تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زمستان بهار مومن است از شبهاى طولانى‏اش براى شب زنده‏دارى واز روزهاى كوتاهش براى روز...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838141143




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چو اسفنديار آن گو تهمتن


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چو اسفنديار آن گو تهمتن
چو اسفنديار آن گو تهمتن شاعر : دقيقي خداوند اورنگ با سهم و تن چو اسفنديار آن گو تهمتن به زاري به پيش اندر افگند سر از آن کوه بشنيد بانگ پدر ز پيش پدر سرفگنده نگون خراميد و نيزه به چنگ اندرون به سان يکي ديو جسته ز بند يکي ديزه‌يي بر نشسته بلند چنان چون درافتد به گلبرگ باد بدان لشکر دشمن اندر فتاد ز بيمش همي مرد هرکش بديد همي کشت ازيشان و سر مي‌بريد ز خيمه خراميد زي اسپ‌دار چو بستور پور زرير سوار جهنده يکي بور آگنده خو يکي اسپ آسوده‌ي تيز رو نهاد از بر او يکي زين زر طلب کرد از اسپ‌دار پدر به فتراک بربست پيچان کمند بياراست و بر گستوان برفگند ز پنهان خراميد نيزه بدست بپوشيد جوشن بدو برنشست سوي باب کشته بپيمود راه ازين سان خراميد تا رزمگاه همي آخت کينه همي کشت مرد همي تاخت آن باره‌ي تيز گرد بپرسيدي از نامدار سپاه از آزادگان هر که ديدي به راه پدر آن نبرده سوار دلير کجا اوفتادست گفتي زرير سواري گرانمايه گردي دلير يکي مرد بد نام او اردشير سوي بابکش راه بنمود گرد بپرسيد ازو راه فرزند خرد به نزديکي آن درفش سياه فگندست گفتا ميان سپاه مگر باز بينيش يکبار روي برو زود کانجا فتادست اوي همي کشت گرد و همي کرد شور پس آن شاهزاده برانگيخت بور چو او را بدان خاک کشته بديد بدان تاختن تا بر او رسيد جهان فروزانش تاريک شد بديدش مراو را چو نزديک شد فگند از برش خويشتن بر زمين برفتش دل و هوش وز پشت زين چراغ دل و ديده و جان من همي گفت کاي شاه تابان من کنون چون برفتي به که اسپرديم بر آن رنج و سختي بپرورديم چو گشتاسپ را داد تخت و کلاه ترا تا سپه داد لهراسپ شاه همي رزم را با آرزو خواستي همي لشکر و کشور آراستي شدي کشته و نارسيده به کام کنون کت به گيتي برافراخت نام فرود آي گويمش از خوب گاه شوم زي برادرت فرخنده شاه برو کينش از دشمنان باز جوي که از تو نه اين بد سزاوار اوي پس آن باره را اندر آورد زير زماني برين سان همي بود دير که بنشسته بود از بر رزمگاه همي رفت با بانگ تا نزد شاه چرا کردي اين ديدگان پر ز آب شه خسروان گفت کاي جان باب نبيني که بابم شد اکنون تباه کيانزاده گفت اي جهانگير شاه برو کينه‌ي باب من بازخواه پس آنگاه گفت اي جهانگيرشاه سيه ريش او پروريده به مشک بماندست بابم بر آن خاک خشک سياهش بشد روز روشن ز بن چو از پور بشنيد شاه اين سخن تن پيل واريش باريک شد جهان بر جهانجوي تاريک شد نبردي قبا و کلاه مرا بياريد گفتا سياه مرا برانم ازين دشمنان خون به جوي که امروز من از پي کين اوي کز آنجا به کيوان رسد دود آن يکي آتش انگيزم اندر جهان از آن تيره آوردگاه سپاه چو گردان بديدند کز رزمگاه همي رفت خواهد به کين خواستن که خسرو بسيچيد آراستن که شاهنشه آن کدخداي جهان نباشيم گفتند همداستان چه کوبد همي ترگ يا جوشنا به رزم اندر آيد به کين جستنا نبايدت رفتن بدان رزمگاه گرانمايه دستور گفتش به شاه مر او را سوي رزم دشمن فرست به بستور ده باره‌ي برنشست ازان کش تو بازآوري خوبتر که او آورد باز کين پدر
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن