واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کلينيک اينترنتي رايگان(16)
در بهشت، باز براي مسخره گر ! هو الشافيبه کلينيک اينترنتي " نور" خوش آمديد. اينجا يک مرکز بهداشت اخلاقي است.در اينجا با تجويز نسخه هاي شفابخش کلام خدا و اهل بيت عليهم السلام، در پي آنيم تا خود و شما را از شر بيماريهاي مهلک روحي و اخلاقي برهانيم. پس اگر دردمند هستيد و در پي درمان، با اين اوراق همراه شويد.ملاحظه: جهت آشنايي بيشتر با اين مرکز درماني پيشنهاد مي کنم مدخل اين سلسله نوشتار را حتما بخوانيد. اين شماره: تمسخر و استهزاءتعريف بيماري:تمسخر عبارت است از اين كه انسان، سخن يا رفتار و كردار يا صفات و خلقت مردم را به زبان يا در عمل يا به ايماء و اشاره، طورى نقل و بازگو كند كه سبب خنده ديگران شود، که البته اين عمل موجب ايذاء و تحقير و آگاه کردن بر عيوب و نقائص مردم خواهد شد، و اگر اين كار در حضور شخص مورد استهزاء نباشد، موجب غيبت نيز خواهد بود. و باعث اين صفت و عمل، يا دشمني است و يا تكبر و كوچك شمردن شخصى كه به او استهزاء مىشود. و يا به قصد خندانيدن و دلشاد كردن ديگران.حضرت رسول اکرم صلّى اللّه عليه و آله و سلم مي فرمايند: کساني که مردم را مسخره مي کنند در مقابلشان دري از درهاي بهشت گشوده مي شود و به آنها گفته مي شود بشتابيد، بشتابيد. وقتي آنها با تمام غم و غصه خود را به در مي رسانند، در بسته مي شوددر گناه کبيره بودن اين عمل در نزد فقها و بزرگان علم اخلاق و از نظر پيشوايان اسلام شک و شبهه اي نيست. شايد علت آن اين باشد که استهزاء في نفسه عملي لغو و بيهوده بوده نه تنها هيچ فايده فردي و اجتماعي و روحي و تربيتي وغير آن بر آن مترتب نيست. بلکه به بازي گرفتن يک مؤمن و ريختن آبروي او، و او را در ميان جامعه به صورت ملعبه قرار دادن به مثابه اسقاط او بوده، ارزش او را در ميان جامعه پايين مي آورد و خداوند نيز هرگز به آن راضي نيست. و در قرآن مجيد و روايات فراواني به شدت از اين کار نهي شده و بر آن وعده عذاب داده شده است.چنانچه خداوند متعال در قرآن مجيد مي فرمايد: «الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ »[1]«آنهايى که از مؤمنان اطاعت کار، در صدقاتشان عيبجويى مىکنند، و کسانى را که (براى انفاق در راه خدا) جز به مقدار (ناچيز) توانائى خود دسترسى ندارند، مسخره مىنمايند، خدا آنها را مسخره مىکند (و کيفر استهزاکنندگان را به آنها مىدهد) و براى آنها عذاب دردناکى است.»يکي از علل حرمت استهزاء اين است که اساس فکر استهزاء کنندگان، پست شمردن استهزاء شونده و کم بها دادن به شخصيت او است در حالي که از کجا معلوم است که استهزاء کننده نزد خداوند داراي رفعت و مقام بوده و عيب ها همه متوجه استهزاء شونده است. خداوند در قرآن کريم مي فرمايد:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِّن نِّسَاءٍ عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ »[2]« اى کسانى که ايمان آوردهايد! نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره کنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند. و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند. و يکديگر را مورد طعن و عيبجويى قرار ندهيد و با القاب زشت و ناپسند يکديگر را ياد نکنيد، بسيار بد است که بر کسى پس از ايمان نام کفرآميز بگذاريد. و آنها که توبه نکنند، ظالم و ستمگرند.»در احاديث اسلامي نيز از مسخره کردن و استهزاء مؤمن نهي شده، تا جايي که احترام به مؤمن احترام به خدا و اهانت و تحقير مؤمن اهانت به ذات اقدس الهى و موجب خشم خداوند سبحان بشمار مي رود و حضرت امام صادق عليه السلام در ضمن حديث قدسى مي فرمايند:« قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِيَأْذَنْ بِحَرْبٍ مِنِّي مَنْ آذَى عَبْدِيَ الْمُؤْمِنَ وَ لْيَأْمَنْ غَضَبِي مَنْ أَكْرَمَ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنَ»[3]« خداوند عزّ و جلّ فرمود: كسى كه بنده مؤمن مرا خوار شمارد بايد بداند كه خداوند با او در جنگ است و كسى كه بنده مؤمن مرا تعظيم و تكريم كند بى شك از غضب من در امان است.» رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم فرمود: « مَنْ أَذَلَّ مُؤْمِناً أَذَلَّهُ اللَّه»[4]«كسى كه مؤمنى را خوار شمارد خدا او را ذليل خواهد كرد.»همچنين از آن حضرت نقل شده که مي فرمايند:« مَنْ أَذَلَّ مُؤْمِناً أَوْ حَقَّرَهُ لِفَقْرِهِ وَ قِلَّةِ ذَاتِ يَدِهِ- شَهَرَهُ اللَّهُ عَلَى جِسْرِ جَهَنَّمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[5]« هر كه خوار شمرد مؤمن را يا براى مستمندى و كمى مالش او را حقير شمارد خدا در روز قيامت او را انگشت نما كند و رسوايش نمايد».امام صادق عليه السلام فرمود:« مَنْ حَقَّرَ مُؤْمِناً لِقِلَّةِ مَالِهِ حَقَّرَهُ اللَّهُ فَلَمْ يَزَلْ عِنْدَ اللَّهِ مَحْقُوراً حَتَّى يَتُوبَ مِمَّا صَنَعَ »[6]« هر كه مؤمنى را براى كمى مالش حقير شمارد خدايش حقير شمارد، و پيوسته نزد خدا حقير است تا از كار خود توبه كند».حرمت مؤمن از حرمت كعبه بيشتر است، در روايتى از طريق ابن عباس، چنين نقل مىكنند که:« أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلّى اللّه عليه و آله و سلم نَظَرَ إِلَى الْكَعْبَةِ فَقَالَ مَرْحَباً بِالْبَيْتِ مَا أَعْظَمَكَ وَ أَعْظَمَ حُرْمَتَكَ عَلَى اللَّهِ وَ اللَّهِ لَلْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنْكَ لِأَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ مِنْكَ وَاحِدَةً وَ مِنَ الْمُؤْمِنِ ثَلَاثَةً مَالَهُ وَ دَمَهُ وَ أَنْ يُظَنَّ بِهِ ظَنَّ السَّوْء»[7]« رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به كعبه نگاهى كرد و فرمود: «مرحبا به تو اى خانه! چه قدر با عظمتى و چه قدر احترام دارى! به خدا سوگند كه حرمت مؤمن نزد خدا از حرمت تو بيشتر است، زيرا خداوند نسبت به تو يك چيز را حرام كرده است (كه خونريزى در تو حرام است)، ولى مؤمن از سه جهت احترام دارد:1. خون وى محترم است.2. مال او حرمت دارد.3. بدگمانى نسبت به او حرام است.آنچه بيش از هر چيز در پيشگاه خداى متعال اهميت و ارزش دارد تقوا است و ساير امور از قبيل پول و جاه و مقام و منصب و... دليل بر عظمت و محبوبيت انسان نيست. از اين رو نبايد در هيچ مؤمنى به ديده حقارت و پستى نگريست، چرا كه ما نمىدانيم اولياى خدا چه كسانى هستند، چون از باطن افراد جز پروردگار هيچ كس آگاه نيست، چنانكه حضرت رسول گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلم نيز در ضمن يكى از سخنان خود فرمود:« إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَتَمَ ثَلَاثَةً فِي ثَلَاثَةٍ، ... وَ كَتَمَ وَلِيَّهُ فِي خَلْقِهِ، ... وَ لَا يَزْرَأَنَّ أَحَدُكُمْ بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ، فَإِنَّهُ لَا يَدْرِي أَيُّهُمْ وَلِيُّ اللَّه.»[8]« خداى عزّ و جلّ سه چيز را در سه چيز مخفى كرده است:... ولىّ خود را درميان خلق خويش مخفى داشته است... بنابر اين مبادا هيچ يك از شماها احدى از بندگان خدا را كوچك شمرد، زيرا نمىداند كداميك از آنها ولىّ خدا است.»حضرت رسول اکرم صلّى اللّه عليه و آله و سلم مي فرمايند: کساني که مردم را مسخره مي کنند در مقابلشان دري از درهاي بهشت گشوده مي شود و به آنها گفته مي شود بشتابيد، بشتابيد. وقتي آنها با تمام غم و غصه خود را به در مي رسانند، در بسته مي شود، سپس در ديگري گشوده مي شود و صدا مي زنند بشتابيد،بشتابيد. و هنگامي که با تمام غم و ناراحتي خود را به در مي رسانند، در بسته مي شود، و پيوسته اين عمل تکرار مي شود تا جايي که وقتي دري به روي آنها گشوده مي شود و مي گويند بشتابيد، آنها ديگر از جاي خود تکان نمي خورند.[9] نسخه شفابخش درمان1- در نظر آوردن ذلت و خوارى دنيوى،2- تامل در بدى عاقبت و وخامت سرانجام آن،3- از بين بردن عداوت و تكبر که در بعضي مواقع باعث تمسخر و استهزاء ديگران مي شود،4- يادآوري حسرت و شرم و خجالت و خوارى خود در روزى كه بار گناهان كسانى را كه استهزاء كرده بر دوش دارد و به دوزخ رانده مىشود.نويسنده : علي اكبريان تبريزيفرآوري: شکوري_کارشناس گروه دين و انديشه[1]- قرآن کريم، سوره توبه، آيه 79. [2] - قرآن کريم، سوره حجرات، آيه 11.[3] - كليني محمدبن يعقوب، اصول كافي، ترجمه سيد جواد مصطفوي، تهران، انتشارات گلشت، 1377، نوبت دوم، ج2، باب من آذى المسلمين و احتقرهم، ص350.[4] -مجلسي محمد باقر ، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار ، تهران ، دارالكتاب اسلاميه ، 1364 ، نوبت دوم ، ج72، باب من أذل مؤمنا ... ص 142.[5] - همان.[6] - همان.[7] - مجلسي محمد باقر ، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار ، تهران ، دارالكتاب اسلاميه ، 1364 ، نوبت دوم، ج64، ص 72.[8] - مجلسي محمد باقر ، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار ، تهران ، دارالكتاب اسلاميه ، 1364 ، نوبت دوم ، ج72، باب من أذل مؤمنا ... ص 142.[9] - السيوطي جلال الدين،الدر المنثور، جده عربستان، انتشارات دارالمعرفة، 1365 هجري قمري، چاپ اول، ج 6، ص 328.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 427]