واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نام های فارسی که با حرف ح شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی پيدا کنيد نام معنی لاتین حاتم داور، قاضي، كلاغ سياه hatam حاجر زمين و مكان بلندو رفيع hajer حاجي كسيكه به زيارت خانه خدا مي رود، از اعلام مردان haji حادي ساربان، حدي خوان،كسيكه آواز حدي مي خواند hadi حارث كشاورز، برزرگر، شير بيشه hares حارس نگهبان، پاسبان hares حاسن زيبا، نيكو، كنايه ازماه hasen حافظ نگهبان، پاسبان، از نامهاي خداوند hafez حاليه زني كه به زيور و زينت آراسته شده است haliye حام حمايت كننده، از پسران نوح پيامبر ham حامد ستايشگر، شكرگزار hamed حامي پشتيبان، نگهدار، طرفدار hami حانان رحيم، مهربان، از اسامي مردان hanan حانيه زني كه بخاطر فرزندان ازدواج نكند، شراب، مي haniye حبابه از اعلام زنان عرب، زن بسيار دوست داشتني habbabe حبيب دوست، دوستدار، معشوق habib حبيب الله دوست خداوند habibollah حبيبه معشوقه، مونث حبيب، ام حبيبه از زنان پيامبر habibe حجاب رده، چادر، روبند، از اعلام زنان hejab حجاج بسيار حجت آورنده و حج كننده hajjaj حاتم داور، قاضي، كلاغ سياه hatam حاجر زمين و مكان بلندو رفيع hajer حاجي كسيكه به زيارت خانه خدا مي رود، از اعلام مردان haji حادي ساربان، حدي خوان،كسيكه آواز حدي مي خواند hadi حارث كشاورز، برزرگر، شير بيشه hares حارس نگهبان، پاسبان hares حاسن زيبا، نيكو، كنايه ازماه hasen حافظ نگهبان، پاسبان، از نامهاي خداوند hafez حاليه زني كه به زيور و زينت آراسته شده است haliye حام حمايت كننده، از پسران نوح پيامبر ham حامد ستايشگر، شكرگزار hamed حامي پشتيبان، نگهدار، طرفدار hami حانان رحيم، مهربان، از اسامي مردان hanan حانيه زني كه بخاطر فرزندان ازدواج نكند، شراب، مي haniye حبابه از اعلام زنان عرب، زن بسيار دوست داشتني habbabe حبيب دوست، دوستدار، معشوق habib حبيب الله دوست خداوند habibollah حبيبه معشوقه، مونث حبيب، ام حبيبه از زنان پيامبر habibe حجاب رده، چادر، روبند، از اعلام زنان hejab حجاج بسيار حجت آورنده و حج كننده hajjaj حجت دليل، برهان، فتوي، رهبر hojat حجت الله برهان حق، دليل پروردگار، از القاب امام مهدي hojjatollah حداد آهنگر، آهن فروش، دربان haddad حدي آواز و نواي موسيقي محلي، آوازي كه ساربان هنگام راندن شتر مي خواند hoda حديث سخن، گفتار، تازه، نوظهور، داستان، روايت hadis حديقه باغ، بستان، باغچه hadiqe حر آزاد، رهاشده، آزاده، جوانمرد horr حرمت آبرو، احترام، شرف، حرام بودن hormat حره مونث حر، آزادزن، بانو، شاهزاده خانم horre حرير پرند، پرنيان، پارچه بسيار لطيف harir حزقيال قوت خدا، نام يكي از پيامبران بني اسرائيل، حزقيا hesqiyal حزين افسرده، غمگين، لحني در موسيقي در دستگاه ماهور شور hazin حسام الدين شمشير دين، حافظ و نگهبان دين hesamaddin حسان زنان نيكو، جمع حسن و حسناء hesan حسانه مونث حسان، زنان بسيار نيكو hassane حسن نيكو، خوب، زيبا، جميل، نام امام دوم شيعيان hasan حسن زيبايي، نيكويي hosn حسناء زن زيبا hasana حسنعلي زيباي بلندمرتبه hasanali حسني زن زيباتر، اسم تفضيل از حسن hosna حسيب حسابگر، محاسب، داراي كرم و بزرگواري، از اسما الهي hasib حسيبه مونث حسيب، والاگهر، بزرگوار hasibe حسين مصغر حسن، نيكو، خوب، آهنگي در موسيقي عربي، نام امام سوم شيعيان hosayn حشمت بزرگي، بزرگواري، جلال و شكوه، شرم و حيا، از اعلام زنان hesmat حشمت الله جلال و شكوه خداوند، از اعلام زنان hesmatollah حشمت الملوك جلال و شكوه پادشاهان hesmatolmoluk حصان زن شوهردار پاكدامن، مرواريد hasan حصناء زن شوهردار پارسا و پاكدامن hasana حصين بلند، استوار. محكم hasin حفصه اسد، شير، چيزي را گردآوري كردن، نام همسر پيامبر hafse حفصيبه شادي او با من است. نام همسر حزقيال نبي hafsibe حفيظ نگهبان، نگهدارنده hafiz حفيظ الله كسيكه در پناه خداست hafizollah حقيقت راستي، واقعيت، باطن haqiqat حكاك مهرساز، بسيار حك كننده hakkak حكمت دانايي، موافق حق hekmat حكيم دانا، دانشمند، طبيب hakim حلاج پنبه زن، نداف، حسين بن منصور حلاج عارف مشهور hallaj حلوه شيرين، كنايه از زن زيبا و شيرين helvah حليمه زن بردبار و صبور، نام دايه پيامبر اسلام halime حماد بسيار سپاسگزار و حمد كننده hamad حمامه كبوتر، هر پرنده طوقدار مانند فاخته، از اعلام زنان عرب hamame حمدالله ستايش پروردگار hamdollah حميد پسنديده، سزاوار ستايش، از صفات الهي hamid حميد الدين صاحب دين پسنديده hamidaddin حميده زن ستايش شده hamide حميرا زن سرخ رو، زن سرخ مو، لقب عايشه همسر پيامبر homayra حنا موفق، پيروز، از اعلام زنان hanna حنان بخشاينده، آرزو كننده، نوحه و زاري كننده hannan حنانه مونث حنان hannane حنيف پاك، موحد، راست و مستقيم hanif حوا زن گندمگون، گياه مايل به سياهي hawa حور سيه چشمان، زناني كه داراي چشمان زيبا هستند hur حوراء زن سياه چشم، زن بهشتي hora حورالعين زنان سيه چشم و زيبا huroleyn حوردخت دختر سياه چشم و زيبا hurdoxt حوروش فرشته رو، زيبارو hurvas حوري پري، ملائكه، باكره بهشتي سياه چشم huri حوريه پري، ملائكه، مونث حوري huriye حيدر شير، اسد heydar حيدرعلي شير بزرگوار و بلندمرتبه heydarali حيران سرگردان، متحير heyran حيرت سرگشتگي، سرگرداني heyrat
#سرگرمی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1966]