واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اَصْحابِ قَرْیه در قرآن
اصحاب قریه به قومى شهرنشین گفته می شود كه در قرآن كریم (یس/36/13 به بعد) از آنان یاد گردیده، و در منابع گاه بدانان اصحاب یاسین نیز گفته شده است. در قرآن كریم، سخن از آن است كه خداوند دو پیامبر را به سوی اصحاب قریه فرستاد و چون آنان فرستادگان الهى را تكذیب كردند، پیامبر سومى برای پشتیبانى آن دو مبعوث شد. سخن كفار اصحاب قریه به رسولان، آن بود كه شما همانند ما بشرید و در دعوی پیامبری و نزول وحى، سخن به دروغ مىگویید. با تأكید پیامبران بر امر ابلاغ، اصحاب قریه آنان را به شكنجه و سنگباران تهدید كردند. در اثنای محاجه كفار با پیامبران، از آن سوی شهر مردی دوان دوان فرارسید و قوم را به پیروی رسولان، پرستش آفریدگار یكتا و ترك خدایان دروغین بازخواند. درباره هویت 3 رسول فرستاده شده به سوی اصحاب قریه نیز میان روایات، ناهمخوانیهایى به چشم مىخورد: بیشتر مفسران این 3 رسول را 3 تن از حواریان حضرت عیسى(ع) مىدانند كه توسط آن حضرت، یا به امر مستقیم الهى به سوی اصحاب قریه روانه شدهاند. اغلب نام دو رسول نخست را شمعون (نام دیگر پطرس) و یوحنا، و نام رسول سوم را پولس آوردهاند، سخن قرآن كریم در باره اصحاب قریه با وعده ورود این مؤمن به بهشت و نزول عذابى ناگهانى بر كافران پایان یافته است. آنچه در روایات افزون بر مضامین یاد شده در قرآن كریم مىتوان یافت، چنین است: روایات متفقاً شهر این قوم را همان شهر باستانى انطاكیه دانستهاند (نك: قمى، 2/213؛ طبری، 2/18 به بعد؛ مسعودی، 1/79؛ ثعلبى، 404- 405؛ طوسى، 8/410؛ سیوطى، 5/261). از منابع تاریخى چنین برمىآید كه انطاكیه در حدود 300 ق م تأسیس گردید، تا 64م تختگاه سلوكیان بود و بعد به دست رومیان افتاد. بر پایه منابع كهن مسیحى، در سده 1 م، دین مسیح توسط بارنابا و پولس به این شهر رسید و به رغم مشقات فراوان، این شهر پس از فلسطین به عنوان پایگاه دوم مسیحیت درآمد (نك: اعمال رسولان، 11: 26، رساله اول پطرس، 4:16؛ نیز ه د، انطاكیه). در باره نام پادشاهى كه در زمان رخداد واقعه بر انطاكیه حكومت مىكرد، اغلب منابع اسلامى سكوت كردهاند و تنها در روایتى از وهب بن منبه و كعب الاحبار آمده كه نام وی آنتیوخوس بوده است (در نسخ ثعلبى با ضبط محرف ابطیخیس)؛ اما باید توجه داشت كه آنتیوخوس نام 13 تن از پادشاهان سلوكى بوده كه آخرین ایشان در 64 قم از سلطنت خلع شده است، در حالى كه اغلب روایات دلالت بر این دارند كه واقعه مورد نظر پس از میلاد حضرت مسیح (ع) رخ داده است (طبری، 2/18 به بعد؛ ثعلبى، 404). درباره هویت 3 رسول فرستاده شده به سوی اصحاب قریه نیز میان روایات، ناهمخوانیهایى به چشم مىخورد: بیشتر مفسران این 3 رسول را 3 تن از حواریان حضرت عیسى(ع) مىدانند كه توسط آن حضرت، یا به امر مستقیم الهى به سوی اصحاب قریه روانه شدهاند. اغلب نام دو رسول نخست را شمعون (نام دیگر پطرس) و یوحنا، و نام رسول سوم را پولس آوردهاند، ولى مسعودی از قول همه مسیحیان و بعضى مسلمین نام دو رسول اول را پطرس و توما، و نام رسول سوم را پولس یاد كرده است. گذشته از اینها، در روایتى از مقاتل آمده كه نام این 3 تن به ترتیب یومان و مالوس و شمعون (با تحریفى آشكار در ضبط نامها) بوده است. در روایتى دیگر كه از كعب الاحبار و وهب بن منبه و به طریقى ضعیف از ابن عباس نقل شده، نام ایشان به ترتیب صادق، صدوق و شلوم آمده، و هرگز به اینكه آنان از حواریون عیسى(ع) بودهاند، اشاره نشده است. در پایان باید به روایاتى غریب از وهب بن منبه و ابن اسحاق توجه كرد كه نام آن دو را فاروفى و رومافى آوردهاند (نك: طبری، همانجا؛ مسعودی، ثعلبى، همانجاها؛ طبرسى، 8/418؛ سیوطى، همانجا). گفتنى است كه از میان نامهای یاد شده، تنها شمعون، یوحنا، پولس و توما در منابع مسیحى هویت روشنى دارند و در شمار یاران حضرت عیسى(ع) از آنان یاد مىشود. اما در مورد هویت شخص مؤمنى كه در جریان ستیزهجوییهای اصحاب قریه، «از آن سوی شهر ... دوان دوان آمد»، در منابع تفسیری اختلافى دیده نمىشود. روایات به اتفاق، نام او را حبیب دانستهاند و در متون اسلامى به وی عنوان «صاحب یس» داده شده، و گاه با تعبیر حبیب نجار از او یاد شده است (در باره وی، نك: ه د، آل یاسین). گذشته از آنچه ذكر شد، در روایات درباره اصل داستان نیز تفصیلاتى وارد شده است. در این میان مهمترین مسأله، داستان مناظره بین رسول اول و دوم و رسول سوم است. این قصه از امام باقر و صادق(ع) روایت شده، و ثعلبى شكل دیگری از آن را به وهب بن منبه نسبت داده است. مضمون حكایت این است كه خداوند دو رسول را به انطاكیه فرستاد و پادشاه انطاكیه آن دو را دستگیر و در بتكدهای زندانى كرد. سپس خداوند رسول سومى را به انطاكیه فرستاد و او نزد پادشاه رفته، با زیركى خود را به وی نزدیك گردانید. روزی نزد پادشاه از آن دو محبوس سخن به میان آورد و از او اجازت خواست تا با آنان مناظره كند. در اثنای مناظره، رسول سوم چند بار از دو رسول اول و دوم خواست تا كوران و زمینگیران را شفا دهند و چون ایشان به اذن خدا آنان را شفا دادند، رسول سوم از آن دو خواست تا مردهای را زنده كنند. در حدیث امامان باقر و صادق(ع) آمده است كه پس از زنده شدن مرده، پادشاه و تمام اهل مملكت او به دین خدا ایمان آوردند. روایت وهب كمى به قرآن كریم نزدیكتر شده، و حاكى از آن است كه پادشاه به همراه جمعى ایمان آوردند و جمعى به كفر خود باقى ماندند. در مقایسه میان این شكل داستان روایى و آیات قرآنى روشن مىشود كه روح آن با آیات مورد نظر سازگاری ندارد؛ نخست به دلیل آنكه طبق نص قرآنى، بیشتر قریب به اتفاق قوم بر كفر خود باقى ماندند و مستوجب عذاب الهى گشتند، و دیگر آنكه در داستان روایى نقش مؤمن صاحب یس حذف شده است (نك: قمى، 2/212؛ مسعودی، 1/80؛ ثعلبى، 405؛ طبرسى، 8/420؛ راوندی، 274 - 275). روایات متفقاً شهر این قوم را همان شهر باستانى انطاكیه دانستهاندبه هر حال نه تنها داستان اخیر با نص قرآنى سازگاری ندارد، بلكه در داستان مشهور كه شهر اصحاب قریه را انطاكیه مىشمرد و رسولان سهگانه را 3 تن از حواریون عیسى(ع) معرفى مىكند، اگر چه مضامین تا اندازهای با منابع دینى مسیحى سازگار است، اما در برخى عناصر داستان تفاوتهایى نیز به چشم مىخورد. جریان رفتن برنابا و پولس به انطاكیه، و تبلیغ دین مسیح در آن دیار،در كتاب اعمال رسولان به خصوص در بابهای یازدهم تا سیزدهم به تفصیل وارد شده است، اما با روایات یاد شده و حتى با نص قرآنى تفاوتهایى در عناصر اساسى دارد؛ بنابر این نمىتوان گفت كه داستان مورد نظر قرآن كریم، عیناً سرگذشت حواریان عیسى(ع) در انطاكیه است. مآخذ: ثعلبى، احمد، قصص الانبیاء، بیروت، 1401ق/1981م؛ راوندی، سعید، قصص الانبیاء، به كوشش غلامرضا عرفانیان، مشهد، 1409ق؛ سیوطى، الدر المنثور، قاهره، 1314ق؛ طبرسى، فضل، مجمع البیان، صیدا، 1333ق؛ طبری، تاریخ؛ طوسى، محمد، التبیان، بهكوشش احمد حبیب قصیر عاملى، نجف، 1376ق/1957م؛ عهد جدید؛ قرآن كریم؛ قمى، على، تفسیر، نجف، 1386-1387ق؛ مسعودی، على، مروج الذهب، ، به كوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385ق/1966م. بخش فقه، علوم قرآنى و حدیث (رب) برگرفته از: دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج9تنظیم: شکوری_دین اندیشه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 289]