تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهشت را درى است كه ريّان ناميده مى شود از آن در، جز روزه داران وارد نشوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831263286




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ما و سینمای هپروتی ما


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ما و سینمای هپروتی ماسرمقاله همشهری 24 به قلم حسین معززی نیا 
سینما
فیلم مطرح و بحث‌برانگیز این روزهای سینمای جهان، اثر جدید سینماگر جسور سال‌های اخیر كریستوفر نولان است، به اسم تلقین. داستان، درباره گروهی «سارق رؤیا»ست؛ كسانی كه با تحت نظر گرفتن خواب‌های مردم، به اسرار نهانی و پنهان‌ترین رازهای هر كس پی می‌برند. حالا قرار است سرپرست این سارقین، در مأموریتی خطیر، عملیاتی وارونه انجام دهد: می‌خواهد ایده‌ای را در ذهن كسی بكارد تا مثل یك رؤیا به باور شخصی او تبدیل شود، به شكلی كه انگار خودش همیشه آن عقیده را داشته و در زندگی عادی به آن دست یافته! فیلم را كه هنوز ندیده‌ایم و بحث درباره‌اش بماند برای بعد، اما قصه‌ چندخطی نبوغ‌آسایش، به شكل كنایه‌آمیزی یادآور خود سینماست. سینما با ما همین كار را می‌كند. فیلم‌هایی كه می‌بینیم ذهن ما را در چنین فرایندی تحت تأثیر قرار می‌دهند. داستان‌گویی مؤثر چنین پیامدی دارد. داستان‌گوی ماهر در طول مدت روایتش، ذهن ما را در اختیار می‌گیرد. ذره ذره شیفته‌ فضا و شخصیت‌ها می‌شویم، با قهرمان همذات‌پنداری می‌كنیم و در پایان باور می‌كنیم كه تجربه‌ای واقعی را سپری كرده‌ایم. تجربه‌ حضور در فضای یك داستان درگیركننده را هرگز فراموش نمی‌كنیم. به این ترتیب باور راوی، به باور ما تبدیل می‌شود و پیش‌فرض‌های داستان را می‌پذیریم. تا آن حد كه ممكن است قضاوت‌های‌مان درباره‌ی اساسی‌ترین مفاهیم زندگی را بر پیش‌فرض‌های آن داستان منطبق كنیم. آنچه در سینمای امروز ما رخ داده، چنین مشخصاتی دارد؛ تماشاگران ما از سینما قهر كرده‌اند، چون نمی‌توانند آنچه را كه روی پرده می‌بینند باور كنند. آدم‌های این فیلم‌ها جعلی‌اند. دنیایی كه در آن زندگی می‌كنند نیز. این كه به دنیای واقعی و حوادث واقعی ارجاع بدهند مشكلی را حل نمی‌كند. تماشاگر در فیلم، دنبال واقعیت نمی‌گردد، اما باید بتواند باور كند آنچه تماشا می‌كند «واقعی» است، وگرنه به ریش فیلم و فیلمساز می‌خندد این همان جادوی قصه‌گویی است كه سینما با قدرت فضاسازی و تصویرپردازی‌اش از آن بهره برده و موجودات عجیب و عوالم غریب را برای ما باورپذیر و محسوس جلوه داده. این همان خلسه‌ سینماست كه تماشاگر امروز برای بهره‌مندی از آن، به سالن نمایش می‌رود، پول می‌دهد و بلیت می‌خرد تا چند ساعتی را لذت ببرد و در دنیایی كه روی پرده‌‌ رو به رویش موجودیت یافته غرق شود. قدرت یگانه‌ سینما همین است؛ باورپذیر جلوه دادن دنیایی كه تا پیش از این نبوده و حالا سینماگر آن را ظاهر كرده و جلوی چشم ما قرار داده. هر دفعه كه فیلم بزرگی ساخته می‌شود و به تماشایش می‌نشینیم، ناچاریم خاضعانه این قدرت را تحسین كنیم. اما فیلم‌های ملال‌آور، فیلم‌های جعلی و تقلبی، فیلم‌های موهوم و تصنعی، این قدرت مسحوركننده‌ سینما را ضایع می‌كنند. هدر می‌دهند. تلف می‌كنند. ما را عصبی و كلافه می‌كنند. احساس می‌كنیم از ما و از سینما سوءاستفاده شده. انگار به حقوق‌مان تجاوز كرده باشند، معترض و خشمگین می‌شویم. اگر این روال تداوم یابد، اگر مدام فیلم‌هایی ببینیم كه هپروتی و قلابی‌اند، اگر دائم مخاطب فیلمسازانی واقع شویم كه به جای تلاش برای باورپذیر كردن دنیای فیلم، ما را كودن و كم‌شعور فرض كرده باشند، محتمل است كه از سینما بیزار شویم. این یك عكس‌العمل عادی است. نتیجه‌ طبیعی استفاده‌ بد و ناشیانه از هر پدیده‌ای است.  آنچه در سینمای امروز ما رخ داده، چنین مشخصاتی دارد؛ تماشاگران ما از سینما قهر كرده‌اند، چون نمی‌توانند آنچه را كه روی پرده می‌بینند باور كنند. آدم‌های این فیلم‌ها جعلی‌اند. دنیایی كه در آن زندگی می‌كنند نیز. این كه به دنیای واقعی و حوادث واقعی ارجاع بدهند مشكلی را حل نمی‌كند. تماشاگر در فیلم، دنبال واقعیت نمی‌گردد، اما باید بتواند باور كند آنچه تماشا می‌كند «واقعی» است، وگرنه به ریش فیلم و فیلمساز می‌خندد. هر فیلمی، واقعیت را از نو بازسازی می‌كند. واقعیت سینمایی می‌تواند شبیه واقعیت دنیای محسوس ما باشد، می‌تواند نباشد. می‌تواند روایت‌گر ماجرایی باشد كه همین دیروز اتفاق افتاده و ما تجربه‌اش كرده‌ایم، می‌تواند به كلی درباره‌ دنیایی خیالی باشد كه هرگز نبوده و كسی مشاهده‌اش نكرده؛ تفاوتی نمی‌كند، این مهم است كه «باورپذیر» جلوه كند. سینمای امروز ما این توانایی را از دست داده. فیلم‌های‌مان فاقد تاریخ و جغرافیا و شناسنامه و هویت‌اند. معلوم نیست در كدام عالم سیر می‌كنند. در جامعه‌ای با این همه دغدغه‌های متنوع فردی و جمعی، سینماگران ما مشغول روایت موقعیت‌ها و عوالم مهمل شده‌اند. واقعیت این است كه سینمای امروز ما بیشتر به این كار می‌آید كه «همه‌ آن چه نیستیم» را در آن به نظاره بنشینیم! بزرگی در جایی گفته بود لحظه‌‌ بیدار شدن از خواب، لحظه‌ فراری است؛ آدم می‌تواند كل رؤیاهای شبانه‌اش را یك جا فراموش كند و از یاد ببرد. اما اگر قدر همان لحظات ابتدایی بیداری را بدانیم و تا وقتی رؤیا را به خاطر داریم، تعریفش كنیم، تثبیت می‌شود. وقتی تعریفش می‌كنیم در ذهن جا می‌افتد و به خاطره می‌پیوندد. اما وقتی تعریف نكنیم، واضح و ثابت نمی‌شود. قطعیت پیدا نمی‌كند. برای همیشه گم می‌شود. بسیاری از مسائل كنونی ما هم مسائل امروزند و مختص این لحظه‌ از زندگی؛ اگر روایت شوند، در هنر جاودانه می‌شوند و به خاطره‌ قومی ما می‌پیوندند، و اگر روایت نشوند در غبار زمان ناپدید می‌شوند. سینما این توانایی را دارد كه چنین نقشی را بر عهده بگیرد. حیف است كه آن را صرف ثبت مهملات كنیم./حسین معززی‌نیاگروه هنر تبیان 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن