تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اگر بسم اللّه‏ را قرائت كنى، فرشتگان، تا بهشت تو را حفظ مى‏كنند و آن شفاى هر در...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829678826




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دزد دین


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دزد دین
دزد دین
  روزی یک دزد در خیابان کیفی را پیدا کرد که در آن پول زیادی بود وبرگه ای از  آیة الکرسی هم در کیف دیده می شد دزد کیف را به صاحبش رسانید. دوستانش که تعجب کرده بودند از او پرسیدند:چی شد که حاضر شدی این همه مال از دست بدهی؟ گفت: صاحب مال عقیده داشته که  آیة الکرسی مال او را از دست دزد حقظ می کند و من دزد مال هستم نه دزد دین!اگر آن را پس نمی دادم  صاحب آن  نسبت به  آیة الکرسی شک میکرد آن وقت من دزد دین هم بودم!  چوپان بی سواد، ولی هوشمندچوپانی در بیابان مشغول چرانیدن گوسفندان بود، دانشمندی در سفر به او رسید و اندکی با او گفتگو کرد فهمید که او بی سواد است، به او گفت: «چرا دنبال تحصیل سواد نمی روی؟»
چوپان
چوپان گفت: «من آنچه را که خلاصه و چکیده ی همه ی علوم است، آموخته ام دیگر نیازی به آموزش مجدّد ندارم.»دانشمند گفت: آنچه آموخته ای برای من بیان کن.چوپان گفت: خلاصه و چکیده ی همه ی علم ها پنج چیز است:1- تا راستی تمام نگردد، دروغ نگویم.2- تا غذای حلال تمام نشده، غذای حرام نخورم.3- تا در خودم عیب هست، عیبجویی از دیگران نکنم.4- تا روزیِ خدا تمام نشده به در خانه ی هیچکسی برای روزی نروم.5- تا پای در بهشت ننهاده ام از مکر و فریب شیطان غافل نگردم.دانشمند، او را تصدیق کرد و گفت: همه ی علوم در وجود تو جمع شده است، و هر کس این پنج خصلت را بداند و عمل کند (به هدف علوم اسلامی رسیده) و از کتب علم و حکمت، بی نیاز شده است.نتیجه ی ترحّمیکی از صالحان روزگار رفیقی داشت، که از دنیا رفت، پس از مدّتی او را در خواب دید، پرسید: خداوند با تو چه کرد؟رفیق گفت: مورد آمرزش و لطف الهی قرار گرفتم. از جانب خدا آمدند و پرسیدند :متوجه شدی، برای چه تو را آمرزیدیم؟گفتم: به خاطر اعمال نیکم، خطاب رسید نه.گفتم: به خاطر اخلاص در بندگی، خطاب رسید نه.گفتم به خاطر فلان عمل و فلان عمل، خطاب رسید نه، به هیچ یک از این ها تو را نیامرزیدیم. گفتم: پس به چه سبب مرا آمرزید، خطاب رسید آیا به خاطر داری در کوچه های بغداد می گذشتی گربه ی کوچکی را دیدی که ازسرما امی لرزید و تو اورا در میان پوستین خود که به تن داشتی جای دادی و او را از سرما نگه داری نمودی؟گفتم: آری.فرمود: چون به آن گربه ترحّم کردی ما هم به تو ترحّم کردیم.به دیدنم آمدی سه خیانت کردی
خیانت
 کسی بر حکیمی وارد شد و گفت فلانی در مورد شما چنین می گفت:حکیم گفت: به دیدنم آمدی و سه خیانت مرتکب شدی:اول آنکه من را از او دلگیر کردیدوم آنکه فکر من را نسبت به آن حرف مشغول کردیسوم آنکه من تورا یک فرد خبرچین و بد می دانم فرق آدم و ابلیس
ابلیس
  ابلیس به پنج علّت بدبخت شد: اقرار به گناه نکرد، از کرده پشیمان نشد، خود را ملامت نکرد، تصمیم توبه نگرفت و از رحمت خدا ناامید شد.امّا آدم به پنج سبب سعادتمند شد: اقرار به گناه، پشیمانی، سرزنش خود، تعجیل در توبه و امید به رحمت حق.     گفتگوی یکی با یوسف(ع)یکی یوسف(ع) را گفت تو را دوست می دارم، آن جناب فرمود از دوستی مردم خیر نیافتم، پدر مرا دوست داشت در چاه افتادم، عزیز، مرا دوست داشت به زندان مبتلا شدم.ولی خدا مرا دوست داشت عزیز شدم. گروه کودک و نوجوان سایت تبیانمطالب مرتبطخواهی كه خدای بر تو بخشد؟ برخورد شبلی با مرد گریان اندیشه و فکر اهمیت نماز اوّل وقت حاضری جهنم را تحمل كنی ? پول ،گنجه و كلید در اختیار تو! معنی اسراف چیست؟ بدبخت و خوشبخت آسوده و محفوظ در پناه خدا بهترین و بدترین مردم





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن