محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842326234
نام های فارسی که با حرف آ شروع می شوند
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نام های فارسی که با حرف آ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی پيدا کنيد نام معنی لاتین آباقا ابقا، فرزند هلاكوخان، دومين ايلخان مغول abaqa آبان نام ايزد آب، ماه هشتم سال خورشيدي، نام دهمين روز هر ماه شمسي aban آبان نام ايزد آب، ماه هشتم سال خورشيدي، نام دهمين روز هر ماه شمسي aban آباندخت دختري كه در ماه آبان زاده شده، نام همسر دارا شاهنشاه هخامنشي aban-doxt آبانياد نام مردي در زمان يزدگرد سوم ساساني aban-yad آبتين صاحب گفتار و كردار نيك- نام پدر فريدون پادشاه اساطيري ايران abtin آبدين جمع ابد- هميشه- جاودانه abedin آبرام آبراهام- ابراهيم abram آبرون گياه هميشه بهار- هميشه جوان abrun آبسال باغ – حديقه- بهار- فصل بهار absal آبش آنكه اطراف و پيشگاه خانه كسي را با طعام و شراب بيارايد abes آبش خاتون مونث آبش- نام دختر اتابك سعدبن ابوبكر abes-xatun آبگينه شيشه- بلور- الماس abgine آتاباي اتابك- پدربزرگ نام تيره اي از تركمانان atabay آتاباي اتابك- پدربزرگ نام تيره اي از تركمانان atabay آتاش همنام- هم اسم atas آتاناز نازنين پدر atanaz آتسز بي نام، بي اسب، پياده – لاغر اولين پادشان سلسله خوارزمشاهيان atsez آتش نور، روشنايي- دلير- شجاع از اسامي مردان در متون فارسي دري atas آتش افروز ققنوس، پرنده اي افسانه اي كه هزار سال عمر مي كند و خود را در آتش مي سوزاند كسي كه آمدن عيد را با آواز نويد مي دهد atas-afruz آباقا ابقا، فرزند هلاكوخان، دومين ايلخان مغول abaqa آبان نام ايزد آب، ماه هشتم سال خورشيدي، نام دهمين روز هر ماه شمسي aban آبان نام ايزد آب، ماه هشتم سال خورشيدي، نام دهمين روز هر ماه شمسي aban آباندخت دختري كه در ماه آبان زاده شده، نام همسر دارا شاهنشاه هخامنشي aban-doxt آبانياد نام مردي در زمان يزدگرد سوم ساساني aban-yad آبتين صاحب گفتار و كردار نيك- نام پدر فريدون پادشاه اساطيري ايران abtin آبدين جمع ابد- هميشه- جاودانه abedin آبرام آبراهام- ابراهيم abram آبرون گياه هميشه بهار- هميشه جوان abrun آبسال باغ – حديقه- بهار- فصل بهار absal آبش آنكه اطراف و پيشگاه خانه كسي را با طعام و شراب بيارايد abes آبش خاتون مونث آبش- نام دختر اتابك سعدبن ابوبكر abes-xatun آبگينه شيشه- بلور- الماس abgine آتاباي اتابك- پدربزرگ نام تيره اي از تركمانان atabay آتاباي اتابك- پدربزرگ نام تيره اي از تركمانان atabay آتاش همنام- هم اسم atas آتاناز نازنين پدر atanaz آتسز بي نام، بي اسب، پياده – لاغر اولين پادشان سلسله خوارزمشاهيان atsez آتش نور، روشنايي- دلير- شجاع از اسامي مردان در متون فارسي دري atas آتش افروز ققنوس، پرنده اي افسانه اي كه هزار سال عمر مي كند و خود را در آتش مي سوزاند كسي كه آمدن عيد را با آواز نويد مي دهد atas-afruz آتشپاره اخگر، جرقه آتش، كرم شب تاب، ستمگر كنايه از زني كه در زيبايي مانند آتش است atas-pare آتنا ربة النوع يوناني، مظهر انديشه، هنر و دانش- دختر زئوس خداي خدايان atena آتنايا آتنا atenaya آتوسا نام زنان عصر هخامنشي، نام دختر كورش و مادر خشايارشاي هخامنشي، تلفظ يوناني كلمه هوتس فارسي atusa آتيلا نام پادشاه هونها كه بر امپراطوران روم شرقي و غربي غلبه كرد و مظهر وحشيگري در غرب است attilla آدا پاداش، دهش، سزا ada آداش آتاش، همنام، هم اسم adas آدربان نگهبان آتش azarban آدريان آدريانوس، امپراطور روم كه از 117 تا 138 ميلادي سلطنت كرد adriyan آدلي نامدار، مشهور adli آدم گندمگون، خاك سرخ، انسان نخستين، اولين پيامبر adam آديش آتش، اخگر adis آذر آتش، اخگر، نهمين ماه سال شمسي – روز نهم هر ماه شمسي azar آذر افروز آتش افروز، نام ققنوس پرنده افسانه اي azar- afruz آذربانو بانوي آتش، مجازا زني كه مانند آتش نوراني و زيباست azar-banu آذربرزين نام موبد و آتشكده اي در خراسان نام پسر فرامرز پسر رستم azar-borzin آذربهرام نام آتشكده اي در عهد ساساني azar-bahram آذربو گياهي از تيره اسفناج azarbu آذرچهر داراي چهره آتشين، مجازا چهره زيبا azar-cehr آذرخش برق، صاعقه azaraxs آذردخت دختر آتش، آتشين، دختر زيبا azar-doxt آذرفر داراي فر و شكوه آتش نام يكي از بزرگان عهد هخامنشي azar-far آذرك آتش كم و اندك شعله نام دختر يزدگرد ساساني azarak آذركيوان از روحانيون زرتشتي كه شكل خاصي از مذهب زرتشي را بنيان نهاد azar-keyvan آذرگشسب آتش اسب نر، از آتشكده هاي مهم آذربايجان در زمان ساسانيان azar-gosasb آذرگون به رنگ آتش،نوعي شقايق كه به آن خجسته نيز مي گويند، گل هميشه بهار، سمندر azargun آذرماه ماه آذر،مجازا به زيبايي ماه و درخشش آذر azar-mah آذرمهر نام يكي از هفت آتشكده مهم ساساني azar-mehr آذرنگ روشن ، نوراني، آتش، درد و رنج azarang آذرنوش نوش آذر، نام پسر اسفنديار، نام آتشكده اي در بلخ كه زرتشت پيامبر در آنجا كشته شد azar-nus آذرين آتشين، سرخ گون، گل بابونه azarin آذريون آذرگون، آتشفام، نوعي شقايق، گل آفتابگردان azar-yun آذين تزيين، ارايش، زينت azin آذين دخت دختري كه وجودش موجب آرايش و ارج ديگران است azindoxt آذين فر با شكوه و زيباي آرايش شده، تزيين شده azin-far آرا زيب و زينت، آراينده، تزيين نام پادشاهي در ارمنستان ara آراد فعل دعايي از آوردن، نام روز بيست ونهم هر ماه شمسي- نام فرشته ايكه موكل بر دين است arad آراداشس اردشير، شير خشمگين، شهريار مقدس ardases آراز نام رود ارس araz آراز نام رود ارس araz آراسته مزين،مرتب، منظم، در زبان پهلوي آراستك به معني فراهم و آباداني araste آراكس نام رودخانه ارس araks آرام سكون، ثبات، صبر، آشتي، وقار، سنگيني، نام فرزند سام بن نوح aram آرامش فراغت، راحتي،صلح، ايمني arames آراهوسب معادل يوسف arahosb آرتا مقدس، پاك arta آرتميس ربة النوع يوناني، ديانا artemis آرزو اميد، تمنا، خواهش، كام، مراد arezu آرش تابان، درخشان، ارشك، اشك نام پهلوان كمانگير و فداكار ايراني aras آرشاك ارشك، اشك پارتي arsak آرشام بسيار نيرومند، پرتوان، داراي زور، خرس arsam آرشاوير مرد مقدس، فرهاد چهارم هفتمين پادشاه اشكاني arsavir آرمان آرزو، حسرت، افسوس arman آرماندخت دختري كه ديدارش آرزوي قلبي ديگران است arman-doxt آرمانديس مانند آرزو، آرزوگونه armandis آرماييل نجيب پارسي، اشراف پارسي، نام شاهزاده اي كه طباخ ضحاك بود armayil آرمن قوي، هند و اروپايي ساكن ارمنستان arman آرمين مخفف آرمانين به معني آرزوگونه است كي آرمين فرزند كيقباد armin آرمين مخفف آرمانين به معني آرزوگونه است كي آرمين فرزند كيقباد armin آروند اورنگ، شان و شوكت و فر و شكوه، اروند، رود دجله arvand آروين تجربه، امتحان، آزمايش- اروين Arvin آريا نجيب، اصيل، شريف، دوست باوفا، يكي از اقوام هندو اروپايي arya آريافر داراي فر و شكوه آريايي aryafar آريامهر خورشيد آريا، داراي مهر و محبت آريايي aryamehr آريان آريا، آرين – به فرانسوي: نام دختر مينوس پادشاه اساطيري يونان Aryan آريانا آريايي، منسوب به آريا، الف آخر كلمه توصيفي است aryana آرياندخت دختر آريايي aryandoxt آريانسب دارنده اسب آريايي نام فرزند اردشير هخامنشي aryanasb آريوبرزن سردار مشهور هخامنشي كه مقاومتي دليرانيه در برابر سپاه اسكندر انجام داد aryobarzan آزاد راست و بلند و رها، آنكه در بند كسي نيست، حر، نجيب، سربلند، وارسته azad آزادان منسوب به آزاد azadan آزادبخت داراي بخت و اقبال آزاد azad-baxt آزادبه بهترين آزاده azadbeh آزادچهر خوشرو، روباز، داراي نژاد آزاد، نام پسر ابراهيم غزنوي azadcehr آزاددخت دختر آزاده و رها azaddoxt آزاده رها، نجيب، آزاد، نام مادر گشتاسب azade آزر يا عازر: ماخوذ از عبري: مخفف آزار، امر به آزردن، نام پدر ابراهيم پيامبر azar آزرميدخت دختر شرمگين و باحيا، دختر پيرنشدني و هميشه جوان، نام دختر خسروپرويز azarmidoxt آزرمين شرمگين، باحيا azarmin آژنگ چين و شكن چهره، گره، اخم asang آژير زيرك، هوشيار، آماده، پرهيزكار، بانگ و فرياد azir آسا زينت، زيور، آرايش asa آسابانو بانوي باوقار، نام يكي از بانوان اساطيري asabanu آسادخت دختر باوقار asadoxt آساره ستاره asare آسمان فضاي بيكران، فرشته نگهبان سپهر، نام روز بيست و ششم هر ماه شمسي aseman آسمانه آسمان، سقف خانه asemane آسوده راحت، فارغ، بي زحمت، بهره مند asude آسيه مونث آسي، زن اندوهگين، عمود، ستون، نام زن فرعون كه موسي را پروراند asye آشور گوشه اي در دستگاه راست ماهور و راست پنجگاه رب النوع پرستش مردم كشور آشور، نام پسر دوم سام بن نوح asur آشي نام پدر داود پيامبر asi آصف نام وزير و دبير سليمان پيامبر، وزير خردمند asef آصفه مونث آصف، مجازا زن خردمند و دانا asefe آفاق جمع افق، اطراف،كشورها، جهان affaq آفت آسيب، زحمت، بلا، مجازا زرنگ و دلربا، زني كه در زيبايي بلاي جان عشاق است afat آفرنگ اورنگ، حشمت، جلال، افرنگ afrang آفروديت ربة النوع زيبايي و عشق و موسيقي يونان باستان، ونوس، زهره، ناهيد afarudit آفريدون فريدون، از پادشاهان پيشدادي afreydun آفرين شادباش، زه، كلمه تحسين و ستايش Afarin آقاخان سرور بزرگ، ميرزا آقاخان كرماني آزاديخواهي بدست محمدعلي شاه كشته شد aqaxan آقشام اول شب، فلق aqsam آگاه باخبر، هوشيار، زيرك agah آلاله لاله سرخ، شقايق alale آلب دلير، پهلوان alb آلب ارسلان پهلوان مانند شير، شير دلاور، نام يكي از پادشاهان سلجوقي albarsalan آلبرت استوار، مسئول albert آلتون طلا، مسكوك زر alton آلتونتاش مانند طلا، سنگ طلا، نام حاجب سالار محمود غزنوي altontas آلفرد شاهانه، شاهوار alfered آلن بشاش، اميدوار alen آلهه خدايان، مفرد آن اله به معني معبود است alehe آمنه در امان، دور از گزند، توده هيزم شكسته، نام مادر پيامبر گرامي اسلام amene آموده لعل، مرواريد به رشته كشيده، آراسته، پيراسته، پرده amude آمون پر، لبالب، رود جيحون amun آنا مادر ana آناهيت آناهيتا anahit آناهيتا معصوم، بيگناه، فرشته ايكه موكل آب است، ناهيد، ستاره زيبايي و عشق anahita آناهيد ناهيد، آناهيتا anahid آندرانيك بزرگ، ارشد، از اسامي مردان andranik آندرو مردانه، از اسامي مردان andru آنژلا فرشته خو، از اعلام زنان anzela آنسه زن نيكو و خوش خلق، انس گيرنده و رام شده anese آنيتا در فارسي مخفف آناهيتا است، قعطي، مثبت anita آهنگ آوا، وزن آواز، قصد، روش، صفت، اراده ahang آهو غزال، شاهد، معشوق، عيب ahu آوا آهنگ، صدا، نغمه ava آونگ شبنم، ژاله avang آويژه خالص، پاك، پاكيزه avize آويشن نوعي گياه خوشبو از تيره نعنايان، كنايه از گيسوي معشوقه avisan آيت نشان، اثر، معجزه، دشواري ayat آيتك مهوش، زيبا ayatak آيتكين مانند ماه، مهوش aytakin آيدا مهوش، مانند ماه، در لاتين: خوشحال، شاد، اروپايي شده هايده ayda آيدين روشن، تابناك aydin آيلار ماهها aylar آيلي ماه دار، زيبا ayli آيلين نور و روشنايي aylin
#سرگرمی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18956]
صفحات پیشنهادی
نام های فارسی که با حرف آ شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف آ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف آ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ا شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ا شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ا شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ت شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ت شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ت شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ث شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ث شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ث شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف س شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف س شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف س شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف غ شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف غ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های ... چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود، خشنوديش او را به ب. ... آ نام های فارسی که با حرف غ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه ...
نام های فارسی که با حرف غ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های ... چون خشمگين شود، خشمش او را از حق بيرون نبرد و چون خشنود شود، خشنوديش او را به ب. ... آ نام های فارسی که با حرف غ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه ...
نام های فارسی که با حرف ژ شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ژ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ژ شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ه شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ه شروع می شوند در اين بخش بيش از 0063 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ه شروع می شوند در اين بخش بيش از 0063 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ق شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ق شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ق شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ز شروع می شوند
نام های فارسی که با حرف ز شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
نام های فارسی که با حرف ز شروع می شوند در اين بخش بيش از 3600 نام از ريشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانيد بر اساس حرف اول به آنها دسترسی ...
-
سرگرمی
پربازدیدترینها