محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831321039
در برنامه «دو قدم مانده به صبح» عنوان شد؛بهشتي: فيلمسازان جدي ما حاشيهنشين شدهاند
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در برنامه «دو قدم مانده به صبح» عنوان شد؛بهشتي: فيلمسازان جدي ما حاشيهنشين شدهاند
خبرگزاري فارس: محمد بهشتي معتقد است كساني كه در سالهاي قبل در حوزه فيلمسازي جديتر كار ميكردهاند و فيلمهاي بهتري ميساختند، حاشيهنشين شدهاند و افراد ديگري، كه تلاش ميشد به حاشيه رانده شوند، متن سينما را در اختيار گرفتهاند.
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، محمد بهشتي كه از سال 62 تا 73 مديريت سينماي كشور را برعهده داشته با حضور در برنامه «دو قدم مانده به صبح» به تحليل مديريت خود در اين دوران پرداخت.
بنابراين گزارش در ابتداي اين برنامه بخشهايي از فيلمهاي جادههاي سرد (توليد 64 _ مسئول جعفري جوزاني)، هور در آتش (توليد 71_ عزيزالله حميدنژاد)، نقطهضعف (توليد 64_ محمدرضا اعلامي) و تنوره ديو (توليد 64 _ كيانوش عياري) پخش شد و پس از آن بهشتي گفت: 25 بهمن سال 57 به تلويزيون آمدم و مسئول پخش شبكه يك شدم. پس از آن مدير توليد بودم و بعد هم سمت گروه مديريت گروه فيلم و سريال را برعهده داشتم تا اواخر سال 61 كه «هزاردستان» و «سربداران» هم از توليدات دوره من است.
وي افزود: آقاي انوار نيز چند ماه بعد از من به تلويزيون آمد چون او قبل از پيروزي انقلاب همزمان با روي كار آمدن دولت ازهاري به همراه محمدعلي نجفي فيلمها و عكسهايي را كه از دوران انقلاب تهيه شده بود به انگليس بردند و فشرده كار ميكردند تا اولين فيلم راجع به انقلاب را با نام ليلهالقدر توليد كنند. پس از آن هم به تلويزيون برگشت و به واحدي وابسته به تلويزيون كه «فرهنگ و مردم» نام داشت رفت، بعد هم به بخش طرح و برنامه و پس از آن هم معاون سيما بود.
وي اظهار داشت: من در سال 51 با آقاي نجفي آشنا شدم و بيشتر در كار آماتور سيما بودم تا اينكه آيت فيلم تشكيل شد و پس از آن جزو تيم آيت فيلم بودم و در نگارش سناريو و مونتاژ به همراه اصغر رفيعي جم و آقاي نجفي همكاري ميكرديم. فيلم 8 ميليمتري به نام «الناس» را هم در آن دوره ساختم كه از بين رفت. ما در همان جا مشغول به كار بوديم و آقاي دكتر حاج سيدجوادي معاونت سينمايي را مديريت ميكرد تا اينكه با من تماس ميگرفت و جلسه اي با آقاي خاتمي داشتيم كه به من پيشنهاد دادند تا اين پست را قبول كنم اما من گفتم از من صالحتر نيز وجود دارد. گفتند كيست؟ گفتم آقاي انوار صلاحيت بيشتري دارد كه جلسه بعدي با آقاي انوار گذاشته شد و او اين سمت را پذيرفت و ما از خرداد ماه جلساتي به همراه آقاي انوار، مسعود شاهي و ... داشتيم كه با سينما چه كنيم.
بهشتي ادامه داد: ما دو ماه جلسه داشتيم و تقريبا راجع به همه مسايل سينما بحث و گفتگو ميكرديم و با توجه به تجربياتي كه از تلويزيون داشتيم سعي مي كرديم مسايل را حلاجي كرده و راهحلهايي براي آنها پيدا كنيم. به عنوان اولين سكانس نيز به نظرم رسيد بايد مسايل صنعتي و اقتصادي سينما را حل و فصل كنيم. چون همانطور كه ميدانيد سينماي ايران در قبل از انقلاب نابود شده بود و فقط اجزايي داشت كه به كار ميآمد. ما به لحاظ صنعتي، نيروي انساني، اقتصادي و فرهنگي تكيهگاه مناسبي از سينماي قبل از انقلاب نداشتيم و آن يك پرتگاه بود و سينماي قبل از انقلاب خيليها را متقاعد كرده بود كه نباشد الا استثناهايي و بيشتر نماد ابتذال بود.
مدير سينماي ايران در سالهاي 62 تا 73 درباره طرح هدايت، حمايت و نظارت نيز تصريح كرد: اين طرح در اين راستا صورت گرفت كه ميبايست سينماي ما در سمت و سويي فعال شود كه حمايت شود و ما حتما بايد نظارت كنيم كه البته اين نظارت به مفهوم سانسور نيست بلكه به مفهوم ارزشدهي است ما همين عنوان را در تلويزيون هم داشتيم و طرحي كلي بود. در آن زمان بحثهاي مفصل و چالشهاي مهمي بود كه ما بايد حل ميكرديم و ما وظيفه خود دانستيم كه شعار استقلال_ آزادي_ جمهوري اسلامي را در سينما محقق كنيم. اصلا براي ما سوال بود كه اساسا ايران ميتواند سينما داشته باشد يا خير؟ دلايل روشني هم براي خود داشتيم كه ميتوانيم سينما داشته باشيم و روي پاي خود بايستيم چون ما ميتوانيم سينما داشته باشيم زيرا يك جامعه بزرگ داريم كه يك زبان واحد دارد و ما كساني هستيم كه به لحاظ فرهنگي غني هستيم و همين فرهنگ بضاعتي را در ما ايجاد ميكند كه بتوانيم سينما داشته باشيم.
وي ادامه داد: همچنين سينما بعد از اختراع توسط برادران لومير، دوباره در ايران متولد شد. ما سابقه آموزش آكادميك سينما را داشتيم كه در خاورميانه نمونهاش نبود و ما را متقاعد ميكرد كه به لحاظ اقتصادي و صنعتي ميتوانيم سينما داشته باشيم ضمن اينكه بدنه تكنسين قوياي در بعد از انقلاب داشتيم.
در ادامه اين گفتوگو، بخشهايي از فيلمهاي "شايد وقتي ديگر " (بيضايي _ 66)، بدوك (مجيد مجيدي _ 70) و مجنون (رسول ملاقليپور _ 70) پخش شد و پس از آن بهشتي درباره حل دو مشكل مهم (عوارض شهرداري و مسئله واردات بيرويه فيلمهاي خارجي) در دوره مديريت خود اظهار داشت: در همان دوران بحثهايي داشتيم و در مورد برخي از آنها به نتايجي رسيديم. من جمله اينكه در سينماي ايران توليد بايد محور باشد و هر چيزي در نسبت با رونق اين توليد سنجيده ميشود و هر چيزي بايد مقوم اين جريان توليد باشد و چيزي كه هميشه سينماي ايران را تهديد و نقره داغ كرده بود واردات فيلمهاي خارجي بود. همان زمان بود كه ما واردات فيلمهاي خارجي را منحصر به بنياد فارابي كرديم با اين جهتگيري كه خود واردات هم بايد در جهت تقويت فيلمهاي ايراني باشد و فيلمهايي وارد شوند كه رقيب نباشند و سليقه مخاطب را ارتقاء بدهند و بخش فرهنگي را متنوعتر كند ضمن اين كه فيلمسازان ما امكان ديدن بهترين فيلمهاي سينماي دنيا را داشته باشند.
"سيدمحمد بهشتي " در ادامه گفتوگو با "فريدون جيراني " در برنامه "دوقدم مانده به صبح " اظهار داشت: در مورد عوارض شهرداري نيز بايد بگويم كه ما نميدانستيم بيمه عوارض شهرداري را كاهش دهيم جستجوهاي بسياري انجام داديم و بعد كشف كرديم كه اين به اتكاي يك آئيننامه مصوب دولت است و نزد آقاي ميرحسين موسوي رفتيم و گفتيم كه مي خواهيم عوارض فيلمهاي ايراني را كاهش و فيلمهاي خارجي را افزايش دهيم. ايشان به ما قول مساعدت دادند و ما از دفترشان كه برگشتيم متوجه شديم كه اين موضوع تصويب شد.
وي در ادامه درباره مشكلات آن دوره نيز گفت: ما در سال 62 مشكل بزرگي كه داشتيم كه دستاندركاران سينماي ما دچار خودسانسوري شديد شده بودند و در دايره محدودي از مضامين حبس شدند و برخي چيزها را فكر ميكردند حرام است و برخي چيزها حلال. من اسمي براي سينماي سال 62 به قبل گذاشتم كه دوران سرگيجه است. سينماگران ما دچار شوك انقلاب بودند و نميدانستند كه بايد چه كاري انجام دهند و كاملا اين ابهام وجود داشت و تجربهاي نيز از قبل از انقلاب بود كه فكر ميكردم سينما همان است. ما تلاش كرديم دايره اين مضامين را وسيع و آن را تصحيح كنيم.
ما در آن سالها فيلمسازان بسياري نيز داشتي كه آماتور بودند و سابقه فيلمسازي بلند نداشتند و مي خواستيم موفق شوند. ما حتي راش فيلمها را ميديديم و روي تس گريمها نظر ميداديم و در بنياد فارابي پا به پاي آنها ميآمديم كه به نظر برخي مشكوك بود اما بعد متوجه شدم كه نگاه مشفقانهاي داريم و به آنها كمك ميكنيم تا روي پاي خود بايستند و كسي ملزم نبوده كه نزد ما بيايد زماني بود كه حمايتهاي بنياد فارابي محدود شد و رقمي از سرمايهگذاري را در بر نميگرفت ضمن اين كه بسياري از آن افراد آماتور حرفهاي شده بودند و در سالهاي 67 و 68 نسبت به افزايش قيمت تمام شده يك فيلم كمكهاي ما بسيار ناچيز شده بود.
به گزارش فارس وي درباره همكاران خود نيز گفت: همكاران ما همان تيمي بودند كه در تلويزيون نيز با هم كار ميكرديم و همانها نقطه آغاز بنياد فارابي شدند. در آن سالها شرايط جنبي حاكم بر كشور بود و همه چيز سهميهبندي بود. ما وقتي در جلسات تقسيم ارز شركت ميكرديم همه ارگانها و سازمان ها ارز ميخواستند و نيازهايشان بسيار ضروري بود. وقتي به ما ميگفتند شما از كجا ميآييد و ميگفتيم سينما همه به ما مي خنديدند ما با كمكهاي بيدريغ ميرحسين موسوي توانستيم كارمان را ادامه دهيم.
بهشتي افزود: برخي اوقات يك فيلم بيشتر از 70 حلقه نگاتيو سهميه نداشت و به عنوان مثال من خاطرم هست كه سر ساخت فيلم "گراند سينما " دوران موشكباران بود آنها مشغول فيلمبرداري مجبور ميشدند چندين بار كار را قطع نند به خاطر اينكه موشك ميآمد و هنرپيشهها ميترسيدند. آنها براي آنكه نگاتيو كم نيايد، حساب كرده بودند كه فاصله پرتاب هر موشك 7 دقيقه است و هيچ پلاني هم در سينما و تلويزيون بيشتر از 7 دقيقه نيست. به همين دليل هنرپيشهها گريم كرده و حاضر و آماده مينشستند تا يك موشك ميآمد. بعد از آن كار را شروع ميكردند و فكر ميكنم در آن فشارها كارهاي بهتري هم ساخته ميشد!
وي تصريح كرد: ما همكاري خوبي نيز با تلويزيون داشتيم و گاهي كه كفگير به ته ديگ خورد از تلويزيون قرض ميكرديم و تلاش ميكرديم نيازهايمان را مرتفع كنيم تا با شوك متوقفكننده جدياي روبهرو نشويم و فيلمسازان روحيه خود را از دست ندهند و ناگزير بوديم كه فيلم بازي كنيم تا دوستان سينمايي با خيال راحت فيلمهايشان را بسازند.
به گزارش فارس، در ادامه اين برنامه بخشهايي از فيلمهاي مهاجر (حاتمي كيا _ 68)، دندان مار (كيميايي 68)، هامون (مهرجويي 69) و زير درختان زيتون (كيارستمي73) پخش شد و پس از آن بهشتي درباره صدابرداري سر صحنه عنوان مديريت توليد و ... و اين كه سينما داراي اجزاي درستي باشد، اظهار داشت: اينها تجربيات ما در تلويزيون بود مثلا در سريال سربداران يا هزاردستان شما شاهد طراحي صحنه و لباس وسيعي هستيد و صدابرداري سر صحنه در تلويزيون بسيار رايج و مرسوم بود. اينها تجربياتي بود كه ما دنبال كرده بوديم. ما در سال 62 يك رويا براي خودمان از سينماي سالهاي بعد طراحي كرديم و تمام تلاشمان اين بود تابه اين رويا برسيم. در همان سال به دليل اين كه ما با كساني رو به رو شديم كه انبارهاي بزرگ فيلمهاي وارداتي داشتند از دوستان خواهش كرديم تا بروند و فيلم بخرند و دوبله كنند و در اختيار ما قرار دهند.
وي ادامه داد: در اسپانيا من و آقاي شجاع نوري با هم برخورد كرديم و او چون تازه به ما پيوسته بود، بسيار با ولع ميپرسيد كه ما بايد چه كار كنيم؟ من هم مدام برايش توضيح ميدادم اما او گيج بازي در ميآورد و در نهايت، به او گفتم ميتوانم افق پيش روي تو را برايت توضيح دهم و به او گفتم كه تا چند سال آينده همه فستيوالهاي جهاني بايد فيلمي ايراني نشان بدهد و وضع به گونهاي پيش برود كه اگر فيلم ايراني نشان ندادند، مورد سؤال قرار بگيرند و ما شاهد باشيم كه سينماي ايران در برخي از دانشگاهها تدريس شود.
وي با بيان اين كه ما اين رؤياپردازيها را داشتيم اظهار داشت: در سال 73 تمام اين مسايل اتفاق افتاد و الان تهيهكنندگانمان بينالمللي ميشوند، توليدات مشترك راهاندازي شده و كارگردانهاي ما در عرصههاي مختلف فيلم ميسازند و سينماي ما پوست تركانده است در حالي كه همان موقع برخي از دوستان ميگفتند كه اين حرفها خيلي بزرگ است اين روياهايي بود كه ابتدا خيلي هپروتي به نظر ميرسيد اما تحقق يافت.
وي ادامه داد: سكانس دوم برنامههاي ما ارتقاء كيفيت و طراحي مسيري بود كه پيش رو داشتيم تا به موفقيت و افزايش كيفيت فيلمها منجر شود. ما بسيار با حوصله با فيلمسازان به گفتوگو مينشستيم اگر قبل از آن سياست دفاع و حمايت از توليد فيلم داخلي بود حالا حمايت از توليد فيلم بهتر ايراني بود و درجهبنديهاي الف، ب، ج و د طراحي شد. ما از جاهاي ديگر خيلي خبر نداشتيم آن زمان نيز جاهاي كمي سينما داشتهاند ولي بعدها متوجه شدهايم كه شايد الگوي ما بسيار نزديك به الگوي فرانسوي بود. آن سالها فيلمهاي فرانسوي بيشتر از 50 درصد تماشاگر داشت. در آن زمان جدولي داشتم كه صبح به صبح فروش فيلمهاي ايراني را به روز در آن ميديدم و شايد خود تهيهكننده از آن خبر نداشت و چند روز بعد مطلع ميشد ولي ما كارها را تعقيب ميكرديم و مراقب بوديم تا فيلم خوب شكست نخورد. شايد ابتدا كمي تصنعي به نظرميآمد ولي ما باور داشتيم كه فيلم خوب فيلمي نيست كه آدم پايش چرت بزند و فيلم خوب فيلمي است كه ميتواند جذاب باشد و مورد استقبال قرار گيرد.
محمد بهشتي درباره درجهبنديهاي فيلمها نيز گفت: درجه بندي جزو اختيارات وزارت ارشاد بود اما ما هم سعي ميكرديم نظرات خود را اعمال كنيم. هر سال نيز معاونت سينمايي بعد از جشنواره فيلم فجر جلسهاي تشكيل ميداد و برنامههاي سال اينده را اعلام ميكرد.
وي ادامه داد: از نظر ما اختيارات به معاونت سينمايي بود و البته آقاي انوار براي درجه بندي فيلمها تقريبا با هم مشورت ميكرد. فكر ميكنم كساني هم كه انتخاب ميكرديم از كساني كه انتقاد ميكردند سينما را بيشتر ميشناختند. كساني بودند كه فيلمهايشان درجه پايين ميگرفت و برخي هم خود را در رقابت با بدنه مديريت سينماي ايران ميدانستند و ديديم كه برخي از آنها به مديريت رسيدند و اسياب به نوبت آنها هم رسيد.
حتي ما در حوزه نظارت به جايي رسيديم كه تصويب سناريو برداشته شد و برخي كارهايشان را ميساختند و بعد پروانه ميگرفتند كه اهالي سينما با آنها مخالفت ميكردند. ما نميتوانستيم روي بنيه سينمايي كشور ريسك كنيم. سينماي ما دروازه ورودي بسياري داشت كه بسياري اولين فيلمهاي خود را ميگرفتند و دروازه خروجي بزرگي داشت كه بسياري آخرين فيلمهاي خود را ميساختند و ما بايد از آن مواظبت ميكرديم كه به سينما صدمه وارد نشود.
بنابراين گزارش در بخش پاياني برنامه "دو قدم مانده به صبح "، "فريدون جيراني " خطاب به "سيدمحمد بهشتي " گفت: شما در سال 63 نشستي با فيلمسازان داشتيد كه در آن گفته بوديد؛ عواملي باعث محدوديت سينما ميشوند مانند سانسور متكي بر سليقهها، عدم اطلاع ناقص نظارتكنندگان از اصول درام، عدم شناخت نظارتكنندگان از مخاطب و درگيري تعهد و تخصص از جمله آنهاست آيا فكر نميكنيد خود شما هم درگير اين مشكلات شديد؟
بهشتي در پاسخ به اين سوال گفت: شرايط در آن سالها فرق مي كرد. ما بايد يك روند را طي ميكرديم و آنچه حاصل شد چيز بدي نبود فكر ميكنم به دليل شفافيت ارتباطي كه بين ما بود هنوز برخيها آن دوره را نسبت به دورههاي ديگر ترجيح ميدهند. آن زمان مردم فيلم را به نام كارگردان ميديدند اما سالهاست كه فيلم را به نام هنرپيشه ميبينند. فيلمسازان ما كه جديتر كار ميكردند و فيلمهاي بهتري ميساختند حاشيهنشين شدند و افراد ديگري متن سينما را در اختيار ميگرفتند كه تلاش ميشد به حاشيه رانده شوند و الان كه در سال 87 هستيم راحتتر ميتوان راجع به اتفاقاتي كه در آن دوران افتاد صحبت كرد.
انتهاي پيام/ا
جمعه|ا|18|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 204]
-
گوناگون
پربازدیدترینها