي استرس براي هر شخص لازم و ضروري است اگر ناچاريد به تنهايي و بدون کمک ديگران ، يکي از بستگان بيمار خود را تيمار کنيد، طولي نمي انجامد که در دام يک بيماري جسمي يا روحي گرفتار خواهيد شد.در بيشتر موارد، در معرض استرس بودن براي مدت طولاني ، زمينه فروپاشي جسمي يا احساسي شخص را فراهم خواهد کرد.به محض اين که شخص وارد مرحله سوم يعني خستگي مفرط مي شود کاملا روشن است که مشکلي وجود دارد. ممکن است نشانه هاي 2 مرحله پيش مورد غفلت قرار گيرند. اگر چه اصطلاح مرحله هشدار به معني آگاه شدن فرد از وقوع فرآيندهايي در بدن است ، ولي لزوما اين آگاهي در همه افراد صورت نمي گيرد.در مرحله هشدار، بدن و ذهن براي عمل آماده مي شوند ولي از آنجا که اين آمادگي به طور ناخودآگاه آغاز مي شود و به طور خودکار ادامه مي يابد، احتمال دارد شخص از ايجاد آن غافل باشد. استرس يک فرآيند واضح و مشخص نيست که بتوان آن را با کلمات بيان کرد، بلکه توصيف استرس ، توصيف يک پديده کاملا شخصيتي است ، مثل هر تغييري که باعث مي شود شخص احساس ناراحتي جسمي يا روحي کند.با اين تعريف ، علت تفاوت طرز فکرها و برداشت ها در قبال عوامل استرس زا توجيه مي شود. يک تعريف معقول از استرس روشن مي کند که استرس همان کار و مسووليت زياد يا انتظارات بيش ازحد از شما نيست. اگر استرس همين چيزها بود، امکان نداشت کسي اين کارها را بدون استرس انجام دهد، حال آن که خيلي از افراد کارهاي زياد را بدون ذره اي استرس به پايان مي رسانند. کساني هستند که مسووليت هاي بسيار سنگيني به عهده دارند. ولي بخوبي کارها را پيش مي برند.نقش شرايط در ايجاد استرس ناچيز است و اين طرز برخورد و تلقي ما از موقعيت و شرايط است که در ايجاد يا عدم ايجاد استرس نقش دارد. پس مي توان فهميد که چرا افراد مختلف در برابر استرس عکس العمل هاي متفاوتي از خود نشان مي دهند. هنگام حرکت در اتوبوس يا قطار ميان راه ناگهان وسيله متوقف مي شود و ديگر حرکت نمي کند.حال خوب به عکس العمل هاي اطرافيان نگاه کنيد. برخي فقط کمي خسته ، برخي عصباني و عده اي دچار تشويش و اضطراب مي شوند. از نظر فيزيولوژيکي ، هنگام ايجاد استرس ، اتفاقات تقريبا يکساني در همه ما روي مي دهد به محض تلقي يک موقعيت خاص به عنوان يک وضعيت تهديد کننده ، پاسخهاي اوليه استرس براي ايجاد آمادگي ظاهر مي شوند.سرعت تنفس افزايش مي يابد و به اين وسيله اکسيژن بيشتري در اختيار مغز و ماهيچه ها قرارخواهد گرفت ، ضربان قلب تندتر مي شود و فشارخون بالا مي رود.به منظور تامين انرژي بيشتر در اين وضعيت اضطراري ، قندها و چربي ها به داخل خون آزاد و ماهيچه ها منقبض مي شوند، جريان بزاق کم و تعريق افزايش مي يابد. کليه حواس ما در وضعيت قرمز و آماده باش قرار مي گيرند و آدرنالين و کورتيزول نيز به منظور افزايش تحرک بدني آزاد مي شوند.اين عکس العمل هاي خود به خودي در مواردي چون آتش سوزي و غيره بسيار مفيد هستند و امکان دويدن و فرار سريع از خطر را فراهم مي آورند؛ ولي هنگامي که شما عکس العمل هاي مشابهي را فقط هنگام فکر کردن به جلسه کاري فردا نشان مي دهيد مشکلاتي براي شما ايجاد مي شود.بايد توجه داشت که در مورد اول همه انرژي کمکي ايجاد شده و تمام انقباضات به نحو احسن مورد استفاده قرار مي گيرند، اما در مثال دوم براي صرف انرژي اضافي توليد شده جايي وجود ندارد. همچنان که شما نشسته ايد و نگران جلسه فردا هستيد، هورمون هاي استرس در بدن شما توليد مي شوند. آنها در خون جريان دارند و همه چيز را در وضعيت فوق العاده نگه داشته اند.درباره برخي افراد اين تظاهرات با افزايش ترشحات معده بروز مي کند که در صورت تکرار مداوم پاسخهاي استرسي ، در نهايت به زخم معده منجر خواهد شد.از طرفي حضور طولاني مدت استرس و داشتن انتظار بيش از حد از خودمان براي تطبيق با شرايط، ممکن است بدن را خسته و رنجور کند که بالطبع خطر ايجاد اختلال در عملکرد اعضا و اندام هايي چون قلب و کليه را به همراه خواهد داشت. چه چيز در شما استرس ايجاد مي کند؟همان گونه که گفته شد، عوامل متعددي در بروز استرس نقش دارند و عاملي که براي يک فرد استرس زاست ، ممکن است در ديگري استرس ايجاد نکند؛ اما به طور معمول ارتباط تنگاتنگي ميان کار و مسووليت زياد و استرس وجود ندارد.علت اصلي واکنش يک فرد به استرس از عوامل بسياري متاثر است. به هر حال هم خانه و هم محل کار مي توانند صحنه کشمکش هاي جسمي و روحي زيادي باشند که ممکن است در صورت بي توجهي در درازمدت به خطري جدي براي سلامت فرد بدل شود.استرس زاهاي شغلي: محيط کار به دلايل متعددي ، زمين فوق العاده حاصلخيزي براي روييدن بذرهاي استرس است.هر جا عده اي به منظور تحقق هدفي دور هم جمع مي شوند، احتمال هر گونه کشمکش وجود دارد. تضاد شخصيت ها و روشن نبودن نقشها و وظايف ، از خصوصيات بارز کارهاي گروهي است که تاثير منفي بر کارايي گروه خواهد داشت.3 گروه اصلي که به طور عمده در محل کار تشنج ايجاد مي کنند عبارتند از: اول آدم قلدر و زورگو که پشت سر هم و به بهانه هاي مختلف ، زيردستان خود را مي آزارد، دوم آن که از پشت خنجر مي زند، يعني کسي که به سبب عقده حقارت در حضور شما خوب است اما به محض اين که اتاق را ترک مي کنيد درصدد ضربه زدن به شما برمي آيد و سوم از زير کار در رو؛ کسي که وقتي اوضاع وخيم مي شود گم مي شود و ديگران را براي حل مشکل ايجاد شده ، تنها مي گذارد.برخي تيپهاي شخصيتي خاص زمينه بيشتري براي استرس دارند جاي بسي تاسف است که زنان قربانيان اصلي زورگويي و خشونت هستند. گرچه طي چند دهه اخير اوضاع کمي بهتر شده است ولي هنوز در بسياري از مشاغل با زنان و مردان با ديد يکسان برخورد نمي شود.تنها در حرفه هاي خاصي آن هم با اکراه ، پستهاي کليدي به زنان داده مي شود و اگر هم اين کار صورت گيرد، زنان به ازاي کار دوبرابر، حقوق کمتري دريافت مي کنند. اين در حالي است که براي کارمند زن ، تمام اين فشارها و مشکلات ، مضاف بر مسووليت اداره خانواده و وظايف منزل هنگام بازگشت از اداره خواهد بود.استرس همچنين مي تواند مستقيما از فضاي محيط کار ناشي باشد. اگر ناچار باشيد با وسايل ناکافي کار کنيد، به طور قطع پس از مدت طولاني کار کردن خواهيد ديد که درد کمر و... اجازه تمرکز و ادامه کار را به شما نخواهد داد. از ميان عوامل فيزيکي استرس زا مي توان به نور نامناسب ، تهويه نامناسب و آلوده کننده ها (مثل دود سيگار) اشاره کرد.فضاي ناخوشايند يا نامناسب نه تنها سبب مي شود احساس بيماري کنيد، بلکه بتدريج روحيه ديگر اعضا را که ناچارند با اين شرايط نامطلوب بسازند، تضعيف مي کند و حال زماني که شما براي خود کار مي کنيد، انصافا به راه انداختن يک تجارت در خانه يا دفتر کار عادي ، يک پديده کاملا مدرن است.اين کار، فردي فوق العاده مشتاق ، علاقه مند، با پشتکار و منظم را مي طلبد که به تنهايي و بدون نياز به ديگران به موفقيت دست يابد.برخورداري شما از انگيزه قوي و هدف کاملا روشن ، شرط لازم براي گشودن گره هاي کاري آن هم به تنهايي است. در چنين مواقعي که هيچ کس را حتي براي در ميان گذاشتن مشکلات نداريد، ممکن است به آساني گرفتار دام تنهايي و افسردگي شويد.استرس زاهاي خانوادگي: همان گونه که درباره استرس زاهاي کاري توضيح داده شد، هر کجا افراد جمع باشند، احتمال استرس نيز وجود دارد.فقط به اين خاطر که افراد خانواده با شما نسبت دارند، نمي توان گفت که نبايد در خانه تضاد آراء و نزاع و مشاجره وجود داشته باشد.يک عامل شايع استرس ، عدم توافق يا تيرگي روابط اعضاي خانواده است. اين مساله مي تواند از يک ناسازگاري بنيادين ميان والدين ناشي باشد.حال وقتي پاي کودکان به ميان مي آيد، ازدواج پيچيده تر مي شود. حقيقت اين است که کودکان از زندگي در اين فضاي نامهربان و خشن ، اگر بيشتر از والدين رنج نبرند، کمتر رنج نمي برند.هرگونه بي ثباتي در زندگي خانوادگي ، از مشاجره و دعوا گرفته تا غيبت طولاني يکي از والدين در خانه استرس ايجاد مي کند.استرس زاهاي ديگر: هر تغييري که به نحوي روال روزمره زندگي را متشنج کند، بسته به شرايط و آمادگي روحي فرد، کم و بيش ايجاد استرس خواهد کرد. علايم هشداردهندهتظاهرات فيزيکي استرس: گرفتگي يا انقباض (در گلو، سينه، شکم ، شانه ها، گردن و آرواره ها)، سردرد و ميگرن ، کمردرد، گردن درد، تنفس نامنظم، تپش قلب، کم آوردن نفس حتي هنگام استراحت ، ناآرامي ، وررفتن بيهوده با اشيا يا تکان دادن مداوم بدن يا دست و پا، پرشهاي عضلاني (تيک) در صورت ، چشم ، دهان و...دهان خشک ، صداي بم و بلند، عرق کردن ، دست وپاي سرد، لرزش ، گيجي و احساس عدم تعادل ، خستگي زياد و احساس کوفتگي ، دل درد و فروريختن چيزي در دل ، سوءهاضمه ، تهوع ، تکرر ادرار، اسهال ، مشکلات خواب ، مشکلات جنسي ، زخم معده و حساسيت بيش از حد به صدا. تظاهرات ذهني استرس : تمرکزنداشتن ، فراموشي ، ناتواني در به خاطرآوردن حوادث اخير، ناتوانايي در يادگيري اطلاعات جديد، از دست دادن حالت تعادل ، گيج شدن و شلوغي ذهن ، نداشتن قدرت تصميم گيري ، تصميم گيري هاي ناگهاني يا غيرمعقول ، از دست دادن نظم و ايجاد نابساماني ، اشتباهات مکرر، برداشت نادرست از شرايط و مردم ، بي دقتي ، مواجهه با مشکل در انجام کارهاي ساده اي چون جمع و تفريق و محاسبات ابتدايي و توجه غيرعادي به جزييات.تظاهرات احساسي استرس: اضطراب ، ترس مرضي (phobia)، احساس وحشت و دچار حملات ناگهاني وحشت شدن ، احساس درخطربودن ، پرخاشگري ، بدبيني ، احساس گناه ، افسردگي ، نوسانات خلقي ، زودرنج شدن و زود گريه کردن ، کابوس هاي شبانه ، احساس طردشدن از سوي ديگران ، نگراني بيش از حد، از دست دادن حس شوخ طبعي و انزوا.تظاهرات رفتاري استرس: افزايش استعمال دخانيات در مقايسه با گذشته ، استعمال مشروبات الکلي بيش از گذشته ، پرخوري ، خيلي خيلي کم خوردن ، هيچ چيز نخوردن ، بي اهميتي نسبت به وضع ظاهر، وحشيانه رانندگي کردن ، با ديگران قطع رابطه کردن ، چندين کار را همزمان شروع کردن و آنها را نيمه تمام رها کردن ، جويدن ناخن ، کشيدن يا کندن مو، کندن پوست ، افکار وسواسي و رفتار وسواسي (چندين بار قفلها، شيرآب و چراغها را چک کردن). تغيير نگرش: همان طور که اشاره شد واکنش افراد نسبت به استرس متفاوت است.اين که اصولا بخواهيم با آن دست وپنجه نرم کنيم ، تسليم آن شويم يا چه راهي را براي مقابله با آن برگزينيم تا حدود زيادي به تلقي ما از استرس بستگي دارد.آسيب پذيرترين افراد در اين مورد کساني هستند که سرشار از خشم فرو خورده اند؛ کساني که به طور مداوم دلشوره دارند يا بدبين هستند يا افرادي که هر وضعيت ناآشنا يا مبهم را تهديدآميز مي پندارند، آنها که نگرش مثبت دارند بهتر مي توانند با اين موضوع کنار آيند.نکته اميدوارکننده در اين ميان آن است که شما مي توانيد طرز نگرش و رفتارتان را عوض کنيد تا جايي که استرس بيشتر قابل کنترل شده و حتي تجربه اي مثبت به شمار رود. علاوه بر يک رشته اقداماتي که در ذيل به آنها اشاره مي شود، تلاش براي يافتن تعدادي دوست ، نگهداري حيوانات دست آموز يا به عضويت درآمدن در يک سازمان يا انجمني که باعث حمايت هاي اجتماعي مي شوند براي مقابله با استرس مي توانند سودمند باشند.منبع: WWW.IRTEB.COM /س
#پزشکی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1079]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


پزشکی و سلامت

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن