واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بیستون بر سر راه است...
بیسُتون، بیسِتون، بیسْتون، بهسْتون... شما کوه فرهاد تراش را با چه نامی می خوانید؟ صخره ای که از روزگار پر رونق کرمانشاه ، یعنی روزگاری که کاروان ها و نظامیان از بابل و بغداد به سوی کوه های زاگرس و همدان (اکباتان) می تازیدند، خاطرات زیادی دارد. ایرانیان قدیم، بیستون امروز ما را بَغستانَ و بگستانَ می نامیدند. یعنی جایگاه خدایان. این صخره در نوشته های یونانی بگیستانُن (اُروس) نامیده می شود و در آثار جغرافیدانان عرب سده های میانی مثل ابن حَوقل، اصطخری و یاقوت هم نام این کوه بَهِستون، بِهِستون (ستونهای خوب) و بهیستان آمده است. در مجموع اگر بخواهید تغییر نام بیستون را بدانید، باید این نام ها را پشت سر هم ردیف کنید: بَغستانَ، بگستانَ، بهستون، بهستان و بیستون. مهمترین اثر باستانی در این محوطه نقش برجسته و کتیبه داریوش است که اولین سال فرمانروایی داریوش را از زبان خود او روایت می کند. ماندگارترین اثر باستانی ایران که منبع خوبی برای شناخت خط میخی پارسی است زمانی برای تماشای تاریخبیستون را باید در فاصله ۳۲ کیلومتری شرق شهر کرمانشاه ببینید. منطقه ای که به علت شرایط جغرافیایی، همیشه نقطه شروع زندگی قبیله ها بوده است و این مهم ترین دلیل شکل گیری آثار باستانی در این منطقه است. اگر سری به بیستون بزنید، و بخواهید آثار باستانی این منطقه را از نزدیک ببینید، باید لااقل به 30 منطقه سر بزنید. از غار گرفته تا گورستان و نیایشگاه و پل... در فهرست غارهای بازدیدی تان، حتما نام غار شکارچیان، غار مرخرل، غار مر تاریک، غار مَر آفتاب و غار مَر دودر وجود خواهد داشت و در لیست بناهای تاریخی منطقه، حتما نام بقایای گورستان قدیمی، دژ تاریخی مدفون، نیایشگاه مادی، پرستشگاه پارتی، بقایای شهر پارتی، بقایای بنای ساسانی، بقایای پل ساسانی، بقایای سد ساسانی، کاروانسرای ایلخانی، بقایای بنای ایلخانی، کاروانسرای صفوی و پل بیستون به چشم می خورد. به این لیست باید تپه نادری، سراب بیستون، جاده تاریخی حاشیه سراب، نقش برجسته و کتیبه داریوش بزرگ، مجسمه هرکول، نقش برجسته متریدات دوم، نقش برجسته گودرز، سنگ بلاش، فرهاد تراش، سنگهای تراشخورده ساسانی و وقف نامه شیخ علی خان زنگنه را هم اضافه کنید تا مجبور شوید یک ماه تمام برای دیدن این بناها در کرمانشاه اقامت داشته باشید!با این حال، مهمترین و مشهورترین اثر باستانی در این محوطه نقش برجسته و کتیبه داریوش است که اولین سال فرمانروایی داریوش را از زبان خود او روایت می کند. ماندگارترین اثر باستانی ایران که منبع خوبی برای شناخت خط میخی پارسی است و درباره پوشاک، طرز آرایش سر و صورت، اسلحه شناسی و اعتقادات مذهبی مردمان ۲۵۰۰ سال پیش در امپراطوری هخامنشیان، به شما اطلاعاتی می دهد. اگر دقیق شوید می بینید سنگ تراش ها برای عظمت بخشیدن به پادشاه ایرانی، قامت او را 72/1 متر تراشیده اند و قامت اسیران را 17/1 متر چنین گذشت بر او...سنگ نبشته سه زبانه بیستون، به روایت اولین سال فرمانروایی داریوش بزرگ از زبان خود او می پردازد. سالی که داریوش، سراسر آن را در جنگ با شاهان دروغزن سپری کرد. بعد از کشته شدن بردیا و افتادن حکومت به دست داریوش، در سراسر امپراطوری هخامنشی ۱۹ شورش بزرگ و کوچک اتفاق افتاد.
داریوش بزرگ بعد از اینکه این شورش ها را فرونشاند، تصمیم گرفت که مردم امپراطوریش را در جریان چگونگی به دست گرفتن قدرت و اولین سال فرمانروایش قرار دهد. او این بنای یادبود و بیانیه مهم را در بیستون بر سر یک راه کهن به ثبت رساند... راهی پر رفت و آمد که محل عبور کاروان ها و نظامیان از بابل و بغداد به سوی کوه های زاگرس و همدان بود و به علت جایگاه ویژه اش که از دیر باز سرزمین خدایان (بغستانَ) نامیده می شد، شهرت داشت. در این نقش برجسته که تصویر داریوش و اسیران را در سطحی عمودی به بلندی ۳ متر و در پهنای ۵/۵ متر نشان می دهد، داریوش لباس پارسی بر تن کرده، ریشی آشوری دارد و افسری کنگره دار بر سر گذاشته است و در سمت چپ مجلس بیستون قرار گرفته است. داریوش، بلندقدتر از همه مردان این تصویر، پیش می رود و شکوه و عظمتش را به رخ می کشد. به طوری که اگر دقیق شوید می بینید سنگ تراش ها برای عظمت بخشیدن به شاه ایرانی قامت او را 72/1 متر تراشیده اند و قامت اسیران را 17/1 متر. امروزه از سنگ نبشته بیستون ۴ متن موجود است. یکی متن پارسی باستان، دیگری متن عیلامی، سومی متن بابلی و در نهایت ترجمه آرامی متن پارسی باستان که ظاهرا به صورت بخشنامه برای آگاهی ساتراپی های گوناگون به جاهای دور و نزدیک فرستاده شده است که نسخه ای از آن در اِلِفانتین مصر به دست باستان شناسان افتاده و در بابل هم قطعه ای از نگاره بیستون بدست آمده است. نوشتن كتیبهای تاریخی در چنین بلندای دست ناپذیری كه از پایین كوه نیز به هیچ وجه قابل خواندن نیست، نشاندهنده اینست كه داریوش این متن را نه برای مردمان روزگار خود، بلكه منحصراً برای آیندگان نوشته بوده است برای آنکه بماندداریوش در بیستون (ستون4 بند۱۵) می گوید: تو که پس از این، این نبشته و نگاره را می بینی، مبادا به آنها آسیب بزنی. تا می توانی آنها را همان گونه که می بینی، نگهداری کن. با این حال، حتی اگر نسل های بعد از داریوش هم آسیبی به سنگ نوشته نرسانده باشند، باد و باران و فرسایش زمان، در تخریب این نوشته ها کوتاهی نکرده است. هر چند که این تخریب با آسیب هایی که سنگ نوشته داریوش در دوران جنگ جهانی دوم دید، قابل مقایسه نیست. سربازانی که وقت قدم زنی شان در پایین جاده بیستون، از کار ننشستند و نگارها و کتیبه با ارزش بیستون را هدف گرفتند تا آسیب های جبران ناپذیری را به این اثر تاریخی وارد کنند.
سنگنبشته بیستون، جایی در ارتفاع چند ده متری سطح زمین و در دامنه رو به جنوبِ كوه انتخاب قرار دارد و به نظر می رسد كه در زمان ساخت، راهی برای دستیابی آسان به محل كارگاه وجود داشته است. بقایای مبهم پلكانی در بخشهای بالاییِ كوه و نیز آثار تراشیدن تختهسنگهای زیر كتیبه تا نزدیكیهای زمین، نشاندهنده وجود راهی به سوی بالا است. راهی كه سنگتراشان پس از پایان كار و به هدف دسترس ناپذیر كردن كتیبه، در ضمن پایین آمدن، آن را نیز تراشیده و محو كردهاند. نوشتن كتیبهای تاریخی در چنین بلندای دست ناپذیری كه از پایین كوه نیز به هیچ وجه قابل خواندن نیست، نشاندهنده اینست كه داریوش این متن را نه برای مردمان روزگار خود، بلكه منحصراً برای آیندگان نوشته بوده است. با توجه به رنگ لعابگونه و قهوهای مانندی كه پس از همراه شدن با ذرات اكسیده شده عناصر آمیخته سنگ آهك، در سراسر نمای كتیبه به چشم میخورد و نیز با توجه به اینكه در داخل حروف چند سطرِ نخست متن پـارسی باستان، بقایای سرب دیده شده است. به نظر میرسد كه پس از پایان نوشتن متون، داخل آنها را برای پایداری بیشتر با سرب پوشانده بودهاند. در حین ساخت، هر جا كه به دلیلی سطح سنگ تخریب میشد، قطعه سنگ دیگری را به اندازه محل تخریب شده میتراشیده و در جای آن نصب میكردهاند. نمونه این وصلهها در قوس كمان داریوش و سردارِ همراه او و نیز در كلاه و دستِ “گوی بالدار دیده میشود. گروه گردشگری تبیان- رستم زاد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 479]