واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آمریکای لاتین، حاکم جدید جهان؟
«اسکار گواردیولا ریورا» در کتاب جدیدش با عنوان «اگر آمریکای لاتین حاکم جهان می شد چه اتفاقی میافتاد» به این مسئله اشاره میکند که استعدادهای طبیعی کشورهای آمریکای لاتین توسط شمالیها در طول سالهای گذشته به غارت رفته است و باید به نوعی جابهجایی قدرت میان شمالیها و جنوبیها صورت بگیرد.به گزارش خبرآنلاین، در اوایل سالهای 1940 میلادی، «ژواخین تورس گارسیا»، نویسنده و هنرمند اروگوئه در نوشتههای خود این سوال را مطرح کرده بود که اگر آمریکای لاتین حکومت دنیا را در اختیار داشته باشد چه اتفاقی میافتد و میپرسد چرا نباید با این همه امکانات طبیعی چنین اتفاقی بیافتد.در حقیقت منظور این نویسنده اهل اروگوئه این بود که چرا کشورهای آمریکای لاتین که در فرهنگ و زبان تشابه خاصی دارند، نمیتوانند از زیر فقر و فلاکت بیرون آیند.وی این نکته را بیان میکند که اگر نقشه قاره آمریکا از جنوب به شمال برود میتوان امیدوار بود که جنوب یا همان دماغه جنوبی قاره آمریکا برعکس شود و شمالیها در جنوب زندگی کنند و جنوبیها مثل مردمان شمال این قاره در رفاه و خوشبختی زندگی کنند.از جنبشهای زمین در برزیل گرفته تا اعتراضهای ضد خصوصیسازی در بولیوی و انقلاب زاپاتیستای مکزیک و چاوزیهای ونزوئلا همگی حاکی از این نکته است که مردم منطقه آمریکای لاتین در مقابل سرمایه داری جهانی بیدار شدهاند و در جبهه مقدم مقاومت در برابر قدرتهای اقتصادی دنیا قرار گرفتهانداینجا بود که میپرسید اگر نقشه عوض میشد این اتفاق میافتاد؟ بعد از 70 سال از زمان نوشتههای این نویسنده آمریکای لاتین، جنگهای داخلی بسیاری در این منطقه روی داد و در نتیجه اقتصاد شکوفای این منطقه تبدیل به یاس و ناامیدی در بین مردم آمریکای لاتین شد و نگذاشت رویای گارسیا برای عوض شدن نقشه از شمال به جنوب به حقیقت بپیوندد ولی نکته قابل توجه این است که پیام گارسیا را شمالیها یعنی یانکیهای آمریکا زودتر درک کردند و با توطئه و دسیسه اختلاف و جنگهای داخلی بین کشورهای آمریکای لاتین را دامن زدند و نگذاشتند این استعداد عظیم قاره آمریکا نقشه را عوض کند.شمالیها فرهنگ خود را به جنوب تزریق کردند و در عوض اقتصاد و فرهنگ جنوب را در حاشیه نگه داشتند و جنوب این قاره را به منطقهای تبدیل کردند که همیشه صدای گلوله و نبرد در آن به گوش میرسد. هرچند «اسکار گواردیولا ریورا» در کتاب جدیدش با همین عنوان که «اگر آمریکای لاتین حاکم جهان میشد چه اتفاقی میافتاد» به این مسئله اشاره میکند که استعدادهای طبیعی کشورهای آمریکای لاتین توسط شمالیها در طول سالهای گذشته به غارت رفت ولی او هنوز امیدوار است که در قرن بیست و دوم این رویا به حقیقت بپیوندد. همانطور که برزیل و سایر کشورهای آمریکای لاتین در حال رونق بخشیدن به اقتصاد خود هستند؛ سایر کشورهای تحت سلطه نیز بتوانند رویاهای خود را عملی کنند.وی در کتابش مینویسد در حال حاضر برزیل و دیگر کشورهای آمریکای لاتین با تجربه از سالهای گذشته و جنگهای داخلی خود توفانی اقتصادی در دنیا به راه انداختهاند که به طور مستمر در همکاری با سایر کشورهای تحت سلطه قدرتهای جهانی پلههای ترقی را طی میکند و در سالهای آینده میتواند به جایگاه بلند اقتصادی چنین کشورهایی امیدوار بود.از جنبشهای زمین در برزیل گرفته تا اعتراضهای ضد خصوصیسازی در بولیوی و انقلاب زاپاتیستای مکزیک و چاوزیهای ونزوئلا همگی حاکی از این نکته است که مردم منطقه آمریکای لاتین در مقابل سرمایه داری جهانی بیدار شدهاند و در جبهه مقدم مقاومت در برابر قدرتهای اقتصادی دنیا قرار گرفتهاند. در این فضا نویسندگانی مثل «گواردیولا ریورا» شروع به نوشتن تاریخچهای جدید میکنند که در آن جنوب تبدیل به شمال میشود و در حقیقت پیشنویس نقشهای را طراحی کرده است که خطوط مرزی جدیدی بین شمال و جنوب کشیده شده است و کشورهایی که در جنوب جهان یا همان جهان سوم قرار دارند، میتوانند شمال را به زیر بکشند.در این کتاب تاریخچهای از گذشته کشورهای آمریکای لاتین و فرهنگهایشان آورده شده است و نویسنده این پیش شرط را برای مسیر رو به رشد آمریکای لاتین قائل است که تنها در صورت تعهد به مشترکات فرهنگی بین کشورهای منطقه آمریکای لاتین میتواند به رویای خود در تعویض نقشه با شمالیها برسد و جنبشهای اجتماعی برای تجسم این نظریه باید همچنان ادامه داشته باشد و مردم را بیدار نگه دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 211]